پنجم ، شماره 1389 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 23 پنجشنبه 1
|
|
توسعه و علم اسلامي ، فرهنگ
با علم ، به نسبت رويكردهايامروزين آيا اينكه نظير سوالاتي:اشاره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خرد اينكهاقتضائات يا و است؟ تعارض در ديني ومعتقدات مناسبات و اخلاق
ديني و ايماني سنتهاي و ارزشها لزومانافي جديد زندگي و تكنولوژيك
در كشورهاي ونوسازي توسعه در بنيادين و اساسي مسائل جمله ميباشد؟از
توسعه تاثيرات مباني در ميبايد بهراستي.هست و بوده رشد حال
فرهنگ بر را اينتاثيرات حدود و انديشيد دگرگونساز و همهجانبه
سويديگر از ديني سنن و اعتقادات و سو ، يك ايراناز تاريخي و ريشهدار
تمايزات و داده شكل را ما هويتملي امروزه آنچه.داد قرار تامل مورد
ديني مجموعهفرهنگ با ميشود ، محسوب تمدنها و ملتها ازساير ايرانيان
فرهنگي ميراث بررسي با ميبايد هميندليل به ;دارد ناگسستني پيوندي ما
به جديد ، علمي وتفكر توسعه فرايند در آن تداوم كيفيت و اسلاميايران ،
كه نظرياتي.يافت دست رهيافتهايممكنالحصول و پويا نظريات
كنار در را توسعهيافتگي و نوسازي و ملي ، و ديني ارزشهاي بتواندتداوم
قابل و مفيد نكتههاي زير مقاله در.ارمغانآورد به ما براي يكديگر
.شدهاست عرضه گرامي خوانندگان به عرصه همين تامليدر
معارف سرويس
مخبر عباس دكتر
گوناگون زواياي در جانبه همه طور به بايد كه است فرايندي توسعه
نيازهاي و كرده هدايت مطلوب وضع از را جامعه آن تا دهد رخ جامعهاي
به منحصر نيز افراد اساسي نيازهاي.كند برطرف را جامعه افراد اساسي
و نيازهايروحي به توجه ميان در بلكه نيست اقتصادي و مادي نيازهاي
همه توسعه براهميت نيازها اين كردن وبرطرف حاضر عصر بشر رواني
را توسعه كه است انساني اينعامل كه چرا ميافزايد وفراگير جانبه
بهاعتراف تكنولوژي و علم و داشتتوسعه باور بايد.ميبخشد تحقق
شمار مصرف و معاش ، آسايش وضعيت در هم شمشيردولبه همانند همگان
مشكلات مقابل ، در هم ميكندو ايجاد آشكار بهبود ازمردم زيادي
اين بنابر.ميآورد بهارمغان توسعه عصر انسان براي تازهايرا
مخرب لبه حقيقت در و دارد كليدي توسعهنقش در ملتها بر حاكم فرهنگ
و مفاسد آمدن بهبار از و كرده كنترل را توسعه تكنولوژيو و علم شمشير
زاييده توسعه و ازتكنولوژي ميتواند كه انساني جوامع تازهدر مشكلات
.ميكند شودجلوگيري
رويكرد:دارد وجود فرهنگ به رويكردنسبت دو كه است اين واقعيت
و ابزار اولفرهنگ رويكرد در رويكردهدفگرايانه و ابزارگرايانه
انعطافي آنگونه بايد اين بنابر ;توسعه به رسيدن جهت در است وسيلهاي
اين ديگر عبارت به ;آورد فراهم ميطلبد توسعه آنچه هر كه باشد داشته
دخلو آن در خود نياز با ومتناسب ميدهد شكل فرهنگ به كه است توسعه
فرهنگ اين و نهوسيله و است هدف خود دومفرهنگ رويكرد در.ميكند تصرف
.ميكند راتعيين توسعه چگونگي و مرز و حد شكلو كه است
