پنجم ، شماره 1415 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 23 يكشنبه 2
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(19)
در پيوستهيي ورهنمودهاي هشدارها توصيه ، اين كنار در ديگر ، سوي از
سخنان ادامهي در.دارند و داشته اسلامي انجمنهاي براي لازم شرايط مورد
:كردهاند اشاره نگرش ، دو اين تلفيق و جمع راه به شده ، ياد
كه نكنيد ، اسلامي واردانجمن را هركس.باشد بايستي حداقل يك البته
.كنيد رعايت را حداقلي اما ;باشد محتوانداشته ديگر اسلامي انجمن
را كار همان ;ميگيرند را مناسبي آدم و ميگردند احزاب كه ديدهايد
و مناسب روح و دل ميكنيد احساس كه را جواني دانشجوي آن.بكنيد
انتخاب كرد ، كار او روي خرده يك و آورد را او ميشود و دارد آمادهيي
.بياوريد انجمن به را او كرديد ، كار او روي كه وقتي.كنيد
و شرايط به سو يك از.تلفيقياست منطقي نگرش شده ، ياد پيشنهادي راه
توسعهيكمي ديگر ، سوي از و ;است شده توجه تشكلهاياسلامي حساسيتهاي
مشابه نگاه ، اين در.است نگرفته قرار غفلت مورد نيز انجمنها پوشش و
;بود خواهد عضويت پذيرش مبناي شرايط حداقل تشكيلات ، و احزاب برخورد
و نبوده توجه و تعلق از خارج عناصر ، و افراد ديگر آن ، كنار در اما
معظم رهبري اسلامي ، تشكلهاي در عضويت شرايط حداقل خصوص در.نيستند
:داشتهاند اشارت زير نكات به انقلاب
و گرايي هرهري مزاج ، دورويي ، تلون و نفاق:صداقت و خلوص رعايت (1
.وهست بوده ما جامعهي در تشكيلات و احزاب قبيل ، آفت اين از اموري
از بعد ، به مشروطه از دركشورمان سياسي احزاب شكست از عظيمي بخش
سياسي تشكلهاي گريبان هنوز و است گرفته نشات رواني اخلاقي ، عامل همين
.ميدهد و داده فشار خود در را ما
.نيست كمياب دانشجو درنسل يكرويهيي و صراحت صداقت ، عنصر خوشبختانه
خلوص و صداقت از نسل اين جواني ، تكاپوي و اقتضايسني واسطهي به
برخورد اثر در صداقت ، و خلوص اين هرچند ;هست و بوده برخوردار مناسب
شده موارديكمرنگ در سايه ، گروههاي يا و دانشگاهي سياستبازانبيرون با
.است حرفهييدرآمده سياستبازان استخدام به يا و
از انجمنها ، در را صداقت و خلوص عنصر بر تاكيد انقلاب ، معظم رهبري
:كردهاند روايت چنين راحل امام زبان
-ميكنند صحبت بهانجمنها راجع كه مواردي غالب در امام كه ديدهام من
چه و فرهنگي ، اصطلاح به و دانشآموزي و اسلاميدانشجويي انجمنهاي چه
اين روي -غيرذلك و كارخانهها وزارتخانهها ، ;كاري اسلامي انجمنهاي
است ، اصلي و اولي شرط صداقت و خلوص اسلامي ، انجمنهاي در كه نكته
كه نمكي اين باشيد ، مراقب.است حق اين و ;ميكنند فراواني تكيهي
قابل مادهي يك ;باشد نمك واقع در بشود ، گنديدن از مانع ميخواهد
.باشند كرده قاطي آنجا نمك جاي به كه نباشد گنديدن
و تعهد اسلام ، نام به باتبرك انجمنها ، اعضاي:ديني باور و شعور (2
خودرا ايشان عمل و جان در ميبايست كه عرضهداشتهاند را باوري
اسلام كليشهيي ، اسلام شناسنامهيي ، اسلام كه بدانند بايد آنان.بنماياند
اسلامي تشكل نميتواند مشابه ، دينداريهاي ديگر و احساسي و شعاري
.دهد قرار اثرگذار و ماندگار جايگاهي در را دانشجويي
