پنجم ، شماره 1411 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 18 سهشنبه 27
|
|
ميكند گل بيخبري در شايعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انتشار ، پيامدها و ايجاد زمينههاي شايعه ،
شايعه باشد ، حاكم آن بر دقيق و درست اطلاعرساني نظام كه جامعهاي در
نميكند پيدا رواج و بروز امكان
:اشاره
پديده يك بهعنوان شايعه دقيق ، و بههنگام اطلاعرساني غياب در
است خبر دريافت تشنه جامعهايكه در شايعه.ميكند پيدا اجتماعيرواج
.بهوجودميآورد را واكنشهايي و ميشود زودترپخش
دامنبگسترد آنقدر و شود آغاز ساده يكنجواي بهصورت است ممكن شايعه
براي حكومتها است ، گاهيممكن فراگيرد را جامعه همه آن كهامواج
و كنند هزينه هنگفتي اخبارمبالغ از مجموعهاي يا خبر يك انتشارگسترده
جامعه همه هزينهاي بدونكمترين شايعه يك اما.نرسند نتيجهمطلوب به
.رافراگيرد
انتشار و بروز جوامعزمينهساز در اقتصادي و سياسي بيثباتي
صحيح اخبار به دسترسيمردم عدم همچنين ، و ميشود شايعاتگوناگوني
خبر جانشين كه شايعاتمختلفي پذيرش و جذب به را گرايشآنها ميتواند
ايجاد با مردم ، اعتمادبه بهمثابه درست اطلاعرساني.تقويتكند ميشوند ،
رشد و ازايجاد مانع جامعه يك مسئولان به مردمنسبت متقابل اعتماد
.ميشود زيبانبار شايعات
نگاهي ابتدا راننده كه نشدهاند جابجا تاكسي صندلي روي مسافران هنوز
:ميگويد آرام لحني با بعد و ميكند مسافران به
....كه شنيدهايد راستي -
درستموجوديت اطلاعرساني نظام درنبود كه شايعه يك ترتيب اين به
يك از بازميكند ، راه همچنان است ، دهانگشته به دهان و يافته
به شهري از و همسايهديگر به همسايه يك از مسافرديگر ، به مسافر
....و ديگر شهر
امروز فارسي فرهنگ در ميآيد؟ بهوجود چگونه و چيست شايعه راستي
ميشود پراكنده مردم ميان در كه خبري از است عبارت شايعه كه است آمده
.نباشد معلوم آن نادرستي يا درستي و
شايعه ريشههاي
و درست اخبار انتشار كهكه جامعهاي هر در جامعهشناسان گفته به
به شايعه باشد مشكليروبرو يا مانع با دليلي بهر بههنگام اطلاعرساني
.ميگردد دهان به ودهان ميآيد وجود
مردم ميان از باشد داشته زيانباري بازتاب بيآنكه شايعهها ، از بعضي
جبرانناپذير و سنگين باخسارات شايعات پارهاي اما ميبندد ، بر رخت
يك گاهي خانواده مثل جامعه ، كوچكتر محدودههاي در كه همچنان.روبروست
فروپاشي موجبات و مياندازد خطر به را خانوادگي زندگي اساس شايعه
.ميكند فراهم را يكخانواده
شوهرش همراه گريان چشمان كهبا زني تهران ، قضايي محاكم از يكي در
:ميگفت ميكرد راترك دادگاه
شايعه كه آنها اصل در يعني كردم ، توجه شايعات به كه بودم مقصر من -
به زن اين شوهر.هستند اصلي مقصر كردند ، پخش همسرم مورد در را
از 6 بيش كه رفعابهاماتي و قاضي وساطت با كه داد توضيح ما گزارشگر
ادامه براي حالا كردهبود ، بحران دستخوش را آنها زندگيخانوادگي ماه
.بازميگردند بهخانه مشترك زندگي
.سوقداد فروپاشي مرحله تا را زندگيمشترك يك نهايت در شايعه ، اين
.نميگيرد بر در را خانواده و محله كوچك محدوده تنها شايعات همه اما
سازمانهاي و وزارتخانهها در بايد را شايعات از بسياري روزها اين
امسال تابستان نيمه از جديد دولت استقرار با كه ، چرا.گرفت پي دولتي
بازار شود ، انجام مديريتها سطح در بايد الزاما كه تغييراتي و
پيش نصبها و عزل از بسياري و است شده داغ اداري محيطهاي در شايعات
كلام و ذهن در باشد ، داشته واقعيت يا و بيايد كاغذ روي بر آنكه از
!ميشود محو صدا ، و سر بي هم بعد و مييابد موجوديت شايعهسازان
رشد زمينههاي
كه جوامعي در:ميگويد اجتماعي ارتباطات علوم رشته استادان از يكي
درستي به را اخبار مطبوعات ، و سيما و صدا از اعم جمعي ارتباط وسايل
مبناي بر نه) سليقهاي حذفهاي و محدوديتها و ميرسانند مردم اطلاع به
نمييابد ، بياساسيدوام شايعه هيچ نميشود ، اعمال برآنها (ملي مصالح
داشته را جامعه آن در شايعه كردن پخش قصد كسانيكه عمد به اگر حتي
راه سر بر گوناگوني موانع كه بسته جوامع در اما:ميافزايد وي.باشند
