پنجم ، شماره 1398 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 3 دوشنبه 12
|
|
است كساد هنوز غيردرسي كتابهاي بازار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) كتاب عرضه و چاپ آينده و كنوني موقعيت به نگاهي
برنامههاي و سايهتلاش در اميدوارند ، مطالعه ، به علاقهمندان
عرضه و نشر چاپ ، به مربوط مشكلات اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت قانونمند
.شود برطرف كتاب
...قانون و كتاب
در كه كتاب وعرضه نشر ترجمه ، تاليف ، بر قانون حاكميت نويد
شده ، متجلي اسلامي ارشاد و فرهنگ فرهنگيوزارت سياستهاي و برنامهها
و سليقهاي برخوردهاي مرور ، به كه است آورده پديد را اميدواري اين
به را خود جاي كتاب ، ناشران و پديدآورندگان با قانون از فراتر
خسارات بروز از و بسپارد پايدار و ضابطهمند قانوني ، چارچوبهاي
.شود جلوگيري بودهايم آن شاهد مقاطعي در كه چنان آن فرهنگي
در كه نيستند متعهد ، برآن ناشران و مترجمان نويسندگان ، بيگمان
يا و ابتذال به گرايش ميآيد ، فراهم مرور به كه مساعدي زمينههاي
كتاب عرضه و قانونينشر مرزهاي جامعه ، منش و اخلاق با محصولاتمغاير
سختگيريهاي و سليقهاي برخوردهاي هواداران براي و كنند آسيبپذير را
بستر ايجاد.نمايند فراهم تبليغاتي خوراك قانون ، از فراتر و بيمورد
پايدار هاي سياست چارچوب در كتاب ، انتشار و تهيه براي قانوني
نويسندگان ، به هم و ميشود مسئولان خاطر آرامش موجب هم فرهنگي ،
ميكنند ، معاش امرار طريق اين از كه كتاب متعهد ناشران و مترجمان
چندگانه برخوردهاي از ناشي دغدغههاي و اضطراب از فارغ كه ميدهد مجال
بخش.دهند ادامه خود فرهنگي خدمات به كتاب ، مقوله با ناهماهنگ و
كتاب نشر و تهيه آينده و كنوني موقعيت پيرامون كه را گزارشي پاياني
.ميخوانيد كردهايم تهيه
از كتاب بهاي باكاهش سال 1346 در كه كرديم اشاره گذشته شماره در
رقم روزگار آن در كه رسيد جلد هزار كتاببه 3 تيراژ ناشران سوي
.بود مهمي
وكنترل علني سانسورآمد پيش مسئلهسانسور كه نگذشت ديري اما
بدي بلكهتاثير بود آبروريزي جهانيش تنهابازتاب نه عقايد و افكار
فرهنگ وزارت عمل اين.داشت نويسندگان و كتابفروشان ، ناشران كار روي
ناشران كه گونهاي به واداشت اعتراض به سال 56 در را عدهاي وقت هنر و
حرفه نرود بين از جامعه در كتابخواني و كتاب چاپ از تاترس:ميگفتند
.نمييابد باز را خود رونق نشر
كتابخواني اوج
تيراژ كه يافت بهبود كتاب كارنشر گونهاي انقلاببه پيروزي آستانه در
.رسيد هم جلد دههزار به كتابها
صد به و خورد ديگري تكان جريانانقلاب در كتاب تايي دههزار تيراژ
الچاپ ممنوع و شده سانسور ناگهانيكتابهاي طور به.رسيد جلد هزار
به كتاب خريد براي تشنگان چون مردم.شد چاپ تجديد !الفروش ممنوع و
كتابفروشيها برابر در گرفت اوج كتابخواني.آوردند هجوم كتابفروشيها
كتاب عرضه و نشر اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس.ميشد بسته درازي صفهاي
و كرد پيدا موقعيتهايگوناگوني نشيبها و فراز و تحولات تناسب به
اوجگيري روزهاي كتابدر عرضه و چاپ گوناگوني و كهوفور است طبيعي
در مشكلاتي ميان اين امادريابد دوام همچنان انقلاب ، نميتوانست
آنها كردن برطرف مساعديبراي زمينههاي اكنون و كرد عرصهبروز اين
.است شده فراهم
كتاببا فروش كه ميكنند ادعا خيابانانقلاب كتابفروشيهاي بيشتر
خوبفروش درسي كتابهاي فقط:ميگويند آنها.روست به رو جدياي بحران
.آزاداست دانشگاه بويژه دانشگاهها شدن زياد سبب به هم آنها ميروند
.ندارند چنداني فروش ديگر كتابهاي نه اگر
مردمخوب مالي وضع:ميگويد كتابهايناياب فروشندگان از يكي فيضي
