پنجم ، شماره 1393 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 28 سهشنبه 6
|
|
بودن معاصر و بودن امروزي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تجسمي هنرهاي مسايل درباره ميزگردي
حال در اشكالويژهاي به ما جامعه در نوگرائي شدن دروني امر
و كنيم استفاده آن از بايد و آنهستيم معرض در ما يعني.است رخدادن
كنيم نقاشيمان فرهنگ وارد را آن
پيشنهادهاي و نظرات تداومانعكاس در تجسمي هنرهاي صفحه:اشاره
چند حضور ميزگرديبا برگزاري به اقدام هنري مهم اينرشته هنرمندان
چنين در كه است واضحاست كرده نقاشانكشور و كارشناسان از تن
با و بيشتر نشستهاي به آن حل و كرد مطرح را مشكلات ميتوان فقط شرايطي
با كه ميزگرد اين در.شد خواهد ميسر هنرمندان از بيشتري تعداد حضور
نامي ، غلامحسين خانمها و آقايان ;يافت ترتيب گلستان ليلي خانم همكاري
نصرتالله جعفري ، محمدابراهيم دبيري ، بهرام لاشايي ، فريده گنجي ، پريوش
ميرعمادي منيژه و (برگ گالريهاي سابق مدير) تقيان لاله مسلميان ،
چند رادر صحبتها چكيده.كردند شركت (هنري كتابهاي ناشر و مجموعهدار)
:كرد تقسيم ميتوان مختلف بخش
ايران معاصر نقاشي در نو گرايشهاي و سنت 1ـ
ديگرمسئولان و ارشاد وزارت با نقاشان ارتباط 2ـ
و خصوصي بخش تزئينيهتلها ، دولتي ، خريدهاي) نقاشي اقتصاد 3ـ
(حمايتها
نقاشان صنفي انجمن 4ـ
مردم عامه به هنري اثر تماشاي آموزش و نقاشي فرهنگ آموزش 5ـ
گالريها با نقاشان ارتباط 6ـ
مشكلات دچار مملكت هنر بادستاندركاران كه است سالها -نامي غلامحسين
حل نشود ، چارهاندوزي و صحبتنشود آنها مورد در تا كه هستيم بسياري
است ، مملكت اقتصادي وضع به مربوط مشكلات اين از بخشي.شد نخواهند
در دولتي مسئولين با ارتباط در حقيقت در آن هنري و فرهنگي بخش اما
آن ، مثبت نكات حتي يا مشكلات اين مورد در حرفمان بايد.است هنر امر
صراحت با را نارساييها اگر بدانيم و باشد داشته بنائي زير و اساس
حال در چه و گذشته در چه.شد خواهد معلوم هم آنها دلايل كنيم ، مطرح
هميشه.ميشود مملكت فرهنگي مسئولين به مربوط مشكلات اين از بزرگي بخش
انجام هنري نظر از را خود اصلي وظيفه دولتها چرا ميكرديم فكر
.ندادهاند
هنر آموزش در هم دانشگاهها كردند ، عمل بههمينسان هم گروهي رسانههاي
.اشتباهاتيشدند دچار
راحتي به بخواهد ايران ، اگر امروز جامعه در نقاش يك ديد بايد
نياز امكاناتي چه به كند بيان را خود هنري خواستهاي و ذهنيات تخيلات ،
نه يا دارند وجود زمينهها اين آيا.زمينههايياست چه محتاج و دارد
.است كمبودها اين كسيمسئول چه و است كجا در اشكال ندارند واگر
مشكلات رغم به انقلاب از نقاشيبعد وضع كه هستيم شاهد ما همه -دبيري
عمر.كردهاند چشمگيري نقاشانرشد و است بوده خوب جامعهمان ، بسيار
اين نسل سه حدود و ميرسد ايران در سال شصت حدود به مدرن هنر زمينه
ايجاد كه عواملي همان دليل به دقيقا و گذراندهاند را دوران
نتيجه دارد حالا ميكردند دوران آن رسمي فرهنگ مقابل در نارضايتي
