پنجم ، شماره 1413 نوامبر 1997 ، سال آبان 1376 ، 20 پنجشنبه 29
|
|
مجسم فضيلت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
راشد حسينعلي استاد يادواره
ياكهنسالي و گذاشتهاند ميانسالي وپابه گذراندهاند سني كه آنهايي
يادگار به درخاطرهايشان هنوز و 40 و 30 دهه20 سالهاي خاطره كه
رابهياد راشد ، حسينعلي استاد خطابههايآتشين و شيرين كلام ماندهاست ،
.دارند
ميشد خالي و خلوت كوچهها ،(شب ساعت 8)هفته هر پنجشنبه روزهاي عصر
و برميداشتند بازيگوش و شيطان بچههاي سر از دست پدربزرگها ، و
ميگرفتند را خود وپسران دختران دست مادران و پدران ميكردند ، رهايشان
درآن كه ميگشتند خانهاي وبهدنبال راهميافتادند تمام رغبت همگيبا و
.بشنوند را توانا واعظ سخنان آن تابهواسطه باشد داشته وجود راديويي
قناعت از كمتوقعي ، نظافت ، از و نظم از ميكرد ، نيكيصحبت از كه واعظي
.نفس كرامت و احسان و صبر و وبردباري
مشكل چندان اينسوال به پاسخ بود؟ چه سخناندر اين شگرف تاثير رمز
بهعيان راشد زندهياد سيرهعملي و زندگي در را آن نيست ، ميتوان
.كرد ملاحظه
راشد ، والمسلمينحسينعلي حجتالاسلام ازسالمرگ سال گذشت 17 از پس اكنون
درمحل بزرگداشتي مجلس گذشته درهفته و كردند همتي وي وشاگردان دوستان
.كردند برگزار فرهنگي ومطالعات انساني علوم پژوهشگاه
و دين بنام و برجسته استادان از كثير ، جمعي حضور با كه مراسم اين در
خوانساري محمد دكتر جعفرشهيدي ، دكتر استاد بود ، كشورمانهمراه فلسفه
و شنوندگان زمره در زماني هرسه ، كه دواني علي والمسلمين وحجتالاسلام
ويژگيهاي و استاد از را خود خاطرات بودند ، راشد استاد محضر شاگردان
بود قرار شماره اين در.برشمردند بافرهنگ مرد آن زندگي منحصربهفرد
بهنظر داماد محقق استاد حجتالاسلاموالمسلمين با مصاحبه دنباله
آن گرامي ، خوانندگان و ايشان از پوزش عرض با برسد ، گرامي خوانندگان
ويژه امروز معارف صفحه و ميگردد منتشر آينده شماره در مطلب
راشد حسينعلي استاد شادروان فرهنگي و علمي مقام و فضايل گراميداشت
.ميباشد
.كناد رحمت خدايشغريق و باد گرامي يادش
معارف سرويس
بهحاج معروف) تربتي عباس حاجشيخ فرزند ،(ره)راشد حسينعلي استاد
مردان و عالمانپارسا از خود عباس مرحومحاجشيخ.بود (ملاعباس آخوند
كشته از و نيزميپرداخت كشاورزي به ضمن در كه بود پرهيزگاري
.ميگذرانيد زندگاني و خويشميدرويد
چشمبه تربتحيدريه كاريزك روستاي در آبان 1284 هفتم در راشد ياد زنده
رفتن قصد به سپس.برد بهسر روستا همين در سالگي شش تا و گشود جهان
آموختن به آنجا در سالگي تا 16 و شد حيدريه تربت راهي مكتب ، به
و منطق و بيان و معاني از قسمتي و نحو و صرف و عربي و فارسي مباني
.پرداخت واصول فقه مقدمات
با مطابق) سن 14سالگي در كه مينويسد حالخود شرح از قسمتي در وي
از نفر ، از 300 قافلهايمتشكل و پدر بههمراه (شهريور1298 دهم
رنج تحمل از پس و شد كربلا رهسپار عتبات ، زيارت براي كاريزك ، روستاي
از مسافت طي روزبراي حدود 60) انجاميد طول روزبه كه 170 سفري فراوان
بهزيارت نيز روز مدت 50 و دربازگشت ، مدت همين و كاظمين تربتحيدريهتا
