پنجم ، شماره 1394 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 29 چهارشنبه 7
|
|
روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خاتمي روح‌الله سيد آيت‌الله وفات سالگرد نهمين مناسبت به
بود بسته حق دامن بر آستين
انديشمنداني‌زيسته‌اند و عالمان نشيبكشورمان و فراز پر تاريخ در
به را خويش بركت پر عمر روزانه ، وجدالهاي هياهو از دور به كه
ناب معرفت و جوينده‌حقيقت هزاران راه تابناك‌روشني‌بخش گوهري مانند
به‌آدميان عمل وادي در را سلوك سيرو و معنويت انسانيت ، قراردادند ،
نهادند ، به‌يادگار روزگار اذهان در خويش خوش‌از خاطره‌اي و آموختند
فضلي ، صاحب و منصف انسان هر آنان خاطره و ياد بايادآوري كه عالماني
بزرگوار مرحوم.مي‌كند خوداحساس در ناشدني وصف روحي تلذذ بهجت‌و
دينداري.بود عالماني چنين جمله از خاتمي روح‌الله سيد آيت‌الله
بسته حق مهر به دل كه راز اهل و آگاه عارفي نهاد ، آزاده و انديشمند
.بود رسيده تعالي و اوج به بريده روزگار هوسهاي و هوي از و
:گويي
بود رسته تحري از و اجتهاد از
بود بسته حق دامن بر آستين
.بود خودمذعن به‌كم‌داني و فروتن بزرگي‌حقيقت ، به نسبت خاتمي مرحوم
اجتماعي‌روزگار و ذهني عادتهاي وشرط بي‌قيد دلبسته و شيفته هيچگاه
صبوري و همراه‌حلم به نان و نام به عدم‌تقيدش و آزادمنشي.نگرديد
كرد ، تصوير بعدي شخصيتي‌چند ايشان از همگي دين عزيزانه‌اش‌از درك و
نجف به رفتن از و زد لگام خويش نفس بر آموختن اوج در كه نحوي به
.گمارد همت يزد منطقه ديني‌در علوم بسط و آموزش به تا سرباززد
خود تنها نه خاتمي خاتمي‌آيت‌الله سيدمحمد بزرگوارش فرزند گفته به
.مي‌كرد تلاش سخت دانشمند ، پرورش و دانش بسط كه‌براي بود برجسته عالمي
با مي‌كرد تهديد اسلامي‌را جامعه پاي دير نهاد اين كه خطري
گسترش‌حوزه و احياء امكاناتي ، آمدن‌اندك فراهم محض به و تيزبيني‌دريافت
نوجوان و نيروهاي‌جوان تربيت براي - اردكان- خود زادگاه در را علميه
خويش همت سرلوحه علميه‌بالاتر ، حوزه‌هاي به هجرت كردنشان‌براي آماده و
از براي‌بهره‌گيري اشرف نجف به مشتاق‌عزيمت سخت اينكه با و قرارداد
و عالمان محضر ودرك آن علمي كهن‌سال حوزه معنوي- علمي سرشار فضاي
و ايران آفت‌زده كه‌سرزمين كرد احساس بود ، روزگار مجتهدان‌بزرگ
همين ، براي.دارد مبرم اونياز امثال وجود به ايراني جامعه‌شريف
عهده رابر عمومي ارشاد سخت كار براينكه علاوه اردكان كوچك درمحدوده
جذب اردكان‌زمينه علميه حوزه و مدرسه فعال‌كردن و بازسازي با گرفت
.فراهم‌آورد ديني معارف و علوم رابه جوان استعدادهاي
سيدعلي‌نجف‌آبادي ، عظام آيات نزد را اصول و فقه خاتمي آيت‌الله مرحوم
انديشه استوانه‌هاي از كه نجف‌آبادي محمد سيد و ارباب ، رحيم آقا حاج
حكيم نزد را اسلامي وحكمت فلسفهگرفت فرا بودند اصفهان حوزه ديني
از و آموخت خراساني شيخ‌محمد حاج آيت‌الله اصفهان حوزه‌علميه
حاج نفس‌آيت‌الله عزت صاحب و واخلاقي ، سالك فقيه اخلاق و خرمن‌انديشه
.گرفت بهره‌ها آقاي‌شيرازي علي ميرزا
پر بوستان آن نزد بزرگوار آن تلمذ حاصل خداترسي و ورزي زهد و تهجد
.بود زهد بركت و خير
به شعررا و داشت چيره دستي نيز وعرب پارسي ادب در خاتمي آيت‌الله
ادبي ، معرفي‌مباحث و تبيين در ايشان نمونه‌هاي‌مثالي مي‌شناخت ، خوبي
.مي‌كرد حكايت بزرگوار آن شگرف و وسيع اطلاعات از
رخدادها تحليل و درك در خاتمي آيت‌الله فضايل ، اين همه بر علاوه
.مي‌داد نشان بليغ جهد و جد خويش ، از نيز اجتماعي تحولات و
شنيديم او از بار نخستين را مدرس مي‌گويدنام بزرگوارش فرزند
استعماري‌و ضد و استبدادي به‌مبارزات كه گرفتيم ياد او از و آموختيم و
اطرافيان به كه بود او تكريم‌بنگريم ، ديده به ملي نهضت جريان
و نشان‌مي‌داد را مرداد 1332 كودتاي‌ننگين 28 زشت چهره خود ومخاطبان
جد به را سال32 از پس ديني - فكري و سياسي ، اجتماعي جريانهاي پيگيري
مي‌كرد توصيه
و انتقادي‌داشت روحيه‌اي نيز نهادروحانيت به نسبت خاتمي آيت‌الله
ناخواسته مباداخداي تا بود روحانيت درون‌سازمان تحول به معتقد
.برافكند آنرا بنياد بيرون از زمانه جبر
بودند عقايدش و آراء كه‌مخالف متفكراني و انديشمندان با وي
انديشه‌شان بنياد كه آناني نكته‌را اين و مي‌كرد برخورد نيزكريمانه
هرموقعيتي در لذا بودند دريافته تفاوت‌داشت بزرگوار سيد اين باانديشه
مرحوم.بهره‌هامي‌بردند محضرش از و ديدارش‌مي‌شتافتند به مشتاقانه
را رفتاركريمانه‌اش و انديشه وي درس و اخلاق‌بود آيينه خاتمي آيت‌الله
و مي‌نشست ومستمعان مشتاقان دل در جهت به‌همين مي‌تاباند ، باز
ظاهرالصلاح بي‌دردان و نمايان‌خودخواه مقدس از ايشان.شيدايشان‌مي‌كرد
.بود دنبال‌حقيقت به همه‌جا و همواره و دوري‌مي‌جست
او حال جمال نايد بيان در
او ياد نگردد هرگز مفترق
