پنجم ، شماره 1399 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 4 سهشنبه 13
|
|
آن عوارض و بيكاري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كار آن درباره كنيد كاري صرف را خود عمر شويد مصمم اينكه از قبل
فكركنيد
متمادي ساعات است ممكن ببريم لذت ميدهيم انجام كه كاري از اگر
و بازي نوع يك بلكه نكند جلوه كار نظرمان در هرگز و بكنيم كار
.باشد برايمان سرگرمي
دهيم قرار تحليل و تجزيه مورد را موفق افراد از بسياري زندگي اگر
اوقات از صحيح استفاده خاطر به اينان كه رسيد خواهيم نتيجه بهاين
نحوي به عبارتي به و شدند نايل موفقيتهايي به خود بيكاري فراغتو
.نمايند بهرهگيري خويش گرانبهاي اوقات اين از توانستند كاملامنطقي
كه ديد خواهيم را مردم از بسياري بيندازيم خود وبر دور به اگرنگاهي
كار به معاش امرار براي و نشده تحصيل ادامه به قادر بهدلايلي
چيزي و ميدهند ادامه عمر پايان تا را مسير اين بعضيهاپرداختهاند
از بعد خود فراغت اوقات از حتي ديگر عدهاي نميشودوليكن عايدشان
يك با و ميدهند ادامه خويش تحصيلات به و استفادهميكنند كار ساعات
بسياري زندگي.مينهند گام پيشرفت شاهراه در بارديگر درست برنامهريزي
علمي مراكز و دانشگاهها بزرگ اساتيد و علميه برجستهحوزههاي علماي از
فوت از بعد:ميگويد رحماني دكتر آقاي.است سخن براين صادق شاهدي
و ميكردم كار تاكسي با صبحها خانواده امرارمعاش براي پدرم
دكتري فراوان مشكلات تحمل با بالاخره تا دانشگاهميرفتم به بعدازظهرها
.دارم آبرومندي زندگي هم و هستم جامعه خدمت همدر الان و گرفتم را خود
كاسته كار تعدادساعات از واتوماسيون ماشين توسعه دليل به روزبهروز
ميگردد ، افزوده صنعتي جامعه انسان بيكاري اوقات بر نتيجه در و ميشود
چند با هركس كه ميكند ايجاب ما كنوني جامعه شرايط گذشته آن از
با نشد كار پيداكردن به موفق رشتهاي در اگر تا باشد آشنا مختلف حرفه
بيكاري حيث واز شود كار واردبازار ديگر قسمتهاي در تخصص داشتن
از خارج كار به نيازي چه مجموع در ولي راهندهد ، خود به نگراني
با و كند راكشف خود ذاتي استعداد شخص كه است كافي نه ، يا منزلباشد
راه اين از و اندازد كار به تخصصخود تكميل راه در را آن اراده بذل
تحقيقاتي:كودكان و بيكاري -يابد10 دست درزندگي تازهاي افقهاي به
ميدهند نشان گرفته انجام نوجوان پسر روي 456 بر روانشناسان توسط كه
كار كه كودكاني...و خانوادگي سابقه تحصيلات ، هوش ، ميزان از صرفنظر
نسبت اقتصادي لحاظ از دربزرگسالي [ منزل كارهاي حد در حتي] ميكنند
احساس چون و ميآورند دست به بيشتري موفقترند ، صلاحيت ديگران به
اطرافيان خوبيدارند احساس خود به نسبت و هستند مفيد ميكنندانسانهايي
.ميكنند حساب رويآنها داشته مثبتي نظر آنها به نيز
اين به را ما افراد بزرگسالي با نوجواني دوران رواني سلامت مقايسه
فعاليتهاي خانه ، از بيرون يا منزل كارهاي انجام كه ميرساند نتيجه
را آنها و دارد افراد رواني سلامت در نقشفراواني...و ورزش مدرسه ،
خاطر به دركودكي كه افرادي ميكند ، ياري آينده مشكلات با دررويارويي