.شود قطع هنرها اين با مردم ارتباط كه شده باعث فقط مميزي.ميدهد
در دارد كسي هر.ميرود پيش به دارد و كرده طي را خودش سير نقاشي
ميشود باعث اعمالي فقط.مينويسد يا ميگويد شعر ميكند ، كار كارگاهش
مردم اينكه از ميكند جلوگيري اعمال اين يعنيشود ضايع مردم حق كه
ميشود آفريده دارد همچنان هنري اثر اما.شوند طرف هنري آثار اين با
.ميشوند خوانده داستانها و شعرها يا عرضه نقاشيها كوچك جمعهاي در و
امروز نقاشان.است جامعه با كه هنرمند با نه سانسور اصلي دشمني
و بودند تازه كارهاي دنبال بودهاند ، انقلاب از پيش هنر دانشجويان
.كردهاند طي درست هم را مسيرشان
و موزه او كنار در و هنرمنداست طرف يك جامعه يك در -جعفري
و مثلتلويزيون باشد كننده حمايت ميتواند درحقيقت كه تشكيلاتي
موزه براي سفارشي مجسمهساز يك انقلاب اوائل در.دانشكدهها و رسانهها
دو بر را قالب اثر ، تحويل وقت به معاصر هنرهاي موزه رئيس داد ، انجام
.كردند كند را حركت اين روند برخي !بود نداده تشخيص يعني !گذاشت اصل
.كندي به اما شد رفته مسير
به امكاناتي چه ببينيم و كنيم نگاه بهامروز است بهتر -تقيان لاله
و شوند مطرح مشكلات ;دادهنميشود امكاناتي چه و ميشود داده هنرمند
.كند نقاشهاكمك به صنفي نظر از كه شود حلهاييپيشنهاد راه
موضوع چند شناخت به وضعيتناگزير اين توجيه براي -مسلميان نصرتالله
نقاشي زبان بحثدرباره دوم اثر ، يا پديده آن مولف اولوضعيت هستيم ،
موقعيتآن چه و جهاني عرصه در آن خاص تطور ويژگيو به توجه با معاصر
با كه تودهاي يعني.است مخاطبنقاش بعدي مسئله.مملكت اين امروز در
هم يعني.نيست تودهمنفعلي مخاطب ، توده اين اما.هستند روبرو نقاشي
شرايط اينكهچگونگي هم و است نقاشي آن با درگير وهم است ذهنيت عامل
اينكهسياستگذاران پايان در و دارد نقش وضعيت اين در مخاطب آن فرهنگي
.دارند وضعيت اين گسترش يا تعديل درجهت نقشي چه اجتماعي و فرهنگي
هستم ، درگير آن نقاشبا عنوان به من كه مشكلي -لاشائي فريده
بهتري رابطه در بايد من اينكه و هستند من مخاطبين مهمترينش
كنم ، بحث مخاطبم چيزبا هر از بيش بتوانم و بگيرم قرار مخاطبم با
جائي.قطعاست نوعي به فعلا رابطه اين.باشم داشته رابطه و كنم گفتگو
به تا ما.است كشور اين موزههاي كند برقرار را رابطه اين بايد كه
از پيش كه هم را حتيكارهايي.نداشتهايم راه مملكتمان حالبهموزههاي
موزه بهديوار دوران اين در هرگز شده ، خريداري ما موزهاز براي انقلاب
موزههانديدند مختلف مسئولين هرگز راهم تازهمان كارهاينشد آويخته
از عدهاي تعارف بدون حال هر به.ندادند نشان ديدنش به هم وعلاقهاي
از هستند بقيه از باتجربهتر و پيشكسوت واقع در كه كشور اين نقاشان
آن دليل بههمين و شدند گرفته ناديده هنر امر در دولتي مسئولين سوي
آشنا ما كار با بايد كه عادي مردم يا دانشجويان مثل وسيع توده
سالي دو يكي بله ، .آورند وجود به را آشنايي اين نتوانستند ميشدند ،
تماشا به را كارهايمان هفته يك مدت به هم آن گالري يك در يكبار