.يافت را مقدس مكان آن زيارت توفيق ،(بود يافته اختصاص عتبات
حكمت و اصول و فقه عالي دورههاي در تكميلتحصيلات براي ش در 1300
سالي و 10 نمود عزيمت شهر آن به مقدس ، مشهد بزرگ استادان نزد الهي
دوم بار براي را بيان و معاني.شد حاضر آنجا برجسته مدرسان درس در
و فقه سطح و ،(اول اديب) نيشابوري اديب عبدالجواد ميرزا مرحوم نزد
بزرگ آقا شيخ رضوي ، مدرس محمدباقر ميرزا آقا نزد بهترتيب را آن اصول
محمد حاجشيخ و برسي حسن حاجشيخ شهرستاني ، سيدجعفر آقا شاهرودي ، حكيم
آقازاده محمد حاجميرزا نزد دوره دو در را اصول خارج و ;نهاوندي
شيخ آقا و اصفهاني ميرزامهدي آقا قمي ، حسين خراساني ، حاجآقا
عامه وامور كتاباشارات اوهمچنينفراگرفت خوانساري موسي
علمي زندگي آخر سالهاي ودر آموخت شهيدي بزرگ نزدآقا را اسفار
دانش بهطالبان را آموختههايش تا توفيقيافت مقدس ، مشهد در خود
.دهد تعليم
چون دانشهايديگري فراگيري به مشهد اقامتدر درخلال راشد ، استاد
تاريخ اجتماعي ، علوم تشريح ، طبيعي ، تاريخ فيزيك ، از مختصري رياضيات ،
.پرداخت قرآن تفاسير همچنين و مذاهب و اديان
و رفت اشرف نجف به عالي تحصيلات تكميل و ادامه براي ش در 1310 او
آيتالله مرحوم فقه اصول درسهاي در آنجا در را سال يك قريب
جست ، شركت اصفهاني سيدابوالحسن آقا فقه درس و نائيني ميرزامحمدحسين
با و شد بيمار سخت وي ، با سامان آن هواي و آب ناسازگاري بهدليل ولي
اقامت مدت درضمن ولي گرديد ، ايران به بازگشت از ناگزير پزشكان تجويز
نيز آنجا مشهور علماي بعض از اجتهاد درجه اخذ به موفق اشرف ، نجف در
.شد
و شيرازگذراند در را سالي.ش سالهاي 13121313 فاصله در استاد
آغاز شهر اين از راهنماييمردم و ارشاد و سخنراني ايراد به وي علاقه
به بازگشت راه در سپس.يافت شيرازيانشدت درخواست بنابه و شد
ماه حدود 15 در ناگزير اصفهان ، مردم اصرار و بهتقاضا بنا تهران ،
خود چنانچه و پرداخت خطابه و وعظ به شهر اين مختلف برمنابر
ايراد از بعد آذر 1314 ، با 15 مطابق رمضان ، دهم شنبه روز در مينويسد
مدت 75 و دستگير را او غرض اعمال يا تفاهم سوء منبر ، براثر بر سخن
از حاكي كه دارد اشارهاي باره اين در خود استاد.كردند زنداني روز
...كه است آورده يادداشتي در و است دوران اين از وي خاطر آزردگي
.ش بهار 1316 اوايل تا و [فشرد] بسيار را روحم كه گشتم حادثهاي دچار
به كه ش بهار 1316 در حقيقت در و.ماندم اصفهان در غيرآزاد طور به
براي عربي كتب فهرست تهيه و مقالات تاليف و تدريس دوره بازگشت ، تهران
.گرديد آغاز مجلس چاپخانه در چاپي متنهاي تصحيح و شورا مجلس
دوره همين ويدر تلاش حاصل نيز استاد غرب و شرق فيلسوف كتابدو
.است (ش 1318)
راشد ، استاد راديويي پرشنونده و شيرين عالمانه ، سخنرانيهاي سلسله
نخستين كه است گفتني و شد آغاز ش از 1320 ايران ، راديو دعوت براساس
محرم يازدهم و عاشورا تاسوعا ، شبهاي در وعظ به منحصر او خطابههاي
و شد مواجه شنوندگان بسيار استقبال با اندك ، زماني از پس كه بود ،
هر ظهر از بعد ساعت 8 از كه گرديد مقرر آنان مكرر تقاضاهاي بنابه
