پنجم ، شماره 1414 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 22 شنبه 1
|
|
توتاليتاريسم نظريه نقد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) آرنت هانا سياسي انديشه در توتاليتاريانيسم نقد
توتاليتاريانيسم كتابسرچشمههاي نقد
ناهمگوني (45)وقوفداشت آن به نيز آرنت خود حتي كه ايرادي مهمترين
حاليكه در.بود روسيه و آلمان توتاليتار نظام از توصيفهايش بين
به اصلا است ، نازيسم و آزاري يهود و نژادگرايي تحول كتاب اصلي موضوع
گذرا اشاراتي صرفا استالينيسم به و نشده پرداخته لنينيسم -ماركسيسم
شروع سال 1952 در او خاطر ، همين به.است شده نازيسم ، با مقايسه در
تا كرد توتاليتاريانيسم ماركسيستي عنوانعناصر به كتابي نوشتن به
كتاب در او بپردازد ، توتاليتاريانيسم تاريخي ريشهيابي به
يا سازمان در تفاوت كه بود داده قرار براين را اصل توتاليتاريانيسم
او براي كه چيزي آن نبود اساسي چندان رژيم ، دو اين در حكومت شكل
بود ، اجباري اردوگاههاي و تام چيرگي ايدئولوژي ، داشتارعاب ، اهميت
.داشت وجود نظام دو هر در كه
ميشود ، تعريف آن گرفتار آرنت شايد كه تناقضاتي از ديگر يكي
و قواعد از كه است نظام يك يا مجموعه يك عنوان به توتاليتاريانيسم
تعريف در توتاليتاريانيسم اين ، بنابر ميكند ، تبعيت خودش دروني منطق
وي نظر به.ميشود تودهاي انسان كه وقتي يعني.است تاريخ محصول وي ،
او حاليكه در داشت ، وجود تودهاي سازمان يك ابتدا از آلمان نازيسم در
را تودهاي جامعه توتاليتاريانيسم برپايي منظور به استالين ميگويد ،
.(46)كرد ايجاد
توتاليتاريانيسم براي اجباري اردوگاههاي كه ميكند اعلام صريحا آرنت
اردوگاههاي شكل به توتاليتاريانيسم واقع در بودند اساسي بسيار
بلكه نيست ، عذاب اصولا ايناردوگاهها هدف.مييابد نمود مرگ و اجباري
آرنت خود اين ، وجود بااست شده تعبيه طبعبشري تغيير براي آنها وجود
روسي اردوگاههاي در نازي اردوگاهها عمومي قمع و قلع تنزلو كه ميگويد
از موضوعغفلت بيشتر عذاب و مرگ روسي اجباري اردوگاههاي در وجودنداشت
تاريخ در جديد نازيسمتجربهاي كه حالي در ديگر عبارت به.بود سياست
سنتي روشهاي همان گسترش اردوگاههاياستالين آورد ، بوجود بشري عذاب
تناقض دچار اينجا در دوباره آرنت اين بنابر.بود تزاري استبدادي
(47).ميشود
نظام يك توتاليتاريانيسم كه ميكند ادعا آرنت شد ، گفته كه همانطوري
رهبر ، يك مرگ از پس چگونه.است تاريخي شرايط و وقايع محصول و است
كتابش ، اول چاپ در آرنت.ميبرد بين از راحتي به روسيه ، در استالين
دشمني و درون در شدن خاطرمحدود به توتاليتاريانيسم كه دارد اعتقاد
نازيسم سر بر كه اتفاقي يعني ميرود ، ازبين معمولا غيرتوتاليتار جهان
خاطرمرگ به روسي توتاليتاريسم كه ميگويد اينجا وليدر آمد ، آلمان در
.دارد مباينت قبلياش نظر با كه فروپاشيد ، استالين
بوروژازي ملي ، دولت مانند آرنت ، سوي از گرفته كار به اصطلاحات همچنين
تبييناش در اساسي نقشي ملي ، -دولت مفهوم.است نشده تعريف تودهها ، و
و آزادي يهود او.ميكند بازي توتاليتاريانيسم سرچشمههاي از
درتعارض ملي -دولت با كه ميكند تلقي نيروهايي را امپرياليسم مخصوصا
كه چند هر.بينميبرند از را حقوق و اجتماع كهن پايههاي همچنين و است
است ، انقلاب از بعد فرانسه ملت ، -دولت از اصلياش پاراديم است روشن
هستند ملي -دولت مفهوم اين در ديگر دولتهاي كهآيا نيست معلوم ليكن ،
.مليبود -دولت داراي امپرياليسم ظهور تا اروپا كه اوميگويدنه يا
امپراتوري از ويژهبخشهايي به و اروپايي دولتهاي اكثر اين ، وجود با
او همچنين.بخورد ملي چسب بر احتمالانميتواند آلمان و اتريش -مجار
به آيا اما.بود ملي -دولت مخرب نيروي كهامپرياليسم ميگويد
(48)شدند؟ تخريب امپرياليسم توسط ملي راستيدولتهاي
معنا بدان اين البته.باشد تودهها كتاب ، بحث موضوع برجستهترين شايد
كاملا اين وجود با.ميپردازد تودهاي جامعه از بحث به صرفا كه نيست
با تودهاي جامعه نظريه سنت تحتتاثير شديدا او كه است مشخص