مجوز ارشاد سوي از هم نقاشان اين از تعدادي باز تازهميگذاريم
كه نداريم هنري حسابي و درست مجله اينكهيك بعد.نميگرفتند نمايشگاه
ما كه است اقتصادي مسئله بعد.نوشت نظر و نقد و كرد بحث آن در بشود
از نچرخد ديگريزندگيمان جاهاي از اگر و نداريم هيچتاميني واقعا
بعضيهايمان.داريم نگاه سرپا را خودمان خودماننميتوانيم نقاشي طريق
كارهايمان تمام تقريبا نمايشگاهها ودر داريم هم را پرفروشترين نام
آدمهاي با كوچكي جمعخيلي در هميشه كارها اين اما.ميرود بهفروش
كارزندهتر باشند بيشتر مخاطبين چه هر حاليكه در.ميشوند ديده محدودي
به بيشتر كار اين چاره.كرد پيداخواهد را خودش درست جايگاه و ميشود
حمايت چون مستقيم حمايت نه البته.است موزهها طريق از دولت دستحمايت
.سالمنيست كه ميكند ايجاد نقاش براي تعهد خودنوعي مستقيم
كه مدارس در.است دانشكدهها و دانشجويانهنري اسفبار وضع ديگر مشكل
بهتر.ندارند شناخت هنر درباره اصلا بچهها.شده حذف تقريبا نقاشي
هر بهبشنويم دلهايشانرا درد تا شود دعوت هنر دانشجوي ازچند است
ازداخل ديگر سال چند تا بروند پيش منوال همين به دانشكدهها اگر حال
.آمد نخواهد بيرون چيز هيچ آنها
خود اما نميشود فراهم مخاطب براي تماس امكان كه است درست -مسلميان
مخاطب به كار اين فرهنگ وقتيندارد تماس اين براي انگيزهاي هم او
كدام با كيست مخاطب اين.داشت انتظاري هم او از نبايد نشده ، داده
حافظه ، او است ، تاريخي عامل يك خود مخاطب دريافت؟ كدام با ذهنيت؟
اگر حالا.دارند تاثير بحران اين در همه اينها.دارد شرايط و پيشينه
آويزان را تابلويتان تا بدهند جايي شما به هم شهر نقطه بهترين در
نه كند؟ برقرار ارتباط شما با مخاطب كه ميشود باعث اين آيا كنيد ،
ارتباط تابلو با مخاطب دوره ، اين از پيش كه ميكنيم فكر اگر حتي
.هستيم اشتباه در ميكرده ، برقرار
بيشتر بايد.كشيدهايم كنار راخيلي خودمان ما از هريك -گنجي پريوش
بياوريم پائين كارمانرا استاندارد اينكه نه.شويم مردمنزديك به
آموزش اين با.دهيم آموزش مردم به بلكه دهيم ، تنزل را ذهنيتمان و
.برداريم ميان از را هنر شدن دولتي مسئله ميتوانيم
سرسپرده ميدانيد راخوب مشكلات و هستيد نقاش همه شما -تقيان لاله
انجمن بايد باشيد داشته تشكل كه است شمااين راهحلنيستيد هم جائي
كارها اين از هيچكدامجدي طور به آنهم دهيد تشكيل كانون و سنديكا
را كارمند من يقه ميآيد است ، بيكس نظر ازاين هم دولت نكردهايد ، را
در و جدي تشكلبسيار يك اگر امابكن را كار اين بيا كه ميگيرد
اصلا شد خواهد وادار بالاخره هم دولت باشد ، داشته وجود خوبي سطح
بيينال.نيست دولت كار بيينال.بدهد تشكل اين خود دست به را بيينال
آن.نيست هم سختي كار.كند برگزار نقاش هنرمندان صنفي تشكل بايد را
كه را حقوقي تمام و بياوريد در مجله ميتوانيد انجمن آن طريق از وقت
.آورد دست به ميشود تشكل آن طريق از نياوردهايد ، بدست و داريد تقاضا
امكان اين جا آن و اينجا در نفر دو يكي مصاحبههاي با و فردي طور به
