پنجم ، شماره 1406 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 12 چهارشنبه 21
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(10)
معاند اساتيد
از و ;مينهد او عهدهي بر را الزاماتي علمي ، جامعهي در استاد حرمت
از و نهد خويشحرمت جامعهي ديني سياسي ، معتقدات به نيز او آنكه جمله
:برنخيزد آن با ستيز به عناد ، سر
اسلامي تعهد خيلي مختلف ، دانشكدههاي در اساتيد از بعضي است ممكن
و پايبند باشندكه افرادي اساتيد همهي كه نيست اصراري.باشند نداشته
;نباشد هم اسلام به پايبند استادي است ممكن نه ، ;باشند اسلام به متعهد
انقلاب عليه و اسلام عليه روياينكه اما ;نداريم حساسيت فرد اين روي ما
.داريم حساسيت بشود ، فعاليت دانشگاه در اسلامي
:فرمودهاند ديگر سخني در يا و
اين ;ميكنند معارضه و نميكنند ، فكر انقلابي يا اسلامي كه هستند عده يك
.نيست قبول
معاند ، جريان به نسبت نميتواند ديني جامعهي و انقلابي نظام
بنياد خويشتنداري ، و مدارا با و دهد خرج به تسامح و كند سادهانديشي
معرض در را نو نسل ايمان و بيندازد مخاطره به را خود نوپاي سيستم
:ببيند بدخواهان تهاجمات
را انقلابي ايمان و اسلامي ايمان بخواهند دانشگاه در كه كساني آن
كه بدانيد ترديد بدون بكنند ، برخورد آن با بخواهند و بگيرند نديده
را آنان فاسدي دندان مثل و ميگذريم آنان از باشند ، هم جواهر اگر حتي
.مياندازيم بيرون و ميكنيم
دور علمي پژوهش و درس مكان از را دانشگاه علمي محيط معاند ، جريان
غوغاپروري و دغدغهسازي و شبههآفريني نامعلوم مسير در را آن و ميكند
:ميدهد سوق
و ضدانقلابي و ضداسلامي فعاليت يك و بيايد آنجا به استادي كه وقتي
دانشگاه ميآيد ، وجود به حساسيت طبعا بكند ، آغاز را اسلامي ضدانقلاب
مومن اساتيد ميكنند ، مقابله جوانان اين...ميشود ، خارج درس محل از
-مومنند كلا كه -دانشگاه مسئولان و دانشكدهها روساي ميكنند ، مقابله
بودن دانشگاه از دانشگاه و ميآيد وجود به يكاصطكاك ;ميكنند مقابله
تحصيل آنجا در و نخواهدبود دانشگاه ديگر يعني ;ميشود خارج خودش
.نميگيرد انجام
علمي سرمايهگذاري از سيستم ، به دلبستگي عدم واسطهي به معاند ، عناصر
داشت سعيخواهند ذهنيتپراكني ، و كارشكني با و ميورزند دريغ لازم
از را تلاش به اميد و كنند ترسيم آينده و موجود وضعيت از ملول تصويري
احياي خدمت در تنها نه آنان ، نتيجه ، حضور درسازند دور دانشپژوه ذهن
حركت و تكاپو اميدواري ، براي سدي بلكه بود ، نخواهد فرهنگ و دانش
:شد دانشگاهيخواهد جامعهي
اسلامي جمهوري نظام با كه عنصري فلان كه بود نبايد اين نگران هيچ
در عنادش واقعا اگر.شد خواهد چه رفت ، دانشگاه از اگر است ، معاند
معاندهستند ، كه كساني.است بهتر نبودنش دارد ، مظهري او كار در و درس
نداشته تاثيري علميشان حضور در آنان ، عنان اينكه مگر ;باشند نبايد
هيچ او عناد اما باشد ، معاندي آدم ميدانمكه بعيد من ولي....باشد
.باشد نداشته اثري
در گاه.دارد گوناگون شيوههاي انقلاب ، و اسلام با معاندانه برخورد
در گاه و رامينماياند ، خود... و كنايه و نيش و طعن و سخن قالب
بسا چه اخير ، گونهي.ميكند پيدا بروز و ظهور عملكرد ، و رفتار
يا و بيديني اشاعهي در و رابنماياند خود اثرگذارتر و رندانهتر
:بگذارد تاثير لااباليگري
در كه ميكند رفتار آنچنان اما نميزند ، هم حرف استادي كه هست گاهي
ميشود ، آب دارد كه ميكند احساس ;ميكند هضم احساس چادري دختر او كلاس
از اينها.است واضحي خيلي چيزهاي اينها.است محكوم كه ميكند احساس
روشني ، به و آساني به نكتهسنجي ، و نكتهيابي اهل كه است چيزهايي آن
آنجايي در بخصوص ;... بگذارند انگشت رويش ميتوانند هم و همميفهمند
