پنجم ، شماره 1419 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 27 پنجشنبه 6
|
|
از ناشي شوهرها و زن بين تفاهمهاي سوء
چيست؟
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اصلي مسئله باشد مشوق و كننده تحريك ميتواند شدن سرگرم استرس
سودمند استرس باشد شما در كنترل احساس كه زماني تا و آناست كنترل
اثر خانواده روي و ميشود پريشاني به تبديل صورت درغيراين و است
ميگذارد مخربي
بيشتر كه زناشويي در تفاهمات سوء و اختلافات ناراحتيها ، از يكي
عدم و درست درك عدم ميگردد ، جدايي نهايت در و تنش و مشاجره منجربه
اجتماعي برخوردهاي و زناشويي روابط در روزمره مكالمات از فهمدرست
است
قهر شدن ، عصبي جاي به كه داريم احتياج اجتماع و زندگي در ما همه
حل به و بنگريم موضوع به خود زاويه از موضعگيري و كردن خشونت كردن ،
گشت خواهد حل قابل سوءتفاهمات از خيلي روش اين با بپردازيم مسئله
آن زمان ميشود ، تحميل نيز جامعه بر خانواده در استرس آنجائيكه از
آن در كه خانوادههائي در زماني فشارهاي.كنيم توجه آن به كه رسيده
اثر آنان شغلي عملكرد روي ميكنند كار منزل از بيرون هردو مرد و زن
.ميگذارد سوء
مربوط آنكه از بيش دانشآموزان موفقيت كه شدهاند متوجه تحقيق يك طبق
و پدر رسيدگي و علاقه با باشد مدرسه شرايط و تدريس طرز و بهسبك
در را اجتماعي ناهنجاريهاي بيشتر منشاء.است ارتباط آنهادر مادر
آموزش براي اقداماتي اخيرا كه طوري به تشخيصدادهاند خانواده
.كردهاند آغاز دانشآموزان مادران و پدران
غني را آنها از يكي چه هرهستند وابسته هم به جامعه و خانواده
به برساند آسيب آنها از يكي به چه هر و ميگردد غني نيز سازيمديگري
متفاوت استرس انواع ساير با خانواده استرسميزند نيزآسيب ديگري
يكديگر با خانواده افراد متقابل روابط در بايد را آن ودليل است
خانواده تمام باشد فشار زير خانواده افراد از يكي اگر.نمود جستجو
به منجر خانواده در ميتواند استرس.ميگيرد قرار تاثير تحت
بدن دفاعي سيستم روي ميتواند نيز و گردد جسماني و فيزيكي ناراحتيهاي
.بگذارد سوء اثر
خوشي و خير به چيز همه خانواده درون در وقتي خانوادهها از بعضي در
عمده تهديدهاي با تا كنند بسيج را خود منابع ميتوانند است درجريان
.نمايند بيرونيمقابله
تحت عميق عاطفي منابع نداشتن خاطر به خانوادهها از ديگر جمعي اما
اگر كه دانست بايد حال اين با ميشوند متلاشي بيروني فشار تاثيريك
ذهني سلامتي از مهمي عنصر و نيست بدي چيز نشود بيشتر ازحدي استرس
تشويق و كننده تحريك ميتواند است شدن سرگرم استرس.ميرود شمار به
در كنترل احساس كه زماني تا است آن كنترل اصلي مسئلهباشد كننده
پريشاني به تبديل استرس صورت اين غير در.است سودمند استرس باشد شما
جاي بر مخرب اثر خانواده افراد سالم عملكرد روي و ميشود مصيبت و
.ميگذارد
عصبي جاي به كه داريم احتياج اجتماعي و خانوادگي زندگي در ما همه
موضوع به خود ديد زاويه از موضعگيري و كردن خشونت -كردن قهر-شدن
تفاهمات سوء از خيلي روش اين با و بپردازيم مسئله بهحل و بنگريم
