پنجم ، شماره 1395 اكتبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 30 پنجشنبه 8
|
|
دگرگوني و مديريت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دگرگوني مديريتو
يك و طبيعي يكپديده را آن استكه مقاومتاين با مقابله راه بهترين
و نموده تلقي انتظاراتافراد خوردن هم به برابر دركدر قابل واكنشانساني
.نمود ريزي طرح مديريتدگرگوني برنامه جزو را مديريتآن
مديران تعهد و آگاهي سطح چه هر
الگوي رود ، بالاتر ومجريان
نيز انتظاراتآنها توقعاتو
نيز آنها درد بار و كرده تغيير
.مثبتحركتميكند به منفي از
است علومي جمله مديريتاز علم:اشاره
در اساسي نقشي امروزه كه
يكجامعه كيفي و كمي توسعه
از يكي راستا اين در.دارد
مباحثجديدمديريتدرد
خاص توجه مورد استكه
قرار علمي رشته اين انديشمندان
مديريت درددر. است گرفته
و نيازها ماندن بيپاسخ از ناشي
استكه انتظاراتافراد
را آنها نارضايتي و ناخشنودي
امادرددر.دارد همراه به
درد. نامطلوبنيست حال همه
يك مثبتهر منفيودرد
كه ميآورند بار به خاصي نتايج
تاثيري مديريتي نظام در
در.ميگذارند جاي متفاوتبر
استكه آن بحثاساسي اينجا
رفع به قادر مديريتي نوع چه
بستر ميتواند و دردبوده
ايجاد بهرهوري براي مناسبي
پرداختن ضمن حاضر مقاله نمايد؟
اساسيمديريتدرد مسائل به
.ميدهد پاسخ پرسشنيز اين به
سرويسمقالات
انتظاراتافراد نشدن برآورده
آنها نارضايتي و سببناخشنودي
آندرد به اصطلاحا كه ميگردد
نوع دو بر دردها اين.ميگويند
مثبت بار داراي دردهاي:هستند
.منفي بار داراي دردهاي و
كه هستند دردهايي منفي دردهاي
دگرگوني اجراي يا معرفي با
هم علتآنها و ميشوند ظاهر
انتظاراتقبلي نشدن برآورده
دگرگوني اعمال اثر در فرد
مانع دردها نوع اين. است
و بوده دگرگوني طرح اجراي
اما.شود مبارزه آن با بايستي
ميگويند دردهايي مثبتبه درد
دگرگوني اجراي عدم اثر در كه
ايجاد وضعيتسابق ادامه يا
براي دردها اين.ميگردد
به چه هر و بوده مفيد دگرگوني
باشد ، داشته برتري منفي دردهاي
دگرگوني شانسموفقيتطرح
واقع ، دربود خواهد بيشتر
نوع اين ارزيابي مديريتدرد
از كاستن تلاشدر و دردها
به افزودن و منفي دردهاي
عبارت به. مثبتاست دردهاي
يعني مديريتدرد ديگر ،
تعهد و آگاهي افزايشسطح
دگرگوني طرح مجريان و مديران
.آن آميز موفقيت درجهتاجراي
مورد تعهد سطح ارزيابي پساز
انتخابافراد و طرح براي نياز
بايستي نظر ، مورد تعهد سطح با
اقدام افراد تعهد سطح ارتقاي به
.نمود
مديران تعهد و آگاهي سطح چه هر
الگوي رود ، بالاتر ومجريان
نيز انتظاراتآنها توقعاتو
نيز آنها درد بار و كرده تغيير
.مثبتحركتميكند به منفي از
نياز مورد تعهد سطح ارزيابي
موفقيت اجراي سنگبناي تعهد ،
تشكيل را دگرگونيها آميز
آن به رسيدن راه اما ميدهد ،
و بلندي و پستي از پر نيز
شايعترين از يكي. است سنگلاخ
ديده راه اين در كه موانعي
اوليه تعهد دركسطح ميشود ،
