پنجم ، شماره 1387 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 21 سهشنبه 29
|
|
منابع شناخت با:رئيسجمهوري خاتمي آقاي
روي به تازهاي افقهاي بايد فرهنگي و ديني
گشود جامعه در آنان حقوق و زنان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
باشد شخصيتي و زندگي چنان داراي بايد ايراني مسلمان زن:سياسي سرويس
.كند پيروي الگو آن از پيشرفت و آرامش براي بايد كند احساس هرزني كه
شيرودي ورزشگاه در كه كوثر ميلاد جشن در جمهوري رئيس خاتمي آقاي
نادرست برداشتهاي از موضوع اين به اشاره ضمن سخناني در شد برگزار
.كرد انتقاد زنان به نسبت
تحليل رسيد چاپ به همشهري در يكشنبه روز آن خلاصه كه خود سخنان در وي
.كرد ارايه اسلامي جامعه در زنان نقش جامعياز
.است خاتمي آقاي سخنان مشروح ميآيد پي در آنچه
بيشتر ما ميهن در زهرا حضرت ياد و نام شكوه اسلامي ، انقلاب از بعد
تاريخ طول در عظمت و حقيقت جنبان سلسله كه بزرگوار اين نام است شده
به و شده حفاظت او كوچك خانه در خدا دين حقيقت و واقعيت و بودهاست
انقلاب بركت به بزرگوار بانوي اين آوازه و نام است ، شده تاريخسپرده
و است مباركي امر اين و است شده شكوهمندتر و زيادتر ما كشور اسلاميدر
به اسلام ، نام به زهرا ، نام به كه ماست انقلاب صلاحيت و نشانهحقانيت
جمهوري نظام ايجاد منشاء و داد رخ بود ، آن مظهر زهرا اسلاميكه نام
زنان بخصوص ما جامعه براي انقلاب از بعد اينشكوهمندي و شد اسلامي
انساني فضايل همه مجمع زهرا حضرت.است ميمون و مبارك بسي ما بزرگوار
يك آن كمال حد در كه است فضايلي صاحب يعني است معصوم زهرا حضرتاست
همه كه قلهاي است ، قله يك زهرا حضرت.باشد داشته ميتواند انسان
حركت قله دامنهآن در برميدارند گام كمال راه در كه انسانهايي
لحظهكمال به لحظه و نكنند گم را راه اينكه براي بايد و ميكنند
فقط نه است قله زهراباشند قلهداشته به نگاه همواره كنند پيدا
انساني فضايل خواستار كه وزناني مردان همه براي كه ما زنان براي
مصلح يك است آگاه انسان يك زهرا حضرت.هستند كمال به ودستيابي
و سعادتمند را انسان كه كسي است انسانيت آشناي درد يك است اجتماعي
كرد ، تلاش انسان سربلندي براي بايد كه است معتقد و ميخواهد سربلند
از انسانيت ، از دردفاع دليرانه و شجاعانه زهرا و كرد مبارزه
در و ميكند مسلماندفاع انسان سربلندي راز و رمز واز دين حقانيت
لحظه تاآخرين و ميكند روشنگري ميكند مينهد ، مبارزه گام راه اين
افزايشاين و بسط و ايجاد يعني زهرا پيروياز.نميايستد تلاش از
سوي از كه است زني زهرا زهرا ، از پيروي معني است اين خصلتها
عظمتترين با و شكوهمندترين پيامبر حضرت تاريخ ، همه انسان بزرگترين
به كه پدري.خويش پدر مادر ابيها استام يافته را عنوان و لقب
كمال مظهر و آمد بشريت همه نجات براي وحي ، سايه در و خداوند فرمان
دستهاي بر و ميكند خطاب خويش مادر را فاطمه است ، زمين روي در الهي
