پنجم ، شماره 1409 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 16 يكشنبه 25
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(13)
دانشگاه انساني عناصر
دانشجو 3ـ
دانشجو نسل براي مخاطرات و خطرات 2ـ
هم و بشناسد ، را خود تشخصبخش و ممتاز وجوه بايستي هم دانشجو ، نسل
بودن رويينتن زهرآگين ، تيرهاي با تا كند ، پيدا را خويش ضعف نقطههاي
.ندهد دست از را خود
و كند توجه آن به نسل اين ميبايست كه است خطراتي حداقل زير ، مخاطرات
:برخيزد چارهجويي به آن رفع براي
نسل آن امتيازات داراي جوان ، نسل از گروهي عنوان به دانشجو ، نسل -1
به ميتوان آن ، جملهي از ;است سني مجموعهي آن مشكلات و آفتها نيز و
.داشت اشارت ياكمتجربگي و بيتجربگي
يا و تصميمها موجب انديشه ، بلوغ و پختگي دورهي با سني فاصلهي
حوادث درمعرض هنوز نسل اين.است جوان نسل سطحي و خام عملكردهاي
دست روشن نتيجهگيري به آن ، جمعبندي با تا ندارد ، قرار مكرر و مشابه
.يابد
تحليل به اساس ، آن بر و دارد پيش در را حادثهها و برخوردها اولين او
;ميگيرد قرار راي انديشهو نوسان در نتيجه ، در و ميپردازد تعميم و
ديدگاهها ، دام در سهولت به و ميكند پيدا سريع جزميتهاي و قطعيت
:ميغلتد فرو گروهها و دراشخاص انجذاب و جذب يا و انديشهها
بگوييد شما كه هم هرچهبيتجربگي جز ;است خوب چيزش همه جوان ، نسل
پانزده ده ، يك !بيتجربگياست دليل اصرارتان همان نيستيم ، بيتجربه نه ،
هستند ، شما كنوني سن در كه آنهاييميكنيد قبول را اين ديگر سال
را شما دوران كه كساني ازآن بايستي را سخن اين.بيتجربهاند
دوراني اين چون ;نداريد هم چارهيي ;كنيد قبول چشمبسته گذراندهاند ،
آن در آنها كه را دوراني آن و ديدهاند ، آنها هستيد ، آن در شما كه را
.نديدهايد شما بودند ،
پرش سكوي هم برانگيختگي ، و اعتراض براي دانشجو آمادگي روحيهي -2
.باشد اجتماعي وانحطاط زوال موجب ميتواند هم و است ، جامعه و دانشجو
استفاده با دانشگاه ، بيرون يا و داخل گروههاي يا و افراد مواردي ، در
و بپاشند را اغتشاش و آشفتگي بذر ممكناست خصلت ، و روحيه همين از
:كنند تمنا آن از را خود گروهي و حزبي خاص اهداف
بد برانگيختگي.داشت برانگيختگي انتظار دانشگاه از بايد همواره
برانگيختگي ، اين بر است ممكن هم شرايطي در اما -است خوبي چيز -نيست
است ، چيز آسانترين برانگيختگي كه محيطي چنين در.شود مترتب بدي آثار
برانگيختگي و نكند ايجاد انفجار آنجا در اين كه كند سعي بايد كسي هر
.ننمايد رازمينهسازي بد
مزيتي ،..و انديشه و فكر مراكز با فرهنگي ارتباط فكري ، كنجكاوي -3
بيگاه و گاه مزيت ، همين اما ;است برخوردار آن از دانشجو نسل كه است
فرهنگي فكري ، آسيبهاي معرض در را يادشده نسل و ميشود ضعف نقطهي
انحرافي ، مكاتب و قدرتطلب احزاب هواپرست ، سياستمداران.قرارميدهد
روح خصوصيت از ;برميگيرند گرفتهو نسل اين از را خود طعمهي بيشترين
در فوج فوج و مينهند دام و ميجويند سود پرسشگرا انديشهي و كنجكاو
:ميافكنند كمندخويش
از نه خارجي ، مجلهي از نه كه است بازار در جوان آن از غير دانشجو ،
دانشجو ، نيست مطلع اصلا مرز اين بيرون معارف از نه و خارجي كتاب
برايش دنيا معارف و است هوشيار و آگاه و ميكند پيدا اطلاع قاعدتا
در بيمبالاتي و فرهنگي آسيبهاي معرضنفوذ در فرد ، اين پس.ميشود مطرح
يكي اين ، .است انقلابي و ديني ارزشهاي مقابل در بيتفاوتي و دين مقابل
.دانشجوست و دانشجويي مشكلاتمحيط از
مقابل در آسيبپذيري -است قبلي مشكل به نزديك كه -ديگر مشكلات از يكي
