پنجم ، شماره 1390 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 25 شنبه 3
|
|
تقويت را كودكان نفس به اعتماد چگونه
كنيم؟
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نيز شخصيت تكوين سالهاي بخصوصدر كودكان حد از بيش سرزنش و انتقاد
مكرر سرزنشهاي.اندازد مخاطره به را آنها نفس به ميتواندرشداعتماد
كهمن ميپروراند كودك در را ايناحساس و دارد نامطلوبي عواقب
كارهايم هميشه و منساختهنيست عهده از كاري هيچ و هستم فردناتواني
.درميآيد آب از اشتباه
دهيم پرورش را آن و آوريم بوجود كودكان در نفس به اعتماد آنكه براي
تصوير و تقويتكنيم آنان در را ارزشمندي خود و احساستوانايي بايد
آنكه مگر شد نخواهد ميسر اين و شكلدهيم آنان در خود از مثبتي ذهني
و تمجيدها از و داشتهباشيم او توانايي حد در انتظاراتي ازكودك
.دوركنيم بيجا انتقادهاي
تصوير معمولا بزهكار افراد كه است شده ثابت روانشناسي تحقيقات در
و عاطفي ، رواني مشكلات رفع بنابرايندارند خود از ناقصي ذهني
از واقعيت با منطبق و مناسب تصويرذهني كسب گرو در افراد رفتاري
.است خود
داشتن كرد ، تصور انسان ميتوانبراي كه را سرمايهاي و نعمت بزرگترين
اعتقاد و نفس به اعتماد.است ارزشمندي خود احساس نفسو به اعتماد
و توانائي احساساست افراد در شخصيت سالم رشد لازمه خويشتن به
نفس به پرورشاعتماد و رشد پايه ميتوانم اينكهمن شخصبه اعتقاد
نيز كار انجام به نبودن قادر و عدمتوانائي احساس برعكس و ميباشد ،
.داشت خواهد دنبال به نفسرا به اعتماد كاهش و خود به اطمينان رشدعدم
ميبايست خودارزشمندي حس ايجاد و نفس به اعتماد برايپرورش بنابراين
.كرد ايجاد دركودك را توانائي احساس
آن به روانشناسي در كه ميباشد خود از ذهني تصوير يك داراي فرد هر
ميگيردو شكل آن براساس آدمي اعمال و رفتار.ميگويند پندار خود
خودش از فرد ذهني تصوير.ميشود ساخته اساس آن بر نيز فرد شخصيت
كه دارد تاثير او شخصيت و كردار و رفتار در آنقدر
بگويم تو به داريتا خود از تصويري چه بگو من به:روانشناسانميگويند
همانا افراد از برخي بزرگ مشكلات يكياز كه آنجائي از.كيستي
همان از كودك كنيمكه سعي بايد ما ميباشد ، خود از منفي تصويرذهني
نفس عزت از و آورد بدست خودش مناسبياز ذهني تصوير ابتدا
.گردد كافيبرخوردار
خود از كه است منفي ذهني تصوير از ناشي معمولا افراد رفتاري مشكلات
معمولا افرادبزهكار كه است شده ثابت روانشناسي تحقيقات در.دارند
رواني عاطفي ، مشكلات رفع بنابراينخوددارند از ناقصي ذهني تصوير
خود از واقعيت با منطبق مناسبو ذهني تصوير كسب گرو در افراد ورفتاري
بررسي رامورد يادگيري روي خود مفهوم تاثير كه پژوهشهايآموزشي.است
خودشان به نسبت منفي نظر كه ميدهدكودكاني نشان نيز دادهاند قرار
پذيرش وغيرقابل بيارزش ناتوان ، افرادي كه كردهاند باور دارندو
و مدرسه به نسبت بلكه نميكنند يادگيريتلاش براي تنها نه هستند ،
در و ميشوند تكرارپايه و تحصيلي افت دچار و گشته بيعلاقه تحصيلنيز
.تركميكنند را مدرسه نهايت
ميكند ، مفهوم اين جذب به شروع كودك كه ابتدا از ميبايست بنابراين
او در را بودن پذيرش قابل و لياقت و توانائي احساس و ارزشمندي خود
و خود به نسبت كودكان منفي دادنمفاهيم تغيير چه اگر دهيم ، پرورش
درست درك شكيبائي ، صبرو با اما است سخت كاري مثبت مفاهيم آنبه تبديل
بروز از جلوگيري راهسادهتر ، .است عملي فراوان وتلاش كار و كودكان از
چگونگي.است آنان در مثبت احساس ايجاد و كودكان در منفي احساس چنين
خانواده محيط و كودكي دوران به وتصوير ، احساس اين آوردن بدست
نه ميكند تصور ميآيد ذهنش به كه همانگونه را دنيا كودك.برميگردد
دنيا ، از جزئي بعنوان هم را خودش وجود بنابراين.واقعيت براساس
كودك طبيعي رشد.ميآيد ذهنش به كه كرد خواهد مفهوم و درك بگونهاي
انجام توانائي كه شود محول او به كارهايي كه گرفت خواهد صورت هنگامي
توانائي احساس رشد باعث خودش كار ، انجام زيرا.باشد داشته را آن
در ناتواني احساس دهد ، انجام نتواند را كار يك كودكي اگر.ميشود
اين فقط كه كرد نخواهد فكر هرگز و كرد خواهد رشد او در زمينهها تمام
به احساس اين دادن تعميم با بلكه دهم انجام نتوانستم را بخصوص كار
