پنجم ، شماره 1403 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 9 يكشنبه 18
|
|
غرب و اسلام جهان چالشهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
غرب و سياسي اسلام كنفرانس در هانتينگتن ساموئل سخنراني آخرين
دشمن ،(ايران)دارد شده انتخاب دولت يك كه كشوري تنها فارس خليج در
عربي كشورهاي در دمكراسي كمترين كه حالي در ميباشد ، آمريكا اصلي
منطقه در آمريكا حاميان و دوستان نزديكترين يعني فارس خليج حوزه
است مستقر
كشور مركز نيكوزيا در كه غرب و سياسي كنفرانساسلام در:اشاره
اغلب حمله مورد هانتينگتن تمدنهاي نبرد تئوري شد برگزار قبرس
.قرارگرفت انديشمندان
مهمترين خود سخنراني طي هانتينگتن كنفرانس اين در وجود اين با
معتقد و كرد ذكر فرهنگي مسايل بر مبتني را ، جوامع بين تمايزات عامل
وي.بود خواهد مختلف اقوام هويتي مسايل پاسخگوي مسايلفرهنگي بود
از مهم مسئله با 5 تمدني مسايل تاثير تحت بينالمللي سياست بود معتقد
روابط تمدنها ، جمعيتي تغييرات جهان ، شدن تمدني چند و چندقطبي جمله
همگراييهاي و تمدنها ميان جهاني و قومي جنگهاي تمدنها ، ميان سرد
.است مواجه فرهنگي تشابهات بر مبتني
است معضل مهمترين اسلام ، جهان در جمعيت افزايش است معتقد هانتينگتن
در و شود منجر مسيحيت و اسلام بين ديني موازنه تغيير به كهميتواند
.بود خواهد ناپذير اجتناب تمدني نتيجهجنگهاي
مقالات سرويس
يعني من تئوري عليه همه (غرب و سياسي اسلام كنفرانس)كنفرانس اين در
در كه دارد آن از حكايت حملات اين اما كردهاند ، صحبت تمدنها نبرد
.دارد صحت كاملا تئوري اين امر حقيقت و واقع
ميباشد ، مشخص حقيقت يك تمدنها برخورد ميرسد نظر به ديگر بهعبارت
اين البته.ميكند صدق غرب و اسلام روابط درباره امر اين خصوصا
كنوني ، شرايط آنهادر وجود چگونگي اما شده ، ايجاد قرنها خلال در مسئله
جان پروفسور كه همانگونه تاريخي ، نظر از.ميباشد متفاوت گذشته با
و مسلمانان روابط ديناميك كردهاند ، مطرح خود كتاب در اسپوزيتو
براي دارند سعي نحوي به يك هر كه است اجتماعي دو صورت به مسيحيان ،
نهايت در و رقابت يكديگر با افراد ، روح و زمين قدرت ، آوردن دست به
من نظر به و گرفته قرار بحث مورد مورخين توسط تضاد اينكنند مقابله
اصلي ماهيت و برميگردد دين و تمدن دو اين طبيعت به امر اين ريشههاي
اختلافات بگويم بايد البته.ميدهد تشكيل را مسيحيان و مسلمانان روابط
به است ممكن رقابت اينميباشند مهم تشابهات بلكه نيستند ، مهم خيلي
اين اما باشد ، بزرگ تمدن و دين دو اين ماهوي و ذاتي طبيعت دليل
تضاد و رقابت اين شدت و تنوعات براي رسايي توضيح نميتواند موضوع
و مسالمتآميز همزيستي و همكاري مواقع برخي در كه ميدانيم ما.باشد
توسط قرن 13 در لفظي سرد جنگ.است داشته وجود سرد جنگ مواقع برخي در
برخي در.بدهند نشان اسلام با را خود تضاد تا شد شروع اسپانياييها
مطلعيم همه ما.است بوده برخوردار نيز خشونت از تضاد اين نيز موارد
بوده مدهايي و جزر داراي همواره غرب ، و مسلمانان تعامل تاريخ كه