و فعال خيلي كهماركسيزم گذشته در.است فكري انحرافات و لغزشها
به را اين واقعا داشت ، ارتباط دانشگاه با كه كسي هر بود ، پرنشاط
سوهان كه مسلماني دانشجوي آن حتي دانشگاه ، در اصلا.مييافت روشني
.كرد پيدا ميشد بندرت خيلي بود ، نخورده بهمغزش ماركسيزم تفكرات
نظام ، اين در.گرفت شكل دنيامداري پايهي بر جديد ، آموزشي نظام 4ـ
و ممدوح بلكه نميشد ، تلقي مذموم تنها نه شهرت ، و پول براي تحصيل
نسل و مينماياند را خود همچنان روحيه ، اين.ميشد شناخته پسنديده
اخلاقي ، مخاطرات و آفات از بخشي.ميبرد همراه خود تبوتاب در را دانشجو
:است حاكم روحيهي اين از برخاسته نسل ، اين در فرهنگي
و اضغاث و مادي زندگي به وافر توجه و مدركگرايي مشكل همين سوم ، مشكل
گاهي اگرچه -نيست چيزي چنين سنتي شكل به حوزهها ، در.است جواني احلام
اين به است ، علم تحصيل كهكارش دانشجو جوان اما -هست عارضي شكل به
و آينده كار و آينده دكان و آينده فكر به كه شده رانده و كشانده سمت
بيشتري تواناييهاي رشته كدام و است پردرآمدتر رشته كدام اينكه پولو
;بود فكرش به بايستي كه است مشكلبزرگي هم اين.باشد ميدهد ، آدم به
دانشجو شد ، اشارت پيشتر كه همانگونه ـ ميخورد50 لطمه علم به چون
به;ميجويد را تعقلورزي گونهيي خود ، تعبد در ;نيست مطلق تعبدپذير
امور در خويش خرد و عقل ارضاي درصدد و ميدارد توجه علتها و فلسفهها
ابهام در زندگي از كه ميشود ويژگيموجب اين.برميآيد خود دنياي و دين
را خويش تعبد بنياد و برنتابد را اطلاعات فقدان يا و كمبود ;برد رنج
:دهد ازكف رايگان به
.بداند است ، كرده تعبد آن به كه را كاري اين وجه ميخواهد دلش دانشجو
حتي را او ابهام ، اين.ميشود ابهام و دچارشبهه تدريجا ندانست ، اگر
از يكي پس ، .ضعيفميشود رفتهرفته تعبدش و ميكند تضعيف هم تعبد نفس در
بيخبرند هم جريانات از غالبا چون دانشجوياناست اين دانشجو ، مشكلات
روزنامه در يا راديو در خبري چنانچه ندارند ، اطلاع كارها ازبطون و
موثر كه است صورتي در اين.ميكند كار به شروع ذهنشان ميشود ، پخش
و درد اهل دانشجو ، 6ـ!واويلاست ديگر كه باشد ، اگر ;نباشد هم خارجي
كف از خويشتنداري توان و برميآشوبد نارساييها و ضعفها از ;است دغدغه
منقصت به ميتواند اما ;است نسل فضيلتاين خصوصيت ، اين.ميدهد
همين از كه ميدارند تلاش و سعي خردهبينان و طاعنان زيرا ;بينجامد
تلاش و اميد روح كمبودها ، و ضعفها القاي و تلقين با جويندو سود ويژگي
وجودياين مزرع در را دلسردي و نااميدي بذر و برگيرند نسل اين از را
:بپاشند آيندهساز نسل
جمع حواستان ;ميكند زيادي سرمايهگذاريهاي شما روي دشمن !عزيز جوانان
مايوس و دلسرد را وعدهيي ميكشاند ، بيتفاوتي به را عدهيي.باشد
ياس متاسفانه كه بدانند جوانها.است جوان آفت بزرگترين ياس ، .ميكند
در.است اينگونه اميد كه همچنان ;ميكند پيدا راه زودتر جوان روح به
را خودتان كند ، تزريق و تلقين جوانها به ميخواهد دشمن كه ياسي مقابل
.مصونيتبدهيد
و دغدغهها از تجليل و تمجيد ضمن رهبري ، معظم مقام ديگر ، سخني در
نابسامانيها يادكرد مبادا كه دادهاند را هشدار اين نسل ، اين دردهاي
اين از را اميد و نشاط روحيهي كه آورد پديد دلمشغولي چنان ضعفها ، و
:دهد سوق افسردگي خموديو به را آنان و برگيرد پرتكاپو نسل
اين ميخواهيم ميدانيم ، بجا مجموعا ما را شما دغدغهي كه اين از بعد
در ميكنيد مشاهده كه وقتي تا !عزيز برادران كه بكنيم هم را توصيه
اسلاميهست ، سازندگي و اسلامي تحرك براي نشاط و انگيزه خودتان وجود
.است بد نااميدي ;است خوب دغدغه.نگاهكنيد خوشبيني چشم با آينده به