حالا كه گرفته قرار موقعيتي در دولت خود خوشبختانه.نميآيد وجود به
.ميكند حمايت تشكلها اين از دارد
گفتگو و بحث كنيد ، جلسه سخنراني ميتوانيد كه است صورت همين در
تلويزيون از كنيد ، منتشر مجله چاپكنيد ، خوب بروشور.بگذاريد
همنبايد موزه.كنيد برقرار ارتباط كشور از خارج با و بگيريد برنامه
.باشد داشته برايخودش جداگانه تشكل يك بايدباشد دولتي
غيرسياسي ، و سياسي تماممسائل رغم به ايران مدرن هنر -دبيري بهرام
از مقطع فاخرترين آن از بخشي حتي و است معاصرايران هنر فاخرترين
و دوران ضرورت و است شده بسيار جدي كارهاياست ايران تصويري تاريخ
.است ما زمانه
براك يا پيكاسو اگر و نبود اين ما امروز شعر نبود نيما اگر اما
هنر يعني.نبود اين پاريس خيابانهاي خطكشي يا مدرسه طراحي نبودند ،
تاثير جامعه جان مجموعه در غيرمستقيم بهطور پيشتاز
اثريبسيار كه هنري اثر آن با بتواند شهروندي هر ميگذارد ، بياينكه
.بفهمد آنرا يا كند برقرار مستقيم ارتباط است پيچيده
به ما.نداريم مخالفتي سنتهايمان با وجه هيچ به هيچكدام ما -نامي
ريشههاي به نه و ميكنيم فكر دارند زندهماندن توان كه اصلي ريشههاي
سنت به آگاه هنرمند يك و هنرمنداصيل يك كه حالي در.كرمزده شدهو خشك
امروزي و زنده را آن پوياي عناصر بتواند كه ميكند نگاه طوري آن به
و قبل چه كردهاند ، نگاه سنت به ما نقاشان از بسياري كه همچنان كند ،
و.گرفتند را سنتي هنر فعال و زيبا بسيار عوامل و انقلاب از بعد چه
سردمداران و ايران هنري جامعه مشكل.كردند درستي بهرهبرداري آنها از
كردهاند تعيين خط آنها.است جا همين در مملكت اين هنر امر در دولتي
امروزي حاليكه در.بودن معاصر و بودن امروزي ميگوئيم ما و سنت كه
حل بايد كه است مسئلهاي اين و.نيست سنت از خالي بودن معاصر و بودن
.شود
اشكال به ما درجامعه نوگرائي شدن دروني امر -مسلميان نصرتالله
آن از بايد و هستيم آن معرض در ما يعنياست دادن رخ حال در ويژهاي
كردن طي براي اما.بكنيم نقاشيمان فرهنگ وارد را آن و كنيم استفاده
با عميقا كه فردي مثل واقع در ما نقاشان يعني.داريم خاصي شرايط آن
روبرو شكل اين با بشود ، بايد روبرو جهاني عرصه در منظور و تحول اين
دروني چگونگي نميتوانيم ما.دارد دنبال به عوارضي خود اين و نيستند
به برسيم وقت آن و بگيريم ناديده جامعه در را نوگرائي يا سنت شدن
كه كرده بسياري تلاش ما نقاشي.است سياسي شرايط دلايل به اين اينكه
در ما نقاشي سال پنجاه عملكرد و دهد انجام را شدن دروني مسير اين
بخشهاي پرتوانترين از يكي ما نقاشهاي جامعه و است امر اين تاييد
با تلاش اين اما.دهد پاسخ بحران اين به كرده تلاش كه است هنري جامعه
منحرف ميتواند شود ، كند يا تند ميتواند سيستمها ارادهگرايانه دخالت
.شود افزوده ديگري بحرانهاي بحران اين به مقاطعي در ميتواند و شود
همه و است زمينهپائين اين در هنري فرهنگ سطح -ميرعمادي منيژه
شاهد جنگ از بعد.ندارند هنرنو به آشنائي هنر ، به علاقهمندان