آميز موفقيت اجراي براي لازم
تعهد سطح البته است دگرگوني
دگرگونيهاي براي نياز مورد
. مختلفمتفاوتاست
تعهد سطح تعيين بنابراين ،
كليدي افراد براي لازم اوليه
حائز بسيار يكدگرگوني اجراي
مدل طبق مختلفتعهد سطوح. اهميتاست
استكه فاز شامل 3 شده ارائه
چند به نيز فازها يكاز هر
.ميگردد تقسيم مرحله
آمادگي
-فاز 1
تماس -مرحله 1
آگاهي-مرحله 2
پذيرش
-فاز 2
فهم -مرحله 3
دركمثبت -مرحله 4
تعهد
-فاز 3
برقراري -مرحله 5
جااندازي -مرحله 6
نهادينهسازي -مرحله 7
سازي دروني -مرحله 8
تعهد سطوح مدل
زيربناي اساسو آمادگي ، يا اول فاز
را دگرگوني برابر مقاومتدر پذيرشيا
طبق فاز اين مرحله نخستين.ميدهد تشكيل
تماسبه.دارد تماسنام شده ، ارائه مدل
ميگردد اطلاق دگرگوني طرح با سطحي آشنايي
آگاهي مرحله آشنايي ، شدن عميقتر با كه
هدفمتوجه افراد آن ، طي در كه پيشميآيد
تغيير را خود كار طرز بايستي كه ميشوند
تاثير فهميدن معناي به آگاهي البتهدهند
كامل صورتفهم در نيستو دگرگوني كامل
اگر و.مييابد انتقال بعدي مرحله به فرد
كامل فهم به و بعدي مرحله به نتواند فرد
پيشرفتكار ، صورت آن در برسد ، دگرگوني
.شد متوقفخواهد
مرحلهاي از افراد عبور ، پذيرش يا فاز 2
تكليف تعيين آستانه كه مشخصميسازد را
هدف افراد جديد آگاهيهاي.ميشود ناميده
پذيرشيا درباره تا كمكميكند آنها به
يا سوم مرحلهبگيرند تصميم دگرگوني رد
هدفها. است اهميتحياتي حائز فهميدن
و گشته آشناتر جزئياتدگرگوني با اكنون
دركو.ميكنند پيدا آن نسبتبه عقيدهاي
.انجاميد مقاومتخواهد به دريافتمنفي
آن از و پذيرفته را دگرگوني هدفها كه وقتي
رسيد خواهند ديگري مرحله به حمايتكنند ،
اين در.دارد دركمثبتنام مرحله كه
از پشتيباني مورد در بايد افراد نقطه ،
.بگيرند تصميم دگرگوني اجراي
كنند ، رد را دگرگوني از هدفپشتيباني اگر
عوامل يافتو مقاومتافزايشخواهد
مديريتمقاومتو به بايد دگرگوني
از دركمثبتي اگر.بپردازند مديريتدرد
عمل نقطه به فرد دستآيد ، به دگرگوني
فاز به هدفاكنون. است رسيده (برقراري)
كرده عبور تعهد آستانه از و رسيده تعهد
. است
كارگيري به با هدفها برقراري ، مرحله در
خود از واقعي متعهدانه عمل دگرگوني ، طرح
نميتواند تصميمگيري اين اماميدهند نشان
.باشد تعهد سطح بالاترين به دستيابي نشانه
نيز برگشترا احتمال بايد حتي ، حقيقت در
ادامه دگرگوني اگر.داد قرار تاكيد مورد
درازمدتآن كارگيري به و كرده پيدا
شده شروع جااندازي ، مرحله شود ، برقرار
تلاشو عليرغم و مرحله اين طي در. است
شده نقطه اين به صرفرسيدن كه سترگي تعهد
كارگيري به از بعد دگرگوني هم هنوز ، است
برجا پا و موفق درازمدتهمچنان و وسيع
تعهد ، الگوي از هفتم مرحله هدفبه بود ،
اين در. است رسيده نهادينهسازي يعني
فرهنگ از صورتجزئي به دگرگوني نقطه ،
بازگشتوجود احتمال ديگر و درآمده سازمان
زمان يكدگرگوني نهادينهسازي.ندارد
بايد نيز سازماني ساختار و ميبرد زيادي
