پنجم ، شماره 1411 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 18 سهشنبه 27
|
|
تمدن و فرهنگ يگانگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
محقق دكترمصطفي استاد با گفتگو در اسلامي تمدن امتيازات و مفهوم
(دوم بخش) داماد
است مناسب سلاح بهكارگيري مستلزم سلاح هر مقابل در دفاع
داماد ، دكترمحقق استاد با حاضر گفتگوي از نخست بخش در:اشاره.
مورد آن تاريخي سير و دركليت اسلامي تمدن و فرهنگ تمايزات و عناصر
در را هجري پنج و چهار قرون تا بحث آن محدودهزماني.گرفت قرار بحث
بعدي قرنهاي در تمدناسلامي و فرهنگ وضعيت درباره پرسشي سپس.برميگرفت
باب در مسائلي پرسش ، اين به پاسخ داماددر محقق دكتر كه آمد ميان به
را آن از بعد و چهارم قرن در اسلامي فرهنگ آنبا نسبت و تمدن
نظر به ادامهگفتگو و پاسخ همين دنباله ابتدا بخش ، اين در.مطرحكردند
.ميرسد ارجمند خوانندگان
معارف سرويس
قرن ابتداي در را اسلام شده گشوده سرزمينهاي اگر:داماد محقق دكتر
جدا سرنوشت اين از نميتوانست بناميم اسلامي امپراطوري هجري ، چهارم
با خلافتآنهم مركز از آنها اداره كه بود بهحدي وسعتارضي.بماند
مورخين.ميشد انجام دشواري به نبود محال اگر زمان آن ارتباطي وسائل
معتقد هجري چهارم قرن در اسلامي تمدن مولفكتاب آداممتز ، خصوصا
.شد كامل وسقوط تجزيه دچار انحطاط از پس كه روم امپراطوري استبرخلاف
.نپيمود را راه اين اسلامي امپراطوري
بهجز...و يافت استقلال و شده مسلط خود متمرد بر اميري هر اگرچه
خطبه مساجد در كماكان ولي نماند خليفه دست در چيزي آن اطراف و بغداد
اسلامي سرزمينهاي احوال اين همه باميشد آغاز عباسي خليفه نام با
.ميشد تلقي واحد سرزمين و نشد تقسيم مذهبي سياسي ، ازنظر
اسلامي امپراطوري اداري تجزيه (ميلادي 935) هجري سال 324 تاحدود
اداري حكومت بالاستقلال خانداني قسمتي هر بر و بود شده انجام تقريبا
مذهب از پيروي و خلافت مركز با را خود مذهبي ارتباط ولي داشتند
:بودند اينشرح به حاكم امراي و خاندانها زمان اين در و نكردند قطع
.ايران غرب و اصفهان و ري و فارس بر بويه خاندان -1
و بكر ديار و مرحس در حمران خاندان -كرمان30 در محمدبنالياسي -2
.شمالبينالنهرين
.شام و مصر در اخشيد به ملقب طبخ محمدبن -4
.مراكش و تونس در فاطميان -5
.آندلس در ناصر به ملقب امري عبدالرحمن -6
.بحرين و يمامه در قرمطي ابوطاهر -7
.گرگان و طبرستان در ديلميان -8
.خراسان در ساماني احمد نصربن -9
بصره و واسط و اهواز در بريد آل -10
تلقي نوعملوكالطوايفي يك بهظاهر اداري حكومتهاي اين تشكيل گرچه
سبب است نظر مورد اينجا در كه پنجم و چهارم قرون در ولي ميشود
حكومتها اين نيرومند جاذبه دو زيرا نشد ، اسلامي حكومت كامل گسيختگي
.ميداد پيوند يكديگر به را
.مذهبي آداب و قواعد تامه رعايت و اسلام مبين دين از كامل پيروي اول
در آن مقر كه خليفه ديني رياست قبول ميگرفت نشات اصل از كه دوم
شده خلاص خود ممتد و طولاني جنگهاي از اسلام كه دوره اين در.بود بغداد
بهدست مستقلا را خود تحتنفوذ منطقه ادارهامور كه هم محلي حكام و بود
و دانشمندان به زير امور در كه نداشتند را آن بودند ، مجال آورده
.نمايند بيشتر توجه ديني علماي
دانش دنبال به گور تا گهواره از كه بود آن يكي اسلامي دستورات از -1
محدوديتي چونگمار همت آن بهفراگيري باشد ، كجا هر در دانش و باش
اسلامي فرهنگ بسط در علما بيمحابا.نبود دردانشاندوزي دين ازلحاظ
.كردند وقت صرف علوم وساير
از حدودي تا آفريقاگرفته و اروپا از شده گشوده سرزمينهاي وسعت -2
به اسلامي سرزمينهاي ازطريق آن انتقال و دانشاندوزي اين به چين
.ميداد كافي مجال نقاط ساير و يكديگر
و گفتار و مجيد منحصراكلامالله اسلامي معارف گنجينه زمان آن تا -3
وجود هم احاديثي البته و بود ائمهاطهار وتعاليم اسلام پيامبر كردار
تا بود بيشتر توضيح و تعبير و بحث قابل منابع و ماخذ اين همه.داشت
بودند ، گرويده اسلام به متفاوت تمدنهاي با كه مللي و اقوام براي
انطباق و آن به مربوط علوم و تفسير باب بنابراينشود درك و قابلفهم
گشوده زمان دانشمندان و فقها جانب از نيازمنديهايروزمره بر تعاليم
.شد
و اسلامي فرهنگ پايهگذار طرف يك از پنجم و چهارم قرون ترتيب اين به
آنها پيروي و مستقل حكومتهاي مذهبي وحدت ديگر ازطرف و شد آن غنيسازي
.گرديد زمان آن در رايج دانشهاي انتقال سبب بغداد خليفه از
پنجم و چهارم قرون در كه كرد خلاصه چنين ميتوان شد گفته كه را آنچه
ولي.داشت بيشتري شتاب كار ، آغاز در تقريبا چون اسلامي فرهنگ گسترش
و عادي جريان اسلامي فرهنگ تاكنون پنجم قرن بعداز كه نيست دليلي اين
اسلامي فلاسفه و متكلمان و مفسران وجودباشد نداشته را خود طبيعي
.است مدعا اين صحت دليل حاضر زمان از حتي بعد درقرون
و ركود دچار اسلامي وتمدن فرهنگ اخير قرون در كه است مشهور:همشهري
رادرست آن چنانچه و ميدانيد درست را نظر اين آيا.است شده ضعف
يا است دربرگرفته را تمدن و فرهنگ مقوله هردو ركود ، اين آيا ميدانيد
خير؟
تمدن از اسلامي گفتمفرهنگ قبلا كه همانطور.:داماد محقق دكتر.
