پنجم ، شماره 1390 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 25 شنبه 3
|
|
پيانو شاعر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شوپن فردريك سالمرگ انگيزه به
شوپن سالمرگفردريك با بود مصادف(مهر 26-اكتبر 17) گذشته هفته
از است يادي ميخوانيد كه مطلبي.لهستاني مشهور پيانيست و آهنگساز
.پيانوناميدهاند شاعر را او كه اروپا دورهرمانتيك موسيقي استاد اين
.شدهاند فارسيترجمه به و برگرفته كمبريج راهنمايموسيقي از مطالب اين
نظام خدمت از فرار براي سال 1787 در كه بود فرانسوي يك شوپن پدر
كرد ازدواج آنجا در.كرد لهستانمهاجرت به و كرد ترك را كشورش وظيفه
در همراهخانوادهاش سال 1810 در پسرشفردريك تنها تولد از پس ماه وچند
.گزيد سكني وارسا
هنگام او.داشت خدادادي استعداد پيانو نواختن براي فردريك
اساس بر موزون برايحركات فيالبداهه و سادگي پيانوبه نواختن
سال هفت فقط وقتي.آهنگميساخت لهستان ملي موسيقي ضربآهنگهايآشناي
(لهستان سنتي رقص براي ـموسيقيPolonaise ) نوشتههايش از داشتيكي
رسيدن از قبل توانست مينواخت اشرافپيانو خانه در كه او.رسيد بهچاپ
به تحصيل دوران در شوپن.كند شركت كنسرتهايعمومي در سالگي سن 8 به
كنسرواتواروارسا مدير نزد سال سه طول ودر پرداخت موسيقي مطالعه
.آموخت آكادميك طور به را آهنگسازي و موسيقي تئوري
و كوچك حد از بيش شوپن باتواناييهاي موسيقيداني براي وارسا اما
آثار به دادن فرا گوش با شوپن كه بود حقيقتي اين.بود روستايي
دو اين نواختن شيوه از او.دريافت وهامل چونپاگانيني اساتيدي
سپس و كرد ديدن برلين از سال 1829 در شوپن.بود گرفته بسيار تاثير
به سپس او.آمد عمل به فراواني استقبال او از كه جايي رفت ، وين به
آماده اروپا در سراسري كنسرت تور يك براي را خود تا بازگشت لهستان
طرح اين زمان ، آن در اروپا سياسي ناآراميهاي علت به شايد اما.كند
يك از ميتوان دوره اين در او مهم آثار از.افتاد تعويق به بارها
هارمونيهايظريفي و زيبا قطعاتملوديك نمايانگر اثر اين.نامبرد والس
توجه خاطر به زمانشوپن اين در.هستند شوپن مشخصههايموسيقي از كه است
موسيقي ريتم و ملودي علاقهاشبه و لهستان محلي و موسيقيسنتي به
.بود مشهور بسيار اينكشور
در خاص موفقيت بدون ماه چند براي و رفت وين به شوپن سال 1830 در
شناخته سرعت به و گزيد اقامت پاريس در سپتامبر 1831 در.ماند آنجا
معروف پيانو مطرح استاد عنوان به و يافت محبوبيت مشتريانش نزد.شد
بهراحتي بود آراسته و والا مانندموسيقياش نيز شخصيتش كه آنجا واز.شد
اجرا درفوريه 1832 كه كنسرتي.يافت راه هنريپاريس محافل و مجالس به
نواختن شيوه اين به قصدنداشت شوپن اما شد روبهرو استقبالخوبي با كرد
بر زيادي فشار جسماني نظر تنهااز نه كه چرا.دهد ادامه برايعموم
اوطلب از را نوازندگي به ومجللتر حسيتر نگاهي بلكه ميآورد اووارد
.داشت عمومي اجراي تنها 30 هنرياش فعاليت طول در او واقع در.ميكرد
به علاقهمند و خبره افراد تنها را او دقيق بسيار و ظريف اجرايهاي
.ميشنيدند نقاشي خصوصي آتليه يك در موسيقي
.شد پاريسپذيرفته برگزيده جامعههنرمندان در سرعت به شوپن
شيوه) ايتالياييبليني بزرگ اپرانويس و برليوز ، ليست ، ميربير
همچنينبا او.بودند دوستانش از(است منعكس شوپن موسيقي در او آوايي
محفل به شوپن.شد آشنا وبالزاك دوماسه ، هاينريشهاينه آلفرد
كنتس با آنجا در واحتمالا يافت راه نيز پاريس لهستانيدر مهاجران
غيرمستند مطالبي شوپن با او موردرابطه درشد آشنا پاتوكا دلفينا
.است شده گفته
برايحركات بيشماري قطعات درپاريس ، شوپن زندگي اول سالهاي ثمره
براي قطعاتغزلواره (studies)قطعاتتمريني ،(dances)موزون
.است (ballade) پيانو براي روايي قطعه يك و (Nocturnes)پيانو
