پنجم ، شماره 1389 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 23 پنجشنبه 1
|
|
شهري مديريت ويژگيهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(5)شهرها كاركرد و چگونگي پيدايش ، در جستاري
مجموعه ترسيمميشود ، انديشهفارابي با كه جامع مسكوني مركز
نظام تقبل از پس يعني معين لحظه از كه است پويايي انساني و اجتماعي
را خود شهروندان و ميگيرد پيش را جمعي تعالي راه پذيرفته ، كه حكومتي
براي راه ، طول در.ميسازد راه رهگذرانهمان اتحاد و اتفاق طريق از
در اما راسخ ، و همعقيده همگان ، انسانها ، آرماني شهرشهر به دستيابي
به.نابرابرند فردي ، توانهاي بنابر خود ، بودن راسخ و اعتقاد ميزان
نهانسانها نيست ، سكون حال در چيز هيچ فارابي آرماني درشهر ديگر بيان
اجسام نيروي دو اثر در ارضيكه اجسام ، اجسام نه و انديشهها نه و
.ميرسند بهكمال فعال عقل و آسماني
دارا را شهرونديمدينهفاضله عنوان كه انساني تك به ثاني معلم
را او فردي توانهاي و شخصيت مينگرد ، يككل از مثابهجزئي به ميشود
پويايي از معنيكه بدين.ميداند اساسي شرط جمعياش خواستهاي نيلبه در
به پاسخگويي در و است ، برخوردار جمعي امور در مشاركت حق از و
.موظفاست فردياش توانهاي فراخور به است ، مطرح درجمع كه نيازهايي
سعادت ميداند ، بهسعادت رسيدن را آرماني شهر غايت و هدف فارابي
به انسان رسيدن در وجهي به كه است چيزي آن خير و است مطلق خير
نيست ، جهان سعادتاين تنها فارابي موردنظر سعادت.افتد خوشبختيسودمند
تامين دلخواه وجه به را آدمي جهان زندگياين هم كه است سعادتي بلكه
.بخشد تحقق ديگر جهاني در را او همرستگاري و كند
سرشت برحسب هركس ميبيندكه اين در را سعادت مانندافلاطون ، هم فارابي
كه دارد وظيفه آرماني حاكم و پردازد بهكاري خويش ذاتي شايستگي و
براي او.ساماندهد اصل اين برپايه را مردمان ميان روابط و اوضاعشهر
كه شهر مدير (امروزي بهتعبير)يا و شهر نخست رئيس يا آرماني حاكم
ازفرد جانبداري هرگونه از مبرا كه كسي و است متعالي خواستهاي مظهر
مدير است افزوده و ارائهداده را مختصاتي است شهروندان از لايهاي يا
وجود زير خصلت او 12 در كه شد درجهخواهد اين شايان وقتي شهر
:داشتهباشد
جسماني كمال و تندرستي -1
تصور سرعت و درك نيرومندي -2
حافظه نيرومندي -3
هوشياري و زيركي -4
سخني خوش -5
بودن آموزاندن و آموزش دوستدار -6
لعب و لهو از كردن پرهيز و آميزش و خوردن در بودن معتدل -7
بودن ودرغگويان دروغ دشمن و راستگويان و راستي دوستدار -8
داشتن دوست را بزرگي و بودن بزرگوار -9
داشتن خوار را دنيا متاع و دينار و درهم -10
بودن ستمگري و ستم دشمن و دادگري و داد دوستدار -11
داشتن شكيبايي و اراده قدرت -12
كه ميداند چهاردسته را فاضله مدينه با متضاد مدينههاي فارابي
و مدينهضاله و مبدله مدينه فاسقه ، مدينه جاهليه ، مدينه:عبارتنداز
از يك هر شهروندان و است دارايگونههايي جاهليه مدينه كه ميكند اضافه
:زيراست بهشرح كه ميكنند دنبال را هدفي جاهليه گونههايمدينه
حفظ براي كه است ضرورياتي به محدود شهروندان هدف:ضروريه مدينه -1
.است لازم نسل
هدف توانگري و است مكنت به دستيابي شهروندان هدف:بداله مدينه -2