يك مرتبا ساعت ، نيم مدت به (بهمن 1320 اول تاريخ از) پنجشنبه
به ابتدا در نيز راشد مرحوم سخنرانيهاي متننمايد ايراد سخنراني
...و مهر خواندنيها ، كوشش ، اطلاعات ، مانند مختلف جرايد در مرتب طور
و وي خطابههاي از مجموعه چند كه نگذشت زماني همچنين.ميرسيد چاپ به
دهه سخنان به مربوط كه عزاداري نامفلسفه با مجموعهاي آنها جمله از
.شد مواجه بسيار استقبال با و رسيد چاپ به بود او عاشوراي
و ازعوام بسياري و بود خيرخواهانه و دلنشين راشد مرحوم سخنان
به و مييافتند استماعآنها در را خود ديرين دردهاي درمان خواص ،
اقبال با راشد سخنان از جلديمجموعهاي دوره 16 كه بود دليل همين
.روبهروشد كمنظيري
از عتبات ، زيارت دنبال به ش ، اوايل 1326 و اواخر 1325 در راشد استاد
براي.در 1329ش و كرد ديدار نيز مصر و فلسطين بيروت ، شام ، سرزمينهاي
به و گرديد اروپا راهي بود شده او عارض اصفهان در كه بيمارياي درمان
و سوئيس آلمان ، انگليس ، فرانسه ، كشورهاي در نيم و ماه هفت مدت
و سيرآفاق و ارزنده مطالعات به معالجه ، بر علاوه و برد سر به ايتاليا
.پرداخت ممالك اين در انفس
استاد كرد ، اروپاسفر به معالجه براي مرحوم آن كه مرحلهاي سه طي در
سخنراني ايراد به ايران راديو در وي جاي به مطهري مرتضي شهيد
در راشد استاد دكتراي دوره ممتاز دانشجويان از مرحوم آن و ميپرداخت ،
.ميآمد شمار به نيز اسلامي معارف و الهيات دانشكده
و نميگشود بهسخن لب كسي ذم يا و آمد خوش براي هرگز راشد ، ياد زنده
جامعه دردهاي وي.نميداد قرار افراد مدح يا و انتقام وسيله را منبر
نيز را آنها درمان و ميشناخت خوبي به را ايرانيان عقبماندگي عوامل و
تمام ، اخلاصي با همواره او.ميكرد ذكر خود رساي و شيوا بيانات در
را خود چشمان و انديشه و مغز و جسماني قواي و زندگي سالهاي بهترين
مختلف قيود از آنان عقول و گيرد قوت جامعه افراد فهم كه كرد آن صرف
ش سال 1330 استثنايي شرايط در كه بود روي همين از و گردد ، آزاد
پذيرفت ، تهران مردم حقوق از دفاع نيت با را مجلس هفدهم دوره وكالت
نديد ، خويش خيرخواهانه اهداف براي مناسبي محل را مجلس كه آنگاه ولي
دريافت مبلغي خود ، وكالت مدت در مرحوم آن.گرفت كناره آن از زودي به
كردند ، پرداخت را او حقوق اصرار به استعفا از پس كه هم زماني و نكرد
احداث هزينه صرف تا فرستاد حيدريه تربت به برادرش براي را مبلغ تمام
.گردد بهداشتي حمام
عالي مدرسه همزماندر را خود آموزشي فعاليت ش در 1326 راشد مرحوم
-تهران دانشگاه منقول و علوممعقول دانشكده و (مطهري شهيد) سپهسالار
نام تغيير اسلامي معارف و الهيات دانشكده عنوان با ش از 1343 كه
فقه ، تدريس به سپهسالار مدرسه در دوره اين در اونمود آغاز -يافت
ش از 1321 كه مزبور دانشكده دوم دوره.ميپرداخت خطابه فن و فلسفه
و فروزانفر بديعالزمان استاد مرحوم رياست مدت پايان تا و آغاز
زنده فعال حضور دوره حقيقت در داشت ، ادامهش در 1345 وي بازنشستگي
و آموزشي جديد فعاليت كه ش از 1342 و بود دانشكده آن در راشد ياد
گرفت ، شكل آموزشي گروه هفت در منقول و معقول علوم دانشكده پژوهشي