و شهادت نقطهي امتحان ، نقطهي يعني ;گرفتهاست را گلوگاهي استاد آن كه
و غالب ارزشهاي اسلامي ، صددرصد ارزشهاي كه باشيد مواظب آنجا.نظر اعلام
.باشد حاكم
نازكدلان و سادهانديشان بر است ممكن گرچه معاندان ، با قاطع برخورد
باور را علم قداست و ميانديشند علمي روح به كه آنان اما نيايد ، خوش
وسوسهها باتلاق در ميخواهند ، دور به آلودگيها از را آن و ميدارند
:نميمانند درگير
به.كند صادر بيديني نخواهد خودش ، وجود از استاد اين كه باشيد مواظب
كه ندارد اشكالي باشد ، نداشته اصطكاكي و مساس مقدس ، شيء اين حريم
هميشه.است من هميشهي حرف اين ، .نيايد داشت ، اصطكاك اگر.بيايد
را علمي بيايد بناست كه استادي آن.هست و بوده اين اعتقادم
ببرد ، بين از و بگيرد است ، علم آن كهروح را اعتقادي و بياموزاند
.است مضر و دزد اين ، .بيايد نبايد
غيرمعارض اساتيد
برابر در را خود آغوش صدر ، سعهي با ميبايست كشور آموزشي سيستم
خود راسرمايهي آنان پژوهشي علمي ، همكاري و كند باز غيرمعاند استادان
يا و برنبندد را استفاده راه خاص ، گونهيي از كليشهسازي با.بداند
و ياس نادرست ، بانمرهبنديهاي و نكند طبقهبندي را اساتيد حرمت و شان
:نياورد پديد كشور علمي سرمايههاي از بخشي در را سرخوردگي
هم بعضيها.اسلامند دلباختهي و انقلابي و مسلمان اساتيد ، از بعضي
و دلباخته اينطور دانشگاه در اما دارند ، اسلامي انگيزههاي كه هستند
فكر اسلامي كه هستند كساني هم عده يك.نيستند اسلامي مسايل در فعال
... ;نداشتهاند هممعارضه دانشگاه شدن اسلامي و اسلام با اما نميكنند ،
.قبول اينجا تا
نه شده ، ياد ارتباط و استفاده شد ، اشارت هم پيشتر كه همانگونه
نظام استراتژي و سياست ميبايست نكته اين ;است موقت نه و مصلحتي
غيرمسلمان ، و مسلمان متخصصان اسلامي ، طلايي تمدن در.باشد كشور آموزشي
به كافي ، اطمينان و شغلي باامنيت و داشتند قرار تمدن آن خدمت در
ديني ، بزرگ تمدن آن آموزشي نظام و بودند مشغول اثربخشي و خدمتگذاري
موثر اجزاي در و برتافت را عناصر آن وتحمل ، مدارا و صدر سعهي با
و است ديد پيش در تاريخي ، تجربهي اين.داد جاي خود علمي سيستم
:گيرد قرار ما امروزين زندگي براي مطاع و مبارك الگويي ميبايست
گيرم حالا برود ، و بدهد درس را فيزيكش فرضا بيايد ميخواهد كه كسي آن
;باشد نداشته دلمانميخواهد ، شما و من كه آنقدري هم اسلامي تعهد او كه
حرام براي نه ;ميخورم خنكيش براي را هندوانه من:گفت.باشد نداشته
استفاده او وجود از بايد و بدهد درس بايدبيايد است ، عالم اين !حلاليش
برسند ، ثمر به خودمان بچههاي تا كنيم ، استفاده حالا اينكه نه ;كنيم
استفاده او از زندگيش آخر لحظهي آن تا نخير ، ;بگذاريم راكنار او بعد
آخرينلحظات تا را عالم....است كم باشيم ، داشته عالم هرچه.ميكنيم
باشد ، مسلمان ميخواهد ;باشد طبيب بايد طبيب يك.كنيد استفاده
.نخواند ميخواهد بخواند ، نماز ميخواهد ;باشد غيرمسلمان ميخواهد
ارزش او براي ما ;داد خواهد اجر او به خدا بخواند ، نماز اگر البته
را ارزش اين و اجر آن نخواند ، نماز اگر.شد خواهيم قايل تقوايي
براي ميخواستند كه روزي آن.دارد را طبابت ارزش اما ;ندارد
و حمد كه طبيبي نرفتند اول بياورند ، طبيب اكرم رسول يا اميرالمومنين
لازم طبيبآوردند برداشتند را مسيحي طبيب ;بياورند است ، درست سورهاش
بيماري كه نميداند اما ميخواند ، خوب را سوره و حمد كه كسي آناست
طبيب نميدهد ، اين تشخيص هم را ساده سرماخوردگي يك چيست ، بيمار اين
آنچه.است خوب كار آن براي و است پيشنماز او !دارد فايدهيي چه ;نيست
را تخصص و علماست تخصص و است ، علم لازم عالم يك و متخصص يك در كه
.بدانيد قدر هست ، هرجا