پنجم ، شماره 1408 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 15 شنبه 24
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظم‌رهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(12)
اشاراتي نسل‌دانشجو خصايل بازشناخت يادشده ، به نكته دو به باتوجه
:مي‌گيرد صورت
ونهضتهاي نو انديشه‌هاي.هستند پيشتازجوامع قشر دانشجويان ، 1ـ
شكل جنبشهاي‌دانشجويي بستر در عمدتا سده‌هاي‌اخير ، در اجتماعي
.بوده‌اند مربوط آن با به‌گونه‌اي يا و گرفته‌اند
آن‌پرداخته‌اند چرايي و چون به نكته ، تاكيدبراين ضمن رهبري ، معظم مقام
:فرموده‌اند دانشجوارائه نسل ممتاز خصلت اين از روشني تحليل و
هم علت;هستند پيشرو قشرهاي از دانشجويان‌يكي دنيا ، جاي همه در
از ناشي روشن فكر و باذهن كه هنگامي جوان ، روح‌ناآلوده.است واضح
فاخري و ممتاز خيلي تركيب مي‌شود ، همراه آگاه و بصير ديد با و تحصيل
كه است خاطر همين به.است دانشجو همان تركيب ، آن.مي‌آورد به‌وجود
بوده همين‌طور هم ما درمملكت.پيشتازند قشرهاي از دانشجويان‌هميشه
.است
جوان كه‌نسل مي‌شود موجب طبقه‌روشنفكري ، و جواني سن تركيب 2ـ
باروت دانشجويي ، نسلباشد برانگيختگي آماده حساس‌و نسل دانشجو ،
مي‌تواندبه نامساعد ، باتلنگرهاي كه مي‌ماند را آماده‌انفجار
:روبياورد جاري درهم‌ريزي‌اوضاع و آشفتگي
مشخص سني‌تقريبا فاصله كه است جاي‌جواناني دانشگاه كه مادامي
به‌تبع و دانش دردانشگاه ، كه مادامي و دارند ، ده‌ساله هشت ، هفت ،
بايداز همواره مي‌شود ، منتقل اين‌نسل به سن اين در آن‌روشنفكري ،
.برانگيختگي‌داشت انتظار دانشگاه
دانشگاه‌منزلت در خود حضور براي ;است آگاهي طالب دانشجو ، 3ـ
تلاش در و مي‌شمرد فضيلت را پرپيچ‌وخم به‌راههاي رهيابي ;مي‌بيند
:يابد اطلاع گوناگون نظريات و مكاتب ديدگاهها ، كه‌از برمي‌آيد
از نه خارجي ، مجله از نه كه است بازار در جوان آن غيراز دانشجو ،
دانشجو ، نيست مطلع اصلا مرز اين بيرون معارف از نه و خارجي كتاب
برايش دنيا معارف و است هوشيار و آگاه و مي‌كند پيدا اطلاع قاعدتا
.مي‌شود مطرح
خوره‌اي براي‌او ابهام ;كند زندگي نمي‌تواند مطلق تعبد با دانشجو ، 4ـ
دنبال به هم درتعبد ;مي‌ريزد درهم و مي‌خورد اورا وجود روح كه است
و مملو آن از را روان‌خود و انديشه ظرف تا حكمت‌مي‌گردد ، و فلسفه
:دانشجوست نسل وفضيلت خصلت مستمر ، عطش اين.سيرابسازد
است روشنفكرقهري گروههاي جزو يعني ;روشنفكراست طبيعي به‌طور دانشجو ،
است عقيده صاحب و فكر صاحب و صاحبنظر كشور ، جاري اوضاع به نسبت و
بگويند كه نيست قانع اين دانشجو ، به.بكند اظهارنظر ومي‌خواهد
او ، واظهارنظر دانستنبكنيم عمل ومي‌خواهيم داده‌ايم تشخيص مااين‌طور
اين وجه مي‌خواهد دلش مي‌كند ، اما هم تعبد.ندارد منافات هم تعبد با
شبهه تدريجادچار ندانست ، اگر.است ، بداند كرده تعبد آن به كه كاري‌را
و مي‌كند تضعيف تعبدهم نفس در حتي را او اين‌ابهام ، .مي‌شود ابهام و