و خودبيني خودخواهي ، از كه است اين هدف نهايت در.گشت خواهد حل قابل
.بپرهيزيم محوري خود
كنار طرز كلي ، طور به زنان و مردان ديدگاه عمده تفاوتهاي از يكي
خود در پيش از بيش مردان كه معنا اين به است استرس آنانبا آمدن
در.ميكنند پيدا احساسي درگيري فزايندهاي طور به وزنان ميروند فرو
متفاوتي نيازهاي بهتر ، احساس به رسيدن براي مرد و زن مواقع اين
.دارند
احساس ايجاد براي موضوع ، از موقتي انصراف و تنهائي به رفتن با مرد
كه ميشود بهتر حالش صورتي در زن آنكه حال ميكند ، عمل خود ، بهتردر
تفاوتها اين نكردن درك.بزند حرف ديگري با موجود ، مسئله درباره
.ميكند ايجاد زناشوئي روابط در غيرضروري اصطحكاكي
مشكلات و مسائل خيلي حلال مشترك ، زندگي در متقابل درك و متقابل توجه
.بود خواهد زناشويي زندگي
:كنيد توجه مثال اين به
كه موضوعي درباره ناراحت و عصبي و خسته و ميآيد سركار از مرد وقتي
ديگر مرد يك با را خود ناراحتي و نميزند حرف كرده ، ناراحت اورا
سكوت آن ، جاي به.ضروري خيلي مواقع در مگر نميگذارد درميان نيز
بينديشد خود مسئله به تا ميبرد ، پناه خود تنهائي به و ميكند اختيار
بهتري احساس يافت حلي راه وقتي بيابد ، راهحلي تا ميكند تلاش قدر آن و
نيابد ، حلي راه اگر ولي ميآيد بيرون خود تنهايي از و ميكند پيدا
افكار كردن فراموش براي كند فراموش را مسائلش كه ميدهد صورت اقدامي
غيره و تلويزيون كردن نگاه روزنامه ، خواندن مطالعه ، ورزش ، به خود
احساس تدريج به روز ، مسائل از خود ذهن كردن آزاد با تا.ميآورد روي
.كند آرامش
بدهد ، او به است آن طالب زن كه را آنچه نميتواند مرد مواقع اين در
استرس شدت هرچه است درگير خود مسئله با و نيست او به حواسش وي زيرا
فرو خود به بيشتر و است بيشتر خود با نيز او درگيري بيشترباشد ،
.ميرود
شناخت و خود زناشوئي زندگي در فراوان تجربه از پس خانمها از بعضي
يعني كنند ، توجه مهم خصوصيت اين به بايد كه ميشوند متوجه همسرخود ،
نيست صميمانه صحبتهاي براي مناسبي زمان ميرود ، فرو خود به مرد وقتي
نيز و باشد موثرتر كنند درددل و بزنند حرف دوستانشان با اگر شايد و
بيشتر محبت مورد بحراني مواقع اين در همسرشان وقتي كه ميشوند متوجه
عين در و ميآيد بيرون خود تنهايي سريعتراز خيلي ميگيرد ، آنهاقرار
.ميدهد نشان آنها به بيشتري توجه و علاقه حال
شنيدن آمادگي مرد زيرا كند ، مطرح را مسائلش ميتواند زن زمان ، اين در
بده اطلاع من به داشتي زدن حرف حوصله وقت هر كه جمله اين گفتن.دارد
.است صحبت براي مناسبي شروعي بزنم ، حرف كمي تو با ميخواهم زيرا
كه زماني زن ، :است چگونه استرسزا مسائل با مورد همين در زن برخورد
رهائي براي اما كند ، استراحت ميخواهد دلش و است خسته ميآيد بهمنزل
درست)بزند حرف مسائلش درباره ميخواهد خستگي و روزانه كار فشار از
مردان معمولا ولي (ميروند فرو خود تنهايي به كه مردان برعكس
مرد و زن ميان تدريج به كه تنشي نتيجه در نيستند ، خوبي شنوندههاي
.مينمايد رنجش توليد ميشود ، ايجاد
