پنجم ، شماره 1398 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 3 دوشنبه 12
|
|
كار بهبود براي نويسندگان پيشنهادهاي
نويسندگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نويسندگان از همشهري هنر و ادب صفحه نظرخواهيهاي ادامه در:اشاره.
نظرخواهيها سلسله اين از بخش آخرين در نويسندگي ، كار بهبود درخصوص
مسئله اين تا است شده منعكس نيز خواننده يك نظر نويسنده ، دو بر علاوه
نظرات كه است لازم نيز توضيح اينباشد شده نيزبررسي ديگري نظرگاه از
موضوع اصل از دورشدن يا و مطلب بودن دليلطولاني به احيانا شده ارائه
شده ارائه پيشنهادهاي است هنراميدوار و ادب صفحه اما است ، شده كوتاه
در را كشورمان در نبودننويسندگي معضلحرفه باشد توانسته مجموعا
كافي قدر به كه زيادهست نكات هنوز اينك ضمن باشد ، داده نشان آن كليت
جهانيحقمولف قانون رعايت عدم تاثير:ازجمله نشدهاند ، بررسي
از ماليات دريافت حذف امكان نشر ، و نويسندگان بركار (كپيرايت)
كتابهاي از گوناگون حمايتهاي امكان ناشران ، حتي و نويسندگان
.معاصر نويسندگان وبخصوص ايراني نويسندگان
:بهارلو محمد
است درآمدزايي با مغاير نويسندگي
خودشان كار بهدرآمدزايي نميتوانند نويسندگان كه ميكنم خيال من
بينديشد -بايد و -ميتواند كه چيزي تنها به نويسنده زيرا ;بينديشند
معاش منبع عنوان به نويسنده براي ادبي فعاليت و است ادبي اثر خود
واقع در.است آدمي وجود اظهار و خلاقيت و شخصيت منشا بلكه نيست ، مطرح
نويسنده خود كه است وظيفهاي حرفهاي ، نويسنده يك لحاظ از نويسندگي ،
مرجع هيچ عهده به رسالت ، يا وظيفه ، اين تحويل و ميكند محول خودش به
خلق كه اثري و زبان به است ، متعهد ادبيات به نويسنده.نيست اجتماعي
آنچه و است مكاشفه پي در است ، وجو جست حال در دايم نويسندهميكند
.است تخيل و قياس و استفهام دارد اهميت برايش
همين به و طرفاست مفروض يا آرماني مخاطب يك با ادبي اثر هر طبعا
وجود خواننده واسطه به كتابهافقط كه ميشود گفته اغلب كه است دليل
است نويسنده خواست و اختيار از بيرون ادبي اثر با ارتباط اما.دارند
در نشود منتقل خودش مخاطب به ادبي اثر تا.ميكند عمل او از مستقل و
شناختي زيبايي ارزش از و است اثر خالق ذهن در خفتهاي انديشه حكم
يك نشده ، منتشر يا نشده ، نوشته ارزش ديگر عبارت به.نيست بهرهور
بنابر.اثر صاحب خود براي مگر نميشود ، محسوب شناختي زيبايي واقعيت
اين و ميكند پيدا اعتبار خودش مخاطب با ارتباط در فقط ادبي اثر اين
را آن يا ميدهد ، اثر آن به مخاطب مقدارفراوان ، به را ، اعتبار
مخاطب به نسبت تعهدي و التزام عليالاطلاق ، البتهنويسنده ، .ميشناساند
.باشد آرماني خواننده همان مخاطب اين اگر حتي خودندارد ،
درك را نويسنده حرفهاي و نشانهها همه كه آرماني ، خواننده حقيقت در
دل خواننده.وجوددارد ندرت به يا ندارد ، وجود واقعي دنياي در كند ،
اگر حال.نويسنده خود كمابيشمانند است خوانندهاي نويسنده ، خواه
به و نباشد ، آزاد خودش حرفهاي و بياننشانهها و انتخاب در نويسنده
بگنجاند ، خود اثر در فشار زير را حرفها و ايننشانهها هردليلي
نتيجهاش دستكم و شد خواهد بحران دچار اثر آن با ارتباطمخاطب
و رابطهاياصيل نويسنده ، با يا اثر ، با نتواند مخاطب كه بود اينخواهد
