پنجم ، شماره 1388 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 22 چهارشنبه 30
|
|
مناسبدر حل راه سالاري ، شايسته
حوزهمديريت
نصبمديران و پيرامونعزل شنودها و گفت و بحثها حاشيه در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اخير ، درماههاي كشور سطح در مديران از گروهي جابجايي:اشاره
جابجاييها قبيل اين.است رابرانگيخته شنودهايي و گفت و بحثها
هر درميشود جديدانجام دولت يك كار به آغاز از پس و بهطورمعمول
يافتههاي وبراساس كارشناسان گفته به.دارد وموافقاني مخالفان دوره
سلسله مبناييك بر بايد مديران نصب و عزل مديريت ، معيارهاي نوين دانش
بهرهوري ، حداكثر ملي ، منافع حفظ تاضمن گيرد صورت ملاحظات و معيارها
امتياز مديريتي پست دريك طولاني سوابق داشتن آنان ، بهگفتهحاصلگردد
زيرا محسوبنميشود ، مدير يك ابقاء براي كافي امادليل است ، مهمي
اين براي نيز روز دانش از وبرخورداري نوآوري همچون ديگري ملاكهاي
است اين توجه قابل و نكتهمهم.بود خواهد محاسبه قابل قبيلجابجاييها ،
دليل بههمين دارد ، حياتي نقشي سازمان يك كار دربازدهي مديريت كه
حساسيتهاي و همهجانبه درك با بايد درمديريتها جابجايي و تغيير ايجاد
.دادهايم اختصاص موضوع همين به حاضررا گزارش.گيرد صورت لازم
رتبه عالي كاركنان و مديران آمار كه ميدهد نشان آماري يافتههاي
اساس است ، بر داشته چشمگيري رشد تا 1370 سال 1345 از ايران در اداري
مديران تعداد مهر 70 تا مهر 65 از ساليعني طول 5 در فقط آمارها ، اين
آمارها همان ارزيابي يافتهاست ، افزايش نفر هزار به 71 نفر هزار از44
درصد دولتيقريب 40 سازمان پيكره سال اين 5 در كه آناست نمايانگر
.است داشته تورم
آن بر علاوه گفت ميتوان سازمان در مدير هر حضور به توجه با بيشك
مجموعه اين به اداري امكانات و دولتي ساختمان صدها و كارمند هزاران
كه است مطرح اساسي پرسش اين هنوز حال اين با اما است ، شده افزوده
گونهمديريتها اين حد چه تا مديريت ، عرصه كميدر افزايش تناسب به آيا
شدهاند؟ كيفي رشد دچار
ميدهد ، نشان را توجهي قابل رقم روزنامهها در انتصابها متن بازنگري
از بيش تعويض عالي ، مديران سطح در تعويض قريب 180 اخير ماهه چند طي
سازمانهاي وزارتخانههاو در كل مدير دهها و وزير ، مشاوران معاون 65
.است گرفته صورت وابسته
يك به نياز جديد مديران موفقيت و قبلي مديران توان در كندوكاو
ما كه آنچه اما نميگنجد ، گزارش اين در و دارد علمي و دقيق ارزيابي
آشكاراين و پنهان صورتهاي بررسي واداشت ، گزارش اين تهيه به را
.جابهجاييهاست و مديران تغييرات
نگره در ميتواند اينتبعات دارد ، پيامدهايي تغييري هر
پي در منفي آثار بدبينانه نگاه از و شود قلمداد مثبت خوشبينانه
كردكهآب دور خاطر از را قديمي ضربالمثل اين نبايد اما باشد داشته
.ميشود فاسد ميايستد وقتي
ازتغيير پس مديريت عالي سطوح در مديريتتغييرات ثبات و بهرهوري
مديريت مياني سطوح در اماتغييرات است ، عادي امري دولتها
اجرائي برنامههاي بر نامطلوبي اثرات ميتواند باشد ، حد از بيش چنانچه