.شد عهدهدار را اسلامي حكمت و فلسفه گروه رياست راشد حسينعلي استاد
به همچنان حكمتدانشكده و فلسفه گروه مديريت و تدريس كسوت در وي
از و شد بازنشسته ش در 1345 تااينكه داد ادامه خود ارزنده خدمات
مدرسه در تدريس به مداوم طور به درگذشت از سالپيش دو تا پس آن
.بود مشغول سپهسالار عالي
از او نگرانيخاطر از حكايت نيز اشعارش و ميسرود شعر گاهگاهي وي
.ميكرد جامعهاش مردم حال بابت
سكته آبان 1359دچار ششم سهشنبه روز بامداد در راشد استاد مرحوم
بدرود را جهان سالگي سن 75 در آبان 1359 ، هفتم شب نيمه در و شد مغزي
.گفت
ايراد راديوايران در كه سخنرانيهايي مجموعه بر علاوه استاد از
است مانده جا به سخنراني ومتن مقاله زيادي تعداد و كتاب چند كرده ،
:ميشود اشاره ايشان شده چاپ آثار از نامتعدادي ذكر به اينجا در كه
سالهاي در بهترتيب تهران ، ) اينشتين و ملاصدرا غرب ، و شرق فيلسوف دو
در) راديو در سخنرانيها ،(ش اصفهان1334 در و ش 1318 ، 1332 ، 1334
يا سيدالشهداء عزاداري ، فلسفه(ش قم ، سالهاي 13211324 و تهران
و اسلام ،(.ش تهران ، 1337) ايران راديو در محرم دهه سخنرانيهاي
فراموش ، فضيلتهاي(ش تهران ، 1340 راشد ، سخنان از مجموعهاي) قرآن
،(ش تا 1375 سالهاي 1369 بين چاپ تهران ، 10 پدر ، حال شرح در) شده
تا سالهاي 1371 بين چاپ سه تهران ، ) بقره و حمد سوره:قرآن تفسير
.(ش 1376
ديگران نگاه از
داشت دوست زندگي آسايش از بيش را خدا
مراوده سال حدود 33 طورمرتب به راشد مرحوم با بنده:شهيدي استاد
شد ، آغاز نجفاشرف در سال 1326 از ايشان بندهبا آشنايي.داشتم
ايشان بود ياد به و درگذشت طباطبايي حسين آقا حاج آيتالله كه زماني
فارسي و عرب واعظان و خطبا بود قرار مجلس اين درشد برپا مجلسي
و كردند صحبت به شروع زبان عرب خطباي ابتدا در بگويند ، سخن زبان
شدت كردند ، صلوات فرستادن به شروع نميشدند ، متوجه عربي كه ايرانياني
براي راشد مرحوم و آورد فراهم را نزاع به نزديك فضايي صلوات زيادي و
به مقرر موعد از زودتر كند ، جلوگيري الوقوع قريب نزاع اين از اينكه
وقت آن سپهسالار مدرسه در آمدم ، تهران به كه بعد مدتي.رفت منبر روي
فهميدم اتفاق حسب بر كه گرفتم حجرهاي (كنوني مطهري شهيد عالي مدرسه)
خانه رهن ترتيب.كردهاند رهن خانهاي من همسايگي در نيز راشد آقاي
قانع انساني راشد مرحوم ;دارد شنيدني حكايتي خود مرحوم ، آن توسط نيز
طول در همين براي نداشت ، را ماديات و دنيا دغدغه و بود النفس سليم و
تهران به ايشان كه وقتي.نياورد دست به مناسبي مسكوني منزل عمرش ،
نزديك خانهاي و گرفت قرض پول مقداري ايشان براي بختيار آقاخان آمدند
.كرد رهن وي براي سپهسالار ، مدرسه
يك تا ابتدا همان ميرفتم ، از ايشان نزد به دوبار يا يك هفتهاي من
با بزرگان ، و دوستان اصرار عليرغم درگذشتايشان به مانده روز
.ميگذراند روزگار ازآن كمتر چيزي حتي و سادگي عين در و طبع مناعت
از ايشان مراجعت هنگام كه بود كرماني قطعهفرش دو ايشان منزل اثاث
پشت را فرش قطعه ايندو راشد ، آقاي اطلاع بدون دوستان از يكي كرمان
شكلي به ايشان ، حيات روز آخرين تا فرش دوقطعه اين قرارداد ، ماشين