از ماپارهاي وضعي ، چنين در دليل ، همين به.كند برقرار صميمانه
بازي حالنقش داوطلبانه ، در يا ، اجبارا كه ميبينيم را نويسندگان
ميكنند بازي معمولا را آننقشي و هستند ساختگي ايفاينقش يا كردن ،
كه اين رغم به و اينها وجود با اما.دوستدارند و ميپسندند ديگران كه
فروكش هيچگاه نوشتن شوق است ، پرمكافات و حرفهناماجور نويسندگي
نويسنده.نيست بردار تعطيل كه است پيشهاي يگانه ونويسندگي نميكند
و كنج.كند منتشر و تاليف را اثري تا ميآيد لبش به جانش ما وشاعر
به ميكند كهمنتشر كتابي هر با و ندارد آفرينش و آرامش براي پناهي
سرايي داستان هر كارلوسفوئنتس تعبير به اماميشود پير مضاعف طور
شب يك را مرگ تا كند روايت را داردداستانش شتاب ;است شهرزاد پسر
.تاخيربيندازد به ديگر
:بنيطرف عزيزي يوسف
كرد مميزي حال به فكري بايد
منجر نويسندگان درآمدزايي به خود به خود كه كتاب نشر شكوفايي براي
برداشت كلي طور به را آن بايد يا.كرد مميزي حال به بايدفكري ميشود
آن.كرد برخورد آن مسئول مدير و روزنامه نويسندههمانند و كتاب با و
قضيه كه اين يامنصفه هيات حضور وبا دادگاه در و قانوني شكل به هم
باآن كه -سوريه كشور كهدر كاري.سپرد نويسندگان خود به را مميزي
رييساتحاديه خود.ميشود انجام -داريم فراوان مشترك ويژگيهاي
اتحاديه نظر بدون ما ارشاد وزارت كه گفت من به سوريه نويسندگان
.نميگيرد كتابي هيچ درباره هيچتصميمي
حل در مهمي نقش كه انداخت ديگري مساله ياد به مرا سوريه مثال
به نياز ديگر صنف هر همانند آنان.دارد مالينويسندگان دشواريهاي
.كند حمايت دولت و ناشران برابر در ازمنافعشان تا دارند صنفي تشكل
افتاده پا پيش و بديهي بسيار جهانامروز ، در سازمانها گونه اين تشكيل
را خودمان بر و دور دنياي همين.نيست هم غرب به -حتي -من نگاه.است
حضور ديار آن اتحاديهنويسندگان در كويت در وقتي بار ، يك.ميگويم
پايان در صحبتكردم ، آنان براي ايران معاصر ادبيات درباره و يافتم
و آنمكاتبه با تا خواستند من از را ايران نويسندگان اتحاديه نشاني
با كه ميگفتند آنها.كنند ايجاد ارتباط خودشان ، قول به
با -وقتي.دارند ارتباط جهان و عرب نويسندگان اغلباتحاديههاي
نكردني باور و عجيب برايشان نداريم صنفي تجمع ماچنين گفتم ، شرمندگيـ
و بحرين از ما همسايه مسلمان و عرب ملتهاي شاعران و نويسندگان.بود
مغرب ، و ليبي و تونس و فلسطين و لبنان و اردن و كويت گرفتهتا امارات
نويسندگان درباره وضع همين.دارند را خود اتحاديههايخاص همگي
.ميكند صدق نيز وارمنستان هند ، تاجيكستان پاكستان ، كشورهاي
پيشين وزير دعوت به دوبار يكي رييسش كه سوريه نويسندگان كانون در
ميكنند ، حتي دريافت بازنشستگي حق نويسندگان شد ، دعوت بهايران ارشاد
وام خود اعضاي به كانون اين باشند شده ديگريبازنشسته جاي از اگر
ويلاهايي آنان ، ادبي آفرينش و آرامش براي تابستان در كه اين يا ميدهد
اگر -كانون انتشارات.ميدهد قرار اختيارشان در ارزان اجاره با را
البته ، كار ، اين.ميكند وتوزيع چاپ را كتابش -بخواهد نويسنده
شكوفاييآنان به و بوده كارساز بسيار جوان نويسندگان درباره
درسطح شعر كتابهاي و رمانها بهترين به جوايز اعطاي.است انجاميده
.ميگنجد مقوله اين در نيز استانها وتكتك كشور