فكر زيرا است همسرش طبيعت از مرد شناخت عدم تنش ، وجودآمدن به علت
مورد ميكند احساس زن آنكه حال ميزند ، حرف اندازه از بيش او ميكند
مردها كه نميدانند خانمها رفته هم روي.است گرفته قرار بياعتنايي
مانند مردها كه دارند زنهاانتظار اكثر.ميآيند كنار استرس چگونهبا
مردي وقتي.بزنند حرف خود مسائل درباره و بگشايند سخن به لب خودشان
او با را مسائلش آشكارا او اينكه از زنش ميكند ، گير ذهنش مسايل در
خود ميان تفاوتهاي به اگر مرد و زن اين.ميرنجد نميگذارد ، ميان در
مطلب اين دانستن.ميگيرند فاصله يكديگر از پيش از بيش نكنند ، توجه
اما.است مفيد بسيار ميكند ، برخورد استرس با خود شيوه به مرد كه
تخفيف را زن ناراحتيهاي لزوما و هميشه هم مساله اين به توجه
داشتن دوست و علاقه به ارتباطي زن و مرد براي مسئله اين حل.نميدهد
اندازه چه تا شوهر و زن كه دارد بستگي اين به بلكه ندارد ، طرفين
.ميشناسد را خود همسر ديدگاه تفاوت
با مرد و زن آمدن كنار طرز درباره كه ميشود حل صورتي در مسئله اين
.باشيم داشته بيشتري اطلاعات استرس ،
و محبت و عشق نشانه را ديگران با خود مسايل گذاشتن ميان در زنها
خود ، كننده ناراحت احساسات آشكارا آنها ميدانند واطمينان اعتماد
ميان در ديگران با را خود درماندگي و شدن آشفتگي ، فرسوده جمله از
پرمحبت و علاقهمند دوستاني كه دارد خوب احساسي زماني زن يك.ميگذارند
ميان در را خود مسائل و احساسات آنها با بتواند تا باشد داشته
به را مسائلش بتواند كه دارد خوب احساس زماني مرد يك اما.بگذارد
.كند فصل و حل تنهايي
مسائل بيدرنگ كه نيست آن مترصد ميگيرد ، قرار فشار شرايط در وقتي زن
در ميرسد آرامش به شدن درك و كردن صحبت با اوكند فصل و حل خودرا
مسئله يك به ا خودر حواس همه رواني ، فشار شرايط در مرد كه حالي
.ميبرد ياد از را مسائل ساير و ميكند معطوف
و آينده مسائل گذشته ، مسائل درباره بهتر ، احساس به رسيدن براي زنان
كه كنند احساس تدريج به اگر شرايط اين در.ميزنند حرف بالقوه مسايل
بين از تدريج به آنها رواني فشار ميدهد ، گوش آنها حرفهاي به كسي
.ميرود
برسند آرامش به ميتوانند زنها و مردها چگونه
به كه زندگيكنند آرامش در هم با ميتوانند زماني زنها و مردها
زنان كه باشند متوجه مردهابايد.بگذارند احترام يكديگر تفاوتهاي
.ميرسند آرامش به كه است صورت اين ودر ميبرند لذت زدن حرف از
ميتوانند دادن گوش با اما باشند نداشته زيادي گفتني است ممكن مردان
در شگرفي نتايج به اقدام اين نتيجه در و باشند داشته حمايتگر نقش
.برسند روابطشان
درحالت فرورفتنمردها ، تنهايي در:كه باشند متوجه بايد هم زنان
صورت اين در.كنند حمايت اقدامآنها اين از بايد و است رواني فشار
هراسانگيز مردها ذهن در موجود تنهايي غار ديگر زنها براي كه است
.بود نخواهد
ميرسد ، خاطر بهآرامش حل راه جزئيات يافتن با مرد كه طور همان درست
وقتي ضمن در.ميكند پيدا بهتري خود ، احساس مسايل جزئيات شرح با زن
آنها براي دادن گوش نميشوند واقع سرزنش مورد كه كنند احساس مردها
