پنجم ، شماره 1396 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 1 شنبه 10
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تازه يكنظريه و همسران سن تفاوت
كردند اعلام شمالانگليس در دانشگاهليورپول پژوهشگران - لندن
از پس پژوهشگران.ميكند تعيين را نخست فرزند جنسيت همسران سن تفاوت
زن سن تفاوت اگر كه رسيدند نتيجه اين به انگليسي پرونده 301زن بررسي
پسر آنها فرزند نخستين زياد احتمال به سالباشد ، پنج از بيش شوهر و
نخست فرزند باشد ، كمتر يا پنجسال آنها سن تفاوت اگر و بود خواهد
.بود خواهد دختر
سال از 16 پس شده قطع پاهاي ادعاي
پاهايش حادثه يك در پيش سال شانزده كه مردي:(زيمبابوه) بولاوايو
درخواست اين علت ميگويد ويبگيرد پس را آنها ميخواهد اكنون شد ، قطع
او.كنند دفن بدنش با همراه را پاهايش مرگ هنگام ميخواهد كه است آن
را پاهايش بيمارستان در پزشكان و شد مجروح سال1981 در حادثه يك در
كرده دفن قبر دو در را كسي كه هرگزنشنيدهام من ميگويد وي.كردند قطع
يكجا را بدنم تمام ميميرم تاوقتي نگهدارم را پايم ميخواهم من.باشند
اما نداشتم بودشكايتي انگشت يك موضوع اگر:افزود وي.كنند دفن
آنهاچه با بدانم ميخواهم و ميدهند تشكيل مرا بدن از نيمي پاهايم
هنوز.دادهاند سگها به يا كردهاند دفن سوزاندهاند ، را آنهاكردهاند
.است نشده داده پاسخ او به سويمسئولان از
كاميون شاسي زير در سفر
خانه از بار سي تاكنون كه انگليسي ساله پسر 9 يك:لندن.
زير را خود او.كرد فرار خانه از ديگر بار جمعه روز است ، گريخته
كيلومتري هشتاد سفري به و نمود پنهان تن هفده كاميون يك شاسي
و كرد ، صحيح توقف كاميون كه هنگامي ساعت دو از پس را او پليس.رفت
- كوتاهتر البتهخيلي - مشابه سفري هم گذشته هفته اول وي.يافت سالم
و دارم دوست را كار هيجاناين من گفت پليس به وي.بود داده انجام را
.زد خواهم كار اين به دست بتوانم وقت هر
.چهبكند ناآرام بچه اين با نميداند هيچكس گفت بچه پسر اين نامادري
ولي انجامدادهايم او فرار از جلوگيري براي را كاري همه ما افزود وي
.است نداشته نتيجهاي هيچ
صاعقه ضربه
كه ويتنامي نهساله و بيست زن يك برسر صاعقه دوشنبه روز - هانوي.
دايره يك شكل به را او ايمني كلاه آمد ، فرود بود دوچرخه بر سوار
.كوبيد زمين به دوچرخه روي از را خودش و سوزاند
به وقتي و شنيديم را انفجار بلند بسيار صداي ما گفت پليس مامور يك
و شده خاكستري او دستانكرديم پيدا را زن اين حادثهرسيديم محل
هم را او دوچرخه صاعقه ضربهبود شده سوراخ هم او شكل مخروطي كلاه
درمان مشغول كه پزشكان.بود كرده پرتاب دورتر متر ده از بيش
بيرون اغما حالت از جمعه روز وي گفتند هستند زن اين مختصر سوختگيهاي
.است بهبود به رو حالش و آمده
زندانيان از كلاهبرداري
وعده زندانيان ساير به كه او وكيل و زنداني يك - (فلوريدا) تامپا.
چهارشنبه روز بگيرند عفو آنان براي رئيسجمهوري از ميتوانند ميدادند
و پنجاه زنداني اين.شدند شناخته محكوم توطئه و كلاهبرداري جرم به
از متعدد خلافكاريهاي علت به كه - پنجسالهاش و شصت وكيل و ساله چهار
ميگرفتند ، تماس خانوادههايشان زندانيانو با - است شده محروم وكالت
نفوذي با وكيل ، آشنايان كه ميشدند مدعي تماسها اين در آنان
فرمانعفو ميتوانند آنان و دارد سياستمداران و دولتي درميانمقامهاي
.بگيرند جمهور رئيس از را محكومان
درخواست پول دلار هزار پانصد تا سيصد كاري چنين انجام براي دو اين
.ميكردند
گرفته محكومان خانواده از پول دلار هزار نود دستگيري زمان تا آنان
.بودند
دلار هزار پنج و بيست و يكصد و زندان سال پنج محكوميت با دو اين
.جريمهمواجهند
فروشي گذرنامههاي
به دارد قصد آرام اقيانوس در جزيرهتووالو دولت - (زلاندنو) آكلند.
دوسال تا كه ميرود انتظار.بفروشد گذرنامه باشند متقاضي كه افرادي
.شود كسب درآمد محل اين از دلار ميليون ازهفت بيش سال هر آينده
فروش كار به تونگاهم و ساموا جزايرمارشال ، تووالو بر علاوه تاكنون
.پرداختهاند گذرنامه
و دلار هزار يازده انفرادي گذرنامههاي قيمت كه گفت تووالو نخستوزير
موردنظر طرح اين سالها:افزود وي.است دلار هزار دو و خانوادگيبيست
بيشترين كه ميرود انتظار.داشت قرار بحث مورد اجرايآن نحوه اما بود
.چينباشند از گذرنامهها اين مشتريان
اما.نيستند آمريكا و زلاندنو استراليا ، تاييد مورد گذرنامهها اين
گذرنامهها اين از كشورها ساير به سفر براي آنهاميتوانند دارندگان
.نمايند استفاده
گرسنه قبيله
در كه نامجاراواس به سياهپوست بدوي قبيله يك افراد - نو دهلي.
گرسنگي و قحطي اثر بر ميكردند ، زندگي هند جنگلهايجزايراندامان
.هجومبردند اطراف شهرهاي به
زبان بودند ، كرده حمله شهر به غذا جستجوي در كه قبيله اين اهالي
از اشاره و ايما با دليل همين به و نميدانستند را منطقه آن مردم
موز ، جزايراندامان ساكنان كمك به محلي پليس.ميكردند شكايت گرسنگي
زندگيشان محل به پر دست با آنانرا و كردند جمعآوري ماهي و نارگيل
.بازگرداندند