از توده حمايت به آرنت.است بوده بهمردم نخبهگريانهاش بياعتمادي
نظريهپردازانجامعه سنتي موضوعات و ميورزد اصرار رژيمهايتوتاليتار
كه ميگويد مانندآنها او.ميگيرد كار به آن توصيف براي را تودهاي
را انسانها اجتماعي ، تخريبنظم با كه بود كهن طبقاتي ساختار فروپاشي
شرح گونهاي به را تودهاي جامعه اين ، او وجود با.كرد تبديل توده به
سنت محافظهكارانه بيشتر شاخههاي از نظريهاشرا عملا كه ميدهد
تودهاي كه ميكند تاكيد او نخست.كنند ممتاز جامعهتودهاي
صرفاطبقات نه و طبقات همه از كرد ، ممكن را كهتوتاليتاريانيسم
مساوي فروپاشيطبقات كه ميگويد او دوم.بود شده تشكيل پايينتر ،
كرده مشاهده متحده درايالات قبل صدسال دوتوكويل كه شرايط برابري
در روشنفكر نخبگان پاي پايين ، طبقات تودههابا تفكيك با آرنت.نبود
و ترس اينجا ، در.ميآورد ميان به را جنبشهايتوتاليتار از حمايت
اشارهاي هيچ هنوز و است هويدا مدرن تودههاي از بياعتماديآرنت
درچاپ اخير ، موضوع اين.است بودن كارورز تودهها ، اين مشخصه نداردكه
ممكن توضيح روشنترين.شد مطرح بشري ، وضع كتاب تاثير تحت شايد دوم
پيبندي اين كه است اين سياسيآرنت انديشه در اساسي تناقص اين براي
به كارورزان جديد سرزنش اين جامعهتودهاي ، نظريه براي جديد كردن
كه بود شده مطرح دوم چاپ در طبيعيتوتاليتاريانيسم ، غذاي عنوان
بــرايعمل قابليتاشان و مردم به آرنت مجارستان ، باانقلاب 1956 همزمان
(49).آورد ايمان
عنوان تحت فصليجديد آرنت توتاليتاريانيسم ، كتاب چاپ دومين در
كه قبلياش نظريه برخلاف كه افزود ، آن به را ارعاب و ايدئولوژي
به را تودهها او اينجا در دادهبود ، نسبت طبقات همه به را تودهها
انزواي كه دوتوكويل اعتقاد از بااستفاده آرنت.داد نسبت كارورزان
مخصوصا انزوا اين كه كرد ادعا ميسازد ، ممكن يكديگررا از انسانها
كه بهطوري مينشيند ، معاش تلاش جاي به صنعتگري كه وقتي ميشود نحس شومو
كه ميگويد اوحتي.ميرود بين از مادي جهان با افراد خلاق رابطه حتي
جنبشهاي از حمايت كه كردهاست ايجاد را تنهايي بودن ، زايد و بيريشگي
دترمينيسم كه دارد اين به اشاره او ظاهراميسازد ممكن را توتاليتار
نتيجه و ضرورت يك ميسازد ، راممكن توتاليتاريانيسم كه ماترياليستي
به بازگشتاش اين ليكن.است تكنولوژيكي تغييرات اجتنابناپذير
عمل براي انسان قابليت بر هميشگياش باتاكيد ماترياليستي دترمينيسم
اخير جنبه اين.است مغاير پيشبيني وغيرقابل آزادانه
شكلگرفته مجارستان انقلاب 1956 تاثير تحت عمل در انديشههايشظاهرا
خودانگيختگي جنبه همهبر از بيش مجارستان ، انقلاب موخره در آرنتاست
كه ميگويد همچنينتاكيدميورزد مردمي قيام اين ناپذيري پيشبيني و
اقشار همه كه است بوده يااجتماعي اقتصادي نه و سياسي انقلاب هدف
اينجا درداشتند شركت آن در كارگران وحتي روشنفكران دانشجويان ،
نيز را كارورزان او.ميشود تناقض دچار خود قبلي بانظريات او نظريه
(50).ميكند تلقي سياسي عمل شايسته افراد درزمره
و ارزش نميتوان است ، شده وارد فوق كتاب بر كه انتقاداتي وجود با
خود نظر مورد اصطلاحات او.گرفت كم دست بعدي نظريات بر را آن تاثير
;هستند توجه قابل خود حد در كه است كرده بحث وارد جديدي تعريف با را
به.غيره و ايدئولوژي انزوا ، تنهايي ، سياست ، بيريشگي ، آزادي ،
نيزمانند او اثر ميسازد خاطرنشان كانوون مارگارت كه علاوههمانطور
هنگام در كه انعكاسياست اثري برك ، ادموند فرانسه انقلاب بازتابهاي
هنوز وقايع از برخي كه درحالي و.است درآمده تحرير به وقايع رخداد
ناشدني فراموش كه يافتهاند دست بهپيشبينيهايي بودهاند ، نامعلوم
(51).هستند
انصاري منصور دكتر
- Young - Bruehl. Op. Cit, P..پانوشت
Margaret Canovan. The Plitical Thought of Hannah Arendt. (london:
JM Dent & Sons Ltd.) PP.-.-
- Ibid, PP..
-Ibid. P..
Convoan,. "The Contradictions of Hannah Arendt's Political
Theory, Vol. , No.. (February). PP. -.- Margaret
Thought" Political
- Ibid, PP.-.
- The Political Thought of Hannah Arendt, Op.Cit.PP.-.