نشان را زهرا مقام عظمت هم مسئله ، اينميزند بوسه خويش جوان دختر
جامعه در و اسلام در بزرگوار زن يك كه مكانتي و موقعيت هم و ميدهد
پرشور و نشاط پر زنان عزيز ، زنان شما به من.باشد داشته بايد بشري
عرصهها همه در ميكوشيد خويش فرهنگي و ديني ارزشهاي حفظ عين در كه
به رو جامعه در بايد كه عزيز بسيجيان شما به باشيد ، داشته فعال حضور
كه عزيزاني همه به و شما به باشيد ، سرمشق و الگو و نمونه ما ، آينده
و ميگويم نباشيد خسته بودند باشكوه برنامه اين برگزاري دستاندركار
و باشكوه جمع در كه ميخواهم اجازه و ميكنم موفقيت آرزوي شما براي
همه به خطاب و بگويم سخن كلي طور به زن درباره كمي شما مبارك
عرضه ممتاز اينموقعيت در را مطالبي ميهمان ، بزرگوار و زنانسرفراز
.بدارم
از آميز ستايش كلمات.زيادكردهاند تجليل زن از كه ميدانيم همه
ولي بيشتر ، انقلاب بعداز البته.است شده گفته فراوان زنانما
اما است لازم هم جايخود در است نبوده كم زنان از امرتجليل همواره
كشور اجرايي مسئولمديريت و نظام اين در مسئول بعنوانخدمتگزار من
زندگي بهبود براي مناسب راهكارهاي تجليل ، كنار بايددر كه ميگويم
راهكارها و راهحلها آنان خود كمك با و بيابيم والايآنان شان مناسب
فراواني تحول انقلاب ، از بعد كه ميدانيم ما همه البته.بكنيم عملي را
آمده فراهم زنان زندگي عرصه در بخصوص ما زندگي عرصههاي همه در
در رشتهها همه در زن اعتلاي و رشد روي به است شده گشوده فضايي.است
البته.فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، سياسي ، عرصههاي در علمي عرصههاي
زن كه است آمده فراهم فضايي انقلاب معنويت اثر در و خداوند لطف به
به آلوده كمتر فضايي در بتواند ما بزرگوار و آزاد و مسلمان و سرفراز
و است بوده آن از پيش كه آنچه از سالمتر مراتب به فضايي و فساد
امنيت با بتواند ;جهان كشورهاي همه تقريبا فضاي از سالمتر فضايي
گامهاي و بپردازد اجتماعي و فكري علمي ، معنوي ، خودسازي به بيشتر
ايران اسلامي جمهوري در.بردارد خويش اعتلاي رشدو زمينه در را بلندي
و فكري نظر از چه و اخلاقي نظر از چه گذشته نامناسب فضاي با ما فاصله
از ما مرد و ما زن اسلامي جمهوري در.است شده زياد فوقالعاده ارزشي
داوري آن از و بود ناروا آن از توجهي قابل بخش كه سنتي ديد آن
از بسياري در هنوز.است گرفته زيادي فاصله زن ، مورد در نامناسب
بزرگوار موجود اين زن اسلامي ، اصطلاح به كشورهاي بيشتر شايد و كشورها
راي زن تنها نه ايران اسلامي جمهوري در اما ندارد را دادن راي حق
بر مردان كنار در قانونگذار يك عنوان به تا ميگيرد راي بلكه ميدهد
زن مديريت براي امروز.بزند تكيه اجتماعي مسئوليت و منصب حساسترين
و عرصهها در ميتوانند ما زنان.است شده باز راه ما شايسته و بزرگوار
در زنانما.بگيرند عهده به را مديريت سنگين مسئوليت مختلف ، سطوح
و كنند فعاليت بتوانند كه يافتهاند را امكان اين اجتماعي عرصههاي
سنتيترين و مذهبيترين حتي است ، آمده فراهم كه مناسبي فضاي بحمدالله
