پنجم ، شماره 1412 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 19 چهارشنبه 28
|
|
كودكاناست؟ محبوب تلويزيون چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دارد يكسان تاثيري كودكان همه بر تلويزيون برنامههاي كه گمان اين
و جامعهپسند رفتار هم تلويزيون از ميتوانند كودكاناست سادهانگاري
بياموزند پرخاشگرانه هم
مضر تنوعي وسيله يك را تلويزيون والدين از بسياري آنكه عليرغم
كودكان كردن اجتماعي مهم عوامل از يكي كه داشت اذعان بايد ميدانند
.است تلويزيون دارد آنها شناختي رشد در موثري نقش كه
راههاي از بيسيم و تلفن ، تلگراف با انديشه انتقال وقتي
ترتيبصورت همين به تصوير انتقال كه دارد دليلي چه باشد دورامكانپذير
نيپكودانشمند پاول ذهن از جرقهاي كهچون بود سوالي اين.نپذيرد
را تصوير كه ساخت دستگاهي پايه برهمين و گذشت (19401860) آلماني
مدتها و نيافت موفقيتي اينشخص اختراع كه اين جالب.منتقلكرد
آن براي مناسبي مكانيكي تدبيرهاي توانستند مخترعان تا كشيد طول
تلويزيون دستگاه جنيكينز چارلز سال 1929 در كه اين تا آورند بهوجود
.نمود آغاز را آن برنامههاي روزانه پخش سال همان در و كرد كامل را
مردم از بسياري فراگرفت را جا همه تلويزيون پنجاه دهه در كه وقتي
بگيرد ، درسرا و كتاب جاي جادويي جعبه اين مبادا كه شدند نگران
برنامهها منفعل افرادمصرفكننده و نزنند حرف هم ديگربا خانوادهها
از بعضي.سازند فراهم را خود سرگرمي موجبات خودشان نتوانند شوندو
بعضي.است منوال همين به وضع حاضر درحال معتقدندكه اجتماعي مفسران
هم گروهي ولي است كميداشته بسيار تاثير تلويزيون معتقدندكه ديگر
از پاسبك دكتر تعبير.ميشود معلوم كمكم آن مثبت تاثيرهاي كه ميگويند
كه درصورتي است اومعتقد.چيزها بدترين و بهترين:است چنين تلويزيون
روند مناسبدر تربيتي روش شودارائهكننده استفاده بهدرستي اينوسيله از
مطالعه يا معلم مكملآموزش واقع در و است ومهارت آگاهي سطح ارتقاء
در تنزلفرد باعث منحرف و غلط كردنافكار وارد با اينصورت غير ودر
هرگونه يا و خشونتآميز ، اعمال انجام سردرگمي ، .ميگردد زمينهها تمامي
از و خانواده افراد ميان فاصله ايجاد اجتماعي ، ارزشهاي با مغاير كنش
و دوستانه گفتگوهاي حذف با شدن جمع هم دور لذت برداشتن ميان
اخلاقي و رفتاري ازنظر را كودكان مسالهاي هر از بيش كه -محبتآميز
آن برنامههاي و تلويزيون مخرب زمينههاي از -ميدهد رشد كرده ، تقويت
به باتوجه ميتوانيم كهما آمده بهدست تجربي گذشتهشواهدي قرن در.است
.كنيم ارزيابي را عقايد اين آنها
چنداني امكان فراگرفت را همهجا بهمحضورود تلويزيون كه آنجا از
آن از يكي ولي داشته شباهت هم به هرلحاظ از كه گروه دو مقايسه براي
و استراليا در البته.نشد فراهم باشد نداشته دسترسي تلويزيون به دو
كه رفتند بههم شبيه شهرهاي به محققان از گروه دو بريتانيا كلمبياي