سطح ، اين در.هماهنگسازد آن با را خود
بهعنوان شده انجام دگرگوني به هدفها همه
اما ميكنند ، نگاه استاندارد عملي يكرويه
به افراد همه كه بود مطمئن نميتوان هم باز
.كردهاند پيدا اعتقاد دگرگوني
درونيسازي تعهد ، الگوي از مرحله آخرين
دست تعهد درجه بالاترين به هدفها. است
اعتقاد تنها نه دگرگوني ، و كردهاند پيدا
نيز را آنها خود اعتقاد بلكه سازمان ،
ارتباطاتبراي و تبادلنظر.منعكسميسازد
از بعد بلافاصله افراد ، تعهد افزايشسطح
.ميگردد آغاز نياز مورد تعهد سطح تعيين
مديران ، ارتباطات برقراري از قبل اما
:نمايند توجه نكاتزير به بايستي مربوطه
؟(خارجي / داخلي) دريافتكند را پيام بايد كسي چه
بدانند؟ بايد را مطالبي هدفچه افراد
بود؟ خواهد چه مطلوبمحتمل پاسخ
چه) شود منتقل بايد طريقي چه از پيام
زماني؟ فواصل چه با و (رسانهاي
دهد؟ انتقال را پيام بايد كسي چه
به دستيابي سوالها اين پاسخ مشخصشدن با
تنها.بود خواهد آسانتر نظر مورد تعهد سطح
استكه اين بداند ، مديريتبايد كه چيزي
و گير وقت يكفرآيند افراد در تعهد ايجاد
زمينه اين در سرمايهگذاري و بوده پرهزينه
تعهد سطح به دستيابي حد تا فقط بايستي
نه و بيشتر نه -صورتگيرد نياز مورد
.كمتر
دگرگوني طرح اجراي در كليدي نقشهاي
نقشهاي تعيين زمينه در متعددي متخصصين و دانشمندان
نامهاي و كاركرده دگرگوني طرحهاي اجراي در كليدي
نمودهاند ارائه زير نقشكليدي پنج براي را متعددي
اين بحثدر به آنها ترين انتخابمناسب با كه
.ميپردازيم زمينه
كه ميشود گفته گروهي يا فرد به آغازگر متولي 1ـ
به رسميتدادن يا آغاز براي اختياراتلازم داراي
. است سازمان افراد همه براي دگرگوني
گفته گروهي يا فرد به دگرگوني ادامه متولي 2ـ
اقتصادي و لجستيكي سياسي ، نظر از كه ميشود
.باشند دگرگوني هدفطرح به افراد نزديكترين
و مديريتارشد رده از آغازگر متولي معمولا
ولي انتخابميشوند ، مياني رده از ادامه متوليان
.ندارد ترتيبوجود اين رعايتكامل به لزومي هيچ
انتخاب افرادي ميان از متوليان موارد از خيلي در
نبوده سازمان در قدرتواقعي خط داراي كه ميشوند
هدف افراد خوببا روابط بودن علتدارا به ولي
در كه اختياراتي مهارتيا دانشو موفقيتها ، يا
.شوند واقع موثر ميتوانند داشتهاند ، گذشته
استكه گروهي يا فرد دگرگوني اجرايي عامل 3ـ
.دارد را دگرگوني اجراي و اعمال مسئوليتمستقيم
انتخاب متوليان سوي از دگرگوني اجرايي عوامل
در ولي ندارند ، اختياراتزيادي افراد اين ميشوند
قدرتمتوليان اهرم از ميتوانند لزوم موارد
.كنند استفاده
كه ميشود گفته گروهي يا فرد به هدفدگرگوني 4ـ
استنباط هدفنبايستي واژه از.شوند دگرگون بايستي
استكه هدفنقطهاي واقع در كه زيرا نادرستشود ،
آنجا در بايد دگرگوني براي تخصيصيافته منابع
.شود متمركز
كه ميشود گفته گروهي يا فرد به دگرگوني حامي 5ـ
متوليان مانند اما نبوده مسئوليتمستقيم داراي