شغل دريافتن و ميمانند كمتربيكار بزرگسالي در كردهاند كار دستمزد
نداشته خاصي فعاليت كودكي وقتي يعني اينحالت عكس در و موفقترند
قرار افرادبزهكار زمره در بيشتر ميرسد جواني دوران به بابيكاري
.داراست را جدي مشكلات لحاظروحي از و داشته كمتري عمر طول ميگيرد ،
بيشترين حقيقت در ميدهند انجام را كارهايفرزندانشان تمام كه والديني
:بايد بنابراين.ميكنند وارد آنها به صدمهرا
آنها بهعهده توانايي مطابق كارهايي كودك يادگيري براي:الف
اعتماد او به..و ورختخواب اتاق كردن مرتب ظروف ، شستن بگذاريد ،
براي مردم همه كه ميفهمد كودك و ميآموزد را مسئوليتپذيري و بهنفس
ميدانند هستندكه افرادي آنها شايستهترين و ميكنند تلاش مشخص هدفي
نكنيد مجبور بچههارا باشيدهيچگاه داشته ياد به ميكنند ، كار چگونه
باشد صورتي به بايد كار است خارج آنها توان كهاز دهند انجام را كاري
طاقتفرسا كار استاما ارزش با كار بشود ، خوشحال آن انجام از كهكودك
رشد جنبههاي ديگر و فعاليت كودك ، برآموزش ميتواند حد از بيش كار نه ،
او رابه سخت كارهاي كه كودكي.بگذارد منفي تاثير و تحميلشده او
يك از عضوي تا است بهگوش حلقه غلام يك ميكند فكر كمكم كنند تحميل
.خانواده
بداند كه كند زندگي خوب دنيا اين در ميتواند كسي:ميگويد تولستوي
دارد علاقه او به كه كسي براي چگونه بورزد ، عشق چگونه و كند كار چطور
.شود قائل ارزش ديگري تلاش و كار براي شكل چه به و كند كار
كارش در ولي نصيحتكنيد او به نكنيد ، كمك كودك به كار انجام در:ب
نكنيد ، عيبجويي ولي كنيد تعيين خاصيرا مدت او براي نكنيد دخالت
خاطر بگوئيدبه او به است تشكر يا لبخند يك پاداش بهعنوان چيز بهترين
.كنيد مي افتخار او به مثبتش كارهاي انجام
:استعداد با مناسب شغل يافتن:الف:اجتماعي مشكلات و شغل بيكاري ، -2
چگونه كه ايناست كند خطور ما از بسياري ذهن به شايد كه سوالي
امكان از هم و برد لذت آن از حينكار در هم كه يافت را شغلي ميتوان
بايد پاسخ در كرد؟ جلوگيري بيكاري به شدن دچار و شغل آن از بريدن
متمادي استساعات ممكن ببريم لذت ميدهيم انجام كه كاري از اگر:گفت
سرگرمي و بازي نوع يك بلكه جلوهنكند كار نظرمان در هرگز و بكنيم كار
او است مردم از دسته اين از بارزي نمونه اديسونباشد برايمان
در نيز او وخوراك خواب حتي بزرگسالي در ولي بود روزنامهفروش دركودكي
ميكرد ، كار تمامتر هرچه شدت به ساعت روزي18 و ميگرفت صورت لابراتوارش
دادهام آنچهانجام نكردهام كار روز يك حتي زندگيم در من:خودشميگفت
.است بوده تفريح
از زيادي عده كه است اين دارد وجود امروزه كه مصيبتي بزرگترين
بگيرند ، پيش در كاري چه ميخواهند واقعا كه پينبردهاند هرگز جوانان
هيچ دستمزد جز كارش از كه نيست شخصي آن از ترحمتر قابل و بيچارهتر
و مستعد افكار با جوان زنان و مردان اكثر.نميبرد بهرهاي و ثمر
محروميت و ياس دچار سالگي چهل در.ميشوند اجتماعي زندگي وارد توانا
علاوه مناسب شغل كردن پيدا حقيقت در ميگردند ، عصبي اختلالات حتي و كامل
.ميباشد اهميت داراي هم بهداشت لحاظ از حتي اقتصادي ديدگاههاي بر
