پنجم ، شماره 1419 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 27 پنجشنبه 6
|
|
انديشه گذرگاههاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هندي نمايشنامهنويس و فيلسوف شاعر ، تاگور دربارهرابيندرانات
شعر ، زمينه در كتاب وبيست يكصد قريب خويش عمر طول در تاگور
كوتاه ، داستان و داستان آهنگين ، و منثور و نمايشنامههايمنظوم
نوشت كودكان داستانهاي و خاطرات سخنرانيها ، انتقادي نوشتههاي
ايالت از كلكته در مه 1861ميلادي ماه ششم در تاگور رابيندرانات
فرزند آخرين نهمينو او.آمد دنيا به سرشناس درخانوادهاي بنگال
.بودند بهرهمند كافي سواد و استعداد هوش ، از همگي كه بود خانوادهاي
ديرباز از اجدادش و بود هندو آئين فيلسوف يك تاگور دبيندرانات پدرش
به كه بود ساله شش.ميشدند محسوب بنگال ناحيه اصلاحطلبان زمره در
.كرد تحصيل به شروع اشتياق با و دبستانرفت
به سفرهايش از يكي در وافرداشت علاقهاي سياحت و سير به كه پدرش
.برد خود همراه بود خردسال پسري كه را او هيماليا زيباي نواحي
شيفته و شد آشنا كلكته از بيرون جهان با سفر اين طي رابيندرانات
در همواره پدرش نوجواني و تحصيل دوران طي.شد طبيعت زيباييهاي
تشويقهاي با.داشت برعهده مهمي نقش او تربيت و راهنمايي
سانسكريت زبان آوازه بلند شاعر كاليداس آثار با پدر ، رابيندرانات
بيدار او ذهن در را شاعري و شعر بارقههاي اينآشنايينخستين.شد آشنا
خانه در پدرش همراهي با سپس نميكرد راضي را او مدرسه در تحصيل كرد ،
و بحثها گرفت معلمخصوصي فرزندانش براي پدر.پرداخت بهمطالعه
چه هر برادرانبزرگتر راهنمائيهاي و خانواده در پرشورفلسفي گفتگوهاي
بودبا شعري اثرشمجموعه نخستين.كرد راروشن او انديشه و فكر بيشتر
.دوراناست اين كهثمره كاهيني عنوانكاوي
در تحصيل براي برادرش داشتهمراه سال هفده كه هنگامي سال 1878 در
مورد حقوق كهرشته برد پي زودي به.شد انگلستان حقوقعازم رشته
در و كرد انگليسي ادبيات مطالعه به شروع رو اين از نيست علاقهاش
.پرداخت مطالعه به نيز زمين مشرق عرفان و فلسفه زمينه
واقع در.بازگشت هند به و كرد رها نيمهكاره را تحصيل سال 1880 در
مجله.شد آغاز بعد به زمان اين از تاگور آفرينشهنري دوران
و اشعار گور تا و شد منتشر برادرانش از يكي سردبيري به بهاراتي
موزيكال درام يك سال 1881 در.كرد چاپ مجله اين در را داستانهايش
برعهده را آن اصلي نقش ايفاي خودش و نوشت والميكي نبوغ عنوان تحت
تنظيم هندي معروف حماسه رامايانا افسانه اساس بر اثر اين.گرفت
سال 1882 در.است متاثر نيز اروپايي موسيقي و ادبيات از و گرديده
نمايشنامه آهنگين ، اثريست فربهكه صيد عناوين تحت ديگري نمايشنامههاي
بهابا با سال1883 در.نوشت را طبيعت انتقام و قلبشكسته منظوم
وعلاقه عشق با همسرش مرگ روز تا ازدواج اين.كرد ازدواج دوي-تاريني
.داشت دوام
پايان به انگلستان در را تحصيلاتخود فرزندش بود مايل كه تاگور پدر
