پنجم ، شماره 1388 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 22 چهارشنبه 30
|
|
آينده نسل‌هاي براي سهمي چشم‌انداز
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در اجتماع با ساكن‌باباحيدر كشاورزان از عده‌اي كه داشتيم خبرها در
پرورش واحد يك احداث به نسبت چهارمحال‌وبختياري ، استانداري مقابل
.كرده‌اند اعتراض است ، شده آنها زراعي آب سهميه كاهش موجب ماهي‌كه
(حوضچه) واحد اين احداث با پيش سال دو از كشاورزان ، براساس‌گفته
فراواني زيانهاي و كرده تغيير منطقه آبهاي طبيعي ماهي ، جريان پرورش
.است آمده وارد روستائيان وباغ‌هاي كشتزارها به
اين از اما است ، محلي كوچك واقعه يك به‌ظاهر هرچند كشاورزان اعتراض
آبشناختي نظام در نسنجيده دخالت از آشكار نمونه‌اي كه جهت
.است توجه شايان بسيار مي‌آيد ، به‌شمار طبيعت (هيدرولوژيكي)
به‌خوبي كشور ، مختلف نقاط در زمين آمايش نقشه‌هاي به گذرا نگاهي با
كه آبي جريان هر گشاده‌دستي ، چه با اخير دهه‌هاي در دريافت مي‌توان
مسير با مغاير سمت‌وسويي به آن‌را حركت داشته‌ايم ، آن‌را مهار توان
اطراف از گسترده‌اي شعاع در امروز كه به‌نحوي واداشته‌ايم آن اصلي ،
چشم‌اندازهاي و طبيعي آبراهه‌هاي تمام بزرگ ، صنعتي مناطق يا شهرها
آب ، كه نداشته‌ايم نكته اين به اعتنايي هيچ و شده تخريب آن دلپذير
مرگ زمينه طبيعي ، چشم‌انداز هر از آن داشتن دريغ با و است طبيعت خون
بايد تاسف كمال با و مي‌آوريم فراهم طبيعت‌را از ديگر پهنه‌اي تدريجي
ديدگاه چنين در ريشه كشور ، از دربخش‌هايي بيابانها توسعه كرد اعتراض
.دارد طبيعت به تعرضي و
و دارند حركت پاي كشاورزان‌باباحيدر كه است اين در مسئله ديگر نكته
طبيعت اما گشوده‌اند ، اعتراض به زبان استانداري ، مقابل در تجمع با
جفاي از و بجويد داد دخالتها همه اين از مي‌تواند چگونه بي‌زبان
كند؟ شكوه طبيعت به دردست‌اندازي آدميان
به‌خودآييم بايد شود ، افكنده مرگ ورطه در ديگر زيستبومي آن‌كه از پيش
طبيعت از استفاده حق كه نيستيم نسلي آخرين و اولين ما كنيم وباور
به مي‌كند حكم اخلاقي و مذهبي انساني ، هنجارهاي.داريم آن‌را منابع و
.بگذاريم باقي طبيعت از سهمي نيز ديگران براي و بيانديشيم آينده
كرمي.ن
