پنجم ، شماره 1417 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 25 سهشنبه 4
|
|
درخت و انسان تلخ قصه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نخست بخش - زيست محيط از حفاظت مشكلات
همزيستي:چنينبود طبيعت و انسان مناسبات در اوليه دوران
...طبيعت و انسان مسالمتآميز
بيستم قرن آخر دهههاي در جهان طبيعي منابع و زيست محيط:اشاره
و متخصصان انديشمندان ، كه است بوده روبهرو تازهاي شرايط با
در اينك.ميكنند ياد بحراني عنوانشرايط به آن از دستاندركاران ،
خطر زنگ ديگر ، زمان هر از بيش دانشمندان قرن ، پايان سالهاي واپسين
و آوردهاند در صدا به ميكند تهديد را زيست محيط كه خطراتي درباره را
بحثهاي از زيست ، محيط حفاظت راههاي درباره بحث امروزه واقع ، به
ايراني ، نظر صاحب يك نوشتار ، اين در.است بشري جوامع و دولتها كليدي
.است داده قرار بررسي مورد را جهاني بحران اين از ديگري ابعاد
اكوانرژتيك -بينالمللي آكادمي اصلي عضو -شكوري بهروز پروفسور
خاك از عراقي ، قسمتي سردمداران جنايتكارانه و ناعادلانه تجاوز در
سوء تاثير كه سمي و شيميائي كاربردگازهاي اثر بر و تخريب كشورمان
به نياز كه آمد وارد زيستمان محيط به شديدي ضربه دارند ، درازمدت و
منابع به خسارت جبران براي شده زمانبندي بنيادي و اساسي اقدامات
روحي جسمي ، رشد و فيزيكي بقاي در زيست محيط گفت ميتواندارد طبيعي
كليدي مسائل از يكي آن حفظ لذا دارد ، حياتي اثر انسانها ، اجتماعي و
در و جمعيت تجمع مراكز در كه ايران كشور براي و بوده بشري جامعه
خاكهايش از بزرگي بخش و ميباشد آلوده هواي و آب داراي صنعتي ، كمربند
تخريب سرعت به و بشدت جنگلهايش و مراتع و گرفته قرار فرسايش معرض در
.است برخوردار بسزايي اهميت از ميشود
سپرده بدستتاريخ و شده بسته بيستم قرن دفتر ديگر ، سال سه تا
از بيش اما آورد توسعه ترقيو بشريت براي چه اگر قرن اين.ميشود
دو بررسي با كه طوري به.كرد وارد ضربه زيست محيط به گذشته سدههاي
آنها وحشتناك پيامدهاي ديگر ، منطقهاي جنگ صدها و جهاني بزرگ جنگ
.ميشود مشاهده بهوضوح بشريت و طبيعت براي
غني ، نابوديمراتع كشورمان ، نادر جنگلهاي تخريب گذشته ، قرن در
زير را كشور زيباي طبيعت خاكها ، عظيم فرسايش مخرب ، و وحشتناك سيلهاي
مسئلهاي هر از بيش بايد يكم و بيست قرن آستانه در امروز و گرفت ضربه
مشكلي اينشود مطرح اكولوژي و زيست محيط از حفاظت به مربوط مسائل
مناطق در كه كشورهائي بخصوص صنعتي نيمه و صنعتي كشورهاي اكثر كه است
آن با دارند قرار نابودكننده فرسايش معرض در و شدهاند واقع كوهستاني
در و بوده طبيعت جزو انسان قبل ، سال ميليونها ازميباشند درگير
طبيعت با خود خلقت اوايل در و ميداده ادامه زندگي به آن دامان
به نسبت آنكه بدون ;مينمود تامين طبيعت از را خود زندگي و سازگار
طبيعت و انسان مناسبات در اوليه دوران.باشد داشته تهاجمي موضع آن ،
عالم با و طبيعت و انسان مسالمتآميز همزيستي دوران اين.بود چنين
به خود تاريخ در بخصوص دوره يك در بشر.بود گياهي دنياي و حيوانات
.ميشمرد مقدس را طبيعي پديدههاي.ميكرد هم عبادت طبيعت
مولده درنيروهاي اساسي تغييرات انسانها ، تكامل و زمان گذشت با
در انسان رفتهرفته و داد همتغيير را توليدي مناسبات كه آمد پديد
طبيعت با خود حسنه مناسبات و برآمد زندگياش كيفيت و خود حفاظت فكر