به درسال 1890 تاگور.كرد مهيا را او سفر شرايط بارديگر رساند
خانواده از دوري ديگر سوي از و شد بيمار سو يك از اما رفت انگلستان
خانه بازگشت هند به ماه يك از پس و نياورد تاب را غربت در تنهايي و
ذهن از را حقوق تحصيل فكر گرفت تصميم و برگزيد سكونت براي را پدريش
را پيوندش روز به روز و ماند بنگال در.كند بيرون خانوادهاش و خود
.كرد استوارتر سرزمينش ادب و هنر با
سياسي تشكلهاي به منجر استعمارانگليس از ناشي فشار دوران اين در
از استقلالسرزمينشان به دستيابي جهت هندي روشنفكران انقلابيونو
بسيار آن مردم و هند تاگور براي.شد امپراتوريبريتانيا اسارت يوغ
بر بيگانگان تسلط از كشورش آزاديخواهان ديگر مانند نيز او.بود عزيز
خود بدست بايد را هند سرنوشت كه بود معتقد و ميبرد رنج سرزمينشان
.سپرد هنديان
براساس كه رساند اتمام به را قرباني نمايشنامه تاگور سال 1890 در
او.بود شده شاهانهتنظيم حكيم عنوان تحت او بلند داستانهاي از يكي
كاهنان دور چندان نه ايامي كه زمانينگاشت درست را اثر اين
و معصوم كودكان آدميانبخصوص جنگ الهه رضايت جلب براي (كالي)معبد
چند تني باكمك هند دولت اينكه تا ميكردند ويقرباني درپاي را بيگناه
درسال كرد اعلام ممنوع را انساني ضد و رسمكهنه اين كشور متفكران از
از اثر اين در تاگور.انتشاريافت چيترا منظوم نمايشنامه 1892
.شد نزديك نو ومضامين مفاهيم سوي به و گرفت فاصله تئاتر قالبهايسنتي
.داد نشان علاقه آثاركمدي نوشتن به مدتي
.هستند او كمدي جملهنمايشنامههاي از كوچك كمدي چند و مجموعهمعما
هيماليا دامنههاي در نيكتان بنامسانتي مدرسهاي تاگور سال 1901 در
بنام چنينمجلهاي هم.شد مشغول تازه بهروشي تربيتجوانان به و كرد بنا
هنري و اجتماعي فرهنگي ، مباحث درآن كه كرد منتشر نيز بهاندرا
بيماري اثر در ايامهمسرش همين مقارن.ميكرد منعكس را سرزمينهند
فرو جهان چشماز سال 1905 در نيز پدرش و گشت مبتلا بهسل دخترش درگذشت
سنين در و شد مبتلا وبا به نوامبر1907 در كوچكش پسر بست
وتوانفرسا دشوار بسيار تاگور براي مصائب اين تحمل.نوجوانيدرگذشت
.ميشد حادتر كشورش سياسي روزمسائل به روز ديگر سوي از.بود
به را انسان سياسي درمسائل حد از بيش تندروي كه داشت تاگورعقيده
بود نظرات باهمين.ميسازد دور حقيقت از و ميدهد اغراقسوق و مبالغه
كنندهتشخيص گمراه را كشورش جوانان از افراطيگروهي خروشي و جوش كه
گوشه بعد به سال 1908 در و صرفنظركرده آنان با همكاري از و داد
.پرداخت زبانانگليسي به خود اشعار ترجمه به و كرد انزوااختيار
تاريك اتاق پادشاه تحتعنوان بعدها كه (1910) نمايشنامهراجا
.سرزبانهاانداخت بر نيز هند از خارج در را ناماو شد ترجمه
سفر اين در.رفت لندن به دولتانگليس مقامات دعوت به بنا سال 1912 در
ارمغانهاي يا بنامكيتانجالي را خود شعري آثار از يكي تاگورمجموعه
فاصله به ايناثرداشت همراه بود برگردانده زبانانگليسي به كه شعري