عيني تحقق شعاربهرهوري هنوز كه جامعهاي در.باشد داشته دستگاهها
داشته تاثيرنامطلوبي بهرهوري نزول در ميتواند اينمسائل نكرده پيدا
براي.آورد وجود به اخلال سازمانها مديريتاجرايي گردش در و باشد
اساس ميتواند مناسب گسترده ، تجربه سازمان يك در بهرهوري
متمادي ساليان فرد ميآيدكه وجود به زماني تجربه اين و تصميمگيريباشد
بايگاني حكم در كهمدير گونهاي به باشد داشته ثبات حوزهمديريتي يك در
خور در سازمان ، اطلاعاتي منفي و مثبت رخدادهاي ازتمامي بتواند متحرك
.باشد داشته
.مكمليكديگرند اجرا و برنامهريزي قسمتعمده دو مديريت فرآيند در
از ناشي كه گذشتهاست تجربيات از گرواستفاده در برنامهريزي
از بيش اجرا و ميشود ناشي فعاليت حوزه از آگاهي و دركار استمرار
يك كه زماني تا اين بنابر وابستهاست ، عنصرزمان به مسئلهاي ، هر
نميتواند باشد كافينداشته شناخت و خودآگاهي عملكرد حوزه مديراز
زمان عنصر درنهايت و كند ترسيم آتي موفقيتهاي براي خوبيرا دورنماي
.تعيينكنندهاست عامل اجرايي ، شكوفاييبرنامههاي در نيز
عرصه در شغلي امنيت كمبود به اشاره با اجتماعي علوم كارشناس يك
سازمان در شغلي كاهشامنيت:كه است باور اين بر دولتي سازمانهاي
به ميشود آنسازمان روزمره فعاليتهاي مجموعه در ركود و ايستايي باعث
از برخي انجام از هميشه شرفاستعفا در مدير كه گونهاي
در كه است برايناعتقاد او كه چرا ميرود ، طفره تصميمهايمخاطرهآميز
سعي اين باشد؟بنابر پاسخگو بايد چرا زمان تصميمگيريهاينيازمند قبال
تعويق به تغييراتمديريت زمان تا را تصميمگيريها نوع اين ميكند
انتقال كاركنانزيرمجموعه به ناخواسته روحيه متاسفانهاين و اندازد ،
.ميكند پيدا
بيهويتي به اشاره ضمن دولتي سازمانهاي از يكي كارمند حسينعمادي
از بيش مديران ، جابهجايي:ميگويد مدير تغيير از پس درسازمانها حاكم
تغييرات قبيل اين تداوم ميكند ، متضرر را مياني مديران و كاركنان همه
خود بلكه ميسازد ، سازمانبيمناك آتي اهداف به نسبت را تنهاكاركنان نه
هر قدرت حال بههر ميزند ، دامن سازمان در موجود بهبيهويتي خود به
سازمان آن مدير اقتدار به سازماني خارج بامشكلات مقابله در كارمند
مديرانسازمان با خاص مسائل از برخي در اينوقتي بنابر.برميگردد
كاركنان يا و مياني مديران به تصميمگيريرا آنها ميشود مشورت
اما ميكند القا را درمديريت مشاركت اينكه با مسئله اين ارجاعميدهند ،
وضعيت در مدير ميكند احساس كارمند دارد ، دنبال به عكس نتيجه
نيز كارمند پس.بگيرد تصميم نميتواند و دارد قرار ناپايداري
پژوهشي ارزيابي يك.بكند هيچاقدامي نميتواند او از متزلزلتر
به وابسته و دولتي واحدهاي در مدير هزار به 80 نزديك كه نشانميدهد
گردش قالب در مديران اين نهايت در و هستند مشغول وظيفه انجام
از برخي براي ميكنند ، مكان نقل ديگر سازمان به سازماني از نخبگان
از برخي كه چرا نميكند ، فرق خدماتي يا صنعتي سازمان يك در حضور آنان
راهكارهاي سلسله يك به علمي نه و سنتي تجربه و غريزي طور به آنان
