پنجم ، شماره 1390 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 25 شنبه 3
|
|
تكثر ، و تنوع :رئيسجمهوري خاتمي آقاي
نيست تنازع و تعارض موجب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ديگري به نسبت جهل و متقابل فهم عدم عمدتا ميشود نزاع موجب آنچه
است جمع قابل طبيعي پديدههاي كثرت با طبيعت عالم مادي وحدت است
انساني جوامع فرهنگي و قومي اختلافهاي و كثرت با انساني عالم وحدت
تناقضندارد
در رئيسجمهوري خاتمي سيدمحمد والمسلمين حجتالاسلام:سياسي سرويس
نقش به اشاره ضمن پاريس در يونسكو عمومي اجلاس بهبيستونهمين پيامي
زبان تنوع قرآن:كرد تاكيد اسلامي تمدن توسعه و درتكوين ايران تاريخي
موجب را انساني جوامع در چندگانگي و وتشعب برشمرده الهي آيات از را
.است يكديگردانسته به انسانها متقابل معرفت
سفير جلالي احمد توسطدكتر پنجشنبه روز كه پيام اين در رئيسجمهوري
نمايندگان 180 و فرهنگ وزيران جمع در يونسكو در ايران اسلامي جمهوري
انتظار نميتوان بيگمان:ساخت خاطرنشان شد ، قرائت پاريس در جهان كشور
دست خود هويت از فرهنگها شدن سايهجهاني در ملل همه كه داشت
.روند بهدر ميدان از غرب فرهنگ سود به و بردارند
شرح اين به پاريس در يونسكو عمومي اجلاس به رئيسجمهوري پيام كامل متن
:است
محترم آقايان خانمها ، رئيس ، الرحيمآقاي الرحمن بسمالله
دكتر آقاي جناب محترم ، مديركل كه صميمانهاي دعوت از مايلم آغاز در
كنم ، تشكر آوردند بهعمل اجلاس اين در سخنراني براي اينجانب از مايور ،
.كنم اجابت را دعوت اين مناسب موقع در بتوانم اميدوارم
تاريخ در كه ميگويم سخن شما با كشوري رئيسجمهوري عنوان به كه مفتخرم
تكوين در و است بوده ديگر ملل فرهنگهاي صميمي ميزبان خويش كهن تمدن
و جهاني فرهنگي با تمدني است ، داشته بلندي نقش اسلامي تمدن توسعه و
و تفاهم ايجاد كه ميدهم پيام سازماني عمومي كنفرانس به كه خوشحالم
.ميداند خود وظيفه را مختلف فرهنگهاي ميان تعارف
جمع قابل طبيعي پديدههاي كثرت با طبيعت عالم مادي وحدت كه همانطور
جوامع فرهنگي و قومي اختلافهاي و كثرت با نيز انساني عالم است ، وحدت
نوع هيچ كه قهار و يكسانانگار وحدت معني به و تناقضندارد انساني
الهي آيات از را زبان تنوع قرآن.نيست نميكند ، تحمل را كثرتي
معرفت موجب را انساني جوامع در چندگانگي و تشعب و است برشمرده
حاصل بشر تمدن مشترك ميراث.است دانسته يكديگر به انسانها متقابل
.تمدنهاست ميان تعارف
نزاع موجب آنچه نيست ، تنازع و تعارض موجب تكثر ، و تنوع هرگونه پس
و كيست ديگرياست بهديگري نسبت جهل و متقابل فهم ميشودعمدتا
اين ميتوان آيا چيست؟ وديگري نسبتمن ميشود؟ كجاشروع از وي وجود
چنين ايجاد به عزم كريم قرآن كرد؟ ايجاد واستعمار سلطه بدون را نسبت
توحيدي اديان همه پيرامون همدلي و همصدايي محورهاي از يكي را نسبتي
.برميشمارد
غرب امروزه كه دركي آيا ببينيم كه است آن مسير اين در لازم مقدمه يك
فرهنگها همه براي ميكند ، تبليغ را آن و دارد شدن مفهومجهاني از