و كهنه و چوبي يكصندلي.بود زده بيرون آن پودهاي تمام كه درآمد
اين.بود منزلشان در راشد آقاي عمر پايان تا نيز اسقاطي واقع در
سري يا و آري جواب يك راشد آقاي اگر كه كنم عرض خدمتتان هم را نكته
در ميكردند موافقت و ميدادند تكان درباري رجال و ثروتمندان براي
آماده برايش خانهها بروند ، منبر آنان روضهخواني و ختم مجالس
بختيار آقاخان باز كه بدهكاربود بانك به مدتها ايشان.ميكردند
خود مانده عقب قروض بتواند كه گرفتند وام برايشان و كردند جوانمردي
.بپردازد را
به دنيا از.ميكرد عمل آن به و بود معتقد ميگفت چه هر به راشد مرحوم
منالي و مال به ميتوانست كه زماني حتي و كرد قناعت زندگي حداقل
دوست زندگي آسايش از بيش را خدا مرحوم آن.كرد صرفنظر آن از برسد ،
.داشت
ميكرد مسحور را شنونده سخنانش
مرحوم كه ميگردد قبلباز سال به 60 بنده خاطره:خوانساري محمد دكتر
منبر به شهر اين سيد مسجد در و آمدهبودند اصفهان راشد آقاي
از كه سخناني با اصفهان ، مسجد در بزرگوار اين خطابههاي.ميرفتند
و آتش پر شعلهاي مانند و بود جوان.نبود مقايسه قابل ميشنيديم راديو
غرفهها داخل و تاگلدستهها حتي مسجد ، فضاي تمام ميآيد ، يادم.پرانرژي
زمان آن كه هم بلندگو و ميكرفن ميزد ، موج ازجمعيت بام پشت روي و
حاضر جمعيت همه به رسايايشان صداي اما نبود ، متداول و نداشت وجود
.ميرسيد
به عجيب شوقي و دقت با همه دانشگاه استاد بازاري ، محصل ، فرهنگي ،
.ميدادند گوش وي سخنان
و ذهن حضور ازبرميخواندند ، مناسبت به كه برداشت از شعر بيت هزاران
وصفنشدني شنونده ، براي وي مطالب تجسم و وتصويرگري بيان قدرت
به جمعيت سكوت و دقت و توجه از وعظ هنگام نيز ايشان خود چنانكه بود ،
.ميآمد در لرزه و وجد
وطنزپرداز حاضرجواب نكتهسنج ، كهبسيار داشتيم ادبيات در دبيري
به كرد ، ملاحظه جمعيترا وحرارت شور و وقتيسرمستي مجلسي ، در.بود
شما تقصيرات سر از خدا آقا ، :گفت كنايه به و رفت آقايراشد خدمت
با خدا مسجد در شما:گفت چرا؟:پرسيد تحير با راشد مرحومبگذرد
!!نوشاندي شراب نفر هزاران به سخنرانيتان هيجان و شور اين
خطاب وقت گفتارتو ، مستي
شراب صدخم از نايد كه كند آن
مجلس ميرفتند ، قاعده منبر به سيد درمسجد افطار از بعد رمضان ماه
ختم كه جا هر به و خواندهميشد قرآن از جزء چند هرشب كه بود اين
ساعتصحبت نيم و يك تا يك آياتحدود همان درباره راشد ميشدآقاي
عظيم منبع و بداههپردازي قدرت و ذهن حضور از نكته اين كه ميكردند ،
.ميكرد حكايت فلسفه و وكلام شعر و حديث و روايات از ايشان اطلاعاتي
را چندينجزء قرآن ، قاري.نيامدند ايشانسروقت مجلس ، همان در شبي
ايشان شب آن اما ماندند ، راشد آقاي جمعيتمنتظر وهمه خواند
را راشد آقاي كه آوردند خبر صبح برگشتيم ، منزل به همگي نيامدندوما
مردم كه بود شده پخش اصفهان در خبري قرار از.انداختند زندان به
آقاي نفوذ قدرت از حكومت چون و (سال 1314)برداشتند شورش به سر مشهد
اتفاق مبادا تا انداخت زندان به را ايشان لذا بود ، هراس در راشد
.شود تكرار اصفهان در مشهد
تا آمد ، ايشان وارد زندان در مرحوم بهآن كه فشاري اثر بر اتفاقا
