پنجم ، شماره 1406 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 12 چهارشنبه 21
|
|
كودكان حقوق رعايت در اول گام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كارشناسان و مجلس نمايندگان با گفتوگو در حضانت قانون اصلاح طرح
كودكان حقوق
چه به حضانت كه دهد تشخيص قاضيبايد است ، ساكت قانون حضانت مورد در
و است مادر حضانت ، برتر مصداق كه است اين مهم ولي گردد كسيواگذار
ميشود اجرا اينگونه عمل در
جامعه توجه مورد كودكان حقوق از حمايت كه است درازي ساليان:مقدمه
.است مختلف كشورهاي و جهاني
قرار حمايت مورد بايد ورواني جسماني كامل رشد عدم دليل به كودكان
و غريزي صورت به ومادر پدر كه است گونهاي به طبيعت ساختار.گيرند
نيز امامواردي.ميدهند قرار خود جدي حمايت رامورد كودكان عاطفي
رشد بانيستند طبيعي حمايت اين به مادرقادر و پدر كه دارد وجود
روزافزون افزايش و خانوادگي زندگي ساختار تغيير و شهرنشيني زندگي
تحت بيپناه كودكان همه از بيش آن از ناشي ناهنجاريهاي و طلاق آمار
.ميگيرند قرار تاثير
رسانههاي در آن از وگوشههايي افتاد اتفاق سالجاري در كه حوادثي
دختري شدن كشته ناپدري ، توسط كوچكي پسر شكنجه مانند شد منعكس گروهي
كودكان بر كه است ظلمي دهنده نشان نابرادريها و پدر توسط ساله 9
.ميشود وارد بيدفاع
در آنان از استفاده سوء وزيانآور ، سخت كارهاي در كودكان بكارگيري
والدين توسط رواني و جسمي آزار و تنبيه تكديگري ، و مخدر توزيعمواد
.است كودكان بر ظلم ديگر موارد از
قوانيني كودكان حقوق حمايتاز به كه ميطلبد زندگي جديد شرايط
والدين تعدي و موردظلم كه كودكاني از بتواند دولت شودتا پيشبيني
.آورد عمل به را لازم حمايت ميگيرند قرار خود نزديكان و
قانون ماده 1173 اصلاح جهت نمايندهمجلس زنان سوي از طرحي پيش چندي
يك تنها اختلاف با و بحثفراوان با آن كليات كه شد مجلس مدنيتقديم
از سالجاري آبانماه روزيازدهم نيز آن جزئيات و رسيد بهتصويب راي
.گذشت نمايندگان تصويب
اخلاقي انحطاط موارد كه كردهبودند پيشنهاد نماينده زنان طرح اين در
حضانت سلب باعث و پيشبينيشده قانون ماده 1173 در كه يامادر پدر
.گردد مشخص والدينميشود از
يا پدر اخلاقي انحطاط يا مواظبت عدم اثر در هرگاه ماده 1173 ، براساس
در طفل اخلاقي تربيت يا و جسماني صحت اوست ، حضانت تحت طفل كه مادري
و او قيم يا طفل نزديكان تقاضاي به است ممكن دادگاه باشد خطر معرض
مقتضي طفل حضانت براي كه را تصميمي هر مدعيالعموم تقاضاي به يا
.كند اتخاذ بداند ،
رد دلايل.شد رد مجلس وحقوقي قضايي امور كميسيون در ابتدا طرح اين
اموري جمله اخلاقياز انحطاط و مواظبت عدم:از عبارتبودند طرح
شرايط و احوال و اوضاع به توجه با بايد رسيدگيكننده قاضي كه است
صحت افتادن خطر به قيد وجود همچنين.كند تصميم اتخاذ آنها به نسبت
انحطاط يا مواظبت عدم كه است اين مبين اخلاقي تربيت يا و جسماني
بلكه نيست حضانت سلب براي كافي شرط تنهايي به والدين از هريك اخلاقي
طفل اخلاقي ياتربيت و جسماني صحت افتادن خطر به كههمانا آن اثر
مخالفت كلياتطرح مورد در بحث هنگام به.احرازشود بايد نيز است
مردموافق تنها سخنان از پس كه گونهاي گرفتبه صورت آن با شديدي
به متهم را وي و كرد اعتراض وي شدتبه به نمايندگان از يكي طرح ،