اين كه مختلفي موقعيتهاي و غرب و اسلام بين تضادها انواع تنوع.است
مهمتر و ديني تعهدات فني ، تغييرات اقتصادي ، مسايل توسط داشتهاند دو
صليبي جنگهاي.گرفتهاند قرار تاثير تحت جمعيت كاهش يا رشد همه از
بود ، اروپا در قرن 11 در جمعيت افزايش و اقتصادي توسعه از ناشي
بسيج جنگ براي افراد از زيادي تعداد تا ميشد باعث جمعيت افزايش
توسعه و اروپا در جمعيت شديد افزايش قرن 19 ، در همچنينشوند
بيرون قاره اين از اروپايي نفر ميليون تا 50 شد باعث سريع اقتصادي
ايجاد خاورميانه و آفريقا ميانه ، آسياي در مستعمرههايي و رفتند
جمعيتي تعادل و برخورداريم مشابهي كاملا وضعيت از هم امروزكردند
همسايگان با مسلمانان و اسلام روابط بر سزايي به تاثير و شده عكس بر
روابط و ارتباطات اينگونه به نگاهي است لازم امروز لذا.دارد خود
بررسي را سرد جنگ از بعد جهاني سياست تكوين و تكامل نحوه و بيفكنيم ،
مسايل انسانها ، بين تمايزات مهمترين جهان اين در من نظر به.نماييم
اهميت حائز فرهنگي ، مسايل بلكه نيست ، اقتصادي يا سياسي ايدئولوژيك
اساسي مسايل با ارتباط در دارند سعي جوامع در مردم.ميباشند
و هستيم كه ما ميپرسند سنتي طور به آنها لذا كنند ، سوال و بينديشند
ارزشها دين ، نسب ، و اصل به مردم سوال اين به پاسخ در چيست؟ ما هويت
سطح در و ميكنند ، اشاره مختلف ملل و قومي ديني ، گروههاي نهادها ، و
ملتها -كشور امروز ، جهان در مشخصا.ميپردازند تمدنها به كلان
حال در و ميباشند بينالمللي صحنه فعالان و عوامل اصليترين و قويترين
امروز جهان در من نظر به اما هستند ، ثروت و قدرت دنبال به حاضر
تحت بينالمللي سياست.ميباشد فرهنگي مشتركات به مربوط اولويتها
مسئله تحول 5 و توسعه اين در.است تغيير حال در تمدني ، مسايل تاثير
:است مشاهده قابل مهم
چند و قطبي چند جهاني ، سياست تاريخ ، طول در بار نخستين براي 1ـ
الي بلكه 7 رفتهاند ، ميان از اكنون سرد جنگ بلوك سه.است تمدنيشده
.آوردهاند بيرون سر سرد ، جنگ از پس تمدني و فرهنگي مهم 8منطقه
قرن در بينالمللي نظام كه است گفته خود كتاب آخرين در كيسينجر هنري
احتمالا و روسيه ژاپن ، چين ، اروپا ، آمريكا ، مهم قدرت داراي 6 21
در.گرفتهاند نشات عمده تمدن پنج از كشورها اين.بود خواهد هندوستان
نقاط در كه كنم اشاره نيز اسلامي حوزه كشورهاي به بايد ميان اين
حال در.ميباشند زياد جمعيت و نفت داراي و شدهاند واقع استراتژيك
چشم به مختلف تمدن در 8 جمعيت با ارتباط در جهان بزرگ كشور حاضر 8
سال تا هستند ، مختلف تمدن به 5 مرتبط جهاني ، اقتصاد قدرت ميخورد ، 7
مختلف تمدن به 5 متعلق جهان بزرگ اقتصاد كه 5 شده زده تخمين 2020
هستند ، قوميگرايي بر مبتني منطقهاي سياستهاي روند اين در.بود خواهد
.بود خواهند تمدني سياستهاي بينالمللي ، سياستهاي اما
غرب.ميباشد تكوين درحال تمدنها نسبي قدرت درباره مهمي تغييرات 2ـ
.شد خواهد حفظ قدرت اين بعد قرن در و بوده مافوق تمدن برايقرنها