بهدنبال را خطرناكي پيامدهاي توسعه به نسبت داشتن هدفگرايانه ديد
هويت نابودي اضمحلالو و فرهنگي استحاله آن مواردمهم جمله از كه دارد
به جهان كشورهاي اساساتقسيم كه چرا.ميباشد حالتوسعه در جوامع
ونوسازي توسعه تعريف نيز و توسعهنيافته و توسعه حال در توسعهيافته ،
نوگرايي و توسعه وبنيادهاي اساس.است استوار وغربي استعماري نگرش بر
بر آنان سعيبليغ و شده نهاده دياربنيادهايش آن در و گرفته شكل درغرب
در كشورهاي در خود موردانتظار مفهوم به را نوسازي توسعهو كه است اين
و نوشده و يافته توسعه انسان اينميان در و رسانند انجام به حالتوسعه
غربيهمخواني دادههاي با همواره كه آناست يافته توسعه جامعه نيز
اين از كمااينكه.باشد نيز روز همخوانيبه اين در و باشد داشته
جامعهاي در چه باشداگر داشته ديني رنگ كه هرآنچه و دين ديدگاه
تعريف و انتظار مورد مدلهايتوسعه با كه آنجا از شدهباشد ، نهادينه
و شمردهشده موانع از نيست يافتهسازگار توسعه و پيشرفته شدهكشورهاي
موانع رفع به امر ماندهميپيچند عقب كشورهاي جهتتوسعه كه نسخههايي در
آنجا صورتاز اين غير در كه چرا دينيميكنند باورهاي و ديني صدالبته و
هستند ، جهاني يكديگروابسته به پيش از بيش آيندهكشورها جهان كهدر
در اجبار رابه كشورها همه اطلاعات ، وگردش تكنولوژي تجارت ، شدناقتصاد ،
توسعه حال در وجوامع ميدهد قرار پيچيده و شبكههاييمتنوع پود و تار
قوانين طبق خود ، اولويتهاي و اصول رغم به مجبورميسازد ، را
(1).ميمانند عقب زمان وگرنهاز كنند رفتار جهاني اينبازيهاي
رابراي توهم اين آن مفاهيم و ازدين صحيح شناخت نبود گفت بايد
و علم با و بوده توسعه موانع از يكي دين كه است پديدآورده بعضي
فقدان معلول خود نيز دين از صحيح شناخت نبودنميشود جمع تكنولوژي
تحريف و عوامانه بهبرداشتهاي دسترسي يا و دين اصيل معارف به دسترسي
طول در هماره دين از صحيح درك فقدان است گفتني.ميباشد دين شدهاز
نگاهي.است داشته درپي بشري جوامع براي را ناميموني بس نتايج تاريخ
مسلمين آن از كه قرونوسطا در جهان علمي پربار و دورانطلايي به
جستجو و تتبع اندك با وحقيقتخواه محقق انسان.ادعاست اين ميباشدمويد
به را اينحقيقت اسلامي تمدن تاريخ به بامراجعه نيز و ديني معارف در
به آن جاي جاي در دانشپژوهشي ، و علم اهميت كه كهديني درمييابد روشني
ومكاني (2)(اللحد الي منالمهد) زماني مرز آن تحصيل براي و چشمميخورد
هل) است فرهيختگانقائل براي ويژهاي جايگاه نميشناسدو (3)(ولوبالصين)
توسعه و پيشرفت از هيچگاهمانع (4)(لايعلمون الذين يعلمونو يستويالذي
.نميباشد آن صحيح شكل ترقيدر و
فرهنگاسلامي در علوم جذب چگونگي
فراگيري ، ترجمه ، شيوه بيگانه ، علوم جذب در مسلمين شيوههاي از يكي
به اقدام دانشمندانمسلمان ميان اين در.بودهاست غنيسازي و پالايش
دانشمندان از راه اين در نمودهو مختلف رشتههاي در كتببيگانه ترجمه
