پنجم ، شماره 1404 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 10 دوشنبه 19
|
|
بمانم خودم تا كرد كمك من به نوشتن
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آثارش و تبار پاكستاني نويسنده قريشي ، حنيف درباره
قرار سلطه تحت تنها نه كه مي‌نويسد آسيايي مهاجرين از او o
مي‌شود هم‌كشيده آنها از مسخره‌آميزي تصاوير بلكه مي‌گيرند ،
زندگي محل قرمز سنگي خانه‌هاي با لندن شهر از منطقه‌اي
سوراخ قريشي ديد از كه جايي ;است قريشي حنيف پاكستاني‌الاصل ، نويسنده
.است صحرايي موش‌هاي تنگ
داستان ، نويسنده قريشي ، حنيف فوكوس نامه هفته نوشته به
عنوان به كه فيلم ، سال‌هاست كارگردان و فيلمنامه ، نمايشنامه
او به لندن هواي اگرشدهاست شناخته هنري مجامع در نويسنده‌اي‌فرهنگي
و داستان خانه‌اش بالكن بعدازظهردر حوالي تا زود صبح از اجازه‌دهد ،
.هستم نويسنده‌منظمي من:مي‌گويد او.مقاله‌مي‌نويسد
.رسيده‌است ارث او به پدرش از كه است عادتي روزانه ، نويسندگي كار
ناحيه‌اي) ناحيه‌براملي از و انگليسي ومادرش پاكستاني قريشي پدر
پاكستان سفارت كارمند پدرحنيف ، كه وجودي با.است (لندن حومه در
روز هر خاطر همين به.دست‌نكشيد نويسندگي از هرگز اما لندن‌بود ، در
و مي‌آورد خانه به را تحرير كاري‌ماشين ساعات اتمام از پس ظهر ، بعداز
همين.نبود آنها چاپ به مايل انتشاراتي هيچ كه مي‌نوشت داستان‌هايي
تحرير را خودش شخصي داستان‌هاي خودش اتاق در نيزگاهي حنيف شد باعث
.كند
اذيت‌روحي‌حنيف و آزار باعث دربراملي نژادي تعصب ديگر ، طرفي از
مورد خاطر همين به و آسيايي‌بود شاگرد تنها او درمدرسه.شد قريشي
:حكايت‌مي‌كند روز آن خاطرات از قريشي.مي‌گرفت قرار همشاگردي‌هايش اذيت
سرگرمي به‌خاطر فقط آنها.چه يعني بودن شدم ، قرباني متوجه زمان آن در
عقيده‌اي پوست بلكه‌رنگ بزنند ، كتك و كنند رااذيت آدم نمي‌خواستند
.بود كرده درست درذهنشان را بي‌اساس
و مي‌دهد ادامه او مي‌شد ، محسوب براي‌حنيف ، فراري راه نويسندگي
انتقام نوعي به و بمانم خودم تا كرد كمك من به نويسندگي:مي‌گويد
اين از را خودم ديدگاه مي‌توانم مي‌كنم ، شروع را داستاني وقتيبگيرم
وجود به خودم ميل به بنا داستان شخصيت‌هاي تمام.بكشم تصوير به دنيا
قدرت آنها روي من‌بر.مي‌خواهم من كه مي‌كنند آنگونه‌رفتار و مي‌آيند
.دارم
رشته تحصيل‌در به لندن ، در اقامتش ازبراملي‌و رفتن از پس قريشي
كارش او.درآمد جوانان باشگاه عضويت به در 18سالگي پرداخت فلسفه
همچنان اما كرد شروع كورت‌لندن تئاتررويال در راهنما عنوان به را
.دنبال‌مي‌كرد را نويسندگي كار درمنزلش
مواد مشكلات براساس او ساخته قطعات‌نمايشي و فيلمنامه‌ها داستان‌ها ،
كتابي او آثار موفق‌ترين از يكي.است..و نژادي تعصب موسيقي ، مخدر ،
نه كه آسيايي‌مي‌نويسد مهاجرين از او.شهر درحومه نام‌بودا به است
هم آنها از مسخره‌آميزي تصاوير بلكه مي‌گيرند ، قرار سلطه تحت تنها
.مي‌شود كشيده
چنين از كه است قريشي حنيف آخرين‌كتاب نام است غم‌انگيز عشق
در قريشي كه است داستان‌هايي مجموعه كتاب ايناست برخوردار موضوعاتي
روايت نيستيم ، يهودي داستان‌ما.گشته روبه‌رو آنها با اخير سال‌هاي
قرار موردحمله نژادپرست افراد طرف از كه است پسرش و پاكستاني زني
و زنان مشكلات و روابط به كتاب اين ديگر داستان‌هاي در.مي‌گيرند
غم‌انگيز و تلخ داستاني كتاب ، داستان آخريناست شده اشاره نيز مردان
به مي‌خواهد ولي ندارد معنايي عشق وجود آنها در كه است خانه‌هايي از
.شود وارد شده كه ترتيب هر
زندگي ميانه در به‌بحراني سالگي سن 43 در قريشي شايد
از مناسبي فرار راه‌هاي زياد ، وكار جديد ارتباطي وجود اما.رسيده‌باشد
چاپ رمان جديدترين از غير به او امسال.است شده او براي بحران اين
.دارد دست در ناتمام‌را نمايشي قطعه و كوتاه داستان سه شده‌اش
.استفاده‌كنم امكان حد تا زمان‌باقيمانده از بايد:حنيف‌قريشي‌مي‌گويد
معاوني ميراندا:ترجمه