و جمعيتي ركود هستند ، تكوين حال در شرح اين به مختلفي امانيروهاي
و شرقي آسياي كشورهاي اقتصادي ديناميك اقتصادي ، كاهشپيشرفتهاي
جوامع اين مردم ميشود باعث تحولاتي چنين.اسلامي كشورهاي ديناميك
خود جامعه ونهادهاي فرهنگها ارزشها ، به نسبت بيشتري اعتقاد اعتمادو
آسياي.بپردازند دارد وجود غرب در كه آنچه تحقير به و كنند پيدا
به شده قادر كه است رسيده راسخ اعتقاد اين به قبل ماه يك تا شرقي
فرهنگ به توجه با غربي ، ارزشهاي واردات بدون چشمگيري رشداقتصادي
انتخاب را خود آسيايي -فرهنگي كشورهاارزشهاي اين واقع در.برسد خودش
كنوني دهه در سياسي و فرهنگي مهمترينتحولات از يكي همچنين كردهاند ،
آن طي و شده برخوردار چشمگيري رشد از اسلام درجهان كه است اسلامي نهضت
نسبت درك اين به و كردهاند نوينيدرك صورت به را خود هويت مسلمانان
.ميكنند افتخار غربي ارزشهاي به
بندرت مختلف تمدنهاي داراي كشورهاي بين روابط نوين ، جهان در 3ـ
به.بود خواهد دشمني با همراه و سرد اغلب و باشد نزديك خيلي ميتواند
باشد ، داشته وجود تمدنها ميان در ائتلافهايي است ممكن بهتر عبارت
سرد جنگ آميز ، رقابت همزيستي صور در است ممكن نيز تمدنها ميان روابط
بقيه با غرب روابط در روابط ، اين محور اما شود ، متجلي سرد صلح يا و
ساير به را خود فرهنگ و ارزشها ميكند سعي غرب.يافت خواهد معني جهان
باره اين در را خود قدرت دارد مرور به كه چند هركند تحميل جوامع
خشونت به تمدنها برخورد است ممكن جديد جهان در لذا.ميدهد دست از
را كوچك جنگهاي خشونتآميز ، برخوردهاي مهمتريننوع شود ، كشيده
ميگيرد صورت تمدنها مابين مختلف درمناطق اكنون كه دربرميگيرد
غير و مسلمانان ميان تضادهاي دربرگيرنده جنگها اين از تعدادي
بود خواهد كشورهايي مابين جنگ نوع خطرناكترين البته است ، مسلمانان
امكاني چنين دلايل من نظر به.برخوردارند متفاوتي فرهنگهاي از كه
و اسلامي بيداري تحتتاثير سو يك از كه است جهاني نظم نتايج از ناشي
لذا.است گرفته قرار چين مانند قدرتها ساير تاثير تحت ديگر سوي از
ميشود معضل و تعارض دچار چين و اسلام آميز چالش تمدن دو با غرب روابط
آمريكا با رابطه تضادها و بحرانها تشديداين زمينه خطرناكترين و
بدهد ، ادامه را خود چشمگير اقتصادي توسعه برنامههاي چين اگر.ميباشد
را اساسي نقش بينالمللي سياست همچنين و شرقي آسياي اقتصاد سياست در
.داد خواهد اختصاص خود به
تضادهاي داشت ، خواهد وجود قومي گروههاي بين تضاد نوين ، جهان در 4ـ
تمدنهاي دربرگيرنده كه بود خواهد خطرناك جهاني صلح براي قوميزماني
براي وخيمي پيآمدهاي بروندي و سومالي در قومي برخوردهاي.باشد مختلف
بالكان ، خونين تضادهاي است ، داشته تانزانيا و اوگاندا زئير ، مثلا
هستند ، خطرآفرين كماكان خاورميانه همچنين و قاره شبه و ميانه آسياي
بشوند بزرگ جنگهاي به تبديل ميتوانند درگيريها اين از يك هر كه چرا
سازمان كل دبير كه هستند تضادهايي اينها.كنند سرايت نقاط ساير به و
.دارند توجه آن به آمريكا خارجه وزير و ملل