قبل بخش در تقريبا.بدانيم مقوله را ، دو آنها تا نيست جدا اسلامي
تا ميدانم جايز اينجا در را تذكر يك اما.دادهام را سوال اين پاسخ
كه پيشرفتهايي به نظر ميدانيم اسلامي را تمدن ما وقتي.نشود مبحث خلط
و صنايع تكامل مثل:نداريم ميباشد جامعه مادي تكامل و ترقي عوارض از
و خداشناسي اسلامي تمدن از ما مراد بلكه.غيره و مادي علوم پيشرفت
.است اجتماعي عدالت اجراي و سلوك طرز و اخلاقيات
ركودي باشد اسلامي وفرهنگ تمدن اساس به مربوط كه امور اين در من
گروش و ديني امور در مسامحهكاران بعضي به منظوراشاره اگر.نميبينم
چنين اسلام ابتداي از حتي اعصار همه در بگويم بايد باشد ، دنيا به
هم مسيحيت و يهوديت در كه همانطور بودهاند ، اسلامي جوامع در افرادي
.دارند وجود نيز اكنون و داشته وجود
در و كرده جاسرايت همه به غربي فرهنگ كه اخير سال صد در:همشهري
آمده پديد اسلامي تمدن و فرهنگ در تحولي يافته ، استيلاء نقاط بسياري
اين مجموعه.است شده اسلامي تمدن و تفكر احياء براي تلاشهايي و است
باشد؟ داشته همراه به ميتواند نتايجي چه تلاشها
و اسلامي تمدن قبلگفتم سوالات پاسخ طي كه همانطور.:داماد محقق دكتر.
و آن مقدس تعاليم و آسماني بركتاب مبتني كه آن به وابسته فرهنگ
و محدثان و (ع)اطهار ائمه و (ص) گرامي كردارپيامبر و رفتار
نه و است نفوذپذير نه بودهاند ، ذاتي اصالت داراي متكلماناست
تغيير فرهنگيش فرهنگهااصالت ساير تاثير تحت كنيم فرض اگر.تحولياب
تمدني و مذهب وقت آن شود ، دگرگوني كهسبب رسد آن به آسيبي يا و يابد
و قواعداخلاقي استواري ما مسلم فرض بنابراين.اسلامي است ، سواي ديگر
نيازي و بوده وجاويد هموارهزنده صورت اين در كه است ، اسلامي آدابدين
مسير در باشد گرفته صورت تلاشي هم واگر نداشته تجديد و احياء به
با آن مشكل يا مكتوم مسائل بيشتر وتوضيح فرهنگي اعتلاء
تلقي سوالهم دوم قسمت پاسخ ميتوان را توضيح اين.است خرافهزداييبوده
.بيانكردم مقدمتا را آن خاص اهميت نظر از و كرد
اين يعني است ، بررسي قابل مستقلا كه سوال اول قسمت به ميرسيم اما
در و كرده سرايت جا همه به غربي فرهنگ كه اخير سال كهدرصد قسمت
اين ببينيم بايد نهايتا.است يافته استيلا نقاط از بسياري
نقاطبسياري در شما قول به كه دارد دستمايهاي چه غربي استيلاگر فرهنگ
اصيل فرهنگ با تمدنمسيحيت و ديانت كه زماني از.است كرده نفوذ
قبيل از است شده آورده كتبتاريخي در كه معاذيري به وابسته
تكفير و دانشها انواع گسترش با ستيز بيحاصل ، سودجوييها ، سختگيريهاي
غربي فرهنگ و گرفتند پيش به جداگانهاي راه گاليلهها و كوپرنيكها
روژه.بردارد گام ديگر مسيري در تا كرد رها را خود مذهبي پايههاي
پانزدهم قرن را جدايي اين تدريجي آغاز فرانسوي معاصر نويسنده گارودي
خلافت تمام قرن سه خلال در:ميكند بيان چنين ديگر علتي با و ميلادي
اروپا سراسر در فلسفه و فنون علومو نورافشاني كانون اسپانيا در اسلام
تمدن سرچشمه سومين كه اسلامي -عربي فرهنگ با اروپا-سال 1492 در.بود
-مسيحيويوناني -فرهنگيهودي آن جاي به و كرد رابطه قطع اوبود ،
.نشاند را رومي
دارد ادامه