پنجم ، شماره 1417 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 25 سهشنبه 4
|
|
نوزده قرن شاعر نو حرفهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هاينه هاينريش آثار و زندگي
مطلوب نتيجه به تا ميكرد كار اثرش برروي هفتهها و روزها هاينه
برسد
زندگي ، درشد زاده آلمان دوسلدورف در (تا 1856 1797) هاينه هاينريش
و پرداخت حقوق تحصيل بعدبه ، ماند ناموفق كه آورد روي تجارت نخستبه
مسيحيت كيش به گوتينگن ازدانشگاه شدن فارغالتحصيل بعداز سال 1825 در
و ايتاليا آلمان ، عمويشدر هزينه با را سالي شش زمان اين ازدرآمد
و نامسفرهارتس با را خويش اثر دو و گذراند وسفر سير به انگلستان
حال اين با.شدند شهرتش كهمايه داد انتشار ترانهها كتاب
بين از را او آلمانمحبوبيت حكومت و گوناگون افراد به حملاتنيشدارش
ماندگار شهر اين در را عمر باقي و رفت پاريس به سال 1831 در.برد
ناسازواري و ابهام ، معما ، سراپا با را او همواره هاينه مفسران.شد
شاعري.داشت شگرف استعدادي زيبا و ظريف غزلهاي سرودن در.يافتهاند
در بيشتر هاينه شهرت.درآميخت رمانتيسم با را مسخرگي و بود رمانتيك
او از هم منثور اثر چند اما اوست ، ترانههاي و كوتاه غنايي اشعار گرو
مهمترين.داشت فراوان خواننده خود روزگار در كه است مانده يادگار به
نو ، اشعار ترانهها ، كتاب اشعار ، :از است عبارت هاينه شعر دفترهاي
را او اغلب هاينه زادگاه سرزمين.اشعار آخرين و عاشقانه منظومههاي
ديگر سرزمينهاي در غزلياتشاست ميگرفته دستكم شاعر يك مقام در
بسياري.است داشته آلماني ديگر شاعر هر از بيش نفوذي و مقبوليت
.دانستهاند آلمان غناييسراي شاعر بزرگترين گوته ، از بعد را ، هاينه
با گفتگويي مجلهفوكوس او ، از تازهاي زندگينامه بهانهانتشار به
از آن شده كوتاه كه است داده انجام رادآتسجي.كتابفرتيس نويسنده
.ميگذرد نظرتان
بر هاينه ، هاينريش شمادرباره نوشته زندگينامه آقايرادآتس ،
آثار كه ميرسد نظر به هم هنوز آيا.دارد تكيه شاعر اين نوگرابودن
باشد؟ مدرن هاينه
بهعنوان او.دارد وهنرمنديش هنر خاطر به غرورآميز وجههاي هاينه
مطالعاتم براساس.بود قوانين و قواعد يكسري هنرمنددنبالهروي يك
هرگز و داشت شخصي قوانيني هاينه.نبوده مدركگرا او شدهام متوجه
او درباره بايد خاطر همين به نگرفت قرار سياسي مشي خط هيچ تحتتاثير
و شاعر قرن 19 به بودن وجودمتعلق با هاينه.شود تجديدنظر عقايدش و
.بود نويسندهاينوگرا
ميشود؟ خوانده علاقه با هم امروزه او نوشتههاي آيا
خوانده همانطور او آثار كه نيست اين معناي به بودن امروزي نويسنده
موقعيتي و بهمقام هرگز هاينه كه وجودي با ميشد گذشته در كه شود
درواقع.است بوده بنام نويسندهاي هنريهميشه محافل در اما نرسيد ،
پايين عوامپسند شاعر يك درحد او.نبوده ديگر شعراي مانند هاينه
از حاكي كه نوشتهاند مطالبي همكارانش ، از تعدادي.است شده آورده
رغبت و ميل با را او مطالب آنها.است هاينه با آنها مشكلات
اما.داشتهاند بدگماني حس نوعي هاينه به نسبت هميشه و نميخواندند
يك درحد را هاينه مردم گرچه بود ، شده شناخته مردم بين در شعرهايش
.ميشناختند اسم
بود؟ چگونه ميآمد ، وارد بههنرش كه انتقاداتي درمقابل او عكسالعمل
اثرش روي بر هفتهها و روزها هاينه.بود آثارش بر شديدي ضربه كار اين
براي بگويم ، ميتوانم درواقع.برسد مطلوب نتيجه به تا ميكرد كار
و وسواس با و بود روشنفكر هاينه.ميداد صيقل را آنها آثارش ظرافت
.ميكرد كار زيادي دقت
شهر در بعد مدتها اما.شدند سوزانده هاينه كتابهاي سال 1933 در
دانشگاه روي بر هاينه نام گذاشتن برسر بحث -هاينه زادگاه -دوسلدورف
خبري چندان بدطينت آدمهاي از امروزه ميرسد نظر به.بود دوسلدورف
درد بياورد ، ياد به زمان آن از ميتواند شهر اين كه چيزي تنها نباشد؟
بزرگ بهصورتقهرماني او تا شده باعث عذاب و درد همين.است عذاب و
.بگيرد قرار يادبود ستونهاي از يكي برروي او از نيمتنهاي و درآيد
بود؟ كرده پيدا درآلمانيها را احساسرومانتيك هاينه آيا
آنها يك به يك و دقت با بخواند ، بايد را هاينه آثار ميخواهد كه كسي
.است پرداخته احساسات اين تحليل و تجزيه به هاينه.كند مطالعه را
كه بود انساني او.ميبرده هم لذت آن از و ستوده را گريه او حتي
و صداها از پر هنري او.راميآراست خود آثار رنج ، به دستيابي طريق از
.است كرده خلق گفتههايجديد
متفاوتميكند؟ همعصرانش با را او چيزي چه
هاينه هاينريش.اوست خصلتذاتي اين و است آزاده نويسنده هاينه
بهخاطر او.بود درامنويس و غزلسرا تاريخشناس ، خبرنگار ، تاحدودي
وجود آن از قبل تا كه كرده خلق را هنر از نوعي خصوصيات اين داشتن
بسيار خاطر همين به.بود غيرعادي واقعا زمانش براي هاينه ، .نداشت
.شد پذيرفته عادي مردم بين در سخت
.ميشود محسوب آزرده فردي هاينه بنابراين
التيام آن زخم اثر و نخواهدرفت بين از هرگز آزردگي اين و بله
.يافت نخواهد
معاوني ميراندا:ترجمه