.است زندگي
و مادي لذتهاي از شدن بهرهمند شهروندان هدف:شقوت و خست مدينه -3
.است لهوولعب
.است اشرافي ارزشهاي به رسيدن شهروندان هدف:كرامت مدينه -4
به رسيدن و ديگران بر غلبه و قهر شهروندان هدف:تغلبيه مدينه -5
مدينه يا جماعيه مدينه -است60 ديگران بر چيرگي از حاصل لذتهاي
ارضاي مانع را امري هيچ و است آزادي شهروندان هدف:احرار
خواجه از كه بهشهري -فارابي فرداي شهر به ورود براي.اميالنميدانند
داده حيات ادامه ايران مشروطيت انقلاب وتا صفوي شاهعباس تا نظامالملك
را خود وريشههاي ديده خود به ناخواسته و خواسته دگرگونيهاي هرروز و
نزد فضا به مربوط انديشههاي به كه نيازهست است ، كرده حفظ امروز تا
-شمالي درمقطعهاي و شهر ، اين راهروهاي طول در.داشت ايرانيانتوجه
و لطف از بيگانگي ، و دوستي از وعلائمي آثار آن ، غربي و شرقي و جنوبي
.است مشهود ناممكن و ممكن از و بيتفاوتي و ازگرمي سختي ،
دو مشترك فصل در واقع فضايي در فردايفارابي ، روزهاي در ايران ، شهر
از.ميگيرد شكل -ندارد چيرگيهميشگي ديگري بر يكي كه اصلي انديشه
قابل و لخت كاربردي ، و يكسرهانتفاعي و خطي انديشهاي سو يك
متوجه معاني به كه انديشهاي ديگر ازسوي و ميدان كارساز اندازهگيري
نور و آتش به و مينگرد رنگ به سنگ و خاك از ذرهاي هر دل در و است
فضا انديشه برانگيزاننده ، تركيبي آوردن بهوجود جوي پي و ميدوزد چشم
دل چشمدهد راه بيشتر جهانكبير به را صغير كهجهان انديشهاي است ،
.بيند آن است ناديدني تاآنچه بازكند
جهاننمايي نقشه:ميگويد انديشمندان از يكي كه است دليل همين به شايد
.نگاهكنند آن به كه ندارد را اين ارزش ندهد نشان را فاضله مدينه كه
.است گذاشته كنار آمده فرود آن انسانيتدر كه را كشوري نقشه اين زيرا
و مياندازد اطرافنظر به آمد فرود كشوري چنين در كهانسانيت هنگامي
.ميبرد آن سوي به را خود كردكشتي پيدا بهتري ناحيه كه همين
سرمايه هم فاضله شدنمدينه درست براي.است فاضله مدينه تحقق پيشرفت ،
هستند ، فاضله مدينه تحققدهنده كه مردمخردمندي همان.است لازم
پيشبيني و بررسي به و شهر نيازهاي بررسي موازات به ياشهروندان
.سازد ممكن را فاضله مدينه تحققهدفهاي امكان تا ميپردازند منابعي
بايدباورهاي كه دارند عقيده عدهاي آرماني جامعه به برايرسيدن زيرا
.كرد فتح بهگام گام و بردباري و صبر با را آرماني شهر
پيوستن و زمين كره سطح دادن تغيير ما شهروندبراي شايستگيهاي
مواد تبديل نامحسوس ، و بهطور هم به هوا و خشكي و دريا راه از قارهها
و طمع غرايز ، كردن ريشهكن از خيليآسانتر تفنن و تجمل ميليونها به
:ميگويد مهاتماگاندي كه است دليل بههمين شايد.است وبيرحمي كينه
زيرا.نه را آز و حرص ولي فراهمميكند را همه نيازهاي ما ، سياره
همه بايد اكنونانسان روح در جز است آمده جا درهمه فاضله مدينه
.آوريم پديد اجتماعي تحولاتي بنيادهايجامعه در كه باشد براين تلاشمان
خود براي.كنند شكوفا را خود استعدادهاي كه بايدبياموزند انسانها
شهر يا زندگي محل به و همكاريكنند يكديگر با.آورند بهدست احترام
كهانسانها است شده روشن پيش از بيش امروز.داشتهباشند دلبستگي خود