وخيم عواقب به آنكه بدون پرداخت بدان تعرض به و گذاشت پا زير را
.بينديشد اقداماتش
در حريصانه بهدخالت را انسان خوراكي ، مواد به نياز و جميعت ازدياد
گياهي گروههاي نابودي حيوانات ، بعضي نسل بردن بين از و طبيعي منابع
بديهي واداشت طبيعي منابع آلودگي و زيست محيط تخريب اكوسيستمها ، و
و است محدوديتي و محدوده داراي ديگر مكان هر مانند زمين كره است
تحمل ميتواند مشخصي حد تا را جمعيت فزاينده افزايش از ناشي پيامدهاي
.كند
و روابطمستقيم هم با و يكديگرند ملزوم و لازم طبيعت ، و انسان
تمام و ميكند طبيعتزندگي دامان در بشري جمعيت.دارند متقابل
ذخاير با كه است محيطي يگانه طبيعت ، .ميگيرد آن از را خود مايحتاج
بخشي زنده موجودات.ميدهد زندگي و رشد امكان بشري جامعه به خود عظيم
.ميگذارند تاثير طبيعت در خود روزمره زندگي با آنها.هستند طبيعت از
در خود روزانه فعاليت و كار با انسان كه تاثيراتي با تاثير اين ولي
.نيست مقايسه قابل ميگذارد ، طبيعت
كرده سعي وتكنولوژي ، صنعت و علم پيشرفت جامعه ، تكامل پروسه در بشر
پروسههاي قانونمنديهاي و گرداند ، قوانين خود تابع را طبيعت است
بنمايد آن منابع از را استثمار حداكثر و پاگذارد زير را طبيعي
نيروهاي پيشرفت با ترتيب بدين.بينديشد آنها تجديد به بدونآنكه
فاصله ، اين و ميگيرد فاصله طبيعت از بشر معاصر تكنولوژي مولده ،
جنگ به طبيعت با بشر بعضا.بردارد در را طبيعت با حسنه روابط تغيير
آلوده و آن نابودي در خود تكنيكي توان تمام از و ميپردازد ستيز و
.ميدهد تغيير را اكوسيستمها و ميگيرد مدد كردنش
مخازن و مراتع نابوديجنگلها ، به قساوت و بيتوجهي با سال هزاران ما
.زدهايم زيستمان محيط ريشه به تيشه بوديمكه بيخبر و پرداختيم آبي
ارج بود ، مصرف قابل برايش كه را طبيعي موجود هر طولزمان در انسان
و مينمود غيرلازم برايش طبيعت در چيز همه صورت اين غير در ميگذاشت ،
و ارزش با درختان جنگلها ، حفاظت جاي به ما.بود نابودي به محكوم
از و داديم قرار استفاده مورد گرما توليد براي كرده ، قطع را كهنسال
.كرديم استفاده ناچيز سود كسب براي آنها
كنترل تحت خوداز دائم كار با انسان زنده ، موجودات ساير برخلاف
حجم كه يافت را آن امكان بدينترتيب و آمده بيرون طبيعت بيولوژيك
ترتيب بدين.دهد وسعت فيزيولوژيكي مايحتاج ازميزان را خود مايحتاج
.كرد ايجاد بهداشتي و مدني علمي ، جديد مناسبات طبيعت ، با انسان
روزمره زندگي در.است خيرهكننده طبيعت بر انسان كننده دگرگون تاثير
در بنيادي دگرگوني باعث ميدهد انجام كه كارهائي با انسان خود ،
حجم و مولده نيروهاي رشد با تغييرات اين ميزان.ميگردد طبيعت
.ميباشد متناسب شده انجام كارهاي
.آورد پديد درطبيعت بنيادي دگرگوني كشاورزي ، عصر و دامداري عصر
و كشت بتواند كه داشت احتياج بهزمينهائي زندگي ادامه براي انسان
.گرفت قرار فعاليتش برنامه در جنگلها روييدن مسئله نخست.كند زرع
بين از با.شدند تبديل مزارع به جنگلها ، از زيادي قسمت زمان گذشت با
پتانسيل ترتيب بدين و كردند مكان ترك هم جنگلي حيوانات جنگلها ، رفتن
وسعت پيش سال خودمان 30 كشور در رفت ، بين از جنگلها بيولوژيكي
ميليون به 5/12 ميزان اين اكنونميرسيد هكتار ميليون به 18 جنگلها
.است يافته تقليل هكتار
كرمان و يزد جنگلهايانبوه از خود سفرنامه در ناصرخسرو آن از پيشتر
