پنجم ، شماره 1386 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 20 دوشنبه 28
|
|
هزاري دو تيراژ نفرين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نويسندگي كار بهبود براي نويسندگان پيشنهادهاي
مندنيپور شهريار
برايحرفه نويسندگان نظرخواهياز قبلي قسمت ادامه 6 در:اشاره
به را نويسندگان از يكي پاسخ نيز قسمت اين در كارنويسندگي ، شدن
عملي اقدامات چه نويسندگي كار از حمايت در:كه ميخوانيد سئوال اين
بتواند احيانا كه ميكنيد پيشنهاد نشر ، بر حاكم شرايط به توجه با را
كند؟ كمك تاليف كار بهبود و حرفه اين شدن درآمدزا به
آيا شود ، وقانونمند بسامان نشر و چاپ و وضعيتكتابت كه آن فرض به
يافت؟ خواهد بهبود شاعران نويسندگانو وضع
به را آبخويش و نان نوشتن ، با قلمنتوانند اهل كه زماني تا !!!نه
.نميآيد بر قانونها ازبهترين كاري آورند ، دست
كهكارتان است اين منظورم نه ، (باحيرت) - نويسنده ، - چكارهايد؟ ـ
.چيست
در...يا وردستي ، يا كهكارمندي ، بدهي پاسخ بايد زمان ابن در
سوال درمقابل كه نميپذيرند هيچپرسشنامهاي به پاسخ در ايران ،
در مسخرهكردن قصد كه ميكنند گماننويسنده يا شاعر شود نوشته شغل ،
.بوده پيش
انداخته؟ برايت چقدريپول نوشتهاي ، كه كتابي اين ـ
يا پوزخنديميكنند ، .ميگويي را التاليفناچيز حق يا هيچ ، ميگويي
و مشقت همه آن چه؟ يعني كه عقلت ، صحت ترديدبر از حاكي نگاهي
هيچ؟ حقالزحمه و بعدي مكافاتهاي و مطالعه و صبح دم تا بيداري
حمايتمستقيم با دنيا جاي هيچ در.بيفايدهاست هم دولت حمايتي چتر
حمايتش در دولت اگر حتي.است پديدنيامده خوبي نويسنده دولت ،
چيست؟ چاره پس.باشد معصوم و بيچشمداشت
و بيارج مردم ميان در همه كتاباين كه وقتي تا نيست چارهاي
پيشرفتي هر بر را راه تيراژدوهزاري ، نفرين باشد ، بياهميت
حدودهاباشد ، همين تيراژها كه تازماني.است اين مسئله.ميبندد
يا كهنويسنده زماني تا.آمد نخواهد بهوجود حرفهاي نويسنده هيچ
حالت اين از كلاتاليفمان و ادبياتمان نداشتهباشيم ، حرفهاي شاعر
و تجربي خواننده ، به وبيتوجه خودسرانه محفلي ، شخصي ، درددلانه ،
همه.كرد نخواهد پيدا راه هم جهان به ولاجرم نمييابد ، رهايي جرقهاي
هزار دو و جمعيت ميليون شصت.است هزاري دو تيراژ همين از دردها
كه را چاپ صنعت فلسفه تيراژ ، هزار تازگي و هزار دو اين تيراژ؟
سوال زير ميلادياست ، پانزدهم قرن در بشري تمدن نياز رفع و برآورد
نه دارد ، معنايي وشاعر نويسنده نه حقير ، تيراژ بااين.است برده
كتابها اين خواننده.هنر نه و اطلاعرساني پديده ونه خواننده
براي خود كه كوچك شدهو بسته حلقهاي.هستند قلم خوداهل عموما
ده تيراژهاي آن استثناها ، ميكند مصرف هم خود و توليدميكند خود
رقم برابر در هم ارقام اين.نميبندند طرفي هم هزاري بيست و هزاري
جستجو سو دو در بايد را فاجعه اين علت.ناچيزند بسيار ميليون شصت
اين در سوانگار دو هر.خوانندگان سويه هم و قلم اهل سويه هم.كرد
.دارند سببي و سهمي كابوس
.نيست كهچنين غرب در نه ، است؟ ونابودي زوال روبه كتابت شايد
و پسرشد از حتي و جمعي ديداريارتباط وسايل پسپديداري از آنجا ،
يك كه كاغذ مصرف ميزان هم ، رايانهاي هاي(ديسك)صفحه و رايانه شيوع
جز.است يافته افزايش است ، فرهنگ كاركرد و رشد تعيين براي مهم شاخص