انجمنها براياعضاي لازم شرايط خصوص در انقلاب ، معظم رهبري
:فرمودهاند
فقط نه و عميقاسلامي ، انديشهي از برخوردار سالم ، صادق ، افراد
كه است اين ارزشها از يكي اسلامي ، درانجمنهاي يعني.اسلامي احساسات
.برخوردارباشند اسلامي عميق انديشه يك از افراد
:فرمودهاند ديگر سخني در يا و
لحاظ از كه است بكنند ، اين بايستي كه كاري اولين اسلامي انجمنهاي
كه نيست اسم به اسلامي انجمن.كنند راغني خودشان اسلامي ، مايههاي
انجمن نه ، ;هستم اسلامي انجمن عضو من بگويد نفر يك خيالكنيد
محورهاي با ارتباط و اسلامي مايههاي و اسلامي فكر و اسلامي كار اسلامي ،
.ميخواهد اسلامي دانش و اسلامي بينش
اخلاق به رفتاري ميبايستتخلق ديني ، فهم بر علاوه اسلامي انجمنهاي
انجمنهاي.نشمارند اندك را آن حرمت بدانندو جدي نيز را اسلامي
كه صورتي در دانشجويي ، محيط در ديانت مناديان عنوان اسلامي ، به
را لازم بهاي آن به و نگيرند جدي را انساني اسلامي ، رفتاري ارزشهاي
آثار از و برد خواهند بين از را ديانت به دعوت حرمت و شان ندهند ،
.كاست خواهند خويش دعوت و سخن
در را اسلام واقعا ميكند ، نگاه را آنها وقتي دانشجو كه باشند كساني
برخورد برخوردشان ، ;اسلامي اخلاق اخلاقشان ، :نمايد مشاهده وجودشان
خصلتهاي خصلتهايشان ، ;اسلامي موضعگيريهاي موضعگيريهايشان ، ;اسلامي
.اسلامي
با افرادي از نبايد اسلاميدانشجويي ، تشكلهاي:درايت و تيزهوشي (3
گروهها اين و شوند پر متوسط استعدادهاي يا و هوشي اندك بهرههاي
صورت ، اين غير در.باشند مسلمان دانشجويي حركتهاي ميدانداران
جاذبهي ، اولا:بود خواهند ضربهپذير زاويه چند از مسلمان تشكلهاي
ضعف ، ثانيا.داد خواهند دست از باهوش و مستعد عناصر در را خود
و عمل قدرت و جمعبندي در كه شد خواهد موجب خردورزي ، بهرههاي و منطق
به هوشمند ، فاسد عناصر ثالثا ، .نيابند توفيق چندان درست ، تصميمگيري
آنان هوشي كم و نگري سطحي از و بيابند را آن در نفوذ امكان سرعت
و هويت قلب بر مرور به اسلامي ، تشكيلات در رخنه با و كنند سوءاستفاده
:يازند دست جهتگيريها
و درايت با بودن ، باعرضه هوشمندي ، لحاظ از...اسلامي ، انجمن عناصر
و هوشترين با و متدينترينباشند بايدبهترين بودن ، كفايت با
زبان دارند ، مطالعه به شوق كه دانشجويان كارآمدترين و زرنگترين
اسلامي انجمنهاي در بايد دارند ، را لازم تيزهوشي دارند ، بحث و گفتگو
.بشوند متشكل
مبارز دانشجوي روزگاراننهضت ، از روزگاري در:درس گرفتن جدي (4
در را تعلم و درس و ميبخشيد اولويت خود جهاد و مبارزه به كه بود كسي
و افراط نيز روزگار همان در.ميداد قرار خود تلاشهاي ثانوي مرتبهي
كه بود گونهيي به قيام و نهضت شرايط مجموع ، در اما ;نبود اندك تفريط
را سياسي اجتماعي ، تلاشهاي به دادن اولويت و تعلم و درس به ندادن دل
آن وجه هيچ به دانشجويي ، اسلامي تشكلهاي براي اينك.ميكرد توجيه
.نيست و نبوده توجيهپذير روحيه
تلقي درسي ماندگان عقب زمرهي در نبايد تنها نه تشكلها ، اين اعضاي
مسير آن در و باشند پژوهش و درس پيشتازان از ميبايست بلكه شوند ،
.آيند بشمار ديگر دانشجويان نيزالگوي