پيشرفت روند در تاثيرگذاري ترغيبو و تشويق به
اين داشتكه توجه بايد البتهميپردازند دگرگوني
كه كسي و بيافتند استرويهم ممكن وظايفكليدي
هدفدگرگوني خود ، است دگرگوني اجراي عامل مثلا
.شود واقع
مقاومت
هم به و دگرگوني مخالفتبا نوع هر مقاومتبه
رايج هم بسيار كه ميگردد اطلاق وضعيتموجود خوردن
افراد كه ميافتد جهتاتفاق آن مقاومتاز. است
آنها محيط كه وقتي و بوده كنترلي گيري جهت داراي
را زندگي قدرتكنترل كه ميكنند تصور ميخورد بهم
يك محضشروع مقاومتبه اين.دستدادهاند از
بروز نهفته يا صورتآشكار به و عمده دگرگوني
چهارچوب به مقاومتبسته ابعاد شدتو.مينمايد
متفاوت دگرگوني مورد قضاوتدر براي افراد مرجع
، احساسات ارزشها ، از فرد چهارچوبمرجع. است
مقاومتسازماني.ميگردد تشكيل وي رفتار دانشو
مربوطه متولي مدير كه ميگيرد علتشكل اين به گاهي
پشتيباني دگرگوني از خود علتچهارچوبمرجع به
شبيه چه اگر نيز سازماني چهارچوپمرجع.نميكند
لجستيكي اصول از اما ميباشد فردي چهارچوبمرجع
.ميشود تشكيل سازمان سياسي و اقتصادي
مديريتدگرگوني در مبتلابه مسايل رايجترين از يكي
مقاومت مسئله به دگرگوني متولي استكه اين
مقاومت آنها.ميكند نگاه لاينحل يكمسئله بعنوان
را افراد كه ميكنند تلقي اسرارآميز يكنيروي را
كه ميكنند تصور آنها.ميدهد قرار تاثير تحت
آن بيفتد ، اتفاق اگر استو پيشگيري مقاومتقابل
واكنشهاي.ميدانند گروهي يا فرد اشتباه از ناشي را
شخص اين مشكل:بود خواهد زير قرار به نمونه
تلاشهاي از آنها چرا ؟ چيست گروه اين مشكل ؟ چيست
افراد اين نميكنند؟ پشتيباني دگرگوني به مربوط
مورد در تفكر طرز اين.باشند داشته مشكلي بايد
محسوب موفقيتدگرگوني براي مهمي سد ، مقاومت
مهم بصورتيكسد ميتوانند كه ديگري مسايل.ميشود
:از عبارتند نمايد موفقيتعمل براي
تفسير در سببسردرگمي كه ناروشن بينشجمعي
.ميگردد دگرگوني
به نيز را جديد دگرگوني ضعيفكه اجرايي سابقه
ميسازد ماهمطرح عنوانطنز
از حاصل مديريتنتايج براي برنامهاي فقدان
دگرگوني
دگرگوني اعمال براي كوتاه بسيار اختصاصزمان
...كليدي افراد بين همفكري و هماهنگي فقدان
يكواكنشطبيعي عنوان مقاومتبه
يك و طبيعي يكپديده را آن استكه مقاومتاين با مقابله راه بهترين
و نموده تلقي انتظاراتافراد خوردن هم به برابر دركدر قابل واكنشانساني
دگرگوني چه هر.نمود طرحريزي مديريتدگرگوني برنامه جزو را مديريتآن
تنها نه مسئله اين و باشد استبيشتر ممكن مقاومتنيز ميزان باشد ، عميقتر
ابتدا در كه تغييراتي مورد در بلكه ميشوند ، ارزيابي منفي كه تغييراتي مورد در
براي حالتبايد هر در بنابراين ، . است صادق نيز ميشوند مثبتارزيابي
. گرفت نظر در بودجه و كرده مقاومتبرنامهريزي
را موجود حل راه بايستي دگرگوني ، برابر مقاومتدر آميز مديريتموفقيت براي
آن از پيشگيري و بيني پيش مقاومتنيز با مقابله راه بهترين.انتخابنمود
