پنجم ، شماره 1418 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 26 چهارشنبه 5
|
|
گسستها و كششها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هفت درگالري آثارش نمايشگاه مناسبتبرپايي به حسيني مهدي با گفتگو
ثمر
سطوح استفادهاز با اثري چنانچه اغلبموارد ، ايران در متاسفانه
به باشد ، عينيتيافته بوم يا و كاغذ سطحدوبعدي در و پذيرفته شكل
ميشود ضرب آن به بودن انگگرافيك سادگي
سبك هنرمندصاحب حسيني ، مهدي طراحي نقاشيو آثار از نمايشگاهي
ميني آثار حسينيدر مهدي.شد برپا ثمر گالريهفت در كشورمان
رنگهاي بكارگيري و سايه و نور بازي و پرسپكتيو از ماليستياش
با مختلف سطوح دادن قرار هم كنار در با و كرده نظر صرف واقعگرايانه
حداقل به گاه و فرمها كردن خلاصه ساده و سرد ، رنگهاي از توناليتهاي
.است يافته دست خود خاص و شخصي بيان به اصلي ، عناصر رساندن
در وگسستها كششها وجود هنرمند ، آثاراين ويژگيهاي مهمترين از يكي
انسانهاي پيونددر به ميل دستهاو ميان كششدر.است هم كنار
وجود با كه است دهندهآن تشكيل فرمهاي در وبريدگي وگسست تابلوها
كلي انسجام نوعي به اثر دهنده تشكيل عناصر فرمها ، شدن تجزيه و بريده
و خواستههايانسان بين تضاد و تزلزلانسانها بيانگر او آثار.رسيدهاند
.باشد ميگذرد ، ميتواند او بر آنچه
حرفهاي كه است شده موفق آثارش ، خلاصهگوييدر وجود با حسيني مهدي
طراحي و است كاشان متولد 1322 وي.كند القاء بيننده به را ناگفتهاش
نقاشي طراحي ، رشته در حسيني.است كرده آغاز رياضي شكوه مرحومه با را
تعليم و نقاشي دررشته همچنين وي.است تحصيلپرداخته به چاپي هنرهاي و
را M.F.A درجه اينرشته در كه شده تحصيل مشغول تربيتهنري و
.است دريافتكرده
هنرمشغول زمينه در نگارش و وتدريس نقاشي به اكنون هنرمند اين
شهلا توسطخانم گفتگويي آثارش برپايينمايشگاه مناسبت به.است
.ميآيد پي در كه شده انجام وي با اعتمادي
عين يعنيدر آمده ، هم كنار در وپيوندها گسستها آثارتان در چرا
از فرمها ولي پيونددارند ، به ميل درتابلوهايتان انسانها كه حالي
را شدن پاشيده هم از و گريز ميلبه و نميكنند تبعيت اينخواسته
دارند؟
اجزاء بهصورت كه ميگردد آفرين تصويرمسئله در زماني گسست
دهد ، پيوند بايكديگر را اجزا كه مشخصي بدونضرباهنگ پراكنده ،
طريق از تصويري دراثر چنانچهگسستباشد باقيمانده لاينحل
ارتباط يكديگر با رنگ و شكل كنتراست ، فواصل ، خط ، :نظير عواملي
آورده بهوجود (بيان و نظرساختار از)هماهنگ پردهاي و برقراركرده
.نميآورد ميان به مشكلي باشند ،
به را شده شكلتجزيه من نقاشيهاي مجموعه در اشياء و اندام
ميگيرم كار به كه باتمهيداتي شدن جزء جزء اين ولي.ميگيرند خود
وخاموش سرد رنگهاي.مييابند نظرتركيب از را لازم استحكام و منسجمشده
به اينورطه از تا ميسازند قادرم درمجموع و ميآيند كمكم به نيز
ايجاد براي شما كه است شيوهاي خاطر به فقط اين آيا.كنم گذر (!)سلامت
به مربوط يا و كردهايد انتخاب ديگران از متفاوت كمپوزيسيوني
است؟ انسانها بين ارتباط نوع از شما ديدگاه و جهانبيني
تجزيه معاصر ، انسان انسان. است شمانهفته سوال دوم بخش در پاسخ
يكپارچگي و كهتماميت است شدهاي فراموش و بيهويت شده ، بخش بخش شده ،
دست از است ، آورده فراهم خويش دست به كه متصنعي فضاي ميان در را خود
و عصب لايههاي عميقترين تا من كه واقعيت اين.است شده متلاشي و داده
ما اجتماعي و خانوادگي شخصي ، روابط كليه به و ميكنم حس را آن ذهنم
لاجرم كه است معاصر ذهنيت و فرهنگ از ناپذير اجتناب جزيي است ، حاكم
