پنجم ، شماره 1399 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 4 سهشنبه 13
|
|
رهنمودهاي آئينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
دانشگاه شناخت محيط
(3)
سرعتبرانگيخته به است ، دانشگاه ، اغتشاشپذير محيط:آشفتگيپذيري(6
ناملايمات از ;تاثيرميپذيرد دروني زمينههاي و شرايطبيروني از ;ميشود
.ميآورد رو بهموضعگيري و ميدهد نشان واكنش متاثرميگردد ،
در.است فوق نكته روايتگر سطحجهان ، در دانشجويي وسيع جنبشهاي
آغاز آشوبها و شورشها انقلابها ، دانشگاهها از گوناگون ، كشورهاي
را خود اجتماعي ، سيستم آشفتگي و اعتراض خطوط مبدا ، آن از و ميگردند
كه مينماياند خوبي نكتهبه اين.ميسازد منبسط و ميكند ظاهر
اين در و است برانگيختگي و اغتشاش و انفجار آماده طبيعتدانشگاه ،
نهادهاي و دانشگاهي مديريتهاي و برنامهريزان بر سو يك از ميان ،
و معادلات در را آن و دهند نشان توجه بذل ويژگي اين به كه است مسئول
به خصيصه اين از رفتارها ، و دستورها در و بگنجانند خود محاسبات
نهادهاي و تشكلها و اساتيد بر ديگر ، سوي از ;نكنند عبور سادگي
دانشگاه ، داغ تنور در و بشناسند را مرزها كه است دانشجويي قانونگراي
كه نكشانند دشواري به چندان را كار و نيفروزند هيمه اندازه از بيش
بدهندو كف از را آن اداره وتوان بمانند عاجز آن مهار از خودنيز
بر را وآن اين اجساد و گيرند برعهده اموررا حاكميت بيعنان ، امواج
:برآرند همگان ازنهاد آه و بركوبند ساحل
فضاي كه باشيد موظف ميكنيد ، دانشگاههاتدريس در كه برادراني شما
و بوديد دانشجو جا آن در پريروز تا شما خود.نكنند آشفته را دانشگاه
;است آشفتگيپذير يكمحيط دانشگاه ، .چه يعني دانشگاه كه ميدانيد
فاصلهسني در جواناني جاي كهدانشگاه ، مادامي تا يعني.است طبيعتشاين
دانشگاه ، كهدر مادامي تا و -ساله ده هفت ، هشت ، -است مشخصي تقريبا
همواره ميشود ، نسلمنتقل اين به سن اين در آنروشنفكري ، تبع به و دانش
چيز -نيست بد برانگيختگي.داشت برانگيختگي ازدانشگاهانتظار بايد
بدي آثار برانگيختگي ، اين بر است ممكن هم شرايطي در اما -است خوبي
.شود مترتب
كند سعي بايد كسي هر است ، چيز آسانترين برانگيختگي كه محيطي چنين در
زمينهسازي را بد برانگيختگي و نكند ايجاد انفجار جا آن در اين كه
جنبشهاي در درخشاني فوايد دانشگاه ، برانگيختگي حالتننمايد
و دانشگاه تحرك موتور چونان خصلت اين و دارد و داشته ملتها اجتماعي
ارزشهاي و حقوق مدافع صورت به ويژه ، مواقع در و ميكند عمل جامعه
ويژگيها ديگر چونان پديده ، همين اما ;درميآيد اجتماعي -انساني والاي
اغتشاشهاي بذر مواردي ، در.نميباشد بيآفت بشري ، نهادهاي پديدههاي و
پديد ملت يك رافراسوي سختي و سنگين مصائب با ميپروراندو را بيحاصل
.ميآورد
رخداد بااين كشور دانشگاههاي پيروزيانقلاب ، اوليه ساله چند در
فرود ضربه دانشگاه انگيزش و تحريك نقاط بر سوي ، هر از.شد روبهرو
مقاصد مسير در و ميداشت وا تحرك به را دانشگاهي پوينده نسل و ميآمد
ستاد دانشگاهي ، محيط كه جا آن تا ;ميداد قرار ضدانقلاب سياسي گروههاي
فرماندهي و تصميمگيري مركز و ميرفت شمار به محارب گروههاي جنگ
موقت تعطيلي نهايت ، در كه آن تا ;ميگشت محسوب ضدانقلابي توطئههاي
را خود ممكن راه تنها عنوان به فرهنگي انقلاب جريان و دانشگاه
دهه دو عبرت وقايع ، اين !ميكند فروكش بحران طريق اين به و مينماياند
آن بايد.نمينمايد روا آموزهها آن فراموشي و ميآيد بشمار انقلاب
باروت انبار در ازشعلهآفريني تا باشد ، راه فرا در تابلويي رخداد ،
.شود پرهيز
بهاين توجه بر تاكيد با شده ، سخنياد ادامه در رهبري ، معظم مقام
:فرمودهاند دانشگاه ويژگي
اميد حركتو براي فعال بسيار بهوسيلهاي ميتواند دانشگاه اين الان
وسيلهاي عنوان به و دولت و حكومت و ازدستگاه پشتيباني براي مردم ،
براي وسيلهاي ميتواند همچنين ;برود كار به مردم ذهني روشنگري براي
معنانيست بدان اين.باشد سرخوردگي و نااميدي و آشوب وايجاد اغتشاش
دو دانشگاه در ممكناست نه ، ;ميكنند را اينكارها دانشجويان همه كه
و محيطجوان يك طبيعت.بدهند راانجام كاري نفر دويست و ارادهكنند نفر
محيطهاي در كه نگذاريد.است اين آماده بسياربرانگيختهو و فعال
ميكندكه ايجاب شده ياد ويژگيهاي.كنند تزريق بيرون از چيزي دانشگاه ،
محيط واين گيرد صورت ژرفكاوانه و برخورديعميق دانشگاه مساله با
و برنامهريزان و توجهباشد مورد خصايص و تماميظرافتها با پيچيده ،
سادهنگري از و برآيند اينوادي به كامل و جامع شناخت مرتبطان ، با
و كناريگذارند به را احساسي و ارتباطاتعاطفي يابند ، فاصله وسطحيبيني
.كنند راپيريزي روابط و برنامهها همهسونگري ، و خردورزي با
برنامهريزي و عاقلانه و سنجيده برارتباطات رهبري معظم مقام تاكيد
:نشاتميگيرد منظر همين از دانشگاه ، مورد در واقعبينانه
آن تعلماز و تعليم و درس و ودانشگاه دانش و علم و فرهنگ مقوله
با كه بدهد اجازه ديگران به يا خودش به كهانسان نيست مقولههايي
تو بميرم ، من با و باد مرده باد ، زنده با و عواطف يا و احساسات
اين خاطر به كس هر بشود ، مواجه آن ، پيش و اين پيش وجهه يا و بميري
است ، اسلامي جمهوري صلاح و است حق كه آنچه از غلط ، و بدلي انگيزههاي
در خيانت مثل خيانتي نه هم آن ;است كرده خيانت قطعا بكند ، عدول
از مراتب به بلكه شد ، مطهرخواهد نسل دهها قتل به منتهي جنگكه ميدان
و جاياغماض هيچ.تلختر و وبدعاقبتتر مصيبتبارتر و دردناكتر آنخيانت
.نيست مساله اين سهلگراييدر و سهلانگاري
:فرمودهاند ديگر سخني در همچنين
عمل بايد سنجيدگي و پختگي و هضم با است ، ممكن چه هر دانشگاه كار در
.نيايد وجود به ناحيه اين از مشكلي نكرده خداي كه كرد ،