ميكند ، تقويت خود در را دادن گوش هنر مرد وقتي.ميشود سادهتر بسيار
براي مفيد و مثبت راهي ميتواند دادن گوش كه ميرسد نتيجه اين به
آرامش ترتيب بدين اينكه ضمن باشد ، خودش روز مسائل كردن فراموش
.ميبخشد همسرش به بيشتري
ميبرد ، پناه درونذهنش به مردي وقتي كه باشند متوجه بايد نيز زنها
اين در آنها است بهتر.ندارد همسرشعلاقه به كه نيست آن معناي به
بسيار شرايط در او زيرا.باشند خود همسر بيشترپذيراي حتي مواقع
.دارد قرار دشواري
متفاوت زبان
همين اما استفادهميكنند ، مشابهي كلمات از زنان و مردان معمولا
اما ميگويند سخن زبان يك به متفاوتدارد معني هركدام براي كلمات
.است متفاوت يكديگر ازحرفهاي آنها برداشت
:كه است اين روابطزناشويي در خانمها شكايتهاي مهمترين از يكي مثلا
از نيز شكايت اين حتي نميدهد حرفهايمگوش به كسي ميكنم احساس
:ميگويد جواب در مرد كه چرا.ميشود تفسير بهاشتباه مردان ، ناحيه
.ميدهم گوش تو حرفهاي به دارم حالا همين من اما
معني شود ، درستيتفسير به مردان سوي از جمله اين اگر كه صورتي در
به و نميكني درك مرا منظور بايد طوركه آن ميكنم استاحساس اين آن
راغب من حرفهاي شنيدن به آيا بگو من به لطفا.منبيعلاقهاي احساسات
را خود احساسات زنان كه نميدانند مردان اغلب كه آنجايي از هستي؟
احساسات يا و ميكنند قضاوت اشتباه ميكنند ، ابراز آنان از متفاوت
.ميشود مشاجره به منجر امر اين كه ميخوانند نادرست را خود همسر
ممكن كه كنند ، مي معني آن لغوي معناي به توجه با را زنان سخن مردان
مبادله براي صرفا زبان ، از مردان زيراشود سوءتعبيرهايي موجب است
زن سخن از برداشت و معاني همين و ميكنند استفاده اطلاعات و حقايق
.ميگردد طرفين بين مشاجره و سوءتفاهم باعث كه است مرد توسط
روابط مسئلهدر بزرگترين علاقه و عشق از عاري گوي و گفت اصولا
.است زناشويي
آنان براي.نداشتهاند مناسبي الگوهاي كودكي در مردان از بسياري
كسي كه است هماندشواري به خانواده تشكيل و ازدواج عشق ، دوام
بلند زمين از را جمبوجت هواپيماي خلباني ، آموزش دوره طي بدون بخواهد
.است حتمي سقوطش كند ، بلند زمين از را هواپيما بتواند اگر حتي كند
سهولت به زناشوئي زندگي براي مناسب و خوب دستورالعمل يك داشتن بدون
.ميشود متلاشي هم از ازدواجها از بسياري چرا كه شد متوجه ميتوان
درباره كه اززني چگونه نميدانند كه است اين مردان مشكلات از يكي
هست كه شكلي به را او سخن كننديا حمايت ميزند ، حرف خود احساسات
.بفهمند
به را مردان اغلبسكوت زنان كه اينست هم زنان مشكلات جمله از اما
.ميكنند پردازش ابتدا را خود اطلاعات مردانميكنند تفسير اشتباه
ارزيابي را پاسخ درستترين يا مفيدترين سكوت ، در و خود درون در آنان
مطرح ذهنشان در را خود سخنان ابتدا آنان ديگر عبارت به ميكنند
تا دقيقه چند از فرايند اين.ميآورند زبان به را آن بعد و ميسازند
.بكشد طول ميتواند بيشتر گاه و ساعت چند
از كلي به چهبسا كند ، پردازش خود ذهن در را مطلب نتواند مرد اگر
.كند امتناع واكنش يا پاسخ
