پنجم ، شماره 1408 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 15 شنبه 24
|
|
ادبي فرهنگهاي روايت به ملودرام
باره در Melodrama و است آواز معناي به يوناني زبان در Melos
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
قرن اواخر در.است كاررفته به اپرا همينطور و موزيكال نمايشهاي
واقع در و آمد بوجود كلاسيك كردنتراژدي زنده قصد به اپرا شانزده
هندلبعضي هيجده قرن در.ملودرام يا و اپراست يا ونمايش موسيقي تركيب
قرن اواخر در.ناميدهاست ملودرام را ديگر برخي و اپرا را آثارش از
افزودن و ديالوگها دادن بابسط فرانسوي نويسان نمايشنامه هيجده
ادبي مجزاي ژانر يك به را ملودرام وخشونت حركات نمايشي ، جنبههاي
گوتهو آثار گوتيك عناصر همينطور و فرانسه ادبيات نفوذ.كردند تعديل
روي به باعث رمانهايگوتيك روزافزون و عام محبوبيت همچنين و شيلر
.شد نوزده قرن انگليس در ملودرام زيادينمايش بسيار تعداد آمدن صحنه
براينمايشهاي سايرين و ديكنز اسكات ، رمانهاي از دورهبسياري اين در
آثار نمايش ، زوال دوره دراين كه نيست بيدليل و شدند استفاده ملودرام
بوجود باعث نوزده قرن در ملودرام شدن شكوفا.شد خلق كمي نمايشي اصيل
يا شخصيتهاياصلي آن در كه گشت احساسي و سادهلوحانه نوعينمايش آمدن
.بودند صفت شيطان بينهايت يا و درستكار و تقوا با اندازه از بيش
.بودند كليشهاي يا تغيير غيرقابل دارايخصوصياتي داستاني شخصيتهاي
اينگونه منفي شخصيتهاي و آب پاكي به داستان مثبت قهرماناننقشهاي
فيلمهاي بد و آدمهايخوب واقع در هستند ، بدي و شرارت تجسم نمايشها
از پر خونين صحنههايهستند ملودرام شخصيتهاي مدرن نمونههاي وسترن
خونآشام و هيولا جادوگر ، اقسام و انواع و وحشيانه اعمال برق ، و رعد
.است نمايش نوع اين خصوصيات ديگر از
(1867) گاز چراغ زير:به ميتوان نوزده قرن ملودرام نمونههاي از
اثر نقرهاي شاه مارتن ، ماريا ،(1842) فليت خيابان صفت شيطان آرايشگر
اشاره تريس ويليام اثر (1887) هازلمر ناقوسهاي و (1882) آتورجونر
.كرد
سطح چندينملودرام ايرلندي بزرگ نويس نمايشنامه برناردشاو البته
.است نوشته (1897)شيطان مريد:مثال بعنوان روشنفكرانه و بالا
خارج صحنههايتئاتر از را ملودرام سينما بعد به سال 1920 از اگرچه
از.دارد زيادي مشتاق تماشاچيان هم هنوز ملودرام نمايش ولي كرد
چراغگاز و (1923) سبز الهه به جهانيميتوان جنگ دو بين موفق نمايشهاي
ملودرام اثر چندين دوم جهاني جنگ از بعد.كرد اشاره (1938)
نسلبعد سارتر ، اثر (1948) جنايت و شهوت كه آمد روشنفكريبهوجود
.جملهاند ازآن (1979) Stagestruck و اندرسن ماكسول اثر (1954)
ميشود اتلاق ونمايشهايي ادبي آثار به ملودراماتيك صفت خلاصه طور به
.باشد متكي احساسي و اعمالهيجانانگيز و ناممكن حوادث بر كه
- Dictionary of Literary Terms and Literary Theory:منابع
J.A. CUDDON
- A.Glossary Of Literary Termsـ
M.H.Abrams
- Merriam Webster's Encgclopedia Of Literature