تبيين ميپذيرد ، شكل فضا و رنگ و فرم سياق به آثار اين قالب در
.مخاطبمنتقلميشود به طريق اين از و ميگردد
فرمها بريدهشدن و تقسيمبنديها و رنگگذاري نوع خاطر به شما آثار
چيست؟ خودتان نظر نقاشي ، تا شدهاند نزديك گرافيكي كارهاي به بيشتر
شكل سطوح استفادهاز با اثري چنانچه اغلبموارد ايران در متاسفانه
سادگي به باشد ، يافته عينيت بوم يا و كاغذ دوبعدي سطح در و پذيرفته
دليل اين به من اعتقاد به آن علت و ميشود ضرب آن به بودن گرافيك انگ
.است نشده تبيين درستي نقاشيبه و گرافيك تعريف كه است
حقيقتژورناليستي در سريع ، تهاجمي ، بهروزو پيامي گرافيكي اثر
مصرفش تاريخ و كهنهنشده تا پيام آن طريق از ضرورتدارد كه دارد
نقاش و نقاشي كه صورتي در.شود منتقل گيرنده به انتهانرسيده به
تاثير تحت را بيننده و شده القاء بهسرعت پيامش كه ندارد نياز
.دهد قرار سريع و مستقيم
طول قرنبه يك حتي و دههها استسالها ، ممكن نقاشي اصيل اثر يك
فرهنگ و درذهنيت و يافته عام مقبوليت پذيرفتهشده ، تا بيانجامد
.گردد هضم مردم
تلاش كه ميگيرد قرار تصويري نمودهاي دستهاز آن قالب در حقير آثار
مورد را مخاطب (است معاصر گرافيك اصول برخلاف اين و) سرعت به ندارد
اين در بلكه.وادارد عكسالعمل به را او و داده قرار تاثير و تهاجم
به و واداشتهشده مراقبه و انديشه به بيننده تا شده تلاش آثار
.بپردازد دروني تامل به بروني عوضواكنش
ازسطوح ، استفاده با كه بسيارندهنرمنداني چه فرهنگها ديگر در
القاء را خود جهانبيني و ذهنيت و راميآفرينند خود تصويري فضاي
قرار نكوهش مورد بودن گرافيك (!)اتهام به وليهرگز ميكنند ،
:مانند.نميگيرند
بارنت (19821894)بننيكلسون ،(19441872) موندريان پيت
جوزوف ،(19641894)استوارتديويس ،(19701905)نيومان
.ديگر بسياري و والريوآدامي ،(19761888)آلبرز
در ميزان چه تا و ميكنيد فكر پيش از آيا آثارتان ، نهايي شكل مورد در
ميمانيد؟ وفادار اوليه طرح و فكر به آنها ، شكلگيري حين
ازبرگزاري پس.است بوده چنين نمايشگاههايمتاكنون شكلگيري روند
مطالعهو بيشتربه و ميكنم نقاشي كار ماهيكمتر چند نمايشگاه
كه نقاشي كار سپس و ميكنم طراحي به شروع آن از پس.ميپردازم تدريس
.ميشود آغاز است ، تابستاني باتعطيلات همزمان عموما
بسياري آشفتگي و اغتشاش ابهام ، با نقاشي اثر هر شكلگيري ابتداي در
يافته شكلهاانتظام مييابد ، استمرار كار كه تدريجا ولي.هستم مواجه
بخشبخشاثر روي كه تمركزي طريق از دارم سپسسعي و ميآيد در كنترل به و
نظر از كه منسجم اثري و رايافته اجزا ميان روابط ميكنم ، اعمال
يا طرح اينفرايند ، در.آورم فراهم دارند ، قرصي تركيببنديكرسيبندي
كه ميگردد شدهاي حساب و عقلايي نظمبسيار به مبدل نخستين آشفتگي
.است آن حاصل آثارموجود
و هنر جايگاه و هستيد روبهرو مشكلاتي چه با هنرمند يك عنوان به
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه كشورمان در را هنرمند فعلي موقعيت
نزديكان و دوستان از بسياري وليميكنم نقاشي و دارم ذوقي سوزن سر
تمام وگران است سنگين بسيار كاربرايشان وسايل.دارند مشكل هنرمندم
(موجود تورم به توجه با و) زودي به كه دارم را اين خوف منميشود
بالايي بسيار سطح در توان ، و خلاقيت نظر از كه عزيزان ، اين اغلب
كه جاست به.كنند انتخاب را عزلت گوشه و شسته كار از دست هستند ،
يك براساس است ، نشده دير تا جامعه هوشمند طبقه و فرهنگي سياستگزاران
.كنند عزيزان حالاين به فكري شده ، زمانبندي دقيق برنامه