كه پستخانه نمايشنامه.رسيد بهچاپ انگلستان در بعد ماه چند
اروپايي اديبان توجه ومورد يافت انتشار درسال 1913 است اثريتمثيلي
جايزه سوئد كهفرهنگستان شد مطلع بازگشت كشورش به هنگاميكهگرفت قرار
نخستين اين كردهاست ، اعطاء وي به اشعارش مجموعه بهخاطر را نوبل ادبي
سال1914 در.ميشد جايزه اين برنده زمين ازمشرق انديشمندي كه بود بار
.جنگ براي انساني نيروي انگلستانبه نياز.شد آغاز جهاني جنگ
خاتمه از پس دهندكه وعده هند مردم به تا داشت آن بر استعمارگرانرا
آرزو اين وقتي.داد خواهند باز آنانرا آزادي و استقلال جنگ
سالها اين طي ديگر ازسوي.برداشتند طغيان به سر هند مردم برآوردهنشد
سياست يافتو عظيم محبوبيتي بود كنگره حزب ازاعضاي كه گاندي مهاتما
سال 1915 در گانديكرد آغاز دولتانگليس عليه بر را منفي مقاومت
و كرد ديدار باتاگور سانتينيكتان در سرشناس افراد از عدهاي بههمراه
آوريل 1919 در.لقبداد هند بزرگ رانگهبان او خود ازمقالات يكي در
فجيعي خونريزي و عام قتل به دست پنجاب ايالت در انگليسي مامورين
كرد محكوم را بار خشونت اعمال اين ميهنش مردم با همصدا تاگور.زدند
به انگلستان دولت طرف از كه را سلطنتي مدال اعتراضآميز نامهاي طي و
.فرستاد پس بود شده اعطاء وي
آبشار ماليني ، بهار 1916 ، گردش از عبارتند تاگور ديگر نمايشنامههاي
ورق 1933 سلطنت خرزهرهسرخ 1924 ، 1922 ،
و كند بنا دانشگاهي سانتينيكتان نزديكي در داشت آرزو سالها تاگور
و مختلف وتمدنهاي آورد گرد يكجا را مختلف ملل آندانشجويان در
سال1921 در بالاخره آرزو اين گذارد تحقيق و مطالعه به را جهان متنوع
موطنش در را جهان علوم دانشگاه كشورش مقامات كمك با و شد برآورده
.افتتاحكرد
و كشورها از سفرگذراند در را تا 1936 بين 1920 سالهاي تاگور
نقاط اقصي به خود با را دوستي و صلح پيام و ديداركرد مختلف ملتهاي
زمينه در كتاب بيست و قريبيكصد خويش عمر طول در او.برد جهان
كوتاه ، داستان و آهنگين ، داستان و منثور و منظوم شعر ، نمايشنامههاي
چند هركودكاننوشت داستانهاي و خاطرات انتقاديسخنرانيها ، نوشتههاي
كهدر است بين روشن فيلسوفي ديگر سوي از استاما شاعر نخست درجه در او
.گامبرداشته بشري ذوق و انديشه گذرگاههاي همه
و موسيقي در سپس.باشد راپاسخگو او نبوغ نتوانست تنهايي به ادبيات
اجتماعي زمينههايديگر در و رفت پيش استادي مرحله نيزتا نقاشي
درخور و ارزشمند خدمات معاصر هند بناي تجديد و پرورش و آموزش منجمله
عمل يك از پس تاگور اوت 1941رابيندرانات هفتم در.داد انجام توجهي
از ديده هميشه بودبراي گشوده جهان به چشم كه خانهاي همان جراحيدر
و آتشنهادند بر گنگ رود كنار در را او پيكر همانشب.فروبست جهان
سروده چنين شعري در تاگور بازفرستادند ، نيكتان سانتي به را خاكسترش
:است
مرا تاريك انزواي كه چراغي و دميده صبح اكنون
است مرده فرو بود ساخته روشن
بدرود لحظه اين در ياران
.كنيد آرزو مرا بختي نيك
خلج منصور