.نداشتند تعدادي و داشتند تلويزيون گيرنده شهرها آن از تعدادي
تماشاي صرف كه را وقتي بيشتر مردم كه بود براين حاكي يافتهها
يا راديو قبلاصرف كه گرفتند وقتي مقدار ازهمان ميكردند تلويزيون
تفريحي فعاليتهاي تلويزيونداشتند كه شهرهايي در درضمن.ميكردند سينما
ماري) داشت رواج بيشتر خانگي فعاليتهاي مقابل در و نبود چندانزيادي
شهري با نداشت تلويزيون كه بريتانيا شهرهاي از يكي (باكس ، 1978 وكي
داشت تلويزيوني كانال سه كه شهري و تلويزيوني كانال يك فقط كه
بدون شهر در تغييرات ، بررسي و مطالعه آغاز در.شد مقايسه و مطالعه
دررفتار آن احتمالي آنتاثيرهاي دريافت از پس تلويزيون
پرخاشگري درميزان ابتدا.شد بررسي قالبهايجنسيتي و پرخاشگرانه
شهرهاي كودكان ولي نشد تفاوتيديده مدرسه زمينبازي كودكاندر
بهنظر.شدند پرخاشگرتر شهرشان آنبه ورود بعداز تلويزيون بدون
مورد درشدهباشد پرخاشگريشان افزايش باعث تلويزيون تماشاي ميرسد
اين است ممكن درعينحال ولي كردند پيدا بيشتري عقايدقالبي نيز جنسيت
تماشاي ;باشد بوده پديده اين بودن نوظهور از ناشي تاحدودي تفاوت
تداخل خواندن مهارتهاي در مدرسه اوليه سالهاي در دستكم تلويزيون
كودكان ساير با مقايسه در بريتانيا تلويزيون بدون شهر كودكان.ميكند
وارد تلويزيون كه وقتي ولي داشتند بهتر عملكردي خواندن آزمونهاي در
را آن دليل بتوان بازهم شايد.گرديد ضعيفتر عملكردشان شد شهرشان
.نباشد پايدار است ممكن كه تاثيري ;دانست پديده اين بودن جديد
افزايش ميشوندبهميزان بزرگ باتلويزيون كه امريكايي كودكان البته
در عاملهوش كه وقتي حتي ضعيفميشوند خواندن در تماشايتلويزيون
جاي وسيله اين كه مينمايد چنين امر ظاهر.باشد شده كنترل ميان اين
تلويزيون زياد كه آنهايي.ميگيرد كودكان از بسياري براي را خواندن
به ميبينند را آن برنامههاي كمتر كه آنها با درمقايسه ميكنند تماشا
هورنيك ، ) علاقهمندند نوشتاري جمعي وسايلارتباط به كمتر نسبت همان
توانايي يا و رياضيات در توانايي مانند شناختي مهارتهاي ساير.(1982
تلويزيونقرار تحتتاثير بهظاهرچندان فضايي ارتباطهاي درك در
اطلاعات برنامههايتلويزيون تماشاي از درعينحال كودكان.نميگيرند
.ميآموزند نيز را شناختي مهارتهاي و ميكنند كسب بسياري
آنجا از تنبلميكند بدني ازلحاظ و رامنفعل كودكان تلويزيون آيا
وسيله يك بهعنوان رابيشتر تلويزيون معمول كودكانبهطور كه
تلاشذهني استراحت ، براي بهعنوانموقعيتي و ميكنند تماشا سرگرمي
آنان البته.(سالومون ، 1983) آنميدارند صرف كمي بسيار
چه اينكه مورد در سنينخردسالي از و نيستند دريافتكنندگانيمنفعل
آنها توجه.ميدهند انتخاب حق خود كنندبه تماشا چگونه و ببينند
بصري و سمعي حيلههاي شامل كه متحرك تصاوير زنده و تند حركات ازطريق
كافي آنان علاقه جلب براي بهتنهايي توليد جلوههاي اما.ميشود جلب است
را آن كه ميكنند توجه مضمونهايي به آنان (رايت ، 1983 و هوستون) نيست
