پنجم ، شماره 1408 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 15 شنبه 24
|
|
مشاركت ساختاري موانع
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(دوم بخش) توسعه معماي مشاركت ،
مواجه پيچيدهاي سازوكارهاي و شرايط اجتماعيبا گروههاي دادن مشاركت
خطمشيهاي و افكار و ديدگاهها كه گروههايي و احزاب مشاركت.است
فراگير سياسي اجتماعيو تسامح نيازمند نمايندگيميكنند ، را متفاوتي
ميكند طلب را بيشتري وسعتنظر و مدارا خود اوليه درمراحل بويژه و است
و اقتصادي ، سياسي توسعه پيششرط بهمثابه دمكراتيك ساختارهاي زيرانقش
در مردمي براينمشاركتهاي علاوه.است قابلتشخيص بهخوبي ، اجتماعي
اجماعنظر نيز و جمعي ازخرد بهرهمنديجامعه دموكراتيك چارچوبمناسبات
كمي دگرگونيهاي و متناسبتوسعه رهيافتهاي وانتخاب ترسيم در را همگاني
و انگيزهها ساختارهايدمكراتيك بدون و ميكند ميسر كيفيآن و
ميشود چالشهايي به وپرداختن مقابلهجويي صرف انرژيهايفراواني
آنان ناديدهانگاشتن و اجتماعي مشاركتگروههاي عدم از ناشي كهمستقيما
نيز فرهنگ براي مشاركت موضوع ديگر ، چشماندازي در.است
چهكسي ميشود معلوم كه است برمبنايمشاركت دارد نقشيتعيينكننده
كسي چه و تحميلكند جامعه به توسعه و ازفرهنگ را خود تعريف ميتواند
نظام يك هرچه.تعيينكند عرصه دراين را لازم تدبيرهايعملي ميتواند
مفاهيميمحدود نيز توسعه و باشد ، مشاركت متمركزتر قدرت وساختار سياسي
ديدگاه از توسعهنيز شرايطي چنين در.محدودخواهدبود اقليتي درخدمت و
كارايي عدم توجيه وبراي ميشود گرفته درنظر صرفااقتصادي كهنهرشد
ناپذير بررسي آمارهاي از انبوهي رسمي تدبيرهاي اقداماتو
.بهنمايشدرميآيد
است ، فكري نخبگان بويژه و نخبه مشاركتگروههاي موضوع ديگر ، مسئله
را توسعه فرايند سيستمهاياجتماعي ، عناصر از طيف اين مشاركت عدم كه
و ميكنند آسيبپذير بهشدت تحليلي و تئوريك جنبههاي در مخصوصا
از و ميبرد ازبين موردنظر كيفيتهاي برايتحليل را لازم فكري پشتوانه
بهكارگرفتهشده استراتژيهاي اثرات و پيامدها در كنكاش و انتقاد و نقد
پيش مدتها كه شوند انتخاب وراهبردهايي الگوها چهبسا و نيست خبري
نيز مغزها فرار همچنانكه.رساندند اثبات به را خود ناكارامدي آن از
را توسعه وراهبردهاي سياستها علمي مضاعفپشتوانه بهگونهاي
ناديده يا و داخل فكري مشاركتنخبگان عدم ديگر ، ازسوي ;تضعيفميكند
فكري منابععلمي ، از بهرهمندي از را مسيرجامعه آنها انزواي و انگاشتن
مغزها نوعيفرار مسئلهخود اين گواينكه ، محروممينمايد ، خود فرهنگي و
.ميآيد بهشمار ملي داخلمرزهاي در
اجتماعي ، گروههاي مشاركت امر در مهم مسايل از ديگر يكي بالاخره ، و
خاص ابعاد داراي كه است توسعه فرايند در زنان مشاركت به مربوط معضلات
جامعهعملا پيكر از نيمي زنانبهعنواناست مضاعفي تنگناهاي نيز و خود
از ناچيزي سهم توسعهميگذرد ، استراتژيهاي ازاجراي كه چندي دهههاي طي
وسهمشان آنان واقعي مشاركت بهنظرميرسد.شدهاند صاحب را مشاركترسمي
پيامدهاي حالآنكه -ميشود جاري آمارها زبان كمتربر جامعه و اقتصاد در
آنها سرنوشت بر بهنحويشديدتر شده بهكارگرفته ومدلهاي راهبردها منفي
ازآموزش كمتري سهم شرايطي هر زناندر مثال بهعنوان.است تاثيرگذاشته
و -زنان وسلامت بهداشت و تغذيه وضع داراميباشند ، را سطوح همه در
اشتغال درزمينه دارد ، كيفيتقرار از پايينتري سطح در-مادران بهويژه
نيز بههنگامبحران و درميآيند بهاستخدام كه هستند كساني زنانآخرين
(9).ميشوند اخراج كار كهاز هستند كساني اولين
مشاركت راه سر بر موانعي
وجود ساختاري برخيموانع مردمي مشاركتهاي مسير در ميشود گفته وقتي