را خويش دختران كه يافتهاند را قلب اطمينان اين ما خانوادههاي
هم به حضور فرهنگي ، و سياسي و اجتماعي و مجامععلمي در تا بگذارند
كه زن درباره نادرست ديد به نسبت گذشته ، به نسبت ما.رسانند
نام به زن محروميت و ميگرفت هم دين رنگ موارد از بسياري در متاسفانه
البته و گرفتهايم زيادي فاصله اسلامي انقلاب بركت به ميشد ، توجيه دين
و والا بينش مديون و مرهون زيادي حد در بزرگ پديده اين و امر اين
به.است بوده بينش اين بيان در بزرگوار آن شجاعت و امام حضرت روشن
و اسلامي علوم نظران صاحب و انديشمندان و متفكران از بسياري نظر
.است شده زياد ترديد بدون گذشته با ما فاصله ما جامعه در اجتماعي
ما زنان بهرهوري و انتفاع كه كنيم بايداعتراف باشيم داشته انصاف اگر
ميكنم عرض من كه امانكتهاي.است بوده مطلوبي و خوب شكل به ازانقلاب
و حقوق آن استيفاي تا حقوق ، شدن شناخته بهرسميت ميان:است اين
چنين زنان ميگوئيم وقتي هميشهاست زياد فاصله حقوق آن به دستيابي
خويش حق به هم عمل در زنان همه كه نيست معني اين به دارند حقي
سايه در كه حقوقي آن از ميتوانند ما روستايي زنان آيان.ميرسند
زنان زندگي در كه محدوديتهايي آيا بگيرند؟ بهره است آمده پديد انقلاب
را بهرهگيري حداكثر فضا اين از كه ميدهد اجازه هست ما وكارمند كارگر
عرصههاي همه در آيا آورند؟ فراهم خويش حقوق به عملي دستيابي براي
خيلي گذشته به نسبت مسلما هست؟ حقوق اين شدن عملي زمينه اجتماعي
فراواني زمينههاي شده شناخته رسميت به حقوق اين هنوز اما كرده تغيير
است آنان شايسته كه آنطور و مساوي بطور ما زنان همه تا.ميخواهد
زن از تجليلبكنيم تلاش بايد وما بكنند پيدا را حقوق اين به دستيابي
و موقعيت اين از بهرهگيري فرصت كه بياوريم فراهم زمينهاي كه است اين
و فراغبال با ما زنان تا شود فراهم زنان براي حقوق آوردن چنگ به
خود شده شناخته رسميت به حقوق از بهرهگيري امكان خاطر ، دغدغه بدون
تلاش ، با پژوهش ، با تا بكوشيم بايد نيز وبياورند بدست را جامعه در
در هم هنوز كه محروميتهايي احيانا و نارسائيها و ضعفها همكاري با
عقلاني و ديني منطقي ، راههاي و بشناسيم دارد وجود زنان براي ما جامعه
را خود زمان بايد.بياوريم فراهم محدوديتها آن رفع براي اجتماعي و
اين عرضه با و بشناسيم زمان اين در را خود زنان بايد و بشناسيم
زن روي به را تازهاي افقهاي خويش ، فرهنگي و ديني منابع به شناخت
به ممتازي و موقعيتحساس در ما.بگشائيم جامعه در زن وحقوق
انجام بايد را عمده كار سه موقعيت اين در من نظر به و سرميبريم
صورت بزرگوار زنان فعال مشاركت و حضور با بايد كار سه اين و بدهيم
با ماهيتا ما زمان كه بدانيم بايد ما.حاضر زمان شناخت يكي.بگيرد
است آمده پديد ما زمان در مقتضياتي و مسائل است ، متفاوت گذشته زمان
بايد را زمان اين.است كرده عوض گذشته با را ما روزگار وچهره ذات كه
شناخت نيز زمان اين در را زن براي مناسب موقعيت و شناخت بهدرستي