است تاسف جاي واقعا دهند ميخواهندانجام را كاري چه نميدانند جوانان
بيش ميرود بين از سال چند ظرف در كه لباس برايخريد اشخاص كه
و فكر است بدانمربوط آيندهشان سعادت و خاطر آرامش كه شغل ازانتخاب
هيچگونه نباشد انسان علاقه طرف و كاريموردپسند كه مادام.ميكنند تعمق
بهاوج را انسان كاري هر به ذوق و شوق برعكس و شد حاصلنخواهد پيشرفتي
شما خانواده صرفاينكه به تنها ميدهد سوق كار آن در پيشرفت و ترقي
ملزمبه و مجبور را خود گيريد درپيش را حرفه يا كسب فلان مايلند
.آنندانيد كردن اختيار
مسئله ما دركشور اخير سالهاي در متاسفانه اينكه توجه قابل نكته
جوانان و شده مد هدف نظرگرفتن در بدون دانشگاه به ورود و تحصيل
مطرح يا و خانواده كردن راضي براي خود واستعداد علاقه از صرفنظر
وارد شوند پذيرفته كه رشتهاي هر در آشنايان بين در كردنخويش
دليل به تحصيل مختلف مراحل در كه كساني بسيارند و ميشوند دانشگاه
بدون شدن فارغالتحصيل از بعد يا و كاررها نيمه در را درس علاقه عدم
واردبازار آن از حاصل سرخوردگي با مربوطه رشته به هيچگونهعلاقه داشتن
ندارد ، و نداشته باشغل همخواني هيچ تخصصي رشته اغلب و ميشوند كار
آزاد ، كارهاي در كه كرد مشاهده جامعهميتوان در را مهندساني و پزشكان
.بالعكس و بكارند مشغول..و سياسي
جامعه از حاصل بيكاري عارضه از جستن دوري و مناسب شغل يافتن براي
:ميشود توصيه زير موارد به توجه استعداد و علاقه داشتن بر علاوه صنعتي
جستهاند شركت آن در شماري و بيحد عده كه كارهايي و كسب از:الف 1
براي راهي زور به پرازدحام و شلوغ مشاغل در ننمائيد سعي كنيد ، دوري
.كنيد باز خود
دارد معاش امرار در موفقيت احتمال ده در يك كه كارهائي از:الف 2
.نمائيد احتراز
آن درباره كنيد كاري صرف را خود عمر شويد مصمم اينكه از قبل:الف 3
كه مرداني و زنان با مشورت راه از راهي؟ چه از.بكنيد فكر كار
اثر شايد مشورتها اين نمودهاند ، حرفه صرفآن را خود عمر سالهاي
در ممكناست داريد استطاعت اگر باشد ، داشته شما زندگي درمسير شاياني
.كنيد مشورت مدتي شخصصلاحيتداري با حقالمشاوره يك پرداخت مقابل
داريد شايستگي و استعداد كار يك براي شما كه را غلط فكر اين:الف 4
موفق كارها از بسياري در عاديميتواند شخص هر كنيد بيرون خود مغز از
.شود روبهرو شكست با بسياري درمشاغل همينطور و گردد
مختلف دلايل به كشورما در خصوص به و سوم جهان در:پنهان بيكاري:ب
به انساني نيروي استخدام گستردگي و امور اداره بودن دولتي مانند
در.است حاكم كارها بر پنهان بيكاري بوروكراسي نظام وجود دليل
بهتر وكارايي بيشتر بهرهوري ايجاد براي موسسات مديريت بخشخصوصي
محيط مطلوب ، غذاي مناسب ، ماننددستمزد زيادي مسائل از خود كارمندان
كمتر نيروي از استفاده با نتيجه در و استفادهميكند...و آرام
اين بيشتر بهدرامد مسئله اين نهايت در و ميشود موجب را كاربيشتري
توسط هزينهها اينكه دليل به سازمانهايدولتي در ولي ميانجامد بخش
محدودانجام نيروي چند توسط بتوان شايد كه را كاري پرداختميشود دولت
كه ميشود ختم وضعيتي مسالهبه اين و ميشود واگذار كارمند دهها به داد