مسلمانان ، بهويژه و غيرغربي مردمان از بسياري نظر در است؟ پذيرفتني
فرهنگهاي همه از كه است اين شدن ازجهاني غربي تصور واقعي مضمون
پذيرايي با ميآيد آنان سوي از كه پيامهايي به كه شود درخواست ديگر
ياوسيله و كنند ، عرضه پاسخي يا پيامي خود بيآنكه فرادهند ، گوش
انتظار نميتوان بيگمان باشند ، داشته دراختيار آن ابلاغ براي مناسبي
سود وبه بردارند دست خود هويت از فرهنگها شدن سايهجهاني در داشتكه
.روند بدر ميدان غرباز فرهنگ
از وارده جراحات نهاد ، مرهم گذشته زخمهاي بر بايد تفاهم و صلح براي
است چندي نيستند ، انكار قابل اخير قرون در شرق ملل بر غربي قدرتهاي
قبال در ملتهايشان سكوت بهخاطر غرب سياسي رهبران از بعضي كه
شده داشته روا يهوديان بر گذشته قرن نيم در اروپا در كه خشونتهايي
مستعمره ملل از رهبرانغرب چرا.ميكنند پوزش تقاضاي آنان از است ،
.پوزشنميطلبند ديدهاند استعمارگران از كه صدماتي بهخاطر خود ديروز
را راه و داد خواهد كاهش را دشمنيها از بسياري زمينه پوزشي چنين
.گشود خواهد همدلي و برايتفاهم
از يكي ميكنند ، عرضه اسلام از غربي رسانههاي كه تصويري در متاسفانه
توسعهطلبي دعوي ميگيرد قرار تاكيد و توجه مورد كهبسيار نكتههايي
اين وارد بخواهم بيآنكه.است آنان از دستكمگروههايي يا مسلمانان
قرن چند تاريخي واقعيات به را سخن اين گويندگان مايلم بشوم مبحث
گسترش حال در روز هر دو اين از كداميك:بپرسم و دهم توجه گذشته
مجاز را وسيلهاي هر گسترش اين راه در كداميك و است بوده خود قلمرو
كار اين غربي تمدن كه هرچند غربي؟ تمدن يا اسلامي تمدن است ، دانسته
.است داده انجام كلي بهطور فرهنگ و تمدن گسترش نام با را
زباني كه آنجا از هركس و است خويش وجودي شرايط زنداني انسان گرچه
راهي آنجا در را ديگري كه است گزيده سكني وجود از درخانهاي دارد
بتوانيم كه بكاهيم آنجا تا ديوارها ضخامت از ميتوانيم ما اما نيست
صداي شنيدن در را ما يونسكوميتواند آيا بشنويم ، را يكديگر صداي
اقيانوس اخلاقي - تلاطمفرهنگي در ميتواند يونسكو آيا كند؟ كمك يكديگر
خطرناك ازبرخوردهاي را ملتها كه كند عمل قطبنمايي مثابه به زمانه ،
فكريفرهنگي هويت حفظ در را ملتها ميتواند يونسكو آيا بدارد؟ مصون
بگويد و دهد ، ياري توسعهنيافتگي درست معناي فهم در حال عين در و خود
ميتواند يونسكو آيا نميشود؟ خلاصه مادي فقر در صرفا فقر كهمعناي
ديگر و علممدارانه ، صرفا زندگي مشكلات حل جستجويراههاي براي محلي
يونسكو آيا باشد؟ فنآوري و علوم بهرشد مربوط انساني و فلسفي مسائل
فرهنگ شدن ازجهاني معنايدرستي تثبيت و معرفي در را ملتها ميتواند
انديشهها تبادل نهايتاروح و دهد؟ ياري نباشد شدن باغربي مساوي كه
تبليغ سطحبينالمللي در تمدنها برخورد به گرايش بهجاي را تمدنها ميان
آقاي جناب براي و اجلاس اين براي اهدافي ، چنين تحقق اميد به كند؟
فرهيختگان و انديشمندان كه ميدهم اطمينان و دارم موفقيت آرزوي مايور
نخواهند دريغ هرگز راه اين در بلند همت بذل از ايراني هنرمندان و
.ورزيد
خاتمي سيدمحمد
ايران اسلامي رئيسجمهوري