چهره ترسيم دوم.آورد فراهم موقعيت اين استقرار براي زمينه كرد وسعي
و واقعيتها لحاظ با حاضر زمان در زن يك مطلوب شخصيت و مطلوب
وقتي كه كنيم ترسيم بايد ما.خويش ملي و فرهنگي و ديني نيزارزشهاي
زن اين وشخصيتاز چهره كدام مطلوب ، زن الگو ، زن مسلمان ، زن ميگوئيم
مطمئن راه يافتن سوم.كنيم تعريف را اين دقيقا بايد ماست نظر در
فعاليت براي زمينهسازي و مطلوب وضع آن به موجود وضع از رسيدن براي
آن بسوي شتابان مسير براي زمينه آوردن فراهم و مطلوب شخصيت آن يافتن
جمهوري توفيق زنان امر زمينه در كه بگوئيم صراحت به و بزرگ ، هدف
زن از الگوئي بتواند كه است اين در ايران اسلامي انقلاب و اسلامي
اين رشد زمينه و بسازد مسلمان زن از والايي شخصيت.بسازد مسلمان
مسلمان از اعم زنان همه الگوي زن اين كه آورد فراهم را شخصيت
داراي ما زن كه بياوريم فراهم زمينهاي ما يعني.باشد وغيرمسلمان
براي امنيت ، براي كند احساس زني هر كه باشد شخصيتي و زندگي چنان
كه اين براي ما.كند پيروي الگو اين از بايد پيشرفت ، براي و آرامش
عبور بايد واقعيت دو ميان از زنان مسائل مورد در برويم آينده بسوي
در كه آنچه سنتي ذهنيت از منظورم.زن به نسبت سنتي ذهنيت يكي:كنيم
ذهن در انسان و جهان به نسبت غلط ديد و بينش با احيانا و تاريخ طول
از توجهي قابل بخش كه گرفتهاست شكل جملهمسلمانان از و مردمجهان ما
گرفته خود به هم دين رنگ گاهي تاسف كمال وبا است غلط ذهنيت ، اين
از بايد ما.است كرده پيدا هم وملي ارزشي جنبه غلط سنتهاي گاهي.است
سايه در كه زنان به نادرستنسبت ذهنيت.كنيم عبور واقعيت اين درون
اين با بايد ما.است شده تاريخ طول در زنان به هم زيادي ستم آن
با مبارزه اسم به نه ارزشها و اصالتها حفظ با بكنيم مبارزه ذهنيت
دربيافتيم اخلاقي و انساني و وعقلاني ديني اصالتهاي و ارزشها سنت ، با
ارزشها ، نام به و دين نام به نه و بدهيم قرار تهاجم مورد را آنها و
يك اينكنيم پافشاري زن به نسبت غلط ذهنيتهاي و غلط سنتهاي روي
جهان واقعيت كنيم ، عبور آن ميان از بايد كه ديگري واقعيت ، واقعيت ،
را جديدي موقعيت غرب دنياي در متجدد ، دنياي در زن امروز.است متجدد
بدهيم انصاف اگر البته.شناخت را موقعيت اين بايد.است آورده بدست
از و بشريت همه براي نيز مثبتي دستاوردهاي غرب تمدن كه داريم يقين
رشد براي را تازهومناسبي زمينههاي يعني است ، داشته زنان براي جمله
جهان كه آياالگويي كه است اين سخن اما.است فراهمآورده زنان
اهل اگر برايماست؟ مطلوب كاملا الگوي عرضهميدارد زن از متجدد
براي غرب اگرتمدن.بود نخواهد مثبت ما سوال پاسخاين باشيم انصاف
هم اساسي مشكلات بعضي منشا مسلما است ، داشته مثبتي دستاوردهاي زنان
مسايل اين به هم غربيها خود.است شده بشري وجامعه زنان زندگي در
با گرفته انس كه ما هستيم ، خويش اصيل فرهنگ داراي كه ما و معترضند
به انتقادي نگاه با طبعا و باشيم مستقل ميخواهيم كه ما اسلاميم ،