فروش و خريد بافتن ، بافتني شكستن ، تخمه حاكماست ما ادارات بر امروزه
گفتگوها محسوبميشود ، بيتالمال كه اداري تلفنهاي وسيله به وماشين ملك
كار ساعات مدت در صنعتي كارمندانكشورهاي كارايي ميزان آماري در...و
واين ميرسد درصد به 20 رقم اين ايران در كه شده درصدمحاسبه تا 85 80
در اقتصادي رشد بهعدم نهايت در كه است پنهاني بيكاري همان مسئله
نتيجه اين مقايسهها اين در توجه نكتهقابل و ميزند دامن بيشتر جامعه
پايانكار از بعد افراد و نيروها كافي ، بودن كارامد درصورت كه است
را كاملي رضايتمندي كارمثبت انجام دليل به داشته كمتري خستگي احساس
براي وقت گذران صورت در اما داشت خودخواهند ساعات شدن سپري از
انساناحساس تنها نه شغلي محيط از شدن مرخص هنگام در دريافتحقوق
ملامت و خستگي ساعات وقتو گذشتن بيهوده دليل به بلكه ميكند كسالت
پوچي و بيهويتي به مدتي از پس نهايت كهدر ميشود مستولي وي بر خاطر
جامعهافرادي در انسانها از همه اين انجاميد ، خواهد وكارگر كارمند
خواهد زندگي محيط بر مشكلاتحاكم از بيگانه و بريده و افسرده متقلب ،
.ساخت
كه است مشغول كاري به كهانسان موقعي:رواني بيماريهاي و بيكاري -3
او در زحمت به منفي افكار و نگراني ميباشد نيازمند نقشه و فكر به
شبانهروز 18 جنگ ايام بحرانيترين در چرچيل وينستون.ميكنند رخنه
كه خطيري مسئوليت اين براي كه شد سوال او از وقتي و ميكرد كار ساعت
كارم سرگرم و گرفتار قدري به:داد پاسخ است آيانگران دارد برعهده
را كتابخانهها آزمايشگاهو روانشناسان.ندارم تشويش براي وقت كه
خود كار مجذوب قدري به شخص كردهاندزيرا ذكر نقاط آرامشبخشترين
و محققين جهت همين به نميدهد نگراني به فرصتتجاوز كه ميشود
و روحي گرفتاراختلالات ندرت به هستند آزمايشي كارهاي سرگرم كسانيكه
!!ندارند تجملات قبيل براياين اضافي وقت زيرا ميگردند عصبي
روشن و باز فكرش كه هم قدر هر بشر است غيرممكن:معتقدند روانشناسان
در قاعده اين.كند چيز دو متوجه فكرشرا بتواند لحظه يك در باز باشد
به باحرارت واحد آن در نميتوانيم ما است صادق نيز احساساتبشري مورد
.بشويم دچاراندوه هم و باشيم مشغول هيجانانگيز كارهاي
بهترين بهكار اشتغال و فعاليت كه ميگويد شما به روانپزشكي هر
اكثر براي.شده شناخته اعصاب بيماري براي تاكنون كه است مسكني داروي
تماس در ديگران با كه زماني و كار موقع در كه است آسان بسيار ما
فارغ ازكار كه زماني و آسايش موقع در ولي سازيم مشغول را هستيمخود
به احمقانه غالبا و افكارمضطرب وقت آن باشيم خوشحال بايد و شده
مادر يا شوهرم مادر چرا ديد؟ خواهم را رويخوشي آيا.ميآيد سراغمان
هنوزمن و خريده مبلمان فلاني چرا گفت؟ را سخن آن من ديروزبه زنم
....و مغزيدارم؟ تومور نكند ميكند ، درد سرم چرا نخريدهام؟
سوي به هميشه..و غبطه اندوه ، حسد ، ترس ، مانند منفي احساسات
افكار بياني به ميگيرد ، را خوش احساسات جاي و ميرود خالي مغزهاي
ظاهر آن انجام از پس بلكه نميآورد روي ما به كار موقع در ناسالم
بسيار كه ميشود چيزهايي متوجه بياراده ما فكر موقع آن در ميشود