به بينمسلمين در كتاب ترجمه شكوفايي.ميكردند استفاده نيز مللديگر
يوناني ، از مسلمان مترجماننامي وسيله به زيادي كهكتابهاي بود گونهاي
برگردانده عربي به وسرياني لاتين بحري ، قبطي ، نبطي ، فارسي ، هندي ،
ترجمه به اقدام مترجماناسلامي و دانشمندان ميان اين در.شد
منطق ، در ارسطو هندسه ، كتابهاي و ادب فلسفه ، در كتابهايافلاطون
كتب پزشكي ، و ادب فلسفه ، جالينوسدر كتابهاي اخلاق ، و فلسفه ، طبيعي
مناظر ، كتب اختلاف و قانون هندسه ، موسيقي ، در اقليدس كتب طبيبقراط ،
دورهكتابهاي اين در همچنين.كردهاند...بطلميوسو كتب و ارشميدس
هندي زبان تاريخاز و داستان و حساب و رياضيات و نجوم و طب از زيادي
.است شده ترجمه بهعربي (سانسكريت) در
طب و هيات و رياضي و فلسفي علوم عمده قسمت مسلمين آنكه سخن كوتاه
واقع در و كردند ترجمه عربي زبان به را قديم متمدن ملل ادبيات و
از و نموده منتقل عربي بهزبان و گرفته را ملتي هر بهترينمعلومات
و هندسه و طب و فلسفه درقسمت مثلا.داشتند محفوظشان دستبردزمان
تاريخ ايرانيان از و استفادهنمودند يونان از هيات و منطق موسيقيو
بزرگان حال شرح و اندرز و وپند ادبيات و ستارهشناسي و وموسيقي
داستان موسيقي ، نجوم ، طب ، حساب ، هنديان ، از و كردند رااقتباس
سحر و باغباني و كشاورزي ونبطيها كلدانيان از و آموختند وگياهشناسي
آنانرسيد به مصريان از تشريح و وشيمي گرفتند فرا طلسم و وستارهشناسي
(5).گرفتند كمك اسلامي عظيم آوردنتمدن بوجود در آنها مجموع از و
تنها مسلمانان علمي عظمت بعضيپنداشتهاند كه آنچه برخلاف است گفتني
بلكه است نبوده حاضر ودنياي گذشته بين ارتباط پل و علوم درترجمه
در علميمسلمين اعجابانگيز پيشرفتهاي و اسلامي تمدنعظيم واقعيت
نجوم ، شيمي ، فيزيك ، طب ، اخلاق ، حقوق ، عقايد ، ادبيات ، قسمتهاي
اسلامي دانشمندان دادهكه نشان هنر و اقتصاد جغرافيا ، طبيعي ، تاريخ ،
علوم اين سازي وغني پالايش به نسبت همواره علوم ، جهتانتقال از صرفنظر
بعضي و ابداعكرده و اختراع را علومي مختلف ، درقسمتهاي و نموده اقدام
و پيشرفته سطح به و بخشيده ابتدائيتكامل مراحل از را علوم از
عصر در غربي بنام اعترافاتدانشمندان كه رساندند عصر درآن قابلقبولي
آن در كنوني پيشرفته كشورهاي است ذكر قابل.ميباشد گويايآن حاضر
ژوزف.بسرميبردند بربريت و توحش در خودشان دانشمندان اعتراف به عصر
و توحش در كه اروپائي كشورهاي با اسپانيا مقايسه مقام در كاپ مارك
حقيقتامر آنكه براي اكنون:ميكند ياد چنين ميبردند بسر مطلق بربريت
در سيسيل و اسپانيا از غير به بدانيمكه است كافي شود ، روشن ما براي
اروپا كشورهاي از درهيچيك هم آن از پس سال دويست تا بلكه وقتو آن
هزار دستكم وفيالمثل باشد مدنيت از نشانهاي دارايكوچكترين كه شهري
گوارا مجرايآب و زده چراغ پهن خيابانهاي ياداراي و باشد داشته سكنه
جزئيترين از حتي و نداشت باشدوجود ديگر مزاياي و نظافت و
