پنجم ، شماره 1419 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 27 پنجشنبه 6
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
هر.است خويشتن به مجدد بازگشت در دستهبنديها ، و تفرقهها اساسي حل
فاصله خود گروه و خود ومطلقانگاري مطلقبيني از ميبايست گروه ، و فرد
و ;بدارد محتمل خود ديدگاههاي و سليقهها و درايدهها را خطا ;گيرد
بر بطلان ومهر دارد روا را ديگر گروه در صواب احتمال سو ، ازديگر
و خطاناپذيري عرش در را وخود برنزند رقيب گروههاي و افراد تمامي
:نداند انحراف خطاو در غوطهور را ديگران
تندرو هم واقع آنهادر است ممكن هستند ، تندرو شما نظر به كه كساني
نيستيم ، كه مطلق ما.خودتانبگنجانيد ذهن در هم را اين ;نباشند
را كسي آن كنيد ، كوشش.گونهايم اين همهمان ;اشتباهبكنيم است ممكن
ذهن به كانالي تجاوب ، با فكر ، تكامل با صحبت ، با ميبينيد ، تندرو كه
.بشود برطرف سوءتفاهم مقداري بسا اي ;بزنيد او
(4)دانشجويي تشكلهاي راه در خطرات و آفات
در انقلاب ، از پس اسلامي تشكلهاي و مجامع:اصولي مواضع از انحراف(60
به و گرفتند شكل دروني و بروني وخطرات آفات از نهضت پاسداري و حفاظت
دفاعمردمي جانمايه و برآوردند سر انقلاب كمون از طبيعي ، خودجوشو صورت
:شدند جنبش كيان از
بازار و كارخانه در -كشور جاي همه در اسلامي انجمنهاي انقلاب ، اول در
ديگري تشكلهاي پايه كه آمد ، وجود به -مسلح نيروهاي حتي و دانشگاه و
از يكي اين ، .هست اسلامي گوناگون تشكلهاي امروز.شد ديگر نامهاي با
اواخر حدود.آورد وجود به كشور در انقلاب كه بود كارهايي زيباترين آن
اسلامي انقلاب كه بود گفته دنيا روز آن معروف انقلابيون از يكي سال 58 ،
من كه -كرد خواهد ماندگار را آن كه كرده پرثمر اساسي كار چند ايران
اسلامي انجمنهاي همين آنها از يكي -بگويم را او تحليل نميخواهم حالا
وسيله به را ، اسلامي ارزشهاي و تفكرات اين بود گفتهاست
با كسينميتواند و است كرده ابدي و تضمين مردم خود ميان نگاهبانانياز
.كند برخورد اينها
دستوري صورت رابه اسلامي انجمنهاي كسي.بود خودرو اسلامي انجمنهاي
;كرد پيدا تحقق نياز احساس ايننيازبود احساس ;بود نياورده وجود به
جاها ساير در هم و بازار در هم كارخانه ، در هم دانشگاه ، در هم
شمايل شمايل ، اين بس از ميكردند ، نگاه كه بيرون در اما.بود اينگونه
.ميكردند تحليل آنطور بود ، گرفته قرار بجا بس از ;بود زيبايي
يك نه ، كه حالي در ;انديشيدهاند تدبيري اينطور انقلاب مسوولان ميگفتند
.بود...طبيعي و خودرو حركت
را خود ;حياتنهادند عرصه به پا اينگونه دانشجويي ، اسلامي تشكلهاي
مواضع از پاسداري و ديدند وانقلاب امام آرمانهاي از حفاظت جبين در
همين با.دادند قرار خود وجودي خميرمايه در را انقلاب كيان و نهضت
تلاش از ;داشتند قرار مقدم خط در انقلاب ، از پس مختلف مقاطع در روحيه ،
با درمقابله ;بودند انقلاب خدمت در بيمنت;نداشتند دريغ فداكاري و
بزرگ دههاحادثه و جاسوسي لانه تسخير تحميلي ، جنگ در گروهكهايضدانقلاب ،
و تكلف بدون دانشجويي انجمنهاياسلامي ديد ، خود به انقلاب كه كوچك و
و يافتند حضور ميادين در انقلاب ، و اسلام تكليفبه احساس با تنها
.نمودند باز را خود فلسفهوجودي
اسلامي مجامع از برخي كه دارد وجود مخاطره اين زمان ، گذشت با
روزمره وقايع دام در و ورزند غفلت خود حيات فلسفه از دانشجويي ،
قرار خود اصلي مساله را ، وسوم دوم درجه مسايل از برخي و فروغلتند
تعهد و ديني فهم به بخشيدن كيفيت كه -را خود مساله اصليترين و دهند
:بسپارند فراموشي به -است انقلابي
خودش روي بر اسمديني ولو دارد ، وجود دانشجويي تشكل يك ديديم اگر