باشد وخندهآور جالب برايشان و (لورچ ، 1983 و آندرسون) نمايند درك
بزرگسالان از شايد آنان(وولف ، 1980 برنيتون ، ويليامز ، برانت ، زيلين ، )
از كودك آنچه بهواقع.ميكنند فكر فعالانهتر ميبينند آنچه درباره هم
كه برنامههايي ماهيت و كودك رشد سطح به بستگي ميآموزد تلويزيون
پيامهايي تبليغاتي آگهيهاي و تلويزيون برنامههاي.دارد ميكند تماشا
.ميآموزانند گوناگون چيزهايي و دارند مختلف
دارد يكسان كودكانتاثيري همه بر برنامههايتلويزيون كه گمان اين
و جامعهپسند رفتار هم تلويزيون از ميتوانند كودكاناست سادهانگاري
از اجتماعي رفتار و روابط درباره درعينحال بياموزند ، پرخاشگرانه هم
براي تلويزيون در آدمها پرماجراي زندگي.كنند كسب آگاهي وسيله اين
در كه ماجراهايي از كه ميگويند كودكان از بعضي و است جالب كودكان
ياد چيز والدينشان با روزمره زندگي از بيشتر ميبينند تلويزيون
تاحدودي ميآموزند آنها كه آنچه.(كويي ، 1978 استاك ، كوم) ميگيرند
.دارد شناختيشان درك سطح به بستگي
شده طرحريزي آنها براي كه را برنامههايي از بسياري كودكان كه هرچند
و تهيه بزرگسالان براي ميبينند كه را آنچه غالب ولي ميكنند تماشا است
موقعيتها و شخصيتها داستانها ، مضمون بهطورمعمول.است گرديده تنظيم
زيرا نميكنند درك كهميبينند را آنچه و آنهاناآشناست براي
كامل هنوزبهطور پيچيده داستانهاي برايدرك آنان شناختي مهارتهاي
و مهم مضمون درتشخيص خردسال كودكان اينكه اول.است نكرده رشد
ناتوانند اصلياند ، موضوع حاشيه در كه موضوعهايي از اصلي
خردسال كودكان اينكه دوم.كنند پيگيري را داستان نميتوانند بنابراين
اين هريكاز.دهند ربط بههم را داستان يك مختلف عناصر نميتوانند
كودكان غالب.رشدميكند مدرسه سالهاي درطول شناختيبهتدريج تواناييهاي
از بزرگسالان برنامه درك براي نميتوانند هم سالگي تا10 درسن 9
كودكاندر بنابراين.كنند كارااستفاده بهنحوي شناختي اينمهارتهاي
برنامههاي از بزرگسالان كه را نميتوانندپيامهايي كودكي سالهاي
آنها درك در كودكان شناختي رشد حتي دارند ، دريافت ميگيرند تلويزيوني
سالگي يا 4 از 3 آنها هرچند.دارد مهم نقشي تبليغاتي آگهيهاي از
اما تشخيصدهند تلويزيوني ازبرنامههاي را تبليغاتي ميتوانندآگهيهاي
بهطور را تبليغاتي آگهيهاي ماهيت نميتوانند سالگي تا 11 سن 10 تا
كه ميدهند تشخيص كمكم ابتدايي دوران در مثال بهعنوان كنند ، درك كامل
منافع لزوم بهطور و دارد مخاطبي كه ميشوند ساخته بهمنظوري آگهيها
آگهيها غالبابهظاهر ساله يا 7 كودك 6 حتي.دربرنميگيرد را كودكان
سن 10 در.است مطلوب تبليغشده كه كالايي كه ميشود ومتقاعد ميكند توجه
كالايي مطلوبيت مورد در تجارتي آگهيهاي ادعاهاي در كودكان سال تا11
تجارتي آگهيهاي است ممكن كه ميپذيرند و دارند ترديد ميكنند تبليغ كه
.(روستير ، 1974 روبرتسون ، ) باشد فريبنده
و آدمها ميكنند تماشا تلويزيون خانه اغلبدر كودكان كه آنجا از