چگونه كه ميدهند نشان (Etudesفرانسه زبان به) تمريني قطعات
قطعات اينميشود حاصل تكنيكيپيانو نواختن از واقعي موسيقي
اين نامهستند طولانيتر (موسيقي فرميدر) بالادها ولي هستند كوتاه
اشاره جايي در شوپن.است شده برگرفته فرضي روايي متن يك از قطعات
ويچ لهستانيماكيد نويسنده از حماسي شعري به قطعات اين كه كرده
است عام يا و جزئي اندازه چه تا ارتباط اين كه اين.هستند مربوط
ميكند استفاده گستردهتري درونمايههاي از شوپن بالادها در.نيست مشخص
طلب پيانو كليد صفحه روي را خود به مخصوصي تركيبهاي كدام هر كه
و نشدهاند داده بسط كاملا بتهونيشان معناي در درونمايهها اين.ميكند
اما.باشد نداشته همخواني پرشورشان و غزلوار طبيعت با است ممكن
البته.ميدهند دست به را صحيحي كلي خطوط (Recurrences) تواترهايشان
هنگام را موسيقي قطعات شوپن مثل كه است آهنگسازاني معمول شيوه اين
عامل معمولا شوپن علاوه به.ميكنند تنظيم فيالبداهه صورت به و نواختن
و ميافزود قطعه اجراييك جريان به نيز را روزافزون چيرهدستي و مهارت
شورانگيزتبديل رويداد يك از بيش چيزي به را تواتر هر اينترتيب به
.ميكرد
رابه تركيبهايش شوپن (Nocturn)ديگري موسيقايي قطعات در
ايرلندي نواز پيانو و آهنگساز او الگوي.گرفت كار به نحو روياييترين
در جديدي و دلنواز شيوه از فيلد.بود (1782ـ1837) فيلد جان
خواندن به را پيانو واقع اودر.ميجست سود شنونده احساسات برانگيختن
نتهاي پدالكشنده با و ميآورد بوجود تركيبيلطيف چپ دست با و واميداشت
قدرت تاثير ديگرانتحت مانند نيز شوپن.طولانيترميكرد را اصلي بم
توانست حتي برترش تكنيك تخيلو كمك به و گرفت قرار روشفيلد شورآفرين
و است وسيع بسيار او آثار در الگوهايهمراه دامنه.ببرد پيشتر آنرا
مهم حوادث از.است دارا را خود شاعرانه خصوصيت الگوها از كدام هر
.رماننويسبود ژرژساند با آشنايياش دهه 1830 در شوپن غيرهنري زندگي
شدند ، يكديگرآشنا با ليست فرانس طريق سال 1836از در آنها كه زماني
و قواعد كه بود رماننوشته دو زمان آن تا ژرژساند.داشت سال ساند 32
دهندههستند تكان بيشتر كتابها اين.است برده سوال زير را رسوماجتماع
.زيبا تا
ساحلي شهر قصد به را پاريس همراهاو به شوپن زمستان 1838 در
صومعه يك در را اوقات بيشتر آنها.كرد ترك اسپانيا جنوب در مايوركا
آب و ابتدايي آنجا در شرايط اما.ميگذراندند پالما تپههاي در متروك
روندبيماري تسريع باعث كه برونشيتداشت نيز شوپن و بود مرطوب هوا و
فرانسه در ييلاقيساند خانه به آنها.شد نهايتمرگش در و او در سل
را سلامتياش تا بيمارپرداخت شوپن از مراقبت ساندبه و بازگشتند
درآنجا.بازگشتند پاريس به اكتبر1839 در دو آن.آورد دست دوبارهبه
هر تا 1846 سال1841 از و ميكردند زندگي ازيكديگر جدا اما هم نزديك
در كه بلندپروازانه اينرابطهميرفتند ساند ييلاقي بهخانه تابستان
منبع پايانيافت ساند خانوادگي دردعواهاي شوپن شدن درگير با سال1847
مربوط او آثار وحسيترين عميقترين.بود شوپن الهامبراي از سرشاري
ازساند ، جدايي از بعد كه گفت ميتوان.است ساند با زندگياش بهسالهاي
.است همننوشته نت يك حتي شوپن
بر اوضاعشرايط.رفت تحليل شوپن ساندسلامت دلسوزانه پرستاري بدون
درآمدش منبع واقع در و شاگردانش پاريس در انقلاب 1848:بود او عليه
در آنجا.برود بهلندن كه شد دعوت او از.گرفت او از را
.كرد ديدن نيز اسكاتلند منچسترو از و نواخت پيانو كنسرتهايخصوصي
سال دراواخر.گزيد اقامت خودجيناسترلينگ ستايشگر و شاگرد مدتينزد
به ميشد ضعيفتر بهروز روز كه آنجا از و پاريسبازگشت به 1848
دراكتبر مرگش زمان تا و آمد بهپاريس او از مراقبت براي ناچارخواهرش
.بود او كنار در 1849
آذرين فرهاد:ترجمه