تنها و ميشود عصبي شكستن هم در باعث نهايت در كه است زننده و مضحك
دليل به كه ميشناسم را پيرمردي.است مغز كامل اشتغال آن علاج راه
كرده دخالت خانوادهها بياهميت و ريز مسائل در خانهنشيني و بيكاري
آنقدر كار اين در و شود آگاه ديگران زندگي راز و رمز از ميكند سعي
.داده قرار ديگران مضحكه آلت را كهخود رفته پيش
كه كرد مشاهده بتوان خانوادهها از بسياري در شايد موارد اينگونه از
موارد به بيموردي توجه كمكم فكري مشغله عدم و بيكاري علت به فرد
كوچك قدري به بيكار فرد دنياي و زندگي ميكند اطرافيان كماهميتزندگي
بيدليل بغضهاي و حب حسادت ، سخنچيني ، در فقط را جهان كه پستميشود و
كردن فراموش فن كتاب در.ميشود لاغر ديگران چاقي از و خلاصهكرده
نوع يك است غرق خود كار در بشر كه هنگامي:است ناملايماتآمده
اعصاب نشاطآور رخوت قسم يك و دروني دقيق آرامش يك ايمنيراحتيبخش ،
عوارض به مبتلا اشخاص از بسياري بكار اشتغال.ميبخشد تسكين اورا
در بينهايت را جهان و كرده معالجه را...و حسادت ترس ، از روحيناشي
ميخورد را ما مغز كرمي مانند بيكاري از حاصل غم ميبخشد ، وسعت نظرشخص
:ميگويد شاو برنارد.ميكند سلب ما از را عمل و اراده وقدرت
درباره فكر صرف كه است فراغتي اوقات ما بينوايي و رازبدبختي
.ميشود وبدبختي خوشبختي
گرايشات با بيكاري رابطه به توجه قسمت اين در ديگر اهميت قابل نكته
بودن خانهدار اغلب دليل به جامعه زنان ميان در بيكاري است ، اخلاقي
روزافزون رشد بهخاطر زمان گذشت با كه شده مسائلي ايجاد باعث
برقي ماشينهاي انواع بهوسيله منزل امور انجام شدن راحتتر تكنولوژيو
بخصوص امر اين ميشود ، تشديد...و جاروبرقي ظرفشويي ، مانندلباسشويي ،
شدن كم:است مشاهده قابل حادتري شكل به متجدد و مرفه ميانقشر در
رفع براي دهنپركن مهدكودكهاي در كودكان گذاشتن تعدادفرزندان ،
و رفت شدن كم كوچك ، آپارتمانهاي به سنتي بزرگ تبديلخانههاي مسئوليت
در زنان از قشر اين مسئوليت ميزان از همه و همه...و آمدهايخانوادگي
مانند مفيد كارهاي انجام با فراغت ساعات اين اگر و كاسته جامعهما
در شركت بالاخره و مثبت اجتماعي و گروهي فعاليتهاي تحصيل ، خياطي ،
عوارض ناخواه خواه نشود پر سنتي روضهخواني و مجالسمذهبي
كلاسهاي در شركت گذاشت خواهد افراد شخصيت و برروحيات جبرانناپذيري
شدت به اخير سالهاي در كه پزشكان روان به آن ، مراجعه امثال و يوگا
بهكارگيري نامناسب ، پوششهاي و مسخره مدهاي از يافته ، استفاده افزايش
ساعات از كه است مواردي همه..و زناشويي شديد ماهواره ، اختلافات وسيع
.نشاتميگيرد بيكاري
جوانان 2520 داراست ، را مشابه اثراتي جامعه در مردان قشر در بيكاري
نازپروردگي يا و پدران مالي امكانات دليل به كه بالاتر حتي و ساله
بوده پياده عابرين مزاحم زده پرسه كوچهها پس كوچه در نداده كار تنبه
روغنزده ، موهاي ميشوند ، غرق بيشتر روزبروز اعتياد منجلاب ودر
عوارضي همگي قشر اين استفاده مورد زننده لباسهاي و نقره وسايلزينتي
گروههاي به گرايش ميدهد نشان آمار است ، آن اصلي مسبب كهبيكاري است