.كرد خواهد سد را پيشرفتي و تحول هرگونه جلوي عملا شخصيتش ابعاد همه
علاقه و استعداد توانائي ، حد در كه بسپاريم كودك به را كارهايي اگر
احساس امور اين انجام مسلما دهد ، انجام را آن است قادر و اوست
احساس اين با و داد خواهد پرورش او در را زمينهها تمام در توانائي
گام راه اين ودر ميداند اجتماع براي مفيدي عضو را خود فرد كه است
خود از مناسبي ذهني تصوير كودك برايآنكه ديگر طرف از.مينهد
تصويري.شويم قائل بهاوارزش نسبت و بدهيم شخصيت او به بايد بدستآورد
از درخارج بلكه نميشود پرداخته و ساخته درون دارددر خود از فرد كه
كه ميبينيم آنطور را خود مااوتحميلميشود ذهن به و ميگيرد شكل او
مبناي بر خود از ذهنيما تصوير ديگر عبارت به.ميبينند را ديگرانما
بايدشخصيتساز مربيان و والدين بنابراين.ديگراناست قضاوت و ديد
زايلكننده هرگز و كنند رفتار آنان ارزشبا و احترام براساس و باشند
آنان با كه نوعرفتاري براساس كودكان اصولا.نباشند شخصيتكودكان
تصوير پناه در.هستند توانائيهايي چه با كسيو چه ميگيرند ياد ميشود
و بهداشت كه است فرد ارزشمنديدر خود و توانائي احساس و مثبت ذهني
.ميگردد ويتضمين رواني سلامت
را خودش آنكه مگر داشت نخواهد آرامش انسان:است گفته تواين مارك
كودكان رواني و روحي بهداشت تامين براي بنابراين.باشد داشته قبول
نه اين و كرد ياري خود از مثبت مفهوم ساختن براي را آنان بايد نيز
.نيزميباشد جامعه و مدرسه وظايف از بلكه وظيفهوالدين تنها
از خارج تشويق و ازتمجيد كه سازيم خاطرنشان بايد نيز را نكته اين
كه كردچرا پرهيز بايد نيز كاذب توانائي ايجاداحساس و اندازه
كودكان مربيان و والدين جانب اغراقگونهاز تمجيدهاي و تعريف اينگونه
نتيجه ودر غيرمنطقي ستايشهاي و گفتارها اينگونه سويقبول به را
.سوقميدهد كاذب غرور و نابجا خودباوري
نيز شخصيت تكوين سالهاي بخصوصدر كودكان حد از بيش سرزنش و انتقاد
مكرر سرزنشهاي اندازد مخاطره به را آنان نفس به اعتماد رشد ميتواند
كودك در را احساس اين منفي و مداوم انتقادهاي.دارد نامطلوبي عواقب
ساخته من عهده از كاري هيچ و هستم ناتواني فرد كهمن ميپروراند
.درميآيد آب از اشتباه كارهايم هميشه و نيست
فقط كه بود خواهد موثر هنگامي كودكان از انتقاد روانشناسان گفته به
بايد.وي شخصيت و رفتار كل نه باشد داشته اشاره او ناپسند رفتار به
.كرد بيان مثبت طريق از را انتقاد حتيالامكان
نياز ميسازد ، خود از نامناسبي ذهني تصوير شخص كه مواردي از ديگر يكي
دست خود روياهاي به كامل بطور كه هنگامي كودك.است بودن كامل به
به است ممكن كه صورتي در ;است خورده شكست ميكند فكر نمييابد ،
به ميتوان مورد اين در.باشد كرده پيدا دست شاياني موفقيتهاي
فكر ولي ميشود ، چهارم يا سوم شاگرد كلاس در كه كرد اشاره دانشآموزي
.است خورده شكست امتحان و درس در كه ميكند
.ميگيرد سرچشمه دورانكودكي تجارب از نيز بودن كامل به نياز
انتظارات كودكان از خود اجتماعي منزلت حفظ غالبابراي كه والديني
بيمارگونهاي كمالطلبي و نيست آنان توانائي حد در كه دارند نابجائي
براي كه ميآورند بوجود خود كودك در را احساس اين ميدهند نشان خود از
حد جزبه شدن ، پيروز و بودن كامل براي پيوسته بايد نخورد شكست آنكه
استعداد و توانائي كه ازآنجايي اما.نباشد قانع ديگر چيزي به كمال
نتيجه در اولباشند ، نفر نميتوانند رقابتها در همه و متفاوتاست افراد
.كودكميشود در توانائي عدم احساس باعث موردنظر هدف به دستيابي عدم
واقعيت از دور انتظارات فرد كه موجبميشود بزرگسالي در احساس اين حتي
انتقادي با را خود موفقيتهاي حتي و باشد داشته خود از نيافتني ودست
احساسخودارزشمندي هرگز و ميشمارد ناچيز و پست بعملميآورد خود از كه
آوريم بوجود كودكان در نفس به آنكهاعتماد براي.نميآيد بوجود او در
آنان در را خودارزشمندي و توانائي احساس بايد دهيم پرورش آنرا و
اينميسر و دهيم شكل آنان در خود از مثبتي تصويرذهني و كنيم تقويت
باشيم ، داشته او توانائي حد انتظاراتيدر كودك از آنكه مگر شد نخواهد
اغراقگونه ازتمجيدهاي و شويم قائل ارزش برايش و احترامبگذاريم او به
.كنيم نيزدوري نابجا انتقادهاي و
تربيتي علوم ارشد كارشناس:برقي اسماعيل