پنجم ، شماره 1410 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 17 دوشنبه 26
|
|
قدرت تحليل و تعريف بر درآمدي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تعريف ، پديدههاي اين در.ميشود آغاز قدرت تعريف با مقاله:اشاره
به بستگي برديگران نفوذ يا كنترل ميزان و ميگيرند قرار مبنا ارزش با
.دارد پديدهها همين كنترل
و باعثقدرتهستند عواملي چه كه ميشود مطرح پرسش اين تعريف ، اين با
مقاله بخشديگر ميشوند؟ مسلط عوامل اين بر چگونه سازمان يا فرد
يا فرد در قدرت عاملاساسي نويسنده نظر به.است پرسش اين پاسخ جستجوي
پديدههاي كه آن يعنيآمدجست بالا در كه تعريفي در بايد را سازمان
صاحب كساني چه و شدهاند توزيع چگونه..و دانش اطلاعات ، نظير باارزش
را سازمان يا فرد يك قدرت ميزان ;اساسميتوان اين برميباشند آن
.دريافت
مقالات سرويس
درباره بحث با را كتابهايشان اعظمصفحات بخش نويسندگان از بسياري
ارائه مهم مفهوم اين از زيادي تعريفهاي و كردهاند سياه قدرت
آن از قدرت درباره تعريفها رضايتبخشترين و سادهترين از يكي.دادهاند
:مينويسد او.است (Emerson) امرسون
برپايه ديگران بر نفوذ يا برايكنترل قدرت داشتن ميرسد نظر به
به بسته امور اين.است قائل ارزش آنها براي فرد كه است اموري كنترل
نفس صيانت تا نفتي منابع از بسياري ، شمول ميتواند موردبحث مساله
وابستگي در ضمني بهطور قدرت آنكه مختصر.باشد داشته (Ego-Support)
.دارد جاي ديگري به
مختلفيمانند امور براي ميتواند استكه اين تعريف اين مهم امتياز
قدرترا امرسون.باشد داشته سازمانهاكاربرد و گروهها افراد ،
از.درنظرميگيرد است بالقوه و نسبي ، موقعيتي كه دوجانبه رابطهاي
عنوان به نه را قدرت كه دارد تاكيد موضوع اين بر او رهيافت اينرو
.آورد درنظر اجتماعي رابطه يك خصلت بهعنوان بايد بلكه فردي ويژگي
او شود تصريح كه آن مگر بيمعناست ، دارد قدرت معيني شخص كه اين گفتن
بايد قدرت رابطه توصيف درميكند اعمال كسي چه بر را قدرت اين
فرادستان قدرت.آورد حساب به را فرودستان و فرادستان ويژگيهاي
تامين براي ديگران ، بر راندن فرمان به آنها تمايل و توانايي برپايه
كه داد تميز را موضوع اين بايد اما است ، جرائم و پاداشها دريغ يا
يا اهداف سوي از درنهايت ميدهد تشكيل را جريمه يا پاداش يك آنچه
.ميگردد تعيين گرفتهاند ، قرار رابطه اين در كه فرودستاني ارزشهاي
كه تفنگداري نخست ، .داد نشان كلي مثال دو با ميتوان را نكته اين
داشته قدرتي نيست ، قائل زندگياش براي ارزشي هيچ كه فردي بر نميتواند
چيزهايي يا پول برايش كه كسي دربرابر دارد ، پول كه شخصي دوم و باشد
اين ، علاوهبر.است قدرت فاقد است ، بيارزش كرد ، خريد آن با ميتوان كه
رابطه ، يك در قدرت درجه تعيين براي ابزاري قدرت ، از امرسون صورتبندي
:فردب بر فردالف قدرت كه است نظر اين بر او.ميآورد فراهم
و هستند مهم برايب كه است ارزشهايي با متناسب مستقيم طور به (1)
.است آنان واسطه الف
از قدرتبيرون برايب ، ارزشها اين فراهمبودن صورت در متقابلا (2)
.است ب -الف رابطه
ديدگاه اين با باشد داشته پايههايزيادي ميتواند قدرت كه نظر اين