كتابخوان يك نظر
در قلم اهل و نويسندگان از صفحه آن سوال با ارتباط در سلام ، با
من البته.برسانم عرض به را نكاتي خواستم نشر تقويتاقتصاد و باروري
من نويسندگي هنر حداكثر و نيستم شما نظر نوعمورد از شاعر و نويسنده
صبر با و هستم خوبي خواننده ولي.خلاصهميشود اداري نامههاي تنظيم در
به بنابراين خواندهام را شاعران و نويسندگان از زيادي آثار حوصله و
نزد كار گير انگار چون.كنم شركت پاسخ و پرسش اين در تا دادم حق خودم
را نويسندگان و شعرا آثار معلوم قرار از كه است من امثال و من
دهندگانشما پاسخ.شود بيشتر ايشان مادي فراغت و آسايش تا نميخريم
مميزي تا بخشنگر حمايتهاي از كردهاند ، ذكر را مهمي و اساسي دلايل
نكته يك ميرسد نظر به اما.ادب و فرهنگ به جامعه وبياعتنايي سليقهاي
خوانندگان به روانشناختي و جامعهشناختي نگرش آن استو شده فراموش
پربار ادبياتي و فرهنگ داشتن به ما چهكشور اگر.است بالقوه و بالفعل
ميدهد نشان موشكافانه نگاهي استاما باليده آن به و بوده شهره همواره
(بخرند كتاب بايد همانهاييكه) مردم عامه بين ادبيات اين گسترش كه
بوستان و حافظ ، گلستان ديوان شاهنامه ، مانند اثر چند به محدود كاملا
بودهاندمانند استفاده مورد تخصصي نحوي به آثار اين ساير و است بوده
...و درهنادري مانند متفنن گونهاي به يا غزالي ، و سينا ابن آثار
نشان ميشوند محسوب نشر و چاپ صنعت بهشت كه غربي سرزمينهاي به نگاهي
و راه خوبي به ولي است كمتر ما از سابقهشان چه اگر آنها كه ميدهد
نظر در لوزي يك همچون را جامعه آنها كه بدينگونه.يافتهاند را چاره
آن پايين و الحال متوسط گروه آن فرهيختگان ، بدنه آن نوك كه ميگيرند
به گاه كه تيراژ ، وبيشترين نويسندگان عمده.هستند علاقهمند غير مردم
نيز وارزشمند نخبه آثار و است دوم گروه مختص ميرسد ، ميليون چند
گروه افراد اينكه مضافا مييابند اول گروه در را خود طرفداران
و احساس بيشتر چه هر انداختن كار به يا ذائقه تغيير محض 2گاهگداري
شناخت همين سائقه به.ميكنند استفاده نيز نخبگان ازآثار انديشه
خوراكي.دارند شلدون سيدني و گريشام جان افراديچون را فروش بيشترين
آثاري متقابلا و.مترقي افكار تفريحيبراي و متوسط اذهان براي معمولي
منباب و دارند رابرعهده فرهيختگان تغذيه هم ماركز و بورخس مانند
به يكسره اوضاع كشورما در اما.هستند نيز الحالان متوسط افكار تنوير
هرم نوك به شكلگيرياجتماعي تبع به ما قلم اهل.است ديگر گونهاي
و جامعهشناسي قوانين به بنا و.نيز آثارشان و دارند تعلق مذكور
نظربياوريد در مثلا.كند نفوذ طبقه 3 به ميتواند آثارشان روانشناسي
و بگذارد زمين را خمار كتاببامداد كه را دبيرستاني دخترك آن
به پس.ببرد لذت و بخواند را شب معناي و ياطوبا غايب آدمهاي كتاب
هنري آثار انبوه توليد عرصه اين در ما كشور نياز ميرسداولين نظر
نوجوانان و كودكان ذائقه با متناسب آثار كه ازاين بهتر كاري چه.است
ارائه و تهيه باشد داشته همخواني فرهنگملي با كه را بزرگسالان حتي و
به آينده سالهاي در تا وجودبياورد به زيربنايي ميتواند كار اين.كرد
راضي معمولي يكخواننده كه كرد كاري بايد صورت هر در.برسد باروري
منكوب را اولاو كتاب همان با اينكه نه بخرد ، هم را بعدي كتاب تا شود
.كرد مرعوب و
جهانگيري مظفر