ميگذارند مايه خود از وبيشتر ميكنند پيدا اعتماد خود به بيشتر زماني
رابطه در تصميمگيري فرايند در كه ميدهند خلاقارائه آرمانهاي و
با روابط وحفظ مشاركت انجام.كنند پيدا مشاركت خودشان بازندگي
عدم و شك از پر جهان اين در.انسانهااست براي واقعي پاداشي ديگران
ايجاد براي وسيلهاياست آن مسايل و خلاق كار در جمعي تعيين ، مشاركت
.عمل در آن انجام و مسئوليتپذيري و ويادگيري متقابل تفاهم و اعتماد
تحولناپذيري و تغيير يا تحولات و تغييرات همه به نسبت بايد شهروند
.باشند داشته تكليف حساسيتاحساس و هوشياري با خود زندگي محل شهر
زيرا.باشد زيان و سود انگيزه بهگفتهكانتبدون كه تكليفي
.دارد شهريقرار مديريت منزلت در كهگويي دارد جايگاهي شهروند
خود اطراف بهمحيط مسئوليت و شناخت و تلاشآگاهي در بايد يعني
باشند بياعتنا بخواهند اگرمردمبخواهد و بداند.داشتهباشد توجه
تازه كه خواهدشد اشخاصي جولانگاه آن سيماي و شهر بمانند بياطلاع اگر و
را شهر سيماي نيكوي مظاهر داشتن است ممكن حسننيت و علاقه نهايت در
.بگيرند اشتباه عروسي كيك باآراستن
و دارند هم فزاينده رشدي و شدهاند بزرگ بياندازه ما شهرهاي اكنون
سرعت جمعيت ، ازدحام از آميزهاي كشورهايروبهتوسعه شهرهاي مانند
آلودگي و فاضلاب هرگونهشبكه كامل فقدان تقريبا و شدن صنعتي بيملاحظه
شهرهامانند اين كردن اداره.هستند آبها بويژهآلودگي محيطزيست شديد
غيراز) وسيع كميتههاي كه آنفرارسيده وقت.نخواهدبود امكانپذير گذشته
و عقول شهروندانصاحبان از (شده پيشبيني شهرها شوراهاي آنچهقانون
.شود تشكيل مشاركت جهت پيداميشوند ميانشان در كه مسئوليتپذير
و اصليترين شايد شهروند ، مسئوليتپذيري هويتمند شاخصهاي درميان
.باشد مسئوليتپذير كه است كسي ديگر ، شهروند بهبيان.باشد شاخص برترين
بيان ازطريق درمان كتاب در برجسته ، روانشناس گلاسر ، دكترويليام
توانايي از عبارتست مسئوليت:ميكند اينگونهتعريف را مسئوليت واقعيت
رفع و ساختن ازبرطرف را ديگران كه بهگونهاي فردي نيازهاي رفع ارضاو
عمدهترين و مهمترين:ميكند وياضافه.نسازد محروم خود نيازهاي
:عبارتنداز كه هستند جنبه دو بشرداراي نيازهاي
ارزش احساس همچنين گرفتن ، قرار آنها توجه مورد و ديگران داشتن دوست
فراگيري آموزش كه است معتقد گلاسر دكتر.ديگران ارزش و خود وجود
.ديگراناست مقابل در فرد هر وظيفه مسئوليتپذيري مسئوليتو
و گرم كانون در كودكي دوران از بايد مسئوليتپذيري فراگيري و آموزش
آموزش در كه افرادي و مدرسه محيط آن از پس.شود آغاز خانواده پرمهر
فرايند تا دهند راادامه روند اين بايد دارند فعال نقش كودكان وتربيت
.يابد تحقق درفرد مسئوليتپذيري مطلوب
آنجا از است ، ديگران توجه و محبت و مهر مورد و مسئوليتپذير كه فردي
درست رفتاري ميكند ارزش احساس شده ، اوارضا در عاطفي نياز يك كه
هدف و جهت كه دارد ، رفتاري ديگران به كمك و مشاركت براساس و وعقلائي
.ميشود تلقي غيرمسئولانه رفتار يك ديگراننباشد به كمكرساندن آن
استفاده كهموادمخدر فردي ميزند ، دزدي به دست كه فردي بنابراين ،
مقررات و قوانين به كه فردي ديگراناست ، استفاده عامل يا ميكند
و كينهتوز كه فردي.ميكند سوءاستفاده آنها از يا دارد جامعهبياعتنايي