غيره و عتيقه خريد از دست كه بوديم زيادي خريداران و علاقهمندان
خريداري اين سليقهاي هر با كردند ، تابلو خريد به شروع و برداشته
كه خريداراني بخصوص.ميشد كمك هم هنرمندان به ضمن در و ميگرفت صورت
ميخريدند ، را نوگرايانه آثار بودند برخوردار بيشتري هنري آگاهي از
سنتي آثار طرف به هنر دوستداران بيشتر و بود كم آنها تعداد ولي
رفتن بالا بعلت.بود درك قابل بيشتر آنها براي شايد كه ميشدند كشيده
اين راهحل.برداشتند تابلو خريد از دست مردم تابلوها قيمت بيرويه
كتابهاي نشر و چاپ آن در كه است جامعه هنري فرهنگ سطح بردن بالا معضل
از بايد.باشند داشته ميتوانند سزائي به سهم جمعي رسانههاي و هنري
.شود ريخته درستي برنامه آن براي بايد و شود درست پايه
باشد شده تكرار كه هست چيزي دنيا تمام در آيا بگوئيد من به -جعفري
معروف كاردستي نام به است سنت كه چيزي هر دنيا در باشد؟ هنر اسمش و
عرضه و مييابد راه معاصر هنرهاي موزه به كاردستي كه ميكنم تعجب.است
ميآيد كاردستي.ميگيرد هم جايزه و ميآيد بيينال به دستي كار ميشود ،
.هستند خلاقانه كار يك كار دستاندر كه ميشود آدمهائي حضور مانع و جلو
تخيل و مفهوم و است درك و است پنهان ندارد شكل كه است چيزي هويت
بود كسي چه كو ، كفشهايم:ميشنوم وقتي بخوانم ، شعري ميخواهم.است
در:گفت كه هماني ياد ميافتم ، قديم عارف تا ده ياد.سهراب زد صدا
ماند دور كو هركس:گفت كه هماني ياد كيست ، ندانم دل خسته من اندرون
كو؟ كفشهايم گفت اوگفت سهراب كه است همان اينميافتم خويش اصل از
.دارند چيز يك در ريشه همه.برسم خودم اصل به و بروم ميخواهم
براي پس.است تغيير غيرقابل چونسنت است ، درست حرف اين -تقيان لاله
اما.ميكنند تقويت را آن پس برندارد ، در خطري كهباشد مسئولي هر
.ميكند تفكر به وادار را مردم كه است چيزي نوگرائي
را خودش راه كند ، نوگرائي چه و تند چه اينها تمام با -دبيري بهرام
.هنري دانشجويان به كنيد نگاهخواهدرفت جلو و كرد خواهد باز
جامعهنميتوانند آحاد اما است جامعه نياز اين.چهميكنند ببينيد
اين به بايد دولتي سيستمهاي كه است اينجا.كنند برقرار ارتباط آن با
.كنند تفهيم مردم به و كنند كمك جريان
برنامه سازمان ازسوي بخشنامهاي افتاد ، كه مهمي اتفاق انقلاب از پيش
بر مبني شد فرستاده دولتي بخشهايمختلف به و شد تنظيم بودجه و
زمانانقلاب در اين.كنند تعيين هنري آثار خريد بودجهايبراي اينكه
خريد نوگرا ازهنرمندان و شود شروع دوباره ميتواند اما.شد منتفي
روشن را مردم ذهن ميتواند همين و ديدهشود بيشتر آنها آثار تا شود
هم.جهان فرهنگهاي تمام از هستيم آميزهاي كه بدانيم.كند آشنا و
.است آن نشتپذيري فرهنگ خاصيت.گذاشتهايم تاثير هم و گرفتهايم تاثير
.است مرده كه بماند ثابت عنصر يك اگر فرهنگ
.جدانيست سنت از هويت كه موافقم حرف اين با -نامي
اين با و موزهها ازطريق بيائيد گفتم ارشاد وزارت در امر مسئول به
ياد دانشجويان به و كنيد تحليل و تجزيه معاصر نقاشي هنر سال شصت