نقصهايي و عيبها متوجه هم بيشتر است ممكن ميكنيم ، نگاه خود پيرامون
خودمان انقلاب با ما.بشويم است داشته زنان زمينه در غرب تمدن كه
.كرديم شروع را تازهاي حركت
به نسبت نادرست ذهنيت.ميگذرد سنگين واقعيت دو ميان از حركت اين
به نسبت نادرستاست آن از توجهي قابل بخش كه كمذهنيتي دست يا زنان ،
كه واقعيتي نيز و باشد گرفته هم فرهنگي و رنگديني كه اين ولو زنان ،
نيز آن از توجهي قابل بخش و هست زنان مورد در متجدد دنياي در امروز
كنيم عبور مرحله اين از ما كه اين براي.هست انحطاط و انتقاد درخور
بايد.هستيم زدن حرف بجاي كردن فكر و برنامهريزي پژوهش ، نيازمند
.ندهيم دست از را فرصتها
راه واقعيت دو اين ميان در و كنيم برنامهريزي و پژوهش مطالعه ،
و سعادتمندتر آيندهاي سوي به را بزرگوارمان زن راه و را خودمان
را بهتري آينده كه اين براي مابازبكنيم فضيلتتر با و برجستهتر
بيرون خود ذهن از را غلط تفكر اين بايد باشيم داشته خويش زنان براي
و است زن زن ، البته.است برتر جنس مرد و است دوم جنس زن كه كنيم
هم ومرد ، زن ميان اختلاف گرفتن ناديده براي تلاش هر و است مرد مرد ،
.انسانيتاست جامعه به جفاي هم است ، مرد به جفاي هم و است زن به جفاي
دو هر نيست ، برتر جنس مرد نيست ، جنسدوم زن اما مختلفند مرد و زن
دو هر دارند ، را خويش خاص دوجايگاه هر و انسانيتند يك پارههاي
در سربلند جامعه وجود و ميخواهيم سربلند جامعه ماانسانهايبزرگند
.است سربلند ومردان زنان وجود گروي
يعني برتر ، جنس مرد و بود دوم جنس عنوان به زن به ديروز غلط نگاه
برتري اين و برترند زنان از مردان خلقت نظر از كه ميشد پنداشته چنين
به هم كه بود غلط ديد اين با و است داده قرار تائيد مورد هم دين را
سوي به رفتن براي.انساني جامعه به هم و مرد به هم ميشد ، ستم زن
نيست برتر جنس مرد بگوئيم بايد اول درجه در زنانمان براي بهتر آينده
و رشد شايسته و بزرگ انسانهاي دو هر و است مرد مرد ، است ، زن زن ،
.جامعهاند در سياسي و وفرهنگي اجتماعي فكري ، عاطفي ، عقلاني ، پيشرفت
امروز نگاه اما.بود ابزاري نگاه و دوم جنس نگاه زن به ديروز نگاه
مادي زاويهامور از عمدتا زن به امروز.نيست كاملي نگاه زن به هم
ومادي اقتصادي زندگي مجموعه در يعني.ميشود نگاه اقتصادي و
بهتر آينده بسوي رفتن براي ما.كنند پيدا را زن جايگاه ميكوشند
زندگي و زن به ما نگاه نميدانيم دوم جنس را زن كه حالي عين در بايد
بود ، ممنوع اجتماع صحنه در حضور از زن ديروز باشد ، فرهنگي نگاه زن ،
رشد از زن يعني نيايد بيرون خويش خانه گوشه از كه بود زني خوب زن
صورت ما اجتماع متن در و اجتماع جريان در رشد زيرا باشد محروم
سياسي و فكري و اجتماعي رشد نشود حاضر ميدان اين در كه كسي ميگيرد
بود ، محروم سرنوشت عرصه در حضور از زن ديروز.داشت نخواهد را لازم
زندگي مختلف عرصههاي در كه است دادهشده امكان اين زن به امروز اما
هم عمل در اسلامي جمهوري قبولداريم ، را اين هم ما برساند هم به حضور
