پنجم ، شماره 1407 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 13 پنجشنبه 22
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(11)
نظارت و گزينش
بيترديد.نيست دفاع به نياز آموزشي ، نظام در نظارت و گزينش اصل
رها خود حال به نبايد كشور ، انسانيمتخصص نيروي پرورش عظيم جايگاه
;گردند مقيم آن در خاطر اطمينان با و يابند راه آن در راحتي به شود ،
توجه مورد بايستي فراواني نكات اساتيد ، بر نظارت و درگزينش اما
.باشد
و متوليان و صامتند و ساكت عمدتا نظارتي ، و گزينشي قوانين -1
دست ومصداقيابي انطباق به خود ، تاويل و تفسير با كه هستند آن مجريان
قوانين ، آن نادرست يا درست اجراي از اساسي سهم اينرو ، از.ميزنند
در را كامل خردورزي بايد آنان.است نظارت و گزينش مسئولان برعهدهي
باز ، ديدي با و باشند داشته كشور آموزشي و اجتماعي مصالح
:بپردازند طرد و بهجذب مصلحتسنجانه ، و واقعگرايانه
را مفاسد و مصالح طلبهها ، ما قول به بايستي كه هست هم جاهايي البته
اما دارد ، اشكالاتي شخص اين آمدن يعنيكنند انكسار و كسر هم با
غالبا قانون.كنيد مقايسه همديگر با را اينها ;بردارد در هم منافعي
.نميشود متعرض را موارد اين قانوني هيچ يعني ;است ساكت موارد دراين
شما به را اين و ميشود ، پيدا مجريقانون در كه است انعطافهايي اينها
اگر.دارد وجود انعطافها اين هم قوانين همهي در كه كنم عرض
اگر اما ;است قياس و راي به تفسير اسمش شد ، بيقاعده اينانعطافها
.است شمالفقاهه اسمش طلبهها ما قول به شد ، بقاعده
;باشند آن تابع نه و جو بر حاكم ميبايست نظارت ، و گزينش مسئولان -2
را خود ;مكانبدانند و زمان از فراتر را خود اخروي و دنيوي مسئوليت
ديدي با ;ندارند محبوس محيط افراطگرايانهي يا و تنگنظرانه قيود در
.تصميمگيريبپردازند به امور ، بر مشرف و همهجانبه
گزينش و نظارت هياتهاي تندروانهي عملكردهاي نقد در رهبري ، معظم مقام
:فرمودهبودند انقلاب ، نخستين ساليان در
تحت بازسازي ، هياتهاي.است گرفته انجام زياد نپخته كار دانشگاهها در
به است ، حقشان ميگوييم اگرهست هم حقشان ;گرفتند قرار بچهها تاثير
در اگر معمولي آدم نفر يك.نيست غيرعادييي چيز كه معنا اين
را خاصي نقطهي متحمس و پرشور دانشجويان و بگيرد قرار جودانشجويي
در حتي ;داشت نخواهد بكند ، عمل آن اينكهبرخلاف جرات قاعدتا بكوبند ،
را كساني من.نخواهدداشت بينديشد ، آن برخلاف اينكه جرات مواردي
دانشگاهها ، در دانشجو بچههاي با همصدا عقيدهشان ، برخلاف كه ديدهام
مرد كه -را دانشگاهها مسئولان از يكي من....دادهاند ونظراتي رايها
به نسبت اينقدر او ديدم.كردم تعجب كارش از و ديدم -بود هم مسني
الان كه است سالهيي بيستودو جوان گويي كه ميكند ، قضاوت حاد افراد
آيا ببينم تا كردم ، تحقيق او دربارهي !است برگشته و رفته بهتظاهرات
نه ، كه شد معلومنه يا بودهاست ، انقلابي و داغ همينطور او سوابق
گرفته قرار جو تاثير تحت بلكه ;نداشته داغي سوابق ايشان هم اينقدرها
.بكشيد ماست از را مو و باشيد مواظب شما را مسالهيي چنين....است
مهمتر حق ;ندارد اشكالي ;حجتيهبگويند بگويند ، ليبرال شما به بگذاريد
.كند ملاحظه را حق بايد انسان.است همه از
در كنجكاوانه تكاپوهاي.است حاضر زمان ملاك نظارت ، و گزينش در -3
سالم نظارت و گزينش مدار از آن ، خارج اساس بر قضاوت و افراد گذشتهي
دام در نظارت ، و گزينش اندك ، نهچندان مواردي در متاسفانه.است