دگرگوني هر مقاومتدر با مقابله اهميتاستكه حائز مسئله دركاين. است
براي و دارد هزينهاي(منفي چه و مثبتباشد آن نسبتبه افراد ارزيابي چه)عمده
است اين سوال اما. پرداخت را هزينه اين بايستي دگرگوني آميز موفقيت اجراي
صورتپيشگيري به را آن ميتوان شود؟ پرداخته بايد چگونه هزينه اين كه
نسبتبه تعهد جهتايجاد منابع از استفاده و ريزي صرفطرح كه - پرداخت
صورتمعالجهايكه به يا -مديريتمقاومتميشود از قبل اهدافدگرگوني
هدف افراد به شده تحميل دگرگونيهاي از ناشي بعدي نگهداري صرفهزينههاي
.ميگردد
كافي اقداماتپيشگيرانه و نشده ايجاد تعهد دگرگوني نسبتبه كه سازماني در
.ميشود تحميل افراد به دگرگوني ، است مقاومتصورتنگرفته با مقابله براي
براي مثلا)صرفشود دگرگوني اين اجراي براي بايد بعدا كه هزينههايي
اجراي به آنها كردن وادار و افراد جهتكنترل متعدد داخلي مديران استخدام
علاوه.ميباشد اقداماتپيشگيرانه براي لازم هزينههاي از بالاتر بسيار (دگرگوني
بازگشت در تاخير كاهشتوليد ، مديريتمقاومتمعالجهايبا اين ، بر
مديريت از سلباعتماد و منفينگري ايجاد كاهشتعهداتاخلاقي ، سرمايه ،
و شد پرداختخواهد حال هر مقاومتدر هزينه بنابراين ، بود خواهد همراه
پيش صورتحساببايستي اين آيا بگيرد تصميم بايد استكه مديريتآگاهانه اين
.طرح اجراي به شروع از بعد يا شود پرداخته
پرداختهزينه نحوه مقاومتو از دركروشني به دستيابي با مديريتسازمان
بايد كه اقداماتي نخستين.دهد انجام آن با مقابله براي اقداماتي ميتواند آن ،
است نقصتوانايي آيا علتمقاومتاستكه تعيين صورتگيرد ، زمينه اين در
به مديريتبايستي باشد ، علتنقصتوانايي اگر.اراده و نقصانگيزه يا
:نمايد عمل زير طريق
و آموزشي برنامههاي (2);نمايد شناسايي را نياز مورد مهارتهاي دانشو (1)
و آموزشي برنامههاي (3);نمايد تدوين نقايصرا اين رفع براي لازم مهارتي
(4);نمايد ارائه دگرگوني هدفهاي و عوامل ، متوليان ، به را نظر مورد مهارتي
نظر مورد مهارتهاي و رفتارها (5) نهايت در و ;تقويتكند را افراد آموختههاي
.آورد در صورتالگو به را
:نمايد عمل روشزير به مديريتبايستي باشد ، اراده يا علتنقصانگيزه اگر
نظر تبادل بحثو مورد دگرگوني هدفهاي با صورتموثر به علتدگرگوني (1)
از و نموده ارزيابي را هدفها (2);شود تفهيم آنها به مسئله و گرفته قرار
امور در ناهماهنگي نوع هر (3);شود حاصل اطمينان آنان سوي از پذيرشدگرگوني
توليت بينشروشن ، مانند)اهدافدگرگوني راستاي در انگيزشافراد براي لازم
سنجش تائيدها ، پاداشها ، به مربوط طرحهاي (4);شود شناسايي (متعهدانه
مورد اهدافدگرگوني پيشبرد براي جريمهاي و جبراني برخوردهاي كاراييها ،
بحثو مورد جديد مديريتحاصله سيستم (5) نهايت در و گيرد قرار ارزيابي
.شود گذاشته اجرا مورد به و گرفته قرار نظر تبادل
نظر به رفته شسته مديريتمقاومتخشكو براي شده ارائه نسخههاي اگرچه
حاصله ، مقاومتهاي و عمده دگرگونيهاي اعمال داشتكه خاطر به بايد اما ميرسد ،