مرتبط سازماني يك مدير اگر پس.شدهاند نائل مديريتي حيطه در اساسي
جاي كند فعاليت فرهنگي مجموعه يك حيطه در بعدها شكر و قند مسائل با
ثبات زمينه در مديريت ، كارشناس نريماني ، ابراهيمندارد شگفتي
باور اين بر و ميداند مديريتي افت يك را حدمديران از بيش مديريتي ،
هر به فرد هر كه داده نشان گذشته سالهاي تجربه اينكه با:كه است
درست چه نباشد چه و باشد لايق چه شود جامعه مديريت گردونه وارد دليلي
جايگاه مدير يك عنوان به باشد نكرده عمل درست چه و باشد كرده عمل
سازمان يك از ناموفقي مدير وقتي كه گونهاي به دارد ، جامعه در را خود
از قبل نالايق فرد كه است اين بر مردم عموم تصور ميشود بركنار دولتي
گمارده ديگري پست به خودبخود گيرد ، قرار پرسش و نقد مورد آنكه
.ميشود
كشورهاي در توسعه و رشد اسباب از يكي مديريت ، در ثبات:ميافزايد وي
مربوطه سازمان در واستمرار تجربه با قبلي مدير كه چرا سوماست ، جهان
اشراف موردنظر سازمان محدوديتهاي و موانع به حدودزيادي تا توانسته
دچار سازمان فعاليتهاي مدتي جايياو جابه با حال كند ، پيدا
را مياني سطوح مسئولان ، مديران ميكنم بنابراينپيشنهاد كنديميشود ،
امكان حد در مجموعه زير واحدهاي نابساماني تااز بدهند تغيير كمتر
ثبات كه داشت دور نظر از نبايد هم را نكته اين البته.شود جلوگيري
آفاتي هميشه كافي نظارت يك نبود خاطر به سوم جهان كشورهاي اغلب در
از برخي به شده داده اقتصادي و فرهنگي رانتهاي.دارد دنبال به را
اطلاعات سپردن بالاخره و باندبازي فاميلي ، مديريتهاي رواج چشميها ، نور
دچار را عمومي مصالح ميتواند وابستگان و رفقا از برخي به سازمان
آسيبهاي حداقل ميتواند مديريت سطوح در تغيير بنابراين سازد ، خدشه
.دهد كاهش را مديريتها ازينگونه ناشي
كارمندان از يكي عليزاده بيفايدهصادق اقتدار و مديريت
مديران ازاقتدار ناشي اجتماعي آسيبهاي به اشاره با نيرو وزارت
خدمات به تغيير بدون كه بود مجموعهسالها اين مديران:ميگويد
در مثبت بهخاطركاركردهاي مدت اين طي اينكه با ميدادند ، خودادامه
نشان خود از قابلتوجهي فعاليتهاي نيروگاهها وراهاندازي نصب عرصه
تصورميكردم بودم برنخورده اداري مشكل به زمانيكه تا ولي بودم داده
مديران اشتباهات پاسخگوي مواقعمناسب ، در حتما بالا ردههاي مديران
.ميانيهستند
يك از بخشي راهاندازي و نصب قرارداد زمينه در مشكل بروز از پس
نتيجه اين پايانبه در كردم ، پيدا اختلاف مجموعه مدير با نيروگاه
عاطفي نظر از طولاني مدت در چون اينسازمان مديران از برخي كه رسيدم
.ميشوند پذيرا را نيرويجديد ندرت به شدهاند تنيده هم در واحساسي
دليل به كه موسسه يا سازمان يك در كاري تيم يك افراد:ميافزايد وي
ترجيح هميندليل به و شدهاند وابسته هم با نوعي طولانيبه همكاري
روحيهاي چنين فردي ، لحاظ از راهنيابد ، آنها تيم به غريبه ميدهند
.ميكند مقابله نوجويي با آنها ، تيم ندارنداما
معين ، زماني مقاطع در مديران جابجايي ضرورتهاي و دلايل از يكي شايد
مجموعه مديرو كه چرا باشد روحيههايي چنين شدن ازپيدا جلوگيري