بر گوناگوني سليقههاي و دارد وجود هنگام به و درست اطلاعرساني
ميشود ، اعمال اطلاعرساني و اخبار انتشار منابع و گروهي رسانههاي
وافكار مردم باور در شايعات اخبار ، جاي به و ميگيرد قوت شايعات
.مييابد جريان عمومي
!چيزها و چيزك
بيريشه خيلي را ازشايعات بعضي مردم دور ، بسيار گذشتههاي از
:است افتاده جا جامعه در مثلمعروف يك علت همين به و ارزيابينكردهاند
.چيزها نگويند مردم چيزكي ، تانباشد
را شايعه يك مورد در بهيقين نزديك شك ارتباطات ، علوم كارشناسان
همين به.ميدانند مردم درميان شايعه آن از ناشي واقعي نشانههاي بروز
حد در را آن ميداند رادرست شايعه يك از درصدي عمومي ، وقتيافكار دليل
.ميگويد چيزها دربارهاش سپس و ميكند ارزيابي همانچيزكواقعي
اعتقاد بودنآن نادرست به خود كه شايعه يك اصلي منبع اوقات ، گاهي
صحت چيزي چنان نكند ، كه ترديدميشود دچار شايعه ، اوجگيري داشته ، هنگام
بسياري فرهنگ در داستانهايطنزگونه و مثلها مورد اين در.داشتهباشد
.دارد ملتهاوجود از
هدفمند شايعات
انتشار و ميآيند بهوجود بخصوصي اهداف براي شايعات از پارهاي
جدلهاي در مهم ابزار يك بهعنوان هدفمند شايعات قبيل اين.مييابند
وقتها هنرمندان ، گاهي و هنر عالم درميشوند گرفته بهكار سياسي
قبيلشايعات اين.دارد بر در را ويژهاي كهاهداف ميشود منتشر شايعاتي
مرگيك يا بيماري پيرامون دارد ، گرميبيشتري بازار غربي جوامع كه
به او براي را بيشتري ومحبوبيت شهرت تا ميشوند پخش هنرمند
كه را آواز نوار قبيل فراوردههايياز فروش بازار يا و ارمغانبياورند
.كند تقويت ميباشد آنهنرمند به متعلق
شايعات و زلزله
لرزه زمين دقيق زمان پيشبيني به قادر بشري دانش هنوز آنكه بهرغم
دور ، بسيار گذشتههاي از ويرانگر و طبيعي حادثه اين اما نميباشد ،
شهريور 1341 دراست گوناگونبوده شايعات انتشار دستمايهايبراي
خسارات و بود پيوسته وقوع به قزوين دشت ويرانگر زلزله كه زماني
شده وارد دانسفهان و بوئينزهرا ، مثل مناطقي در ما هموطنان به سنگيني
لرزه زمين است قرار هفته ، همان جمعه كه بودند كرده شايع عدهاي بود ،
مردم از زيادي عده كه شد سبب شايعه اين.دهد رخ تهران در شديدي
شايعهسازان ، .برند بهسر باز فضاي و خيابانها در جمعه ، شب در تهران ،
!بودند كرده كوك راديوآمريكا قول از را شايعه آن
تهران در لرزه زمين وقوع احتمال درباره گوناگوني شايعات نيز ، امسال
كرده اعلام صراحت با دانشگاهتهران ژئوفيزيك مركز است ، انتشاريافته
يك در زلزله پيشبيني به قادر حقوقي يا حقيقي از اعم شخصي كههيچ است
ظاهرا ، اما.است شناخته رامردود شايعات اين و نميباشد معين روز
از ايران شمالي و مناطقمركزي گسلهاي فعاليت مورد در پارهايبرآوردها
كه است شده سبب صورتگرفته ، علمي يافتههاي براساس كه استانتهران جمله
كه بخصوص بگردد ، دهان به دهان تهران در احتمالي زلزله شايعاتپيرامون
.بوديم شهر اين در زمينلرزه خفيف تكان يك شاهد گذشته هفته
!شايعه بيماري
و دلايل همه از فارغ گاهيشايعه روانشناسي ، يافتههاي براساس
پس كه دارند وجود بيماراني و برميخيزد بيمار ذهنهاي از آن ، زمينههاي
يك در شادماني يا اضطراب به زدن دامن و شايعه يك كردن پخش از
نيازهيستريك يك به ترتيب اين به و لذتميبرند آن از خانواده
اين كه است افتاده اتفاق بسيار.ميدهند پاسخ خود (هيجانآميز)
به را آنها و كرده وپريشاني اضطراب دچار را خانوادهاي قبيلبيماران ،
طور به نادرست ، خبرمسرتبخش يك پخش با يا وتكاپوواداشتهاند
شدن ملا بر از پس و خواندهاند فرا شادي ضيافت به موقتخانوادهاي
.كردهاند جمعمستولي آن بر را افسردگي و غم نادرستيشايعه
درست اطلاعات به مردم كشور ، يك در قدر هر گفت بايد نهايت در
كشور آن در پخششايعه و ايجاد براي زمينه باشند ، داشته دسترسي
واطلاعرساني اخبار انتشار امكان كه كشورهايي ودر بود خواهد محدودتر
پيامدهاياين و مينشيند درست اطلاعات برجاي شايعات باشد ، محدود صحيح
.ميآورد بار به را جايگزيني
كوهيار:از گزارش