انقلاب و دين ارزشهاي به بخشيدن جهتكيفيت در او حركت اما گذاشته ،
جا هم مجموعه اين در و نيست ما مخاطبان جزو اينمطلقا نيست ،
.نيست اسلامي انجمن است ، دروغ ;باشد اسلامي انجمن اسمش ولو ;نميگيرد
مرعوبيت جو خطرآنند ، در دانشجويي مجامع كه جدي انحرافات از يكي
و تبها و تاب انقلاب ، عصر در.زمانهماست غالب تمدن دربرابر
و مرعوبيت از و داد گسترش را اتكابهنفس روحيه التهابهايمومنانه ،
نهضت ، لهيب فروكششدن با مرور ، بهكاست غربي تمدن دربرابر مجذوبيت
وجود جدي مخاطره اين دانشگاهي ، جامعه بويژه و جامعه مختلف سطوح در
شود شناخته آن مطلق برتري دلايل غربي ، تمدن سلطه و غلبه علايم كه دارد
كرنش ، و خضوع با و شود نگريسته غربي مدنيت به حسرتآلود ، نگاه با و
خداي غربي ، فرهنگ و تمدن بت و شود پرستش آن بنيادهاي و مظاهر تمامي
.گردد ما زمانه جديد
حتي غربيبرميخيزد ، تمدن جانبه همه شناخت فقدان از كه روحيه اين
انقلاب ، معظم رهبري.ميكند تهديد نيز را ما دانشجويي اسلامي تشكلهاي
و فريب از دانشجويي ، اسلامي تشكلهاي هشداردهندهبراي سخني در
غلتيدندر از را خود مخاطبان و گفتهاند سخن زمينه اين دغلكاريهادر
:داشتهاند برحذر زمان ، گسترده دام اين
-ميداند دنيا دموكراسي مهد را خودش كه -فرانسه در و امريكا در حتي
زيادي فاصله ;ندارد وجود مطلقا ميكنند ، تعريف كه دموكراسياي چنين
زشتترين كه است اين اخلاقيشان خصوصيات از يكي غربيها منتها دارد ،
عرضه زيبا زدهو ادكلن و شده بستهبندي و اطوكشيده خيلي را پديدهها
با ماها وقتياست اين طبيعتآنها !بستهبنديهايشان همه مثل ;ميكنند
اما ;ميزنيم فرياد ميكشيم ، داد ميشويم ، يقه دستبه ميكنيم ، دعوا كسي
بدون !پرتاپميكنند طرف قلب در گلوله نميكشند ، فرياد آنهانخير ،
خصوصيت اين ، !ميكشند آدم باخونسردي بشوند ، عصباني هم خيلي كه اين
فلان ميبينيد وقت يك جامعهاي ، چنين و محيط چنين در حالا....آنهاست
راجعبهدموكراسي فرضا برميدارد روشنفكري قلمزني عنوان به آقا
كشور اين در را غربي و امريكايي دموكراسي حسرت و آه و مينويسد مطلب
كه كنيم فرض اگر حالا.است فكري غلط يك و سياسي فريب يك اين ، !ميكشد
غير يا دانشجويي اسلامي مجموعه فلان نام زير اسلامي ، نام با نفر يك
آن به نميشود ديگر كه اين كند ، پيدا جهتگيرياي چنين دانشجويي ،
.است غلطي حركت حركت ، اينگفت اسلامي انجمن
محيط در دين دانشجويي ، منادي مسلمان مجامع:اخلاقي معنوي ، آفات (70
ارتباط به الهي ، عنايت كه بايستيدريابند را نكته اين و دانشگاهند
بهاعتصام نميتوان وثيق ، اينحبل بدون.است عباديوابسته معنوي ،
اين.داشت مصونيت مخاطرات ، احساس و خطرات در و بود اميدوار الهي
در را عبوديت روحيه گسترش و نفس مراقبتاز ضرورت دريافت ،
جانمايهيتفاوت سخن ، ديگر بهميسازد موكد مسلمان تشكلهايدانشجويي
رفتار و اخلاق و روحعبادي حضور در تشكلها ، ديگر با اسلامي تشكلهاي
و ميشود آشكار تفاوتها آن ، قوت ميزان به.است مسلمان تشكلهاي در ديني
:ميشود كمرنگ حداقل يا و ميريزد هم در مرزها صورتضعف ، در
و عبوديتها اين و پروردگار به توسلات اين و توجهها اين و تضرعها اين
...حال ، هر به..ميكند متوجه را الهي رحمت كه نهادهاست فرمان سربه
.نكنيد گناه كه باشيد مراقب حقيقتا.كنيد مراقبت را خودتان اول
نفس ، هواي كه باشيد مراقببدهيد انجام درست اعمال كه باشيد مراقب
هيچ به و كردن دعوا به موضعگيري ، به شنيدن ، به گفتن ، به را شما
خودتان به نسبت است ، ممكن كه جا آن تا.نكند وادار كرداري و گفتار
را مسئوليت اين هم بعد بكنيد ، را حركت اين اول پس ، ...كنيد اجتناب
.نماييد احساس دانشجويان عظيم كميت به و دانشجويي محيط به نسبت