.مي‌شود ضعيف تعبدش‌رفته‌رفته
;رامي‌طلبد امور در تسريع ;انقلابي‌دارد روحيه دانشجو ، 5ـ
به را او آرمانگرايي ، ;نمي‌پذيرد را عملكردگام‌به‌گام و محافظه‌كاري
داغ و تند شعارهاي جذبه در و فرامي‌خواند حاد تلاشهاي و انديشه‌ها
:مي‌گيرد قرار
روحيه آنگاه;كرد توجه خيلي نكته اين بايستي‌به دانشگاه ، محيط در
قشر مثل بايستي دانشجويان اين.گرفت درنظر را دانشجويان انقلابي
جزو و انقلاب پيشبرندگان جزو كه باشند كساني دنيا ، جاي همه در دانشجو
سردي احساس هرگز انقلابي مسايل به نسبت و باشند انقلاب اصلي پايه‌هاي
.بخورد ضربه نبايد دانشگاه در اينها انقلابي روحيه..نكنند
مسايل با تفكرانتقادي با ;است طبيعي‌پرسشگر به‌طور دانشجو ، 6ـ
در و مي‌گيرد پيش را پرخاش و اعتراض شيوه ;مي‌كند پيراموني‌برخورد
عاطفي و سريع واكنش -مي‌پندارد يا مي‌بيند كه -لغزشها و كژيها برابر
:مي‌دهد نشان
دستگاههاي جماعت ، سياستهاي دانشجو كه داشته‌باشيم انتظار نبايد ما
البته.بكند قبول و بپذيرد وجود همه با و كامل به‌طور اجرايي‌را
وقتي.شكي‌نيست اين در ;شد تسليم مسئولان‌دستگاه سياستهاي مقابل بايددر
كه افرادي براي آن‌تصميم مي‌گيرند ، تصميمي كشور ومجريان دستگاهها كه
به را حق اين بايد اما.هستند ، واجبالاطاعه‌است آنها محدوده‌كار در
و ونشاط شور روحيه آن مقتضاي به و جواني مقتضاي به كه داد آن‌دانشجو
باشد ، داشته احيانااعتراضي باشد ، داشته حالت‌سوالي دارد ، كه شوقي
كرد تحمل بايستي را دانشگاه ، اينها درمحيط.باشد پيشنهادي‌داشته
زنده درآنها را نشاط و شور آن كه عواملي‌است ازجمله اين ، .وپذيرفت
.نگه‌مي‌دارد
تنفس درآن و مي‌زيد آن با ;است ودغدغه درد اهل دانشجو ، نسل 7ـ
ممات و حيات.نسل‌است اين روان و روح سلامت شاخص نكته ، همين و ;مي‌كند
آيينه ، اين در و سنجيد ميزان بااين مي‌بايست را كشور نسل‌دانشجويي
.نشست تماشا به را آن فرسوده خميده‌و يا و استوار قامت
و راست دليل و رضا علامت را دانشجويي نسل قعود و سكوت ساده‌بينان ،
دليل آرام‌دانش‌پژوهي ، و رام نسل كه مي‌برند وگمان مي‌شمرند امور درستي
شاخص‌سلامت نه‌تنها را آن اماواقع‌بينان ، ;است كشور و نظام تثبيت و ثبات
هشداردهنده وعناصر سلولها كه مي‌دانند آن دليل بلكه نمي‌شمرند ، سيستم
.دارند قرار معرض‌ازكارافتادگي در يا و ازكارافتاده‌اند
مخاطبان‌دردمند به توجه ، و همين‌عنايت با رهبري ، معظم مقام
:دارند و داشته بذل‌توجه خود دانشجوي
و اسلامي مسايل درزمينه كه دانشجوياني دانشجويان ، بخصوص كه هروقت
اسلامي انجمنهاي مثل -شده‌اند شناخته ويژه اهتمام يك به گرايش‌اسلامي ،
من بكنند ، دغدغه اظهار مسايل از برخي به نسبت بيايند -اينها امثال و
را اين ;مي‌شويم خوشحال باشيد ، نگران شما كه اين از ما.مي‌شوم خوشحال
اصلا جوانان شما ببينيم كه مي‌شويم نگران وقتي آن ما.بدانيد شما
حساسيتي هيچ مي‌گذرد ، جامعه در كه آنچه به نسبت و نداريد نگراني
.نداريد