در دبستان نداشتند ، بهابدا گرما چنانكه بودند ، بيبهره وسائلبهداري
و دزدي از كه مراجعصالحي و تشكيلات بالاخره و بوده شهرهاناياب آن
آنها در هيچوجه به نمايند ، ستمجلوگيري و جور و بيعصمتي
(6)...وجودنداشت
فرهنگ و تمدن عظمت گوياي غربي دانشمندان اعترافات ديگر و اعتراف اين
حالي در اين وگرفت دينيشكل تعاليم و دستورات سايه در كه است اسلامي
كشورهاي فرهنگ در جذبآن موانع و مقالهعلم نويسنده بهگمان كه است
توسعه ، حال در مقابل ، فرهنگجوامع در و بوده پويا ذاتا فوق اروپائي
(7).نيستند تغييرات پذيراي بهراحتي و بوده سنتي
موجب (مقاله نويسنده تعبير به) سنتي فرهنگ همين كه است اين واقعيت
.گرديد رنسانس عصر كشورهايعقبمانده ترقي و اروپا علمي نهضت رنسانسو
عرب مصنفين از ماخوذ راكه قولي قرن 15 تا:مينويسد دكترگوستاولوبون
اروپا ودانشگاههاي دانشكدهها تمام.نميشمردند نبودهمستند (مسلمان)
اسلاميدائر دانشمندان كتابهاي ترجمههاي سالروي ششصد الي پانصد تا
(8).است بوده مسلمين فقطعلوم اروپا مردم علوم مدار و بوده
شروع هجري دوم قرون از كهتقريبا مسلمين جامعه علمي پويايي و تحرك
و ديني تعاليم ملهماز رسيد خود جوشش و نشاط اوج به قرنپنجم در و
بودبه محقق انديشمندان و فرهيخته عالمان اسلامياز جامعه بزرگداشت
بشري ، معارف تعميق و كشفناشناختهها جهت در علمي تلاش اين كه نوعي
آن علوم نامآوران مروراسامي.ميشد تلقي ديني وظيفهاي و عمليعبادي
دانش صاحبنظرانو از خود آنان كه ميسازد روشنيمشخص به روزگار
چهارچوب در علمي فعاليتهاي وتمامي بودهاند دين مكتب آموختگان
.ميپذيرفت ايمانصورت
برداشتهاي از پارهاي به اينجا ديندر از انحرافي برداشتهاي
فرهنگ در آن جذب وموانع عنوانعلم با مقالهاي در كه دين انحرافياز
.اشارهميشود است آمده نيز (9)رهيافت نهمفصلنامه شماره در
ماندگي عقب فرهنگي برشمردنموانع در سعي نويسنده مقاله اين در
موانع اين ميان در.دارد توسعه حال در كشورهاي تكنولوژيكي-علمي
انحرافي تفسيري و تحليل با -است اسلام مبين دين توجه مورد كه عناويني
.است شده گنجانيده -ميباشد نويسنده فهم و برداشت سوء از ناشي كه
خود راستين معناي در هستندكه ديني ارزشهاي از مجموعهاي اينعناوين
ارزشها اين ومروج مبلغ نيز اسلامي نظام و بوده وحركتآفرين پويا بسيار
.است
فرهنگ در آن به رضايت و بهاندك قناعت و نويسندهزهد اعتقاد به
ميبرد بين از را انگيزهپيشرفت نتيجه در و بوده ارزش جوامعسنتي
حاليكه در.ارزشميباشد ضد جوامع اينگونه در اينكهفزونخواهي مضافا و
و درتوليد زهد نه و است مصرف در زهد آن ، صحيحاسلامي مفهوم در زهد
آن حفظ و منابع از بهينه سمتاستفاده به را جامعه زهد از اينگونه
آشكار (10).ميدهد سوق ومنابع نيروها بردن بين از و ازاسراف وجلوگيري
حال در دركشورهاي خصوص به انساني جوامع در فرهنگ رواجاين كه است