كشور از بهخارج رفتن هنگام و بود مبتلا بيماريصرع به عمر آخر
كهچون كردند تاكيد توصيهو ايشان به آلماني معالجه ، پزشكان براي
و ميزند لطمه شما به هنگامسخنراني فشار نيست ، خوب شماحالتان
سخنرانيدر به ايشان زمان آن از.ميكند تشديد را شما بيماري
.كردند اكتفا راديو در جمعه شبهاي و الهيات دانشكده
8) هفتهاييكبار تهران راديو در دعوتكردند راشد آقاي از سال 1320
هنوز همانجا واز كند سخنراني ساعت نيم بهمدت (پنجشنبه بعدازظهر
و كوچه مردم پنجشنبه ساعت 8روزهاي كه است مانده زوايايخاطر در
تا ميكردند تجمع داشت ، راديو كه مغازهاي يا قهوهخانه جلوي بازار
.كنند گوش را راشد آقاي سخنان
اجتماعي و حوزههاياخلاقي در متنوع انتخابموضوعات و بيان قدرت
فارسيزبانان ساير پاكستانو و عراق و ايران تامردم شد موجب
.شوند ايشان سخنان دلبسته
دهن دركوچهآب:ميگفت بود ، وپاكيزه منظم دقيق ، شخصي راشد ، آقاي
بام پشت از پارويبرف براي پاككنها برف زمستانكه در.نيندازيد
بريزند ، كوچه در را بام برفپشت كه نميداد رضايت ميآمدند ، ايشان
.كنند خالي حياط در را برف همه تا ميداد بيشتري پول آنها به لذا
عمل در نظم و ونظافت سخن در سادگي و فصاحت
:عليدواني والمسلمين حجتالاسلام
ايران سطح در وسيعي راشدانعكاس آقاي سخنرانيهاي شهريور 20 ، از بعد
كه بودند نوشته جايي در سعيدي غلامرضا مرحوم.داشت كشورهايهمجوار و
.ميكرد صحبت و داشت حضور مجلس در پادشاهافغانستان شاه محمدظاهر
و كرد نيمهتمام را صحبتهايش رسيد ، ساعت 8 نزديكيهاي به زمان وقتي
سني ظاهرشاه اينكه با.است آقايراشد صحبتهاي شنيدن وقت حالا:گفت
در را راشد كلامآقاي تاثير كه است روزگار عجايب از واين بود مذهب
.ميدهد نشان گستردگي اين به سطحي
نداشتنراديو دليل وبه داشتيم آبادانمنزل در بودم بچه كه زماني
راشد آقاي صحبتهاي تا داشتند ، راديو كه خانههايي پنجره پشت ميرفتيم
مردم همه ميگفت ، سخن متين و گويا ساده ، فصيح ، كه بس بشنويم ، را
حسين آقا حاج ختم مجلس هنگام و اشرف نجف در.بودند شده سخنانش شيفته
آن از قبل سال ده از شد ، دعوت وعظ براي راشد مرحوم از طباطبايي
بزرگ مراجع و فقها تمامي بود ، نشده برپا عظمتي با مجلس چنين تاريخ
نيامده بيرون منزل از زيارت براي جز گذشته ، سال طي 30 كه تقليد
كاش اي.باعظمت و پرشكوه مجلس داشتند ، حضور مجلس اين در بودند ،
.ميكرد ضبط را ايشان روز آن سخنان و داشت وجود صوت ضبط دستگاه
نجفشكايت شهرداري و فرمانداري سخنراني ، از همان در ميآيد يادم
باشد آشغال و ازكثافت پر بايد (ع)مولاعلي كوچههايشهر چرا كه كرد
ماموران مدتي داد دستور سريعا و رسيد فرماندار گوش به واتفاقا
.ميپرداختند شهر نظافت به
خلع ايشانرا كه زماني بود ، نشيب فرازو از پر نيز مرحوم آن زندگي
را زندگياش شدتا چاپخانهها از يكي دارغلطگيري عهده كردند ، لباس
.كند تامين
.شود ويكمك به راهي هيچ از نبود وحاضر داشت طبع مناعت راشد آقاي
زدن اطو كهما زماني.ميداد اهميتفوقالعادهاي نظم و نظافت به
لباس و پيراهن با ميآورديمايشان حساب به مابي نوعيفرنگي را لباس
.ميآمد مجلس به رق و شق اطوزده ،