نه كتابت جهان ، در.است ديگري شاهد هم كتابهايشان تيراژهاي رشد اين ،
ويدئو ابتذال ، كه چرا شده ، نابتر و يافته پالايش تازه كه موت ، به رو
ايران در.برگزيده خود رواج وسيله بهعنوان را ماهواره و تلويزيون و
ارزش و جذابيت فاقد وطني نويسندگان كار كه گيريم داده؟ رخ اتفاقي چه
نويسندگان ترجمهشده آثار براي هزاري دو و هزاري تيراژ همين چرا.است
نه كه كرد اعتراف بايد بيتعارف و راست و رك دارد؟ وجود هم جهان بزرگ
دارد ترس.گريزانند و بيزار كتاب از ما مردم از بزرگي قشر اما همه ،
افزون به كتاب تيراژ كه روزي.واقعيت اين ميآورد دلشوره واقعيت ، اين
حل فرعي مسائل از ديگر وبسياري نويسنده معاش مسئله برسد ، هزار صد بر
ادعاي بهنظرم ، .چيست كتاب از بيزاري اين علت ببينيم حال.شد خواهند
كتابخانههاي.نيست كتاب از استقبال عدم براي درستي بهانه كتاب گراني
ميشود يافت آنها در خواندن قابل كتابهايي حال هر به كه شهرها عمومي
و درسي كتابهاي مطالعه براي آنها تالار از و كورند و سوت معمولا
در كتاب يك خريد هزينه اين ، سواي.ميشود استفاده كنكور براي آمادگي
بازي چند يا بوداده ، ذرت چند يا سيگار ، بسته چند هزينه از كمتر ماه
به كه چرا.نيست خوبي بهانه هم عنوانها تنوع عدم.بازيهاست شهر در
جذاب و متنوع شده چاپ عنوانهاي فعلي شرايط نسبت به و كافي اندازه
خاك كتابفروشيها در كتاب سوادي ميزان هر و سليقهاي هر براي و هستند ،
و آزاد وقت كمبود واقعيت مطالعه ، كمبود توجيه براي بعضي.ميخورد
اصلي سبب نميتواند هم مسئله اين.ميكنند مطرح را بودن شغله دو پديده
نظير بيمايهاي فيلمهاي بليت صف در ساعتها كه نفري ميليونها آن.باشد
را فيلمها اينگونه چندبار و دو حتي و ميايستند و ايستادند كلاهقرمزي
نظير سريالهايي پاي شبانه كه ميليوني دهها آن يا ميبينند ، و ديده
بر اميدشان و بيم و صحبتهايشان از و مينشينند و نشسته سالار پدر
به ثانيه و كاملا كه زد حدس ميتوان سريالها اين شخصيتهاي سرنوشت
وقت كمبود آيا كردهاند ، دنبال را فيلمها اين صحنههاي ثانيه
ورزشي استاديومهاي و شهربازيها در كه نفري هزار صدها يا نداشتهاند؟
احتمالا.نيست چنين نه هستند؟ مواجه وقت كمبود با آيا ميشوند ، ديده
فيلم چند يا فيلمي كه هرگاه سيما ، بر فشار با كه هستند هم همينها
و پوك سريالهاي همان و ميكنند اعتراض ميدهد ، نمايش هم پشتسر را هنري
درامدشان ، نسبت به كه است قشر همين.ميشوند خواستار را بيانديشه
و چندرغازي فيلمهاي بليت و پفكنمكي خريد براي غنيشان ، و فقير
ممنوع و چرند فيلمهاي كرايه و كوكاكولا و شعبدهبازي و سيرك و شهربازي
شرححال تازگي كه توخالي رنگيننامههاي خريد و آبگوشتي و تركي و هندي
پول افزودهاند ، صفحاتشان به هم تركيه و هند سينماي كلههاي آشغال
و خانواده بودجه كمبود از ميآيد پيش كتاب يك خريد حرف وقتي و دارند
:آمد گفته كه است همان اصلي درد.ميدهند سر دردنامه مطالعه وقت نبود
و تحسين و تعارف.رويگرداناند مطالعه و كتاب از ما مردم از بسياري
دارد حسن صدها اگر و گذاشت كنار بايد را قشرانبوه اين از خوشآمدگويي
ملتها ، آورد رويش پيش بايد هم را عيبش يك اين دارد ، هم حتما كه
صفتها و منشها و عادتها و خصلتها انواع از بالفعل و بالقوه مجموعهاي