تاثير جنگلها نابودي.نيست بيش جنگلهاكويري آن امروزه.ميكند ياد
را ديگري حوادث و گذاشت جاي بر آبي ذخاير و منطقه اقليم در كلي
يا نميتوانستيم.بود زيست محيط و طبيعت به مهلكي ضربه كه داشت همراه
انسانها ما فقط اصلي بازنده گيرودار ، اين در كه كنيم درك نميخواستيم
دارد ، پي در را حيوانات نابودي سبز ، مراتع و جنگلها نابوديهستيم
آسيبپذير را زيستمان محيط اينها همه كه ميكند محدود را آبي ذخاير
بههم زيست محيط نظم كه افتاديم چاره فكر به برههاي در تنهامينمايد
و هزاران مرگ و مختلف امراض بروز موجب بزرگ آلودگيهاي خورده ،
صحنه جديديوارد و مهلك ويروسهاي و گرديده حيوان و انسان صدهاهزار
آغوش به را نفر هزاران و زيستاست محيط آلودگي محصول كه شده زندگيمان
.ميكشاند مرگ
خالي آلودگي نظر از زمين دركره را جايي بشر دوران ، اين در
رسوبات آن ، نخورده دست طبيعت با آنتراكتيك در حتي نگذاشت ،
شده پيدا غيره و ددت بخصوص شيميايي سمي مواد بقاياي و راديوآكتيويته
فضولات تن هزار مقدار 5/2 سال ، عرض 22 در بدانيم است جالب !است
با طبيعت.است شده آنتراكتيكانباشته يخهاي در صنايع ، و كارخانجات
نيرويخود با را فضولات مقدار نيستاين قادر خود موجود امكانات
محيط شديد باعثآلودگي فضولات اين.دفعنمايد و تركيب يا كرده خرد
ژاپن ، چون كشورهايي براي محيطزيست آلودگي امروزه.زيستميگردد
وبرخي غربي اروپاي ممالك روسيه ، كانادا ، امريكا ، متحده ايالات
فضاي.شدهاست تبديل ملي فلاكتبار يكفاجعه به صنعتي كشورهاي
در آن اطراف و (satelite)اقماري شهرهاي و شهرهايبزرگ از بسياري
و آلوده سرب ، بخصوص ديگر مواد و سمي گازهاي با بشدت اينممالك
مسئله يك به تميز آشاميدني آب و هوا مسئله كشورها اين در.است مسموم
زباله ، مسئله جهان ، پرجمعيت و بزرگ شهرهاي دراست شده تبديل كليدي
تغييرات مقياس ترتيب بدين.است شده حل غيرقابل آن نابودي و جمعآوري
كه يافته وسعت بقدري آورده عمل به طبيعت در انسان كه دگرگونيهايي و
نيروهاي رشد براي جدي خطر يك به و زده برهم را طبيعي قواي تناسب
.است شده تبديل مولده
با سال 1971 در جهاني زيست محيط منظورحفاظت به رسمي اقدام اولين
اين.پذيرفت صورت LINEP متحد ملل سازمان زيست محيط سازمان تشكيل
اتحاد از فراتر بس مفهومي زيست محيط از حفاظت كه شد باعث حادثه
.باشد داشته جنگلها محافظت و حيوانات حفاظت ملي ، پاركهاي
استكهلم شهر در زيست محيط از محافظت جهاني كنفرانس سال 1972 در
نتايج جهان بنام دانشمندان كنفرانس ، اين در.شد تشكيل سوئد پايتخت
فعال عوامل زيست ، محيط كنوني وضع درباره را علمي مراكز تحقيقات
اين در.كردند ارزيابي عوامل اين با مبارزه راههاي و آن آلودگي
جهان صنعتي پتانسيل داراي كشورهاي زيست محيط فلاكتبار وضع از كنفرانس
عرض در كه دادند نشان بهارقام تكيه با دانشمندان و آمد ميان به سخن
آنها احياي كه رفتهاند بين از حيوان نوع صد از بيش سال ، صد
يك از بيش ما عصر آخر تا يونسكو تخميني آمارهاي طبقنيست امكانپذير
.شد خواهد خارج حيات چرخه از زنده موجودات نوع ميليون
قادرنخواهد بشر:است سرزبانها زمينبر كره سراسر در نيز شايعاتي
لذا.برد بدر سالم جان است آنها مسبب خود خرابكاريهاييكه از بود
موضوع ديروز تا كه (زيست محيط) اكولوژي مساله كه ميشود استنباط چنين