درجهت ميتواند كه است منابعي برپايهتمامي فرد قدرت.است سازگار
به خواستنياش اهداف به دستيابي در برايديگري مانعتراشي يا تسهيل
و نيرومندي دانش ، مهارتها ، پول ، ميتوانند منابع اين.بگيرد كار
عمل قدرت اعمال توانايي بهعنوان كه منابعي انواع.باشند اينها نظاير
تفاوت ديگر موقعيتي به موقعيتي از و ديگر فردي به فردي از ميكنند ،
تصميمات كيفيت براي كارشان محل در كارگران اگر اينرو ، از.مييابند
ميگردد مهم منبع يك فني نظريه ارائه آنگاه شوند ، قائل ارزش فنيشان
.رود كار به آنان سوي از قدرت اعمال توانايي عنوان به ميتواند كه
در و بيباك كه دهند ترجيح تفريحي اردوي يك در ساكن پسربچههاي اگر
و نيرومندي يعني مشخصههايي چنين اين آنگاه باشند ، برنده دستههاي
.شد خواهد قدرت مهم پايههاي آنان براي ورزشي مهارتهاي
را متقابل وابستگي احتمال ازقدرت ، امرسون صورتبندي اينها ، سواي
است ممكن فرد:باشند دوجانبه ميتوانند قدرت روابط.ميكند مطرح
داشته دستشان در حوزهاي در دارند اهميت ديگري براي كه را منابعي
بااهميت منابع ديگر ، حوزهاي در آنكه سبب به فرد همين به اما باشد ،
ممكن نيز فرد وابستگي درجه.گردد وابسته دارد ، دستانش در را او براي
تفاوت چندجانبه ، يا باشد دوجانبه وابستگي خواه موقعيت ، بنابه است
.يابد
براي بالقوه عامل (Interpersonal Power)شخصي بين قدرت من نظر به
اعمال خواستهاشبراي و شخص يك توانايي برپايه كه است نفوذي اعمال
اين براي كه ومجازاتهايي پاداشها در بردن دست با ديگر ، فرد بر قدرت
.است گرفته قرار مهماند ، فرد
غيررسمي گروههاي در قدرت
عملكرد بررسيها ، از زيادي شمار ميلادي دهه 1950 سالهاي آخرين طي در
پيدايش بهموضوع بهويژه و كردند مطالعه غيررسمي گروههاي در را قدرت
گذشته در كه پرداختند(Taskgroups) كاري گروههاي در قدرت تفاوتهاي
كارهاي مانند ميداني بررسيهاي در قدرت پيدايش.بودند تفاوت بدون
and Sherif) شريف و شريف در 1953 ، (Lippitte etal) همكاران و ليپيت
مانند افرادي كارهاي با آزمايشگاهي تحقيقات در و در 1953 (Sherif
در 1955 (Bales and Slater) اسلاتر و بيلز در 1952 ، (Bales) بيلز
برخي آن در كه ميكنند توصيف را شيوهاي بررسيها اين.است شده مطالعه
در تفاوتها براي پايهاي گروه ، اعضاي ميان در متفاوت شخصيتي كيفيتهاي
بلا و (Homans) هومانز تحليلهاي براساس.ميگردند قدرت اعمال توانايي
گروه اعضاي ميان مبادلهها مجموعه يك طريق از تفاوتيابي پويش (Blau)
ميشوند ظاهر كساني عنوان به اعضا از برخي زمان ، طول در.ميگيرد صورت
دستيابي در مهمي مشاركتهاي كه ميتوانند و ميخواهند ديگران از بيش كه
اهداف زمينه در خواه و اعضاء تكتك اهداف زمينه در خواه اهداف ، به
براي كه اموري در ميتوانند آنها:آورند عمل به كل ، يك بهعنوان گروه
:مينويسد خصوص اين در بلا.كنند قدرت اعمال دارند ، اهميت ديگران
امر از مستقل و ميراند فرمان ديگران موردنياز خدمات بر كه فردي
بر قدرت قبولشان ، به مشروط آنها ، نياز ساختن برآورده با است ، آنان
محصول را قدرت ساختارهاي منشاء هومانز و بلا.ميآورد چنگ به را آنان