ملي منافع و مردم به خدمت درراستاي بايد سازمان يك كاركنان
اين نبايد.كنند توانمنداستقبال و جديد استعدادهاي از و نوآوربوده
فرهنگ خرده !نيست عملامدير قدرت بدون مدير كه كنيم همفراموش را نكته
غريزي باشدبيشتر شده تعريف كه آن از قبل ايران روابطكار در حاكم
برقرار صميمانه روابط مدير با اگرفردي ابتدا همان از يعني است ،
از ممكن شكل هر به تلاشميكند او.باشد امتيازاتي طالب است ، كندممكن
امكاناتسازمان ، از استفاده كار ، زمان كاهش درجهت خلق حسن اين
ديگر غيرقانوني شيوه هر وبالاخره اقتصادي رانتهاي از بهرهگيري
كه حالي در ميباشد جزواحتمالات اما نيست عام گرايش يك اين.بهرهگيرد
صميمي آنچنان باكاركنانش مدير دارد امكان پويا مديريتي فرهنگ يك در
واقف نكته براين دو هر اما كند برقرار خانوادگي اوروابط با كه باشد
بهمحيط آنان نگرش نحوه در تفاوتي هيچ دوستانهآنها روابط كه هستند
فرهنگ و ادبيات در اينكه با وجدانكار.داشت نخواهد دنبال به اداري
فرهنگ در موجود دلايل بههمان باز ولي گرفته قرار تاكيد مورد مليبارها
.دارد كاريقرار روابط حاشيه در مسائل اينگونه حالتوسعه ، در كشورهاي
از يكي آموزشي بخش ايزديمدير مديريتعادل و كاري وجدان
در مديران و كاركنان ناهنجار روابط به اشاره با دولتي دانشگاههاي
و روابط حدود كارمندان و مدير هنوز ما درجامعه:ميگويد اداره محيط
روابط كاركنان با چنان مديران برخي گاهي نكردهاند ، درك را وجدانكاري
و ميشود خدشه دچار سازمان رسمي فعاليتهاي كه ميكنند برقرار غيررسمي
انجام به كاركنان كه است خشك و سرد چنان آن روابط اين مواقع دربرخي
تفريطدر و افراط حال هر به.نميدهند نشان رغبتي روزمره كارهاي
.است مديريتي آفات يكياز شايد ايران ، مديريتي نظام
آنان تعهد با همراه شايستهسالاري و مديريت ضوابط براساس مديران گزينش
براي مناسب رويه يك ايجاد راههاي از يكي مردم براي بهخدمتگزاري
.باشد خصوصي و دولتي سازمانهاي كرد اداره
تعيين عوامل از يكي مديريت در اعتماد ميزان هم هنوز اينحال با اما
برخي كه است گونهاي به جامعه فرهنگي شرايط نصبهاست ، و عزل در كننده
ضربه يكديگر به ندرت به دوستان ميكنند تصور مديران از
از بهتر همدلي پسند عامه تعبير همان براساس بنابراين.ميزنند
مناسبيبراي چاشني ميتواند رفاقت از باآميزهاي مديريت است همزباني
در مديران مجموعه به بازنگري.شود محسوب سازمانها كرد اداره
انتخابي مديران كهبرخي است تلخ واقعيت اين نشانگر سازمانهايدولتي
و انتخابشدهاند همزباني دوستي ، فاميلي ، بهواسطه بيشتر مياني سطوح
و عزل حال هر به.است داشته مياننقش اين در شايستهسالاري كمتر
سازمان هر است ، نشدهاي ضابطهتعريف داراي هنوز جامعه در نصبمديران
آن براساس و مطرحميكند را ويژگيهايي خود براي ياوزارتخانه و اداري
.مينمايد اقدام مديران ونصب عزل به نسبت نيز
بالاي بينش و جامعه اقشار عقلي رشد بهلحاظ هماينك ميرسد بهنظر
عرصههاي در شايستهها انتخاب براي گزينشي منشور ارائه مديران ،
.آيد شمار به مناسبي حل راه مديريتي