.ميگذارند تاثير ميآموزد ، تلويزيون از كودك آنچه در خانه محيط اشياء
تلويزيون آموزشي برنامههاي بزرگسالي با همراه اگر كودكان مثال براي
اگر بخصوص ميگيرند ، ياد تنهايي زمان از بهتر را آن كنند ، تماشا را
نمايد اظهارنظر آن درباره و كند تاكيد مهم وقايع بر بزرگسال
سوبول ، ستباي ، كالينز ، -رايت 1980 استاين ، هوستون ، كالورت ، واتكينز ، )
و تعبير كودكان براي را تلويزيون وقايع والدينميتوانند درضمن (1981
كودكان آن در كه كنند راهدايت فعاليتهايي ميتوانند كنندهمچنين تفسير
از كه كودكاني.كنند تمرين را برنامههايتلويزيوني جامعهپسند مضمونهاي
مثبت مقابل كنش بايكديگر گرفتهاند مدد يادگيري محيطيبراي وسايل اين
كلوت ، ساسمن ، كينيپس ، هوستون ، استاين ، كوفر ، مزويچ ، ) بيشتريداشتهاند
بستگي تاحدودي تلويزيوني برنامههاي پيامهاي از كودكان درك.(1979
ميشود ارسال و آماده كودك براي پيامها آن چطور اينكه به دارد
شكل به كه فراميگيرند را اطلاعاتي كودكان كلي بهطور مثال وبهعنوان
اينگونه.باشد توام زياد وصداهاي حركتها با شده ، بصريارائه
خوانده برايش اينكهمطلبي تا ميماند كودك بيشتربهذهن بصري نمايش
را او جلبميكند خاص جنبه يك به كودكرا توجه كه برنامههايي.شود
مضمونهاي از را آن بتواند و بشناسد را اصلي مضمونهاي تا ميدهد ياري
.دهد تميز حاشيهاي
وسيله رايك تلويزيون والدين از اينكهبسياري به توجه با مجموع در
اجتماعي مهم ازعوامل يكي كه داشت اذعان ميدانندبايد مضر تنوعي
است ، تلويزيون آنها شناختي رشد در موثر متقابل طور به و كودكان كردن
تماشا سرگرمكننده وسيله يك بهعنوان تنها را آن كودك كه حتيزماني
روند اين.ميآموزد آن از باز است ، چنين نيز مواقع اغلب در كه ميكند ،
از بسياري.ميشود آغاز خردسالي از تلويزيون بر كودكان نظارهگري
.ميدارد نگاه ساكت را بچههايشان وسيله اين كه دادهاند گزارش والدين
و ميدهند سر گريه ميشود خراب تلويزيون تصوير كه وقتي ماهه شش كودكان
جادويي جعبه اين سوي از كه محركهايي تفسير به كه معناست بدان اين
تا 5/2 سن 2 حدود در (اسلابي ، 1979 بك ، هولن)ميكنند توجه ميشود ايجاد
چنين و دارند پيگير توجهي تلويزيوني برنامههاي به كودكان سالگي
آگاهي ميبينند ، را تصويرشان كه آدمهايي و وقايع از كه مينمايد
ساعت دو از بيش روز هر سالگي تا 5 سنين 4 در كودكان متوسط.دارند
افزايش كودكي دوران اواخر تا ميزان اين.ميكنند تماشا تلويزيون
كه دليل اين به شايد مييابد كاهش قدري نوجواني دوران در يافته
در.ميباشند دارا را ازخانه رفتن بيرون امكان بيشتر نوجوانان
به ويديو همانند ديگر سال 1980امكاناتي اوايل تا سالهاي 1970
راصرف بيشتر وقت كودكان كه موجبگرديد و شد اضافه تلويزيون
ميان در نيزكه ويديويي بازيهاي علاوه نمايندبه تلويزيون تماشاي
.است شبيه تلويزيون به جهات بسياري از دارد بسيار محبوبيت كودكان
دارد ادامه