زنان ميان از طرح مدافعان بقيه.نمود اسلامي احكام تعطيل از دفاع
تصويب به دوم شور در تغييراتي با كه طرح اين مورد در.بودند نماينده
.داديم انجام مخالف و موافق نمايندگان از تن چند با گفتگويي رسيد
ماده 1173 در:گفت مجلس به اينطرح ارائه علت مورد در صديقي خانم
قضايي سيستم در ما باعثميشد كه داشت وجود ابهاماتي قانونمدني
يا و عدممواظبت دليل به اطفال تكليف تعيين رويهبراي وحدت خود
عدم زيرا.باشيم نداشته آنها از يايكي و والدين اخلاقي انحطاط
تعريف و شده مطرح كلي بهصورت قانون در اخلاقي انحطاط يا و صلاحيت
در ما لذا و ميداد راتشخيص موارد كه بود قاضي اين و دقيقيندارد
و بيكار معتاد ، لاابالي ، پدر به را بچه قاضي كه موارديميديديم
است پدر با حضانت ، اصل خودش تشخيص به اينكه صرف به ميداد صلاحيت بدون
وجود دليل به متاسفانهشود داده پدر به طفل كه ندارد اشكالي و
براي زنان سوي از عمدتا كه مختلفي شكايات و اينگونه از زيادي موارد
طرح اين كه شد باعث اطفال ، سوءحضانت مشكلات و ميآمد مجلس خانمهاي
.شود تقديم مجلس به و تنظيم
بررسي را نوجوانان و بزهكارياطفال مسئله اگر:ميگويد صديقي خانم
حضانت سوء در اينبزهكاريها ريشه درصد تا 80 بين 70 كنيمميبينيم
را طرح اين كهما شد باعث مسائل اين است بوده سويپدران از بويژه
پيداكند ، روشني تعريف اخلاقي انحطاط تاموارد كنيم تقديم مجلس به
.شد خواهد قضات بين در رويه ايجادوحدت باعث موارد اين شدن مشخص
:ميگويد مجلس به طرح اين علتارائه مورد در نيز بخش فياض خانم
دادگاهها ، در آن ، شفافيت عدم و ماده 1173 بودن كلي علت به متاسفانه
ميشد صادر طلاق حكم كه خانوادههايي در و نميگرفت قرار استفاده مورد
پدر اگر حتي ميشدند سپرده قهري ولي عنوان به پدر به فرزندان بلافاصله
در بود شده بيخاصيت ماده اين عمل در لذا و نبود دارا را لازم صلاحيت
كه صورتي در:ميگويند كه داريم (ره)خميني امام از فتوايي ما كه حالي
حضانت صلاحيت پدر و گيرد قرار اخلاقي يا ديني فساد معرض در كودك
.گيرد قرار مادر اختيار در فرزند بايد باشد نداشته
:ميگويد وي ميپرسم طرح اين با مخالفت دلايل مورد در صديقي خانم از
را پدر ولايت طرح اين است ممكن كه ميكردند فكر نمايندگان از عدهاي
به حضانت جداست ، حضانت از ولايت كه حالي در.دهد قرار تاثير تحت
اگر (مادر و پدر) طرفين از كدام هر و است تربيت و نگهداري معناي
منتهي سپرد او به را فرزند نبايد داشتند اخلاقي انحطاط موارد
به مادران ، تا ميشود ديده پدران در بيشتر انحطاط موارد چون متاسفانه
.شد تصويب خوشبختانه ولي بود زياد طرح اين عليه مخالفت جو دليل همين
قهري باولايت تعارض تصور را طرح با علتمخالفت نيز فياضبخش خانم
شرع خلاف را طرح تصوراشتباه اين با عدهاي:وگفت كرد عنوان پدر
را روز قيمت به محاسبهمهريه طرح كه كساني:گفت ميدانستند ، وي
داشتند نيز مزبور طرح مورد در را نظر اين ميدانستند شرع خلاف نيز
همان كه را قهري ولايت پدر باشد مادر با حضانت اگر حتي كه درحالي
.دارد اوست آينده و كودك اموال مورد در اعمالنظر
در قانوني ماده اين به عملنكردن علت مورد در صديقي خانم از
انحطاط موارد نميتوانستند قضات آيا گفتيم و كرديم پرسش دادگاهها
تخصصي و ميشد اداره عام بهصورت دادگاهها:گفت وي بشناسند؟ را اخلاقي