احساسي پاسخهاي اين حال ، اين با.دارد درپي را مختلفي وعاطفي احساسي پاسخهاي
مديريت قابل ، مقاومت مانند كه مينمايند بروز شدهاي شناخته تحتالگوهاي
افراد سوي دركمثبتاز با دگرگوني نسبتبه احساسي پاسخ نخستينميباشد
:مينمايند طي را آن افراد كه دارد مرحله پنج سازمان ،
هماهنگشده نگري مثبت 1ـ
آگاهانه منفينگري 2ـ
اميدوارانه واقعگرايي 3ـ
آگاهانه نگري مثبت 4ـ
تكميل 5ـ
بسيار دستاجرا در دگرگوني اينكه مشاهده با افراد
خيلي ميكردهاند ، تصور استكه آن از پيچيدهتر
وضعيت دگرگونيبه به وضعيتاعتماد راحتاز
ممكن افراد نقطه ، اين در.ميشوند منفينگريمنتقل
چه و صورتعلني به چه) استراهكنارهگيريرا
به كنارهگيري.پيشبگيرند (صورتغيرعلني به
فرد سرمايهگذاري كشيدن بيرون رضايتو احساسعدم
.ميگردد اطلاق دگرگوني از
براي فرصتبيشتري دگرگوني عوامل مرحله ، اين در
تلاش.ميكند پيدا علني طور به خود منفينگري ابراز
افزايشياسو به فقط منفي سركوبواكنشهاي براي
آنها غيرعلني كنارهگيري هدفو افراد سرخوردگي
مرحله از يكفرد محضاينكه به.ميگردد منجر
تونل انتهاي در كرد ، نوري عبور آگاهانه منفينگري
دوباره فرد استكه نقطه اين در ميكندو مشاهده
پيدا اعتقاد دگرگوني تكميل براي خود توانايي به
.ميكند
با يكدگرگوني نسبتبه احساسي پاسخ دوم ، الگوي
داراي 8 هدفاستكه افراد سوي از دركمنفي
:ميباشد مرحله
چانهزدن خشم 5ـ انكار 4ـ انجماد 3ـ پايداري 2ـ 1ـ
پذيرش آزمايش8ـ افسردگي 7ـ 6ـ
.هستند پيشرفتطبيعي الگو ، اين اول مرحله چهار
.قراردارد ناباوري هدفدر و ميشود اعمال دگرگوني
اتفاق ميخواهد واقعا دگرگوني كه ندارد باور او
كه نهايتتشخيصميدهد هدفدر كه وقتي.بيافتد
برقرار خشم از دورهاي ، توقفنيست قابل دگرگوني
اين در.ميشود شروع چانهزدن متعاقبآن و ميشود
آگاهانه بايد دگرگوني عوامل استكه چانهزدن مرحله
به را خود سعي هدفتمام.كنند عمل احتياط با و
يا عقبانداخته به را دگرگوني تا برد خواهد كار
بايد دگرگوني عامل.برگردد (قبلي) وضعيتموجود به
بطور يعني) كند استفاده واقعيترودررو آزمون از
هدفبه.(ورزد تاكيد دگرگوني روي محكم و واضح
گذشتزمان با ولي شد ، خواهد افسردگي دچار ناگزير
آن ، نهايت در و عادتكرده دگرگوني با زندگي به
. پذيرفت خواهد را
مديريتمقاومت براي بايستي كه اقداماتي بر علاوه
فعاليتهاي دگرگوني نسبتبه احساسي پاسخ و
اجراي تضمين براي بايستي نيز ديگري پيگيرانه
مديريت شود ، گرفته كار به دگرگوني آميز موفقيت
از هدفها آگاهي براي اطلاعاتلازم ارائه از بايستي
مديريت.كند حاصل اطمينان پيشرفتدگرگوني وضع
مشخص را دگرگوني عملياتبرقراري پايان بايد
.بگيرد جشن را موفقيتها و ساخته
هرگز و شود ياد احترام با بايد نيز وضعيتگذشته
است اين همه از مهمتر.نگيرد قرار بيحرمتي مورد
اجرا چرخه و تقويتشود بايد شده ايجاد دگرگوني كه
.شود رسانده حداقل به