با درصحنه را زن حضور امامسئله دارد قبول را اين كه است داده نشان
مشاركت و زن حضور ما.قبولماست مورد كه نگاهي يك ديد ، ميشود نگاه دو
.ميخواهيم را او وعفيفانه موقرانه حضور اما ميخواهيم عرصه در را زن
بيبندو و ولنگاري نوعي با توام زن حضور امروز دنياي در متاسفانه
كه حالي در خانواده ، بنياد شدن سست است ، معلوم هم كار نتيجه.باريست
و سالم خانواده درآن كه است جامعهاي مستحكم و سالم ماجامعه نظر در
كه است اين خانواده استحكام راههاي از يكي و باشد وجودداشته مستحكم
شخصيت عفت ، با با وقار ، با توام حضور ولي باشد حضورداشته جامعه در زن
و است عزيز ما نظر در زنباشد داشته بايد يكزن كه فاخري و ممتاز
محور و مدار زن.درخانواده محوري نقش و جامعه در اساسي نقش داراي
فراهم و بكشد خانهزحمت در فقط زن كه معنا اين به نه اما است خانواده
.باشد جامعه در مردان آسودگي و رفاه زمينههاي آورنده
مادر و مادر يعني زن.است مديرخانه يعني است محورخانه و مدار زن
باشد محكم خانواده كه اين براي.است بشري افتخار و بزرگترينامتياز
صورتي در مديريت و باشد اساسي و استوار خانه در زن مديريت بايد
تدبير قدرت و آگاهي عقلانيت ، صاحب زنما كه است استوار و مدبرانه
به آشناي مطالعه ، اهل آگاه ، او زن كه است محكم خانوادهاي.باشد
اهميت خانواده گذشته در.است امور در تصميمگيري در توانمند و مسائل
شدن رانده حاشيه به معني به خانواده در زن متاسفانهوجود اما داشت ،
حقوق همه از زن بماند استوار كهخانواده اين براي يعني.بود زن
.ميشد محروم خود حقوقاجتماعي از عظيمي بخش از يا خود اجتماعي
اجتماعي ، حيات عرصه در يعني ماندن ، حاشيه در يعني زن ماندن خانه در
زن دست جديد دنياي درنداشتن حضور جامعه فرهنگي و سياسي اقتصادي ،
عدم بخاطر تاسف كمال با اما شد ، آورده بيرون خانه واز شد گرفته
اساس گسستگي نتيجهاش زن ، آمدن بيرون خانه از جوانب همه رعايت
.شد خانواده
در و بماند خانه در مجبوربود زن خانواده ، استحكام براي گذشته در
زن كه اين مقابل در امروز و باشد نداشته حضور و نقش اجتماع عرصه
بنيان گسستن سنگين تاوان آن بشري جامعه بيايد ، صحنهاجتماع بتوانددر
و مدار كه باشيم داشته زني ميخواهيم ما دادو را خانواده بنياد و
.باشد باشد ، مادر خانه سالار و مدير و محورخانه
جامعه در او كارساز حضور و اجتماعي مسئوليتهاي از ذرهاي حال همان در
.انديشيد تدبيري امر اين براي بايد ولي است مشكلي كار.نشود كاسته
.بكنيم حل آنهارا بايد كه داريم زيادي مشكلات خودمان برابر در ما
حالي عين در ما ، جامعه بخش شريفترين اين را ، روستائيمان زنان مشكلات
بايد بودن ، زن بخاطر اما دارند ، جامعه اقتصاد در هم مهمي نقش كه
.بكشند دوش به هم را بودن خانهدار بار بودن ، مادر بار مظلومانه
دارند ، اجتماعي عرصه در مهمي نقش كه ما كارگر و كارمند زنان
نقش به لطمه كارگري و كارمندي عرصههاي در حضورشان كه لازمرا امتيازات
