پنجم ، شماره 1394 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 29 چهارشنبه 7
|
|
صوري درتنوع يگانگي و وحدت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دانشگاههنر مجتمع آثاراساتيد نمايشگاه برپايي مناسبت به
از 18 هنر دانشگاهي مجتمع ازاساتيد گروهي نقاشي آثار نمايشگاه
.شد برگزار ثمر هفت گالري در ماه مهر تا 23
اسكندري ، ايرج هنري دستاوردهاي آخرين نمايشگاه اين در
بهروز حسيني ، مهدي سليمي ، همايون سلطاني ، سيدحسن جعفري ، محمدابراهيم
.درآمد نمايش به بيگي مام فريدون و امين موسوي
اسكندري ايرج جديد نقاشيهاي و ملكي فرشيد طراحيهاي از جديدي آثار
يا حركت با كدام هر كه ارائهشدند نمايشگاه در بيگي مام وفريدون
.ميكردند مجزا خودرا بهنوعي قبل آثار به نسبت حتيجهشي
گاه حتي و محكم پشتوانهاي كدامبا هر نمايشگاه اين هنرمندان
در دستي كه كساني براي همگي و ظاهرشدهاند ساله بيست تجربيات با
كه بودند متنوع قدري به نمايشگاه اين آثار.شدهاند شناخته دارند هنر
جامعه هنري فكري برخيجريانهاي نماينده ميتوانند بتوانگفت شايد
سردرگميهنرمندان موجب ميتواند يكطرف از تنوع اين.باشند هنريايران
جامعه امروز پوياييهنر و حركت نمايانگر طرفديگر از و شود جوانتر
.باشد ايران
تكنيكنقطهگذاري از خويش داده اثرارائه پنج در امين موسوي بهروز
واقع در.است كرده استفاده فراواقعي و واقعي فضاهاي نماياندن براي
را جهان اين در رويت غيرقابل فضاي نوعي هنري بصري مباني طريق از
فرمهاي تركيببندي با كامل وحدت در تكنيك و رنگ و تخيل.ميدهد ارائه
.ميبرد خويش آرزوهاي باغ به را ما و است چهارم بعد جستجوي در سيال
در تغييراتحسي و تجربيات دهنده نشان كه جديد اثر سه با اسكندري ايرج
محتوا در ملاحظه پيشرفتقابل.ميكند تثبيت بار راديگر خود شخصيت اوست
نگاهيمعاصر با سنتها از بارهبهرهگيري ديگر و صحيح بكارگيريتكنيك و
وبخشي آزادي صلحو نماد او آثار در پرنده هنوز.اوست آثار ويژگيهاي از
.است تركيببندياصلي از
يك در.حضوريافت نمايشگاه اين در اثرخويش پنج با نيز حسيني مهدي
آثاري.داد تشخيص ديگرآثار از را او آثار راحتيميتوان به مجموعه
در گريزي هم از به نزديك درشرايطي درون از و آرام باشخصيتهايي
فضايي ايجاد براي بهانهاي را اشيا حسيني.صوري منطق با فضا و فرم
نرمي و آهستگي به فضا در فرمها آرام موسيقي چون.ميدهد قرار آرام
به كجا در نيست معلوم كه حالي در.ميشوند دور هم از و ميكنند حركت
برجستگيهاي از سرد رنگهاي و خوب تكنيكآمد خواهند در ديگري شكل چه
به يا نقاشي طراحي اثر سه اينبار جعفري محمدابراهيم.هستند او آثار
عنصر ريتم ، .است گذارده نمايش به را خود طراحي نقاشي عبارتي
و ريتم درونخود از ساده فرمهاي تركيببندي.اوست آثار تشكيلدهنده
در كه ميشوند نزديك بهطبيعت بسيار او آثار.نمايشميدهند را تعادل
گفتآثار بايد.ميشوند تلقي او بارزآثار ويژگي هيجان و سرعت اينمسير
قضاوت بهسادگي نميتوان شرقي جهانبيني وابستگيبه علت به را جعفري
.كرد
ومحتوادر فرم و خط به نو بانگاهي طراحي چهار با ملكي فرشيد
بكار انديشهخود بيان درجهت را خط ملكي.است كرده شركت نمايشگاه
پرداخته زمينه بافتپس و تكنيك مقوله به گذشتهكمتر برخلاف و گرفته
چندين تجربيات از كه ميكند پايهگذاري خود براي روشينوين و است
.برميخيزد وي ساله
كه فرمهايي تركيب.دارد گفتن كادرحرفيبراي با همگام ومحتوا خط
بدون دارند تمايل درونگرايي ذهنيت به بخشيدن شكل و وحدت به بيشتر
.هستند خواندن قابل واضح طور به و شتابزدگي
را اكسپرسيونيسمانتزاعي نوعي خود اثر پنج با نيز بيگي مام فريدون
كه ميشود نكتهدريافت اين او آثار فرمهاي از.ميگذارد نمايش به
نوع اين در تمركز.بودهاست فارسي درخط تجربياتي آغازيناو نقطه
چنان وي آثار.ميآفريند را تزئيني و بعدي دو فضايي و نگرشفرم
از تاثيرپذيري بدون نميتواند بيننده كه هستند انرژي با و پرقدرت
بافت منحني كوتاه پهن وخطوط تركيببندي در سياه رنگ.بگذرد آنها كنار
.ويميباشد صوريآثار خصوصيات خشناز
نمايشگاهشركت اين در كوچك دراندازه اثر چهار با سليمي همايون
به امروز تابه را وي مسير بيشك و جديدنيستند وي آثار.است كرده
كه هست حدي به عمقآثار و فرم و بافت.ترسيمميكنند زيبايي
را اثر و نمايشميگذارند معرض به را غريزي و ساختاريحسي
وفرمها هستند درونگرا بهشدت سليمي آثارميسازند غيرقابلمحاسبه
.ميافزايند ايندرونگرايي شدت بر رنگي وهارموني
وي.است كرده تجربه عمودي كادر در را فضاسازي و رنگ سلطاني سيدحسن
وي ذهني بازتابتجربيات او اثر پنج و است گروه اين هنرمند جوانترين
در هم را پرنده فرم گاه كه شبيهميشود منظره به و شده طبيعتمحسوب از
آبستره ويژگيآثار رنگ در انسجام و دربافت وحدت.جست ميتوان آنها
-گذشته با را آثار طلايياين رنگ و طبيعي بافت بكارگيريپرنده.اوست
.ميدهد پيوند -هنرآبستره بر وتسلط نوين بانگرش اما
در وتزيين نمادگرايي نوعي به نمايشگاهميتوان به كلي نگاه يك در
شرقي عنصر و الفبايفارسي از استفاده و فرمپرنده.كرد اشاره آثار
به عرفانيو آميزي رنگ و فولكلوريك فرمهاي و ريتم و فرممربع و خط
.دارند هويت از همهصحبت بعدي دو فضايي كارگيري
.است شرقي هنرمند نگرش و هنر فلسفه به وابسته و شرقي بيشك آثار
از تا كرد برپا ديگر كشورهايي در را دست اين از نمايشگاههايي ميتوان
شايستگي اين كه هنرمندانيگفت سخن ايراني هنرمندمعاصر جايگاه
فرهنگهاي ديگر آثار آثارشاندركنار و باشند جهاني كه رادارند
و مرز اين فرهنگ زمينههاي هنروديگر در كه همانگونه.گيرد مدرنقرار
.است كرده وابسته خود به را جهان وتمدن هنر از بخشي بوم
جعفري جلالي بهنام دكتر