هنوز:ميگويند واقع در ميكنند سكوت شوهرشان وقتي بدانند بايد زنان
اغلب متاسفانه ولي ميكنم فكر آن به دارم اما بگويم ، چه كه نميدانم
از من اينكه آن و ميرسند ديگري باور به تلقي ، طرز اين جاي به خانمها
.ندارم توجه تو به زيرا نميدهم ، جواب تو به جهت آن
از زنان برداشت كه اين ديگر نكته.بكنم بياعتنايي تو به ميخواهم
ممكن.دارد ارتباط خصوص به روز آن در زن ذهني موقعيت با مردان سكوت
متنفر من از مثلاشوهرم:برسد پاسخ بدترين به خود ذهن در زن است
ذهنيت اين كند ترك هميشه براي مرا ميخواهد و ندارد دوست مرا است ،
بياعتنايي من به اگر:سازد جاري زن در را عميقتري هراس است ممكن
مرا كسي كه نيستم آن سزاوار من.داشت نخواهد دوست مرا كسي ديگر كند ،
.بدارد دوست
است ممكن ميخواهندبگويند آنچه كه ميكنند سكوت صورتي در تنها زنان
ندارند اعتماد خود صحبت هم به كه دليل اين به يا و كند رنجش توليد
.نميسازند مطرح او با را خود مسائل
شوهرش از اگر ميگذاردكه اين بر را فرض اشتباه به اغلب زن ضمن در
لحاظ به شوهرش باشد ، خوب يكمستمع و بپرسد احساسش از و كند سوال
ناراحتي بر رفتار اين اماگرفت خواهد قرار بهتري موقعيت در احساسي
استفاده روشي از اما دارد ، را شوهرش به كمك قصد زن.ميافزايد مرد
انتظار شوهرش از ميگرفت ، قرار مشابه شرايط در خودش اگر كه ميكند
و زن هم.است منفي ميشود عايد كه نتيجهاي اما است ، خير زن نيت.داشت
دارد مصداق خودشان مورد در كه شيوهاي به اگر بدانند بايد مرد هم
كنار براي آنان.نميرسند جائي به كنند ، رفتار يكديگر با بخواهند
.دارند نياز ديگري روشهاي به يكديگر با آمدن
:نمايند توجه همسرشان به بايد خانمها كه مواردي
براي منطقي راهحلي و بينديشد خود مسئله به كه دارد احتياج مرد 1ـ
.بيابد آن
كه نميكنند ندارند ، اعلام حاضر جواب مسئلهاي يا سوال براي وقتي 2ـ
.كنم پيدا را آن جواب بايد:بلكهميگويد نميدانم را سوال اين جواب
ميكند سكوت و ميبرد پناه ذهنش به مردي وقتي كه ميدانند مردان ساير
.است مسئله براي حلي راه كردن پيدا جهت در
او مواقع اين دارد ، در قرار فشار زير و شده ناراحت مرد كه زماني 3ـ
حرفي نميخواهد او.شود مسلط خود شرايط بر دوباره تا ميخواهد آرامشي
.شود پشيمان دوباره كه بكند عملي يا بزند
در و ميروند ذهنخود درون به آنان.بيابد را خود دارد نياز مرد 4ـ
.ببخشند تازه حياتي را خود خويشقدرتمند ميتوانند ديگر بار نتيجه
:نشود خطر زنگ ايجاد تا كنند برخورد احتياط با بايد زنان كه مواردي
ميشوند ، دچارمشكل ميكنند تجاوز مردان خلوت به وقتي زنان تنها نه
از وقتي.ميافزايند خود شدتمشكلات بر آنان اشتباه ارزيابي با بلكه
پاسخ كلمه سه الي دو در او افتاده؟ اتفاقي چه:كه ميپرسيد مرد يك
اين از بايد زنان است خوب ياحالم است نيفتاده اتفاقي:كه ميدهد
است بهتر و نيست خوبي شرايط در شوهرشان كه كنند استنباط كوتاه پاسخ
و هستم گفتنناراحت جاي به مردان.بگذارند تنها احساسش با را او
.نميزنند حرف و ميكنند اختيار سكوت باشم تنها مدتي ميخواهم