آن از غيرملي و ناآشنا سبكهاي و مدها از طرفداري سياسيبيمحتوا ،
بيتوجهي يا و رفاهي امكانات دليل به كه است مرفهي خانوادههاينسبتا
كودكان چون و ندارند انتظار فرزندان از را مسئوليتي بيمهريهيچگونه و
براي ندارند را تلاش و حركت به نياز احساس و بسرميبرند راحتيمطلق در
.ميشوند جذب فوق گروههاي و افراد بسوي كردنوقت پر
زيادي تعداد:زمان از بهينه استفاده و بيكاري از پيشگيري راههاي -4
احساس محروميت ، غصه ، و غم عصبانيت ، صرف بيهوده ما نيروهاي از
به طلاست اصلوقت امروزه ميشود بدبيني بالاخره و حسد مظلوميت ،
زندگي خمهاي و پيچ در الهي گرانبهاي وديعه اين و شده سپرده فراموشي
زمان و مرگ به ديگر قدمي روز هر ما و ميرسد پوچي مصرف به بيهوده
تصميم واقعا اگر ميشويم ، نزديكتر بزرگ نعمت اين برابر در پاسخگويي
نجات وقت كشتن و بيكارگي از و كنيد استفاده اوقاتتان همه از گرفتيد
:فرمائيد توجه زير موارد به لطفا يابيد
وقت تنها نه زيرا بپرهيزيد پرگويي و پرچانگي از ابتدا كنيد سعي:الف
فرصتي هر از مردم از پارهاي ميكند تلف نيز را ديگران وقت بلكه شما
مردم با اينكه نه ميكنند پرچانگي صرف آنرا ساعت نيم لااقل آيد پيش كه
ولي است زندگي غناي موجب روابطي چنين بلكه باشيم نداشته گرم روابط
.كنيد خودداري افراطي روابط و بيهودهگويي از
به مسئله اين]كنيد تعيين مشخصي جهانبيني و كلي هدفي خود براي:ب
كوتاهمدت هدفهاي آن از بعد و [ است نيازمند وافر دقتي و زياد وقتي
مهمترين اين كنيد مشخص ميسازد ميسر نهايي هدف آن به را كهرسيدنتان
جهان در حقيقيتان جايگاه يافتن و واقعي آرامشي به رسيدن براي راه
.است هستي
ماشين تلفن ، كنيد استفاده ميكنند صرفهجويي وقت در كه وسايلي از:ج
در ديگر مسئله شوند ، وقت در صرفهجويي موجب قادرند همه و همه...و
:است آمده شخصي كتابپيشرفت در.است مطالب سريعخواني رابطه اين
زيرا كنيد سطور وسط متوجه را خودتان چشم مطالعه هنگام به كنيد سعي
خسته چرخاندن صفحه طرف آن و طرف اين با را چشمتان ديگر ترتيب بدين
سريع كه كساني شده ثابت تجربه به نميشود تلف وقتتان هم و نميكنيد
.ميآورند ياد به بهتر فهميده بهتر را مطالب ميخوانند
منزل در خود امور انجام براي را محلي بدهيد سازمان كارتان به:د
نوشته مقوايي روي را ميفكن فراد به را امروز كار جمله و تعيينكنيد
بيحاصلي و اضطراب نشانه كردن فردا و امروز زيرا باشيد داشته رو پيش
.است
تلف كار محل به برگشت و رفت در هميشه نشاط با اوقات از بسياري:هـ
جدا كار اين از كار محل به شدن نزديك و سكونت محل تغيير با ميشود
.كنيد جلوگيري
شما خون شويد ، مشغول بكار زده بالا را آستينها كنيد سعي آخر در و
اين بزودي و ميافتد بكار ساعت چون مغزتان و ميكند جريان به شروع
خواهد بيرون مغزتان از را منفي افكار شما وجود در حيات مثبت تلاطم
كه است دارويي موثرترين و ارزانترين اين شويد مشغول بكار راند
و ياس در وگرنه شده تجويز نگراني رفع براي كرهزمين روي در تاكنون
ميان در پرداختهايد و ساخته خود براي كه كوچكي جهان در و نااميدي
.ميرويد بين از بدبختي و بلاتكليفي
سلطانپور عقليه