حال عين در و شد خواهد مردم اختلاف باعث فرهنگي و قومي تفاوتهاي 5ـ
اساس براين.ميشود نيز آنها همكاري و نزديكي باعث فرهنگي تشابهات
اين نسبي موقعيت و هستند ، اقتصادي همگرايي در مناطق از بسياري
جهان سراسر در.ميباشد فرهنگ در آنان اشتراك ميزان با تلاشهامرتبط
بياورند وجود به جديدي گروهبنديهاي ميكنند سعي سياسي ازنظر كشورها
چون كشورهايي نمايند ، بيشتري توجه فرهنگي مسايل به ميان اين در و
شكاف دچار نكردند ، توجه جدي موضوع اين به كه سابق يوگسلاوي و شوروي
با كشورهاي بالعكس.نبود فروپاشي جز چيزي آن نتيجه و شدند فرهنگي
به چين و دوكره و پيوستند يكديگر به آلمان دو چون مشابه فرهنگ
بسيار دولتها و مردم گذشته به نسبت اكنونميشوند نزديك يكديگر
مرزهاي از فراتر مسايل اين و ميكنند صحبت فرهنگي مسايل درباره بيشتر
بزرگ تركيه بزرگ ، ايران گروهبنديهاي شامل مباحث اين.است جغرافيايي
ميراث با كشورهاي ديگر گروهبندي يك در نيز روسيه.ميشود بزرگ چين و
صدق مسئله اين نيز شرقي آسياي در.ميكند جذب خود به را ارتدوكس
در اقتصادي قطب يك عنوان به و تنها تمدن يك عنوان به ژاپن ولي ميكند
واقع در دارد ، چين در ريشه اقتصادي همگرايي ولي است ، شكوفايي حال
.دارد شرقي آسياي كشورهاي به ويژهاي تسلط كره و ژاپن از غير به چين
مسايل جايگزين تدريج به انگيز ، تفرقه مسايل و فرهنگي ارتباطات
.ميشوند سرد جنگ زمان سياسي و ايدئولوژيكي فرهنگي ،
كلي بطور حاضر ، حال درتمدنهاميرسيم تعاملات به فوق موارد از پس
جنگ آن به كه موقعيتيبشوند ايجاد باعث كنوني روابط نظرميرسد به
.ميكنيم سرداطلاق صلح يا سرد
همچنين و آن ايجاد دربارهچگونگي عميق نگراني با واقعي صلح
مسئول كه دارند وجود زيادي عناصر.ميشود مشخص اقتصادي همكاريهاي
تلاشهاي و اسلامي بيداري دربرگيرنده عناصر اين ميباشند ، كنوني موقعيت
اقتصاد كه كمونيسم بردن ميان از نهادها ، تنظيم براي امريكا همزمان
لذا.ميباشد دادهاند قرار خود تاثير تحت را اسلام جهان و غرب
جديدي هويت يك هر ميشود باعث غربيها و مسلمانان بيشتر هرچه ارتباطات
بدست را آن تفاوتهاي و نمايند مقايسه خود هويت با را آن و درك را
در را تفاوتهايي است ممكن حال عين در ارتباطات و تعامل.بياورند
كساني براي اغلب تفاوت اين كند ، ايجاد تمدن يك افراد حقوق ميان
.ميدانند ديگر تمدن به وابسته را خود تمدن يك دل در كه ميشود ايجاد
مسايل مشخصا.ميباشد عمده نگراني يك مسلمانان جمعيت افزايش همچنين
ميان خصوصا غرب و اسلامي جوامع بين روابط برنامه در هم زيادي خاص
كشورهاي برخي ميان اين در دارد ، وجود فلسطينيها با اسراييل امريكا ،
دوربرد موشكهاي و جمعي كشتار سلاحهاي به دستيابي براي تلاشهايي مسلمان
اكنون اروپايي كشورهاي براي مسلمانان مهاجرت مسئله دادهاند ، انجام
و مطبوعات در ديني آزادي خصوصا بشر ، حقوق همچنين ميباشد ، مهم بسيار
تمايز چند كلي بطور اما.است گرفته قرار توجه مورد امريكا كنگره
.است موجود غرب ليبرال دمكراسي و انتخاباتي نظام ميان اساسي
دارد ادامه