مييابد ، بروز خصوصيتها اين از بخشي متفاوت ، تاريخي شرايط در.هستند
ملي ، تفاهم گاهي ملي ، ايمان گاهي ملي ، شجاعت گاهي.بد يا نيك
عادتي كه نيست بعيد نيكو ، صفت دهها بروز درميان..و غيرت ، همدردي ،
مطالعه از گريز حالت اين لابد و يابد ، پديداري و شيوع آنها بين هم بد
اين ما ، كشور اندازه به كشوري هيچ در نكنم گمان.است اينگونه از هم
و دانش افزايش و مطالعه و فرهنگي اعتلاي و رشد واهميت لزوم از همه
به چه و دولتمردان ازطرف چه گروهي ، رسانههاي در جمعي ، و فردي فرهنگ
بايد ، كه نتيجهاي همه اين از انگار و شود گفته سخن ديگران وسيله
.نشده گرفته
به كه هستند اگرنشرياتي دارند ، تيراژهايميليوني كه كشورهايي در
خبرسازهاي جنجالهايسينمايي ، ورزشي و پوچ مصاحبههاي شايعاتو
هم نشرياتي ميكنند ، خبربازي ديگر بهعبارت يا ميپردازند ، جهان مفت
و معرفي و نقد و قلم اهل و كتاب اخبار به آنها برابر در كه هستند
قارچ چون تازه رنگيننامههاي كه اينجا مانند نه.مشغولند كتاب بررسي
و بوق در را كار بيمايهمبتذل بازيگران آباد و جد و زندگي روييده ،
پينگپونگتيمهاي مسابقه ورزشيتلويزيونمان اخبار و كرناميكنند
همين چاپ به واشارهاي خبر هيچ ولي ميدهند راگزارش دوقوزآباد
ايرانينيست نويسندگان از هيچنشانهاي و داراييمان تعدادكتابهاي
كمبود مسبب.ميشود پيدا سختي به هم ربط و بيخط هنري ادبي نشريه يك و
مطالعه از رويگرداني همان سببي ، هر از اول هم را ناب ادبي نشريه
.علت تا بهانهاند بيشتر كه ديگر شده شايعه علل نه ميدانم ،
مطلع انسانهاي براي ارزش ايجاد گام درنخستين چاره چيست؟ چاره اما
ايرانيان ، ما فرهنگ شفاهي بيان و كلام در ارزش اين.است كتابخوان و
داشته بهياد.بيانجامد هم عمل به بايد ولي دارد ، وجود تعارفوار
مد ، نوعي كتابدوست ، و مطالعه اهل آدمهاي كردن مسخره كمكم كه باشيم
بهعنوان باز اين ، از پس.است اجتماعي جذابيتي و شوخطبعي نوعي نشانه
كتاب از گريزان و رشد درحال قشر آن به بايد بيتعارف مقدماتي ، گامي
صفتهاي ضد و دين ضد و تمدن ضد بيماري يك حالت اين كه كرد حالي و گفت
ملت و تمدن هر سليمان عصاي كه هستند موريانههايي جاهلان ، .است انساني
مطالعه هيچ اصلا شما ميگوييد يعني !خانم !آقا.ميجوند را حكومتي و
ازدست را خود احترام از مقداري ما نظر در كه بدانيد پس نميكنيد؟
را كتاب يك حتي عمرتان به كه است اين منظورتان !خانم !آقا.داديد
عرض خدمتتان بيتعارف پس ميآيد؟ بدتان كتاب از !نبردهايد بهپايان
عرض -را ما صراحت بخشيد خواهيد البته -يا هستيد ، بيمار كه ميكنيم
اين به كار اما.دهيد نشان روانشناس يك به را خودتان لطفا كه شود
افراد ، گريزانترين كتاب از معمولا ، خوشبختانه ، .نيست داستاني صورت
كرم:نظير تمثيلاتي و كلمات رواج اما.نميكنند انكار را مطالعه ارزش
،(داشتن طبي عينك) ويترين توي چشم ،(باطنز) مطالعه آقاي كتاب ،
دلقك و هزل تصاوير نمايش...رفت الاغ آمد خر كره كه آن خوشبخت
غريبه ترسو ، پاچلفتي ، و دست افرادي كتابخوانها آنها ، در كه بازيهايي
همان شيوع گواه ميشوند ، داده نشان عاجز و واقعيتها از گريزان و
به.ميكند كار آن بر كتاب ضد فرهنگ و شد اشاره بدان كه است تمسخري
بيتعارف است ، گريزان مطالعه از كه آن به كه است اين گام اول هرحال
...چه يعني وجودش كه بگوييم