خانواده خاص دادگاه ايجاد قانون تصويب با ولي نميكردند عمل
با مخالفت علت دومين صديقي خانم شود ، تخصصيتر دادگاهها اميدواريم
و كشور تصميمگيري سيستم در هميشه كه دانست مردسالاري فرهنگ را طرح
خود مشكل بيشترين قضايي سيستم در و بوده حاكم كشورها از ديگر بسياري
.است داده نشان را
سيستم به جوان قضات كردن وارد نيازمند شرايط اين است معتقد وي
انسان بهعنوان مرد و زن به و داشته اسلامي فكري شيوه كه دادگاههاست
.دهند قرار مدنظر را طفل تعالي و رشد و كنند نگاه
از حضانت صورتسلب در:كرديم مطرح را اينپرسش مجلس نمايندگان از
اين در پدري جد يا و ميشود واگذار مادر به حضانت آيا صلاحيت پدري
دارد؟ اولويت مورد
را قهري پدربزرگولايت شود ساقط پدر اگرولايت:ميگويد فياضبخش خانم
تشخيص بايد است ، قاضي ساكت قانون حضانت مورد در اما ميآورد بهدست
برتر مصداق كه است اين مهم ولي گردد واگذار كسي چه به حضانت كه دهد
كه مواردي در ولي ميشود اجرا اينگونه عمل در و است حضانت ، مادر
قانون ، بپذيرند را حضانت نتوانند مالي توانايي عدم بهخاطر مادران
.ميكند واگذار ديگري فرد به را فرزند نگهداري
كه درصورتي استو مادر و پدر از صحبت درقانون:ميگويد صديقي خانم
معمولا ميشود مطرح اولويتبعدي باشند نداشته آنانصلاحيت از هيچيك
زمينهكمتر اين در و ميدهند مادر رابه اولويت پدر از پس قضات
مواردي.است پدر عدمصلاحيت بهخاطر بيشتر است ، شكايتها بوده شكايت
نكبتباري زندگي فرزند ، وابستگيبه دليل به مادر كه دارد هموجود
كهميداند چرا نميگيرد طلاق و تحملميكند اذيت و آزار با راهمراه
.داد خواهند لاابالي پدر به را بچه
اين پاسخبه در نيز مجلس قضايي و كميسيونحقوقي مخبر گلباز آقاي
اداره در پدر ميشوديعني نقض پدر ولايت اينقانون ، در:ميگويد پرسش
واگذار مادر به فقطحضانت دارد ولايت فرزند وازدواج مالي امور
بر ماده اساس.است متفاوت چيز دو ولايت با حضانت بنابراين.ميشود
نميتواند پدري جد كه است طبيعي و است مواردمعين در آن سلب و حضانت
بهعهده را حضانت و شده وارد ميشود حضانت سلب پدر از كه مواردي در
حضانت طرح ، در مندرج مصاديق بهلحاظ پدر بعداز است ممكن البته.بگيرد
حجتالاسلام.ندارد ولايت با ارتباطي امر اين و شود سپرده پدري جد به
:ميگويد مورد اين در نيز مجلس حقوقي كميسيون اعضاي از يكي قرباني
پدر اگر حضانت در.نميشود سلب هيچوقت و است حضانت از بالاتر ولايت
است مادر و پدر است قانون در آنچه.است مادر با اولويت نداشت صلاحيت
.نيست پدري جد از صحبتي و
نظركميسيون:ميگويد قرباني طرحآقاي اين مخالفين دلايل مورد در
آن براي ونميتوان است مانع و جامع ماده1173 كه بود اين قضايي
مورد در مثلا يعني.باشد سنجيده آن جوانب همه كه كرد تعيين مصداق
به كه باشد معتادي است ممكن.دارد زياد و كم اقسام ، و انواع اعتياد ،
ماده اصلاح بودند معتقد مخالفين لذا نشود وارد لطمهاي فرزندش تربيت
مصاديق نميتوان و است دادگاه با نهايي تصميمگيري چون ندارد تاثيري
اگر نيز گذشته در.نشود سوءاستفاده آن از كه كرد تعيين بهگونهاي را
.ميكرد سلب را حضانت برميخورد اخلاقي انحطاط موارد به دادگاه
واقعي نياز دادگاهها كه بودند طرحمعتقد اين طراحان:ميگويد وي
مادر يا پدر اختيار در را آنها بعضا و نميكنند تامين را كودكان