فردي است ، تخريبي تقابل يا تعارض درتعدي ، شهر پديده با و است شرور
همگي مشابه ، بسياريموارد و ميكند تاراج را مردم تزوير و باتقلب كه
.لااباليهستند و بيمسئوليت افرادي
فكر به تنها و ميكند رفتار غيرمسئولانه طور به فرد كه مواردي همه در
نيازهايشان ساختن برطرف از را ديگران واقع در است ، خويش نيازهاي رفع
دركسب ناتواني دليل به فرد آن خود حتي وضعيت ، اين در.ميسازد محروم
به زيرا.است ناموفق ديگراننيز علاقه و توجه آوردن دست به در عزتنفس ،
نيز او بينش كند ، رفتار متعالي و صورتسازنده به فردي اينكه محض
.دارد خوشايندي احساس زندگي از و تكاملمييابد
تلاش مستلزم اصل اين بهكارگيري.است اساسي اصل يك مسئوليت احساس
و افكار در بنيادي تغيير نيازمند مهم اين.است همگان سوي از مداوم ،
و برداشته دست خودپسندي از تا ميباشد همگان شخصيت و انديشه
.باشند نيز ديگران نيازهاي و علايق ارزشها ، متوجه
وظايف و حقوق و شهروند از تازه تعريفي است بهتر مرحله اين در شايد
صورت به عرفي و سنتي شناسائي بر علاوه بايد شهروند.كنيم وجو جست او
بايد او مقابل در.شود قانونمند هويتي داراي و شناسائي نيز قانوني
گوناگون ، واشكال ابعاد در مادي امكانات از بهرهمندي نسبت به
.شود عهدهدار را متناسب هزينههاي
مساله ما ، فردايشهرهاي و امروز گرفتاريهاي مهمترين نمونه ، براي
و فزاينده ابعادي روز هر كه است زيست محيط آلودگي و فقر بيكاري ،
در لازم حساسيت هنوز مساله ، اين اما.خودميگيرد به نگرانكننده
را مالي اصلجبران حداقل ميتوان.است نياورده وجود به را افرادجامعه
.كرد مطرح شهري موارد بقيه و اينمورد براي خلاف عمل انجام برابر در
در را ميتواننداطلاعات دانشگاهها و مدرسهها سيما ، و صدا مطبوعات ،
انسان پيشرفت كه سازند روشن مخاطبانخود براي.دهند قرار مردم دسترس
از بايد آنهااست مربوط نسل هر جسمي و خصايصمعنوي اصلاح به
شهر اصلاحي نخستينگام را تكليف اين كنند ، استمداد جامعه حسوطنخواهي
.بدانند
با و شعوريهستند با و پرشور مردان و زنان شهر ، هر و شهر اين در
مردان ، و زنان اينمغزهاي.دارند حضور تجربه و دانش از دنيايي
سرمايههاي از سرمايهها اين ارزش.محسوبميشوند شهر اساسي سرمايههاي
از كمي شهروندانمقدار اين از كدام هر اگر است ، بالاتر بهمراتب مادي
متحول شهر دهند ، قرار آن وبهبود شهر عمومي منافع جهت در را خود وقت
.مييابد تحقق فاضله تدريج ، مدينه به و ميشود
و پاكيزه شهري در شهرزندگي بالندگي اصلي عنصر شهروند مشاركت
و دسترسي قابل جادههاي مناسب ، نقل حملو با آلودگي ، بدون و تميز
و توسعه براي منطقي جهتگيري و مطبوع سبز داشتنفضاي سريع ،
گرو در فرآيندبرسيم به فراورده از كه صورتي به شهري اعمالمديريت
به ما.است شهر و ميانشهروند مسئوليتهاي و حقوق متقابل پذيرش
و شهروند برايشناسايي داريم ، نياز مشاورهايشهروندان مشاركت
مشاورهاي بهمشاركت شهري برنامهريزي جهت در نيازها و شناختضرورتها
كه مشاركتي آنگونه يعني مشاركتمشاورهاي از منظور.داريم نياز آنها
دروحدت شهري مديريت تصميمگيري و باشد مشورتي ارائهنظرات جهت در
.داشتهباشد قرار شهري مديريت اختيار در فرماندهي