شكافي كالبد به و گرفت قرار هزارپيچ بگومگوهاي و دراز و رشتههايدور
اثبات و رد به اساس ، برآن و پرداخت او وجودي شجرهي حتي و فرد تاريخي
!آورد رو آن و اين
نبايد كه شده ، تكيه چيزهايي روي دانشگاهي ، گزينشهاي در اوقات گاهي
و عالم استاد يك بيعيب ، و سالم استاد يك خوب ، استاد يك.بشود تكيه
....است كناررفته و شده حذف كماهميت چيز يك مناسبت به بهدردبخور ،
هم اين...اينجاست نيست ، گذشته است ، امروز ملاك فرمودند امام اينكه
كنيد ، نگاه را حاضر زمان نكنيد ، سختگيري نگاهنكنيد ، سابقه به كه
درس خوب اگر.نه يا ميدهد ، درس خوب ببينيد...اينجاست به متعلق
.بدهد درس بيايد ميدهد ،
غالب كميگرايانه نگرش گاه دانشگاهي ، نيروهاي طرد يا و جذب عدم در -4
اساتيد به آنان نسبت يا و شده تصفيه افراد فرضا كه ميشود ،
خيال با كنندگان تصفيه نتيجه در و ميگيرد ، قرار نظر مورد باقيمانده ،
راحت بالين به سر آسوده وجدان با و ميكنند ، عبور آن كنار از راحت
مقام.مينماياند را خود راه ، مخاطرات ديگر ، نگاه يك با اما.مينهند
:بودند فرموده دانشگاهها نظارت هيات با ديدار در رهبري ، معظم
هم مورد يك اگر نفر ، دويستوپنجاه اين بين در كه است اين رويت يك
.است شده انجام بدي كار كه ميكنيم مااحساس باشد ، شده خراب و اشتباه
چيزبهدردبخوري كه ما به ظلم خاطر به ثانيا ظلم ، خاطر به اولا !چرا
.بدهيم دست از قحط زمان اين در را
دانشجو -دانشگاه3 انساني عناصر
دانشجو نسل ويژگيهاي -1
و تعليم سلسله آنان ، باهستند دانشگاه وجود محوري فلسفه دانشجويان ،
رقم جوامع علمي آينده و مييابد تداوم جامعه فرهيخته نسل تربيت
نميتوان آن ، شناخت بدون.هستند خاص خصلتهاي داراي نسل ، اين.ميخورد
آنان با همدلي و همراهي و تربيت و تعليم در و برد راه مجموعه اين به
.يافت توفيق
بايستي را نكته دو نسل ، اين ويژگيهاي از برخي بازشماري از پيش
:شد يادآور
محكوم اما است ، جوامع جوان نسل از بخشي گرچه دانشجو ، نسل:اولا
گروه يك بهعنوان ;نيست و نبوده جوان نسل روانشناخت قواعد و ضوابط
:است برخوردار نيز متمايز و خاص روحيات و ازخصلتها اجتماعي ، بزرگ
بايستي محيط اين.است خودش خاص خصلتهاي با محيطي دانشجويي ، محيط
سروكار دانشگاهها با كه كساني يعني ;باشد احترام مورد حقيقتا
ويژهاي جمعي خصال چه و هستند كساني چه اينمجموعه كه بدانند دارند ،
جمعهايجواني در حتي.نيست خصال اين اينها ، غيراز جمعي درهيچ.دارند
جمع به متعلق اينخصوصيات ;نيست خصوصيات اين نيستند ، دانشجو كه
داشته صحيح تعامل آنها با و بايدبشناسند را اينها.است دانشجويي
.باشند
به را آنان و ميبخشد ويژگيهايي دانشجو نسل به دانشگاه ، فضاي:ثانيا
بيبهرهاند اوصاف آن از ارتباط ، آن از خارج در كه ميكند متصف اوصافي
خارج در دانشجو ، جوان يك.دارد وجود ايشان در آن از كمرنگي شكل يا و
جمع در كه داشتهباشد خلقياتي و خصلتها است ممكن دانشگاه ازمحيط
با ارتباط صرف بنابراين ، .نباشد چنان دانشگاه ، در دانشجويي
در بايستي را دانشجو.نميكند كفايت درستآنان شناخت در دانشجويان ،
:كرد درك جايگاه آن در را او و شناخت ديدو دانشگاه محيط
روحيات از غير است ، حاكم يكجا بر كه دانشجويي فرهنگ و دانشجويي محيط
دانشجو نفر چند با كسي است ممكن.است دانشجويان تكتك خصلتهاي و
ديگري جاچيزهاي آن شد ، دانشجويي محيط وارد كه اماوقتي باشد ، مربوط
خارج -عمر و زيد با درملاقاتش يا خانهاش در دانشجو آن كه دارد وجود
.ندارد را آنها -دانشجويي محيط از