زنان و دارند كم يا ندارند نخورد آنها نقشخانهداري به و مادري
فعاليتهاي از بسياري از بمانند كهخانهدار اين براي ما خانهدار
مشكلاتي دچار ما جامعه بخش هرسه يعني.محروماند سياسي و اجتماعي
.هستند
مشكلات اين هنوز است ، آمده پديد انقلاب از بعد كه عظيمي تحول عليرغم
حل را آنها زنان خود مشاركت با بايد مسئولين ما كه است باقي حدي تا
.بكنيم
هم امروز حمدالله به كه جمهوري رياست در زنان مشاورت كه اميدوارم من
زمينه در را پژوهشي وسيع كار يك شد ، صادر جمهور رئيس مشاور حكم
ميبريم ، سر به آن در ما كه زماني شناخت ما ، جامعه مشكلاتزنان شناخت
براي.كند آغاز دارد ، امروز دنياي در كلي طور زنبه كه مسايلي شناخت
انبوه هماهنگي و همكاري با زن شخصيت و ازچهره روشني و مناسب ترسيم
حوزههاي در هم...حمدا به كه ميانزنان از بخصوص دانشمند چهرههاي
و متفكر زنان جامعه درمتن و دانشگاهها در هم و بالا سطح در علميه
.كرد تلاش بايد داريم ، كه انديشمندي
حل راه هم و بشناسيم را آنها مشكلات هم كه بكوشيم اينها كمك با
در و كنيم برنامهريزي مشكلات ، اين عملي حل براي آنگاه و را مشكلات
اميدواركننده پربار ، بخش امروز كه بگويم جمع اين به توجه خاتمهبا
دختران جوانان ، اين از نيمي كه هستند ما عزيز جوانان ما آيندهساز و
.هستند ما بزرگوار و عزيز
مراتب به امتيازاتي ما دختران يقينا و آينده ارجمند سرمايههاي
خدمت زنانمان به كه اين براي ما.دارند جامعه در پسران از كمتر
زنان براي مساوي فرصت و امكان كه بياوريم فراهم زمينهاي بايد بكنيم
دستيابي براي جوانانمان براي پسرانمان ، و دختران براي مردانمان ، و
.بيايد فراهم زندگي فرصتهاي به
بسيج از ميكنم تقدير من و ميشود ورزش زمينه در كه خوبي كار همين با
ما اجتماعي ، زمينههاي در و هنري زمينههاي در يا دستگاهها ساير از و
هم هنوز ولي برميداريم زنانمان و دختران پاي پيش رااز محروميتها
امكاناتي از مراتب به دارند ما جامعه در پسران و مردان كه امكاناتي
.است بيشتر دارند ما جامعه در دختران و زنان كه
اساسي گامهاي نيز زمينه اين در كه ميكند ايجاب اجتماعي عدالت
با ، عزيز زنان شما خود مشاركت با و همت با كارها اين همه.برداريم
صورت جامعه توسط و خودتان توسط خودتان شايستگي و قدرت كردن باور
كنار در كه جا هر كه را زن شايستگي وتوان قدرت كنيد باور و ميگيرد
توان مردان از بهتر يا مثلمردان يا است يافته مساوي فرصت مردان
با و اسلامي انقلاب بهبركت اميدوارم است ، داده نشان را خود وشايستگي
خداوند دارند ، اينانقلاب به نگاه كه شهيداني و بزرگان پاك ارواح همت
و شريف زن حدشانوالاي در كه فرمايد عنايت را توفيق اين ما همه به
ارتقاي رشدو زمينههاي و كنيم تلاش امروز اسلامي ايران سرفراز و مقتدر
اجتماعيرا بزرگ پيكره از نيمي اين واجتماعي اقتصادي و سياسي و معنوي
پيش از بيش مردان و زنان همه و زنان مشاركتخود و همت با
.فراهمبياوريم