كجا در ريشهاش و دارد مبنايي چه ايران نقاشي هنر بفهمند تا بدهيد
.نكردند كاري طبعا.است
مسير اين در كه كنيم قانع را هنر به مربوط دولتي دستگاههاي بايد ما
.كرديم مخاطب از صحبت ما همه.شد خواهد حل مشكلات صورت اين دربروند
گالريها به علاقه و عشق با كه همينها.هستند كساني چه مخاطبين
در نيست ، خبري كه خانواده در ميشوند؟ تغذيه كجا از اينها.ميروند
گرفتاري كلي كه هم دانشگاهها در نيست ، خبري هم دبيرستان و دبستان
.است
هر با نه اما شروعشود مدارس از بايد هنري آموزش -لاشائي فريده
به بدهند ، را آموزش اين بايد بافرهنگ و مصلح آدمهاي.دبيري و معلم
دلايلي به كه هرچند.كرد نقد داد ، آموزش بايد.ظاهري و فرماليته صورت
و لفافه در بالاجبار كه بس از !نميفهميم نقاشها ما هم را منتقدين حرف
خودمان ، كارمان ، به راجع كاملي بازنگري يك بايد.زدند حرف استعاره
.مستقيم و صريح بازنگري يك.بكنيم هنريمان رفتار هنريمان ، شخصيت
.ميزنيم حرف بهعارضهها راجع داريم بيشتر ما -مسلميان نصرتالله
قادر و بتوانيم ما كه اينست شرط امااولين نيستيم ، عوارض اين منكر
رابه دولت نخواهيم اينكه يا بخواهيم را چيزي ازدولت كه باشيم
جامعه يك به راجع داريم كه كنيم باور را مسئله اين.كنيم موظف چيزي
مديران و تصميمگيرندهها بين كنترلي سيستمهاي يك كه ميكنيم صحبت مدني
.است مردم توده و جامعه
كجا ازمشروطيت بعد از.كنيم احياء را سيستمها اين نتوانستيم ما
و زمينهها از بسياري و نقد و آراء ، تضارب پارلمانتاريسم ، توانستيم
را توقع اين بعد تا كنيم احياء جامعه در را نوگرايي اساسي مولفهاي
اين.چيزي به است موظف ما مقابل در دولت كه باشيم داشته اعتباري به
.نداشتهاند باور مسئله اين به اصلا بودهاند حال به تا كه دولتهايي
توضيح را مردم توده و تصميمگيرندهها بين رابطه ميتواند مدني جامعه
كه ميرسد ، ديگران پذيرش از نوعي صورت به جامعه كه اين محض بهدهد
گفته حرفها ميشود ، عنوان مطالب است ، مدني جامعه شرط اولين البته
هم هنرمندان و مردم توده نقش و ميرود ذرهبين زير دولت نقش و ميشود
هنوز چون.است شده بحران دچار زاويه همين از هم نوگرائيها.همينطور
باشد اهرمهائي بايد.ببخشد تحقق را مدني جامعه اوليه شرايط نتوانسته
از مانع كسي نبايد.كند تنظيم واقع در و دهد توضيح را رابطه اين كه
چون بخواهيم چيزهائي دولتي نهادهاي از بايد ما.بشود ما زدن حرف
جان يك و بكنيم فكر و بزنيم حرف باشيم ، داشته تشكل بايد.است حقمان
از يعني.باشيم داشته كارمان با رابطه در نازنين جنون يك و سوخته
نرويمبه سكوت حاشيه در.ميدهيم داريم كه پيشنهادهايزيبائيشناسي طريق
.تنندهيم هم متعارف كليشههاي به و ندهيم تن روزمرگي
درك را آن و تماسبگيرد هنر با بتواند مخاطب كه راهي تنها -جعفري
را كهن عادت و سنت آن جاي كه عادتي و سنت اما.است عادت و سنت كند ،
كودكي ، از افراد ذهني دادن مواجهه آن بيان راه تنها وبگيرد
.است خلاق بزرگ آثار با بزرگسالي و جواني نوجواني ،
دارد ادامه