پنجم ، شماره 1419 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 27 پنجشنبه 6
|
|
در زندگي برميتابد روي گزارش يك بازتاب
...بيدرخت شهر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هست ، چشمهاي اگر هرجا كويرسرزمينما پهندشت در و كوهستان دامنههاي در
پس تانسلهاي است سرنوعدوستي ، كاشته از دستي را آندرخت و همهست درختي
ياد نيكي به او نيك كار اين واز بياسايند سايهاشدمي در او ، از
.كنند
تهران ديگرپائيز بار:خواندم پنجشنبه 29آبان روز درهمشهري وقتي
نشسته چمران حاشيهبزرگراه در پاركرفتگر نيمكت روي چتردود ، زير
.بودم
بوستانو اين سالپيشاز چند تا كه ، خودانديشيدم با لحظههايي
و نبود نشاني شهر ، آسايشمردم درختجاي و سبزينه اين چون صدها
همهدرخت كهاين پرتلاشكساني دستان و نيكو ازعزم كردم نيكيياد به
درگاه از آنها همه براي پديدآوردندو شهر در بوستان و سبزينه و
.كردم متعالآرزويتوفيق خداي
كه پرثمري كوشش و كار نماد تنديساينرفتگر ، زيباست چه راستي
.همهنسلهاست به متعلق و پيداست شهر جاي حاصلشدرجاي
درختان و بخشيدهاند دوباره زندگي شهر اين به تهران بوستانهاي
كه آنان.داشتهاند ارزاني شهر به طراوترا و تازگي نوخاسته ،
نفرين و آلودگي آكندهاز و باير زمينهاي با پرسود معاملات هنوز ، سوداي
و ديد نخواهند را بوستاني دارندهرگز ، سر در را رهگذران
.ازشهربيدرخت زندگي برميگرداند روي نخواهندفهميدكه
حق نيز ما فرزندانراپاسداريم بوستانها و كنيم مراقبت را درختان
و سيمان و آهن جنگل از فارغ كه دارند دوست نيز آنان دارند ، زندگي
زيباي فصل چهار و بياسايند وسبزينه درخت همسايگي در دمي صدا ، و دود
.دريابند را خلقت عظمت و لمسكنند را خدا
روياني جواد -تهران