كه ميآيند پديد هنگامي روابط اين.ميدانند نابرابر مبادلهاي روابط
در كه خدماتي براي ديگر برخي به فزاينده گونهاي به افراد از برخي
خدمات تلافي براي فرد.گردند وابسته دارند ، نياز اهدافشان به دستيابي
و كند صرفنظر خدمات از نميخواهد او است ، منابع محتاج ديگر فرد
وجود انتخاب يك او برايبيابد ديگري روابط در را آنها نميتواند
برآورد ، را او خواستهاي و كند ديگري تابع را خود ميبايد او:دارد
انگيزه تا ميدهد پاداش او به خودش بر ديگري قدرت پذيرش با اينرو از
اين به.باشد داشته موردنيازش كمكهاي ساختن برآورده براي را لازم
ساختارقدرت افزايش به هستند نامتساوي كه مبادلهاي پويشهاي طريق ،
.ميانجامند يافته تفاوت
(Formal organizations)رسمي سازمانهاي در قدرت
فردي تفاوتهاي -است افراد ويژگيهاي برپايه قدرت غيررسمي گروههاي در
دهند اجازهرا اين برخي به كه كنند عمل منابع عنوان به ميتوانند كه
تفاوت اينتوزيع.كنند مجازات را آنان يا داده پاداش ديگران به تا
به غيررسمي درگروههاي كه است منابع يا ويژگيها آن كاربرد و يافته
در حداقل رسمي درسازمانهاي درمقابل ، .ميانجامد قدرت ساختار افزايش
سازمانها بيشتر.ميكند تعيين قدرترا كه است طرحريزي اين عمدهاي بخش
position) شغلها مراتب سلسله درآنها كه گرديدهاند طراحي شيوهاي به
:آمدهاست پديد (Hierarchy of
نمونه ، براي.است شده تعريف ديگر شغل كنترلكننده عنوان به شغل يك
اين وبرطبق است ، شده تعريف كارگري شغل از قدرتمندتر سرپرستي شغل
.است شده داده شغل به قدرت اعمال توانايي تعريف
بر (Rational system theorists)منطقي نظام نظريه نظريهپردازان
آنها.دارند تاكيد سازمانها دركاركرد قدرت رسمي ساختارهاي اهميت
چنين به قدرت ساختارهاي كهطراحي ميرانند سخن موضوع اين از
با را قدرت اعمال توانايي ميكندتا فراهم را امكان اين شيوهاي ،
الزامات تسهيل براي را اينتوانايي و ساخت متناسب مسئوليتها
توزيع شركتكنندگان كنترلمشاركتهاي و هماهنگي جهت در سازماني
نظري دامنه اگرچه كه دارند نكتهتوجه اين بر آنها همچنينكرد
اما گستردهاست ، بسيار قدرت درنتيجهپايههاي و زيردستان ارزشهاي
بهنحو ارزشها از برخي:است كاملمحدود بهطور واقعي دامنه
كه مقام و پول مانند منابعي شناسايي اينرو از مشتركند ، گستردهاي
اوقات بيشتر در شركتكنندگان بيشتر براي قدرت اعمال توانايي بهعنوان
ميشوند يادآور را نكته اين آنها همچنين.است امكانپذير ميكنند ، عمل
به كه دارد پيوند رسميكردن پويش خود با محسوسي كاملا امتيازات كه
فشارهاي اينرو از.ميگردد منجر قدرت (Domestication) اهليكردن
ضرورت از فارغ سازمان اجتنابپذيرند ، قدرتي ، تفاوتهاي ايجاد با همراه
به وقدرت ;است آزاد افرادبرتر توسط برتر شغلهاي اشغال براي يافتن ،
قابل شغلها اشغالكنندگان رفتن و آمدن با ديگر شخص به شخصي از سادگي
عنصر آن در كه است شيوههايي مهمترين از يكي كردن رسمي.است انتقال
.ميشود برداشته شخصي بين كنترل ازنظامهاي شخصي
systems theorists) طبيعي نظامهاي نظريه نظريهپردازان مقابل در
كنترل در سازماني تاكنونهيچ كه ميورزند تاكيد امر اين بر (Natural