.كتابنميآيند دنبال و نيست
از گروهي.دستهاند چند من مشتريان:مشتريانشميگويد درباره او
.ميآيند جوانيشان روزگار كتابهاي دنبال كهبه قديمياند سالخوردگان
پليسي و عشقي كتابهاي دنبال كه هستند نوجواناني و جوانان ديگر گروهي
.درسي كتابهاي دنبال هم زيادي گروه و ميآيند
براي است شده بهانهاي كه مشكلاتاقتصادي و كتاب گراني از گذشته
است پديدهاي نيز سليقهاي مميزي مردم ، از گروهي نخواندن كتاب
چگونه؟ امامياندازد شك به را كهخواننده
در:ميگويد است آمده انقلاب بهخيابان كتاب خريد براي كه محسني
كتابخوانحرفهاي كه هم آنهايي.كمداريم حرفهاي كتابخوان حاضر حال
ميشود گفته كه را قديمي چاپ كتابهاي كه ندارند آنچناني پول هستند
.ميخرند كمتر كتاب بنابراين بخرند است نشده مميزي
گروه مالي نامناسب وضعيت گرانيكتاب ، مميزي ، پديده اينكه خلاصه
يكديگر دست به دست همه و همه..كتابخوانو قشر و فرهنگيان
.نكنند پيدا دسترسي يكديگر به كتابخوان و كتاب تا دادهاند
ميگويند؟ چه ناشران ميان اين در اما
!كردهاند كيسه را ماستها
مطالباصلا بعضي ميشوند معطل بخشبررسي در بيجهت كتابها از برخي
نميگيرد؟ انجام قبول قابل تعديل چرا راستي اما.ندارند سختگيري ارزش
و سليقهاي مميزي:ميدهد ادامه ناشر اين.است ناشر يك حرفهاي اين
كتابيگير وقتي زيرا.ميزند بهنويسندگان را لطمه بيشترين بيضابطه
كيسه را ماستها اصطلاح به ديگر ناشر دههاميشود پخش خبرش و ميكند
حتي و كند را كار ادامه باشند داشته چاپ دست در كتابي اگر و ميكنند
.ميكنند متوقف
گراني اطراف در بيشتر ناشران ازنگاه كتاب كار مشكل اينكه حقيقت
دولت كه است اين آنان راهحلپيشنهادي وميچرخد...و چاپ و كاغذ
.بگذارد ناشر اختيار در ارزان زينك و فيلم ارزان ، كاغذ بايد
قابل اين و است تجاري و كاريفرهنگي كتاب فروش و نشر كار البته
ببردو سود كند ، مواظبت خود ازسرمايه دارد حق ناشر كه است قبول
.ببيند اجر فرهنگياش شغل خاطر به حتي
ناشر ، كارهاي دهها.كند حمايت ازنويسندهاش نوعي به بايد ناشر اما
فكر وابدا نميكنند ، منتشر بهانهها بهبعضي كه دارند چاپ دست در
.ميخورد يكنويسنده به صدماتي چه اثر ، يك توقفچاپ با كه نميكنند
از بسياري گذشته دهسال درطول كه را نويسندگان از يكي نظر اين
دست از را درآمدش كارو ما ناشر يك حتي اما شدند فقير نويسندگان
راستيچرا؟.دانست نظرانه تنگ هم نبايدخيلي نداده
كار سر به مدل آخرين بااتومبيلبنز روز هر كه ميشناسم را ناشري
كار سالهاست او با كه نويسندگاني و هنرمندان كه حالي در ميرود
نميتوانند هنوز است كرده چاپ اثر دهها آنها از ناشر آن و ميكنند
.بپردازند وقت سر را خود خانه اجاره
سخن آخر
مميزي هرگاه كه مدعاست اين گواهي ايران در كتابخواني و كتاب تاريخ
باور بهاست شده كاسته كتابخوان افراد تعداد از گرفته ، اوج
تحت و كند پيدا تعديل امكان حد تا بايد مميزي سياست كتابخوانها
يا بسا چه نميبيند ، ضرري ميان اين در ناشر.گيرد قرار ضابطه
همانطور.ميگيرد پيش در ديگر حرفهاي و كسب يا ميخواباند را سرمايهاش
مصداق حقيقت اين.دادهاند تغيير را خود حرفه ناشران از بسياري كه
مترجم و نويسنده متوجه نگرانيها همه كه حالي درهست نيز كتابفروشان
.ماند خواهد و ميماند بازهم كتاب كه گفت بايد اينها تمام با ميشود
فرهنگ اين اما.است مانده استوار و جاودانه قرن قرنهاي كه همانطور
لطمه كاغذ كمبود و گراني بيرويه ، مميزي براثر كه است كتابخواني
ارشاد و فرهنگ وزارت فرهنگي سياستهاي و برنامهها است ، اميد.ميبيند
فرهنگ و كتابخوان مردم سود به را كنوني دشواريهاي و مشكلات اسلامي ،
.كنند برطرف آينده نسلهاي و عمومي
مجرد هاله