پنجم ، شماره 1410 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 17 دوشنبه 26
|
|
صميمانه زباني با
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تولد سالگرد نودمين بهمناسبت ياسالام منظومهحيدربابا به نگاهي
شهريار
در شده سروده بند بر 106 مشتمل و بخش دو در كه ياسالام حيدربابا
است هجايي443 وزن داراي و قوشما نوعي قالب
جايگاه (1)سالام يا تركيحيدربابا منظومه شهريار آثار بين در
منظومه اين وامدار را خود شهرت از عظيمي بخش شاعر و داشته ويژهاي
شده سروده بند بر 106 مشتمل و بخش دو در كه سالام يا حيدربابا.است
از منظومه اين.است هجايي 443 وزن داراي و (2)نوعيقوشما درقالب
عبارتند آنها عمدهترين كه است مختلفي ابعاد داراي ومحتوا موضوع حيث
:از
عاميانه عادتهاي و رسوم و آداب -1
قرار مداقه مورد بندها و تعدادمصرعها نظر نقطه از را منظومه اين اگر
خاطرات يادآوري با شاعر.دربردارد را اشعار حجم بيشترين بخش دهيماين
آذربايجان مردم بين در رسومرايج و آداب از زندهاي تابلوي دورانكودكي
در اجتماعي بندهارفتارهاي از برخي در.ميكند ترسيم ذهنخواننده در را
بيان طورمستقيم به...و مذهبي مراسم عزا ، تفريح ، عروسي ، كار ، مواقع
دورانكودكي از خاطرهاي بيان با را كار شاعراين ديگر بعضي در و ميشود
لطافت نيز عاميانه باورهاي به اينهااشاره كنار در.ميدهد انجام
در رنگينكمان توصيف در كه استآنجا داده اشعار اين به خاصي وجذابيت
:است آسمانآمده
خود قاليبافي دار پير مادربزرگ كه وقتي) ايشيني اوزاداندا ننه قاري
كودكان بين در عاميانه باور يك از برگرفته كه (ميگسترد را
.آذربايجانياست
اكتفا عاميانه باورهاي و رسوم و آداب بيان به تنها شهريار البته
در كه ميآورد مصرعها اين كنار در را خيالانگيزي تصاوير بلكه نميكند
.ميبخشد آنها به را مضاعفي غناي اشعار ، بقيه با تناسب داشتن عين
:زير مصرع مانند
خود دوك باد با ابرها ميان در خورشيد) تئشيني اييرردي بولوتدا گون
(ميكرد ريسي نخ
ديني باورهاي و اعتقادات -2
كاملا محيطي در رشد و سادات مقدس خاندان به انتصاب دليل به شاعر
باورهاي از زيادي اشعارشتاثير ساير بسان نيز منظومه اين در مذهبي
بالطبع بوده قرآنمانوس با كودكي اوان از كه شاعري پذيرفتهاست ، ديني
.خواهدگرفت قرار ديني مفاهيم نيزتحتالشعاع شعرياش زندگي
جمله از مذهبي مراسم برگزاري از را خود خاطرات گاه قلمرو اين در وي
با گاهي و ميشود يادآور...روستاو روحاني مناجات كربلا ، بدرقهزايرين
با يا و ميخواند فرا وسوسههايشيطان از دوري به را مردم واندرز پند
مردم زندگي مذهبي شدنجنبههاي كمرنگ به نسبت انتقاد و ابرازنگراني
:ميكند ارزشهايديني احياي جهت در تلاش به رادعوت آنان
دانماسين مذهبيني اولاديميز
هرايچيبوشسوزلرهآلدانماسين
فرزندانمانمنكرمذهبخودنشوند)
(فريبهرسخنپوچوبيهودهرانخورند
:است مذهبي شخصيتهاي سرگذشت از شاعر تاثير دهنده نشان زير نمونههاي
(است شدن محرم حال در ذيحجهمان)اولماقدادير محرم ميز ذيحجه
امام سرگذشت و كربلا واقعه به تلميح بديعي صنعت از استفاده با كه
:مصرعها اين يا و دارد اشاره (ع)حسين
ايتيردين اوشاقيكن يوسفوي..