در عميق و اساسي تغييرات مستلزم آنها حذف كه آناست منظور دارند ،
كانونهاي و اقتصادي سياسي ، نظامهاي حاكمبر گرايشهاي و بينشها
بازدارنده عوامل ساختاري ، موانع.است اجتماعي مديريت و تصميمگيري
قابلرفع توصيههايمصلحتجويانه و تدبيرها با واغلب هستند ريشهاي
توسعهمشاركتهاي مسير در موانعساختاري عمدهترين اينجا در ما.نيستند
:عبارتنداز موانع برميشماريماين را مردمي
سياسي موانع 1ـ
معيشتي و اقتصادي موانع 2ـ
فرهنگي موانع 3ـ
برنامهريزي نظامهاي از ناشي ساختاري موانع 4ـ
ساختاري ازموانع هريك اهميت و براولويت حدودي تا طبقهبندي اين
.پرداخت خواهيم اولويتها اين به كدام هر شرح در داردكه دلالت نيز
و دربررسي ازجمله و توسعه تحليلسياستهاي در:سياسي موانع -1
سياسي ساختاري موانع نقش كه ميشود سعي اغلب مردمي مشاركتهاي تعيين
سياسي ، موانع تاثيربازدارنده ، بهواسطه ولي شود داده جلوه كمرنگ
از پس تنها و دارد قرار اولاهميت درجه در جوامع همه در موانع اين
راهحلهاي به ميتوان قدرت ساختارهاي بازدارندگي از ناشي تنگناهاي رفع
به ميتواند جامعه سياسي ساختار ديگر بهعبارت.انديشيد مشاركتجويانه
ازطرح اصلا يا و بينجامد مشاركت مبتنيبر استراتژيهاي تضعيف با تقويت
.كند مشاركتجويانهجلوگيري استراتژيهاي
در را نيافته توسعه جوامع در حاكم سياسي نخبگان نقش نميتوان هرگز
مشاركت امر در بازدارنده سياسي موانع قبال در تجاهل يا و گريز
بعضا و بالا متوسطو طبقه از اغلب كه نخبگان گروه اين گرفت ، ناديده
و موقعيت صاحب جامعهخود سياسي موجود درونساختارهاي در
توسعهمشاركت موانع گويا كه وانمودميكنند ميشوند ، نيز مكنتدرخورتوجهي
تقسيم الگوهاي سياسيو ساختار غيراز ديگري درعوامل ريشه مردم اجتماعي
دقيقا توسعه برنامهريزي كه واقفند بهخوبي خود دارد ، ولي قدرت
.اجراميشود و تدوين سياسي صاحبانقدرت نظرهاي وجهه و طبقمصالح
هرچند.است قدرت مراكز صلاحديد منوطبه توسعه مدلهاي انتخاب بنابراين
شكستهاي تجربه نيز و سرمايهداري و سوسياليستي كشورهاي تجربه كه
عوامل مجموع كه است امر اين بيانگر توسعه درحال كشورهاي فراوان
همين ولي دارند ، توسعهنقش به دستيابي در وفرهنگي اقتصادي سياسي ،
بالطبعمانع و پيشبرنده و اول كهعامل كردهاند ثابت حال تجربههادرعين
بايد هرچيز از وقبل است سياسي عامل زمينه دراين نيز بازدارنده و اول
برنامههاي تا گيرد صورت جامعه سياسي ساختار در تحوللازم و تغيير
.شود اجراييبرخوردار تضمين و تداوم توسعهاز
اقتدارگرايحمايت و مستبد وجودحكومتهاي توسعهگرايي ، زمينه فقدان
در نفوذناپذير مانعي سوم ، جهان در توسعه اغلبمخالف و خارج از شده
براي لازم شرايط تنها نه بدينترتيب.ميكنند ايجاد توسعه جريان برابر
و شده كشيده بيراهه به اصلي ايده بلكه نميشود فراهم مشاركت و توسعه
و اوضاع چنين در.گمراهكنندهميدهد و فريبنده مضاميني به را خود جاي
اقدامات به و ميمانند واقعيباز روشنگري از جامعه احواليروشنگران
براي مسالمتآميز چه خشنو چه آشكار ، چه و مخفي چه صرفاسياسي
به توسعه كه است اينگونه و ميپردازند سياسي قدرت كسب و واژگونيحكومت
اجتماعي تاريخيو مرحله به اجتماعي و مرحلهتاريخي يك از گذار معناي
و كمي اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي ، سياسي ، معنايدگرگوني به و ديگر
(10).نمييابد تحقق جامعه معنويدر و مادي كيفي ،
و توسعه قبال در تحليلي هر كه ميكند گوشزد ما به برداشت اين
عنوان به سياسي جنبههاي تبيين به بايد ضرورتا مردمي مشاركتهاي
.شود آغاز شرط پيش يك