كامياب شغلها ، ميان در قدرت دراختصاصعقلاني يا قدرت منابع تمامي كامل
نظريه براساس نخست ، ميآورند دليل دو مدعا براياين آنها.است نبوده
اينها و ميكنند اشغال را شغلها افراد نظامطبيعي ، ديدگاه اصلي
پايههايي ميتوانند آنها از برخي كه دارند ومتغيري متنوع ويژگيهاي
افراد تفاوتهاي.شوند رسمي سازمانهاي در غيررسمي تفاوتهايقدرت براي
مهارتها ، جذابيت آموزش ، ،(Motivation) انگيزش ،(Intelligence) هوش در
كار به بهعنوانمنابعي ميتوانند كه ديگر جنبههاي و (Attractiveness)
در اوقات گاهي و قدرتباشند رسمي توزيع متمم اوقات گاهي كه روند
برخي شغلها ، به منابع تخصيصسازماني در دوم ، .آن تباهي در و تناقض
ميتواند كه ميگردند منابعي به بهدستيابي موفق ناگزير به شركتكنندگان
براي.نبودهاند سازماني طراحان منظور رودكه كار به شيوههايي به
توانايي اساس ميتواند كه است مهمي منبع بهاطلاعات دستيابي نمونه ،
منشيگري مانند شغلي.گردد ديگران بر فرمانراندن و اعمالقدرت
ميتوانند منشيها.سازد آگاه حساسي اطلاعات از را آن ميتوانددارندگان
همانگونهكه.گيرند بهره نفوذشان و قدرت افزايش براي اطلاعات ازاين
درساختار ، راهبردي جايگاهي گفتهاند ، همكارانش و (Hickson) هيكسن
و اعمالقدرت توانايي براي پيشبينيناپذير و مهم منبعي ميتواند
.باشد (Influence) نفوذ درنتيجه
و 1974 سالهاي 1968 در همكارانش و (Tannenbaum)بام تانن كه تحقيقي
كنترل كهميزان آورد فراهم عمومي انتظار اين براي گواهي دادند انجام
.دارد پيوند مراتبرسمي سلسله در شغل با مثبت گونهاي به نفوذ يا
چه كه بپردازند امر اين بهتوصيف تا شود خواسته افراد از اگر
دارد ، پيوند سازمان يك در گونههايشغلي از يك هر با نفوذ مقدار
چگونگي نمودار اين.ميگردد امكانپذير كنترل يكنمودار ساختن آنگاه
تشريح است سازمان درون قدرت توزيع در كه را تمركزي عدم يا تمركز
بطور و دارد تفاوت ديگر سازمان به سازماني از قدرت تمركز.ميكند
گونهاي به كه است اهدافي يا ايدئولوژي در تفاوتها از ناشي عمده
.موثرند شود ، توزيع قدرت چگونه كه اين از رسمي تعاريف بر مستقيم
شده توزيع رايدهنده زنان گروه در بيشتري برابري با قدرت نمونه ، براي
تاكيد اعضاء مشاركت بر كه است داوطلبانهاي سازمان گروه اين.است
بيشتري تاكيد كارگران مشاركت بر يوگسلاوي كشور شركتهاي در يا.دارد
همانگونه حال ، هر در.آمريكا صنعتي و تجاري سازمانهاي در تا ميشود
وجود با سازمانها ، اين تمامي در قدرت ميورزد ، تاكيد تاننبام كه
بحثهاي در كه نكتهاي.است يافته تمركز مختلف ، ترجيحات و ايدئولوژي
كلي ميزان قدرت ، توزيع از جداي كه است اين است توجهتر جالب تاننبام
عبارت به.مييابد تفاوت ديگر سازمان به سازماني از شده اعمال كنترل
را زيادي نفوذ شغلها از هيچيك نميرسد نظر به سازمانها برخي در ديگر ،
ميرسد نظر به سازمانها ديگر در درمقابل اما.كنند اعمال ديگران بر
.برند كار به را ملاحظهاي قابل قدرت تماميمشاغل
اسكات ريچارد.د:نوشته
جاجرمي ايماني حسن:ترجمه
Scott, W.Richard:منبع
and open systems. Organization: rational, natural,
Inc.. PP.-. Prentice - Hall International,