پنجم ، شماره 1400 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 5 چهارشنبه 14
|
|
كم هزينه با فيلمسازي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ماتيلدا فيلم به نگاهي با امريكايي كارگردان دوويتو دني درباره
بامضمونهاي فيلمهايي گرانقيمت ويژه جلوههاي و بالا هزينه بدون ميتوان
.لذتبخشيد طبقهاي و سن هر در بيننده به عميقساختو مفاهيم و ساده
هم تهيهكنندگي و دركارگرداني كه امريكايي بازيگر دوويتو دني
.است آورده روي فيلمبرداري به اخيرا دارد دست
و ميگردد جا همه دست به دوويتودوربين پرس فرانس گزارش به
ناراحت و عصبي هاليوود در دوستانشرا كار اين ميكند فيلمبرداري
رفتنبه هنگام را او كه جنجالي وعكاسان خبرنگاران از حتي او.كردهاست
ناراحتيآنها باعث و كرده ميكنندفيلمبرداري تعقيب مهماني و رستوران
.ميشود
خودآنها طرف به دوربينها كه رسيده آن زمان ميگويدديگر دوويتو
ديگر آنها و ميكنم را كار مناين و روند نشانه (عكاسها)
چهدر هر از من ميگويد ادامه در او.نميشوند من مزاحم بادوربينهايشان
ميتوانند بچههايم و همسر ترتيب بهاين ميگيرم فيلم ميگذرد اطرافم
.ميكردهام كار چه بودهامو كجا من كه ببينند
تورمن واما دارد نام استگاتاكا كرده تهيه دوويتو كه فيلمي آخرين
.ميكند بازي آن در
كه كارگردانياست كرد ثابت قبلياشماتيلدا ساخته در دوويتو دني
است بلكهقادر بسازد سرگرمكننده فيلمهاي هزينهكم با ميتواند تنها نه
.بكشد تصوير رابه لطيف و انساني زيبا ، خرجمضاميني كم فيلمهاي اين در
بخصوص و هنر به عشق آن جاي به و كند هجو طنز باابزار را خشونت
توانايينيز بسيار بازيگر كه دوويتو.تماشاگرشبياموزد رابه ادبيات
ماندهاي جا ازهمه مرد نقش در Rehaissance man فيلم در قبل سال هست 3
گروهانهاي هوشترين ازكم يكي در نوشتن و خواندن برايتدريس كه شد ظاهر
نه ميدهدو انجام خوبي به را وظيفهاش او.ميشود استخدام ارتشامريكا
آثار حتيخواندن بلكه ميدهد ياد بهشاگردانش را نوشتن و خواندن تنها
.ميآموزد ايشان رابه آن درك و شكسپير
هم دارد نقش آن در نيز خود كارگرداني ، بر علاوه كه ماتيلدا او فيلم
از براساسداستاني و است وانديشه ادبيات ، فرهنگ به عشق مضمونش
سال و سن كم برايمخاطب ظاهرا كه فيلم اين.شدهاست ساخته روالددال
مرد -پرست پول پدر ازيك كه است نابغه دختري شدهداستان ساخته
ومادري -ميفروشد خراب واتومبيلهاي مسروقه ماشينهاي لوازم متقلبيكه
پدر ناداني بهرغم و ميشود متولد خانوادگي بهزندگي بيتوجه و خوشگذران
خانهاشان در كه مجلاتي تمام سالگي در 3 خداداديش بااستعداد و ومادرش
ميخواهد پدرش از وقتي كه است حالي در اين و ميخواند را ميشود پيدا
در چيزي و نميخورد او درد به كتاب:ميگيرد جواب بخرد برايش كتابي
شرايط اين با !ديد را بهترش تلويزيون در نتوان كه ندارد وجود كتاب
.خواندنميكند به شروع و ميرود كتابخانه به تنهايي به خود ماتيلدا
شرش از كه اينعلت به بيشتر البته -خودش بااصرار والدينش مدتي از بعد
آن از انتظارش مدرسهبرخلاف در.ميفرستند مدرسه به اورا -ميشوند خلاص
قوي پيرهزني كه مدرسه مديرنيست خبري دوستانه محيط و بچهها بهشت
و نفرتدارد آنها از بلكه ندارد رادوست بچهها تنها نه است وحشي هيكلو
در اما.تحميلميكند آنان به تنبيههارا بهانهايسختترين كوچكترين با
را بچهها كه اومتفاوتاست كاملا فردي ماتيلداخانمهاني معلم عوض
مديره سختگيريهاي بهرغم-را مدرسه ، محيط ميكند سعي و دوستدارد بسيار
هوش و استعداد به همانابتدا از سازد دلپذير برايشان-مدرسه
و پدر به را مسئله اين سعيميكند حتي و ميبرد پي استثناييماتيلدا
دارد خوشي پايان فيلم.موفقنميشود البته كه بفهماند هم او مادراحمق
از پس فيلم آخر در است ، شده بچههاساخته براي گفتيم كه همانطور چراكه
اينكهخانواده از پس و بچهها توسط بدجنسمدرسه مديره دادن فراري
شهر ترك مجبوربه پدر غيرقانوني رفتنفعاليتهاي لو خاطر به ماتيلدا
زندگي دو اين ميپذيردو خود فرزندي به را هاني ، ماتيلدا خانم ميشوند ،
وقصه كودكانه داستان اين پشت در اما.ميكنند راآغاز خوشي و خوب
.يافت عميقتريرا بسيار مفاهيم ميتوان وشر خير مبارزه ساده و باستاني
كه است روشنفكري و جوان نسل نماد ماتيلدا.تمثيلاست سراسر فيلم اين
اما.است آزادگي و كمال ، درستي زيبايي ، دنبال به خداداديش استعداد با
.نيست (خانوادهاش) اطرافش ماديگراي و پرست پول جامعه اينهاارزشهاي
خوراكشانبرنامههاي و ندارند واقعي ارزشهاي براي دركي اينها كه چرا
فقط و فقط وهدفشان.ميكند پخش برايشان كهتلويزيون احمقانهايست
و انگشتشمارند جامعه اين هانيدر خانم مثل آگاه افراد.مالاندوزياست
يا سيستمحاكم.مواجهاند است پول ملاكشانتنها كه سايرين تمسخر با اغلب
مديره لباس)فاشيستي و خودكامه حكومتهاي تصويرياز مدرسه مدير همان
فرهنگ و هنر ازدرك كه است (نازيهاست بهيونيفرم شبيه بسيار مدرسه
درجوانان توانايي استعداديا هيچگونه وجود پذيرفتن به قادر و عاجزند
.ميدانند وخائن راتوطئهگر اينان بلكه نيستند افرادانديشمند يا
بدونهزينه ميتوان كه ميدهد ياد بهما دوويتو مثل سينماگري حال هر به
مفاهيم سادهو مضمونهاي با فيلمهايي گرانقيمت ويژه جلوههاي و بالا
.بخشيد لذت طبقهاي و سن هر بينندهدر به و ساخت عميق
آذرين فرهاد:ترجمه