هماكنون.است موجود نابسامان وضع خروجاز در موثري گام توسعه
خود امكانات تمام كردنمصرف بهينه فكر در صنعتي و پيشرفته حتيجوامع
بينهايت زهداسلامي نظريه بنابراين.هستند زمان و تامنابع انرژي از
.باشد داشته پيشرفت و توسعه روند در موثري نقش ميتواند و است مترقي
اين از است خوانده ارزش ضد را آن نويسنده كه اندك به قناعت طرفي از
عامل بلكه نيست ايستايي و جمود تنها نه و بوده ارزش عين ديدگاه
.ميباشد وحركت پويايي
ميباشد مصرف در خواهي همينفزون توسعه مضرات از يكي اينكه مضافا
خاطر به لكن محدودشود كه است لازم و بايد شخصي كهتمايلات چرا
مادي كالاهاي براي افراد تقاضاي ميزان چندگانهتوسعه ، نمايشي اثرات
.است رسيده انفجارآميزي حد به
تنها نه امر اين در وفزونخواهي بيشتر مصرف كه است روشن بنابراين
در.است ارزش ضد يك وانساني اسلامي جوامع فرهنگ در بلكه ارزشنيست
و دارند تبليغي رسانههاي به گوش و چشم كه مردم عطش حاليكهتشديد
كشورهاي اصولسياستهاي از آنان در اتراف و اسراف و ولع و حرص ايجاد
باتغيير بيشتر چه هر بتوانند تا است چندمليتي شركتهاي و پيشرفته
.جيببزنند به بيشتري سود مردم ذائقه
براي تنها نه مادي ، امور در آز و حرص و خواهي فزون ديگر سوي از
اضطرابهاي و تنشها بر بلكه نياورده ارمغان به را راحتي معاصر انسان
وقناعت زهد متعالي نمونه و اعلي مثل.است افزوده نيز او رواني
يك نقش در چه و فردي زندگي در كهچه ميباشد عليهالسلام اميرالمومنين
در حال عين در و مينمود رارعايت زهد اصل همواره جامعه زمامدار رهبرو
.نميكرد فروگذار هيچكوششي از اسلامي جامعه براي اقتصادي ايجادتوان
و تقوا و زهد نهايت در السلامكه عليه اميرالمومنين اجتماعي خدمات
دهنده نشان ميشود اشاره ذيلا آن از مواردي به و بودهاند گريزي دنيا
نويسنده ادعايي شده تحريف معناي با چقدر زهد واقعي معناي كه است اين
درعصر عليهالسلام علي مشاغل از يكي ودرختكاري كشاورزي.دارد فاصله
خود انفاقات و خدمات از بسياري آنحضرت كه است بوده آن از پس و رسالت
خدا نظر در كهكاري است آنحضرت فرمودهميداد انجام طريق اين از را
در كشاورزي محيط درآن كه است روشن و (11)نيست كشاورزي محبوبتراز
.است داشته فراوان تاثيري جامعه درپيشرفت و بوده اهميت نهايت
فرهنگ ، در آن جذب موانع و علم خوارزمي ، شهيندخت -يادداشتها1
ص 73 نهم ، شماره رهيافت ، فصلنامه
ص 64 الفصاحه ، نهجاللحد الي المهد من اطلبوالعلم:(ص)پيامبر -2
ص 177 ج1 ، بحارالانوار ، .ولوبالصين اطلبوالعلم:(ص)پيامبر -3
9-زمر كريم ، قران -4
ص ج 3 ص 287 ، اسلامي ، تمدن و فرهنگ تاريخ قرباني ، زينالعابدين -5
247206
ص 108105 اسپانيا ، در مسلمين عظمت كاپ ، مارك -ژوزف -6
ص 74 نهم ، شماره رهيافت ، -7
ص 735 عرب و اسلام تمدن گوستاولوبون ، -8
ص72 نهم ، شماره رهيافت ، -9
-البلاغه ، قصارالحكم 114 نهج ثروه ، الزهد:(ع)علي -10
ص 20 ج 23 ، بحارالانوار ،