قوجايعقوبايتميشسمدهتاپيبسان
قووالاييبقوردآغيزيندانقاپيبسان
يوسفخودرادركودكيگمكردي...)
خودرابازيافتهاي گمشده حالا پير اييعقوب
(گرفتهاي گرگ دهان از را او
اخلاقي ارزشهاي -3
در رايج اخلاقي مثبت ميكندارزشهاي سعي منظومه اين جايجاي در شاعر
و صميمي زباني با تا كوشيده راه اين در و كند تحسين را مردم بين
.برساند را خود پيام انساني عواطف استفادهاز با و عاميانه
نامش ولي است رفتني انسان كه بدانند) قالار آد گئدر آدام بيلسينلركي
(است ماندگار
رفتن بين از به نسبت و انتقاديدارد ديدي اكثرا شاعر بخش اين در
:است معترض ارزشهاياخلاقي
خوني بنگرند را چشمها اشك اگر)آخماز قان اولسا باخان ياشينا گوز
(نميشود ريخته
را اشعار از ملاحظهاي قابل نيزحجم جامعه ارزشي ويژگيهاي از كرد ياد
كارهاي و خير افراد تمجيداز راستا اين در.است داده اختصاص خود به
.دارد نمودچشمگيري آنها مثبت
حول عمدتا سالام يا منظومهحيدربابا در شده ذكر ارزشي شاخصهاي
كمك و نوعدوستي رحم ، وصله يكپارچگي به دعوت:مثل محورموضوعاتي
فرهنگ احياي دانش ، و علم فراگيري عامالمنفعه ، امور انجام ديگران ، به
.است...و صميميت صداقتو صلحدوستي ، ماديات ، به ملي ، بياعتنايي -مذهبي
اجتماعي مسايل -4
و مسايل از هيچوقت اينمنظومه در خود زادگاه حال توصيف در شاعر
ناهنجاريهاي از موضوع فراخور به و است نمانده غافل اجتماعي معضلات
:است كرده انتقاد اجتماعي
روز اين به كسي چه را خشكناب)؟!ساليب كيم گونه يامان خشكنابي
(؟!است انداخته
:بند اين يا و
...ياپميريانديرا چيراغ يازيق كتدي
گناهي؟ ملتين بو آخر دير نه
!آهي مظلوملار سيزي گوروم توتسون
...نميكند كردنپيدا روشن براي چراغي روستايي بيچاره)
!ملت؟ اين گناه آخر چيست
(!راميگرفت شما گريبان مظلوم مردم اين آه كاش
بيپيرايه و ساده بويژهمردم مردم توده به توجه منظومه اين در
.ميكند ايفا را مهمي نقش آذربايجان روستاهاي
خودشان تا سرودم تركي...)..اوزلري اوخوسونلار دئديم توركو...
(...بخوانند
به است غيرمستقيمي اعتراض مردم توده به دادن اهميت بر علاوه مصرع اين
اصيل فرهنگ بينبردن از راستاي در كه گذشته رژيم سياستهايفرهنگي
آذربايجانتلاش منطقه در تركي ادبيات و بويژهزبان كشور مختلف مناطق
در ولي داشت مليگرايي بوي رنگو ظاهر در چند هر كه تلاشي.ميكرد
.بود غربي فرهنگ ورود باطنزمينهساز
مياندوآب واحدي الياس
منطقه در كوهي نام حيدربابا) حيدربابا بر سلام -پينوشتها1
و روستاهايخشكناب و است شرقي آذربايجان استان توابع از قرهچمن
در بوده شهريار كودكي دوران زندگي محل و زادگاه كه قورشاق قيش
(واقعهستند كوه اين دامنه
ميباشد مصراع چهار اكثرا آذربايجانكه ادبيات در شعر انواع از -2
وزن در شعر نوع استاين مصراعي پنج بندهاي داراي اينمنظومه ولي
.ميشود سروده مختلف تقطيعهاي با هجايي 11