و باشد داشته صحت چقدر ولي بود اين ادعايشان آنهاميگذارند ناصالح
طرح كه ديديم هم مجلس در.ميكند فرق باشند داشته آن براي مصاديقي يا
.آورد راي ناپلئوني معروف بهقول
مخالفت كميسيونو توسط طرح اين رد موردعلت در نيز گلباز آقاي
را راه و بود ودقيق معقول ماده 1173 تنظيم:ميگويد نمايندگان
مصاديق شناخت براي بهپرونده كننده رسيدگي قاضي دادگاههاو براي
.بود بازگذاشته اخلاقي انحطاط
جا درهمه موارد اين اخلاقي ، مواردانحطاط تعيين با كه حالي در
سلب موجب اعتيادرا مانند مصداقي صرفا اينكهما نميكند عمل يكسان
نبود ، درست ببنديم رسيدگيكنندهرا دادگاه دست و قراردهيم حضانت
.شد مطرح زيانآور اعتياد دوم شور در لذا
مخالفنبوديم طرح در شده مطرح بامصاديق ما:ميگويد گلباز آقاي
با برخورد در كهدادگاه بوديم شرايط و واحوال اوضاع موافق بلكه
.ميكرد صادر لازمرا راي آن
كه بود شده باعث دادگاهها سوء و خشك عملكرد شايد:ميدهد ادامه وي
ماده مفاهيم به توجه عدم و كنند ارائه بهمجلس را طرح اين نمايندگان
ما طرح تصويب با را بازتري شرايط محترم دهندگان پيشنهاد كه شد موجب
.دهند پيشنهاد دادگاهها به
ملي انجمن مديرعامل عبادي شيرين خانم با نيز گفتگويي مورد اين در
براين مجلس نمايندگان:ميگويد وي.داشتيم كودكان حقوق از حمايت
مدني قانون ماده 1173 در كه اخلاقي انحطاط مصاديق كه بودند اعتقاد
تعيين با كه است اين بگويم بايد كه آنچه اما شود ، باز است شده ذكر
كه داريم را ماده 1169 ما زيرا نميشود ، حل مشكلي بازهم مصاديق
اولويت او ولادت تاريخ از سال تا 2 مادر طفل ، نگهداري براي:ميگويد
به نسبت مگر است پدر با حضانت مدت اين انقضاي از پس خواهدداشت ،
كه مناينست نظر.است مادر با حضانت هفتم سال تا كه اناث اطفال
قضايي امر يك مسئله اين باشد ، دادگاه دراختيار تصميمگيري بگذاريد
شرايط و كودك بهشرايط توجه با دهد تشخيص بايد كه است دادگاه است ،
اگر بنابراين.بماند كسي چه نزد طفل كه مصلحتاست مادر ، و پدر
.نداريم ماده 1173 بهدستكاري احتياجي ديگر كنيم راعوض ماده 1169
دادگاه است قضايي امري مسئلهحضانت كه بگذاريم اين بر را اگراصل
تكليف تعيين بايد ميشود مددكارانانجام توسط كه بررسيهايي از پس
.است كسي چه نزد ماندن در كودك مصلحت كه كند
عدم مسئله.است قاضي شعور و فهم بازهمملاك ، طرح اين با:ميگويد وي
فرق مختلف سنين در براياينكه چيست؟ گفت اساسانميتوان را مواظبت
يا خانه در را او ميتواند مادرش است بچهايهشتساله كه وقتيدارد
را يكسالهاي طفل باشد قرار اگر ولي برود كار سر به و بگذارد مدرسه
كه است اين منظور ميشود؟ چه بگذارد تنها خانه در روز در ساعت هشت
هست ، ساله يك كودك براي نيست مواظبت عدم هشتساله بچه براي آنچه
احوال و اوضاع كند ، احصاء را آن نبايد و نميتواند قانون بنابراين
.است تعيينكننده قاضي برداشت و كودك شرايط پرونده ،
بهدليلانحطاط كه پدري قانون ، براساس:ميگويد ادامه در عبادي خانم
از يكي اين نميشود ، سلب او ولايت ميشود ، اوسلب از حضانت اخلاقي
جد از بلكه نميشود سلب منحط پدر از ولايت نهتنها.است قانون ضعفهاي
بلكه نميشود سلب نيز بزرگ پدر از نهتنهانميشود سلب هم منحط پدري
سلب وصايت نيز منحط وصي از و كنند تعيين وصي ميتوانند آنها از هريك
.نميشود
ابراهيمي زهرا