تاثير توسعه ، فرايند بر تاثيراتعمومي بر علاوه سياسي موانع
.نخبگاندارد جمله از اجتماعي گروههاي مشاركت بر خاصي بازدارنده
توسعه درحال ممالك در فكري نخبگان برمشاركت سياسي موانع بازدارندگي
شديدتر استعماريدارند ، شبه و استعماري زمينهتاريخي كه كشورهايي در و
و سياسي قدرت ازاهرمهاي استفاده با حكومتي جوامعنخبگان اين در.است
ترويج به مستقل انزواينخبگان از ناشي خلاء شمردن ومغتنم تبليغاتي
موثر زماني ويژه به موانعسياسي نقش.ميپردازند خود ايدئولوژيسياسي
نقش ايفاي و نشود يافت جامعه روشنگران نزد لازم كهصراحت است
شرايط ، اين در.پذيرد آنهاكاستي انديشهپردازي و فكري روشنگري ، رهبري
تاثيرگذاريآنها و نفوذ قلمرو و عميقتراست نيز فكري نخبگان ناهمنوايي
فقدان قولشومپيتر به و مييابد كاهش گونهايمضاعف به اجتماعي تحولات بر
قالب در جمله از رقابتآنها و مشاركت كاهش و گروههاينخبه در تنوع
(11).دارد منافات مردمسالاري و توسعه تكوين با احزابسياسي
در بازدارنده عوامل جمله از:مشاركت معيشتي و اقتصادي موانع 2ـ
مخاطبان كه است كساني اقتصادي بنيه ضعف مردمي مشاركتهاي و توسعه
از عظيم اكثريتي يعني ميشوند ، تلقي برنامهمشاركتجويانه هر اصلي
فرصت معيشت از حداقلي تامين براي آنها بيوقفه تلاش كه تودههايي
تمام آنهامجبورند.است كرده سلب امور در آنهارا مشاركت و مداخله
تلاش اين عليرغم بكارگيرندو خود بقاي و معاش براي خودرا توان و انرژي
اين.هستند آن ناشياز بيماريهاي و ضعف سوءتغذيه ، دائمدچار تكاپوي و
و ناقص نوع از اينراستا در مشاركت.است مغاير توسعهمشاركت با شرايط
برخوردارند نسبتابهتري زندگي كيفيت از كه بود گروههاييخواهد مختص
اقشار بهويژه و مردم عامه بايد برنامههايمشاركتجويانه آنكه حال
توسعه صاحبنظران از برخي.دهد قرار خود محورتوجه در را جامعه فرودست
معتقدند و درآمدميدانند و ثروت مجدد توزيع در تناقضرا اين حل راه
جمله از رويكردهايديگر و است تدبيري و طرح تحققهر از مانع فقر
از حداقلي بهتامين موكول جملگي...و آزادي پايدار ، مشاركت ، دمكراسي
(12).است تاميناجتماعي و معيشت
درآمد توزيع در فاحش نابرابري جمله از و اقتصادي موانع و عوامل
برنامهاي و استراتژي اينكههر جمله از و دارد نيز ديگري جانبي اثرات
جزو و اقتصادي صاحبقدرت كه آمد درخواهد اقليتي بهخدمت مستقيما
در مشاركت كاهشانگيزه به خود امر اين هستند ، درامديبالا گروههاي
.ميگردد تلقيميشوند ، -جامعه اعضاي اكثريت كه -درامديپايين گروههاي
مصرفي رفتار ناشياز عمومي نااميدي و دلسردي نوعياحساس اين بر علاوه
قبال در احساسمنفي اين.انگاشت ناديده رانبايد ثروت صاحب اقليت
برايدرهم قانوني و سياسي قوي اراده يك تنهابا نيز جامعه و اقتصاد
ازقلمرو سياستهايي چنين.است رفع فاحشقابل درآمدي فاصلههاي شكستن
حاصلشود فوري بنيادي تغييرات اين خواه.ميرود فراتر اقتصاد محدوده
ازطريق) پذيرد صورت زمان طول در ياتدريجا و (انقلاب طريق از مثلا)
شرايطزندگي بهبود اينكه است مسلم وليآنچه (قانوني و سياسي جريانهاي
تمهيداتغيرمحتمل اين بدون شهري و فقيرروستايي مردم تودههاي مشاركت و
(13).است غيرممكن بلكه و
:يادداشتها
.زنان اجتماعي مشاركت سمينار اولين گزارشهما.زنجانيزاده 9ـ
.تهران -ايران اقتصادي توسعه براي الگويي.ابراهيم.رزاقي 10ـ
.نشرتوسعه 1369
.ص 223 منبع همان باقر ، .ساروخاني 11ـ
- Keith Griffin Alternative Strategies For Economic
.مايكل.تودارو D13ـevelopment. Macmillan. PP.-.
و برنامه سازمان.فرجادي غلامعلي مترجمسوم جهان در اقتصادي توسعه
.ص 253.اول 1370 جلد.پنجم چاپ.بودجه