.بدهد سكوت اوفرصت به همسرش دارد انتظار ميزند حرف خلاصه مردي وقتي
فرهنگ از آگاهي و تجربه كسب پساز نميدانند ، را اين زنان اكثر
آنگاه و بشوند مردان كوتاه عبارت معني متوجه مردهابايد اصطلاحات
.كنند تفسير بدرستي را آنها كوتاه جملات
حقيقي منظور خوباست حالم:ميگويد مرد وقتي كه بدانند بايد زنان
:كه است اين مرد منظور واقع در.است گفته خلاصه صورت به را خود
كمك به كنم ، حل را مسئله اين ميتوانم تنهائي به خوبست ، زيرا حالم
به بهتر طور اين نباش ، ناراحت و نشو نگران لطفا ندارم ، احتياج كسي
.ميكني كمك من
حال اين وبا است ناراحت مرد وقتي مردان فرهنگ از آگاهي بدون
خود مسائل و احساسات شوهرش كه ميكند تصور زن است ، خوب ميگويدحالم
يا سوال طرح با برميآيد صدد در دليل همين به و ميكند پنهان او از را
او.برسد خود علاقه مورد پاسخ به شوهرش ، گرفتاريهاي درباره صحبت
.ميزند حرف خلاصه شكل به شوهرش كه نيست متوجه
كرد؟ بايد چه ميرود ، خود درون به مرد وقتي
:بشتابند آنان ياري به ميتوانند طريق پنج به
.قرارندهند انتقاد مورد را رفتن خود درون به او نياز 1ـ
.برنيايند او مسائل رفع درصدد حل راه ارائه با 2ـ
.بگذارد ميان در او با را احساسش كه نخواهند او از 3ـ
.نخورند تاسف حالش به و نشوند او نگران 4ـ
را او آنچه ميتواندبه او كه باشند مطمئن و كنند اعتماد او به 5ـ
.كند غلبه ميدهد رنج
نفس به واعتماد توانمندي احساس مرد به كه است صورت اين در
.ميبخشيد
پس از نباش ، ميتواني مانندنگران كلماتي با را يكديگر اغلب مردان
گرفتن كم دست با و نشدن نگران با آنان.ميكنند تشويق بربيائي آن
.ميكنند حمايت يكديگر از مشكلات
و ناراحتيها ، اختلافات از يكي كه نمود توجه بايد پايان در
نهايت در و تنش و مشاجره به منجر بيشتر كه زناشويي در سوءتفاهمات
در روزمره مكالمات از درست فهم عدم و درست درك عدم ميگردد ، جدايي
با خود نوبه به هريك ما.است اجتماعي برخوردهاي و زناشويي روابط
متفاوت برداشتي همسرمان حرفهاي از خود ، ذهنيت و احساس به توجه
خود به را حق و ميكنيم متفاوت دركي و ميدهيم متفاوت تشخيصي ميكنيم ،
.است درست ما حرف كه ميكنيم استدلال داده ،
و همهاختلافات اين كه ميشويم متوجه كنيم ، باز چشم كمي اگر حال
مقابل طرف از ما از هريك فهمصحيح عدم از ناشي درجامعه ، سوءتفاهمات
به نسبت ما فهم و ما درك كه كنيم ادعا ميتوانيم زماني ما.ماست
او ديد از و ميدهيم قرار مقابل طرف جاي را خود كه است درست همسرمان
چشم دريچه از و گذاشتن ديگران جاي به را خود يعني بنگريم مساله به
.كردن نگاه آنها
قضاوت و منميگذاريد جاي را خود شما و شما جاي را خود من وقتي
در توجه و درست فهم درست ، درك تفاهمميرسيم ، به بهتر وقت آن ميكنيد
و بوجودميآيد شكلش بهترين به زناشويي در تفاهم كه زماناست اين
و سوءتفاهمات اختلافات ، از پيشگيري باعث درست ، درك با نتيجتا
.ميگرديم خودمان اجتماعي و زناشويي زندگي در افسردگي
خانواده و كتاباسترس و ونوسي زنان و مريخي مردان كتاب از برداشتي
سالم
هدايتيفر محمدعلي توسط