و كنگرهها و كنفرانسها برپايي با كه بود خاص گروههاي بحث مورد
مربوط انسانها همه به ديگر امروز ميشدند ، آن حفظ خواستار تظاهرات
دولتمردانمطرح و دستاندركاران توسط پيگير طور به امر اين.ميشود
.است كرده پيريزي را عمومي حركت يك و ميشود
ديگر و (co )اكسيدكربن دي گازهاي افزايشحجم سبب صنايع پيشرفت
آينده سال طي 60 در و گرديد ميشد زمين جو شدن موجبگرم كه گازهايي
مركز در تحقيقات نتايج.ميشود پيشبيني افزايش سانتيگراد درجه 5/3
كربنيك گاز كه است حاكي آمريكا كلرادوي در (NCAR) جوي تحقيقات ملي
شده گرمتر زمين هواي نتيجه در داشته افزايش درصد قرن 9/5 ربع يك طي
چنين كه گفت بايد ولي برسد نظر به كم بسيار مقدار اين شايد.است
حجم در گاز اين.است كافي زمين كره زيست شرايط شدن بدتر براي تغييري
كشورهاي در نقليه وسايط صنعتي ، مراكز كارخانهها ، توسط زياد بسيار
.ميگردد توليد سوم جهان كشورهاي در استوايي جنگلهاي سوزاندن و صنعتي
و مزروعي زمينهاي فرسايش است درگير آن با بشر كه بزرگ مصائب از يكي
از خاك تن ميليارد سالانه 8 دانشمندان برآوردهاي طبق.است كويرزائي
درياها و درهها به فايدهاي كوچكترين بدون و شده شسته مزارع و شيبها
گرديده خاكها بالاي قشر رفتن بين از باعث فرسايش اين.ميشود ريخته
مينمايد وارد خاكها بيولوژيكي پتانسيل و غذايي توازن به مهلكي وضربه
اثر بر كه است زمين ارزشمند و خارجي پوسته خاك نيستو برگشت قابل كه
اثر بر ولي ميگردد توليد آنزيمي و بيولوژيكي طبيعي پيچيده فعاليتهاي
.ميرود بين از فرسايش
روز نابودي.است گياهي پوشش رفتن ازبين فرسايش ، بروز علل از يكي
نابودي گوارا ، آب و -اكسيژن مخزن و زمين اينريههاي -جنگلها افزون
به بشر همهجانبه حمله اخير سال بيست اين در.دارد پي در را بشريت
.است شده شديدتر استوايي جنگلهاي بخصوص جهان جنگلهاي عظيمترين
و چراگاهها ايجاد و آنها چوب از بهرهبرداري جهت به گرمسيري جنگلهاي
زياد سرعتي با وشاهراهها سدها احداث منظور به نيز و كشاورزي زمينهاي
.ميشوند تهي درخت از
درصد جهان8 هشتاد ، دهه طول در زيستمحيطي ، مقامات برآوردهاي طبق
اينجنگلها ، نابودي.است داده دست رااز خود گرمسيري جنگلهاي
و بومي فرهنگهاي كرده ، مواجه نابودي با را زيادي حياتي گونههاي
را هوا و آب و انداخته خطر به را جهان مردم از نفر ميليونها زندگي
.است داده قرار تاثير تحت جهان و ملي سطح در
و تشكيلميدهند را جهان جنگلهاي يكسوم تقريبا استوايي جنگلهاي
پوشش پنجم چهار جنگلها اين.ميروند شمار به جنگل نوع مرغوبترين از
را زمين سطح آنها 12درصد.دادهاند جاي خود در را زمين گياهي
كره حياتي گونههاي درصد تا 90 زيستگاه 50 جنگلها همين.پوشاندهاند
اين به وابسته اكوسيستمها ، و حيواني جامعههاي سرنوشت و هستند زمين
.است جنگلها
جو وارد عدمجذب صورت در كه كربني) جذبكربن طريق از جنگلها اين
.ميكند بازي را جهان وهواي آب تنظيم در رلتعيينكننده (شد خواهد
تامين را جهاني صنايع نياز مورد پنجمچوب يك حدود استوايي جنگلهاي
عصاره جهان ، مصرفي و گياهي داروهاي تهيه در كه است جالبمينمايند
زيستگاه استوايي جنگلهاي.ميگيرد قرار مصرف مورد جنگلها اين گياهان
گونههاي كثرتميباشند جهان شده شناخته گونههاي تمام درصد از 60 بيش
در نميشود يافت دنيا ديگر نقاط در اكثرشان كه جنگلها اين در حياتي
.است بيهمتا بومها زيست تمام ميان