پنجم ، شماره 1420 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 29 شنبه 8
|
|
پارسي زبان دلبسته
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
پارسيگو شاعر لاهوري اقبال تولد سال يكصدوبيستمين انگيزه به
پاكستاني پارسيگوي شاعر تولد سالگرد يكصدوبيستمين با مصادف ماه آبان
افتخار به مراسمي فرهنگي مفاخر و آثار انجمن.است لاهوري اقبال علامه
ما تاجيك برادران و كرد برگزار استادان و ادبا حضور با اينهنرمند
روز و نهادند پيش قدم بزرگمرد اين از تجليل مراسم دربرگزاري نيز
افزون.دادهاند ترتيب بينالمللي همايش تاجيكستان درمركز آبان سيام
به عام استفاده بهمنظور را اقبال فارسي اشعار استكليات قرار آن بر
.بهطبعبرسانند سيريليك خط
شهر در متوسط بضاعت با نيكنام خانوادهاي در پيش سال يكصدوبيست اقبال
به جواني دوران در.گذاشت حيات عرصه به پا (هندوستان) سيالكوت
ادامه اروپا در چه و هند در چه دكتري علمي درجه اخذ تا خود تحصيلات
تكامل و بهعنوانتوسعه خود دكتري رساله از تحصيل درپايان و داد
تدريس به سالي چند پس آن از و كرد دفاع ايران الطبيعهدر ماوراء
پرتو در ايام همان ازپرداخت مونيخ و دانشگاههاييكمبريج در فلسفه
در.زد دست فارسي ناب اشعار سرودن به قريحهخداداد و ذوق و استعداد
علاقه و عشق اول است متجلي ممتاز خصيصه دو اقبال فارسي اشعار ديوان
برحسب او ، فارسي اشعار سراسر در كه اسلام مقدس آيين به او فطري
شيرين زبان زادگاه ايران ، به او دلبستگي دوم.است جلوهگر اقتضايكلام
استناد.است ما كشور ادبي بزرگان به شاعر قلبي ارادت دريو فارسي
:مثلا.است منعكس زيادي اشعار در شريف احاديث و قرآنمجيد به شاعر
كرد تقسيم ما دست از خويش كردرزق تعليم بما حق اقرا ، حرف
.است خلق الذي ربك باسم اقرا:شريفه آيه از شاعر استفاده
به شما كردند سئوال نبي رسول از كه (ص)اكرم پيغمبر از حديث نقل يا
عيني قره و النساء و الطيب:فرمودند حضرت داريد ، علاقه چيز چه
.الصلواه
شما دنياي ز امت يا گفت
نساء و طيب و طاعت دارم دوست
:يا
اسير باشي شب و روز در كجا تا
يادگير معالله از ، لي وقت رمز
اطهار ، ائمه شاعر.است...وقتا معالله مشهورلي حديث يادآور كه
كلام اقتضاي به را ،(ع)حسينبنعلي حضرت و (ع)علي حضرت جمله از
:ميستايد
آموختيم حسين از قرآن رمز
اندوختيم شعلهها او زآتش
دورافتادگان پيك اي صبا اي
رسان او پاك خاك بر ما اشك
مثنوي در بهويژه ميشمارد دوستداشتني خود ميهن رديف در را ايران شاعر
:ميدهد سخن داد ايران ، ستايش در اوست آثار مهمترين از كه جاويدنامه
بازگويم اناالحق رمز از من
گويم راز ايران و هند با دگر
دان پايندهتر شما از را امم
رفت جم و ماند ايران كه نميبيني
ستايش در شورانگيز احساس با و مينهد بسيار ارج فارسي زبان به شاعر
:ميسرايد چنين فارسي
است شكر عذوبت در هندي گرچه
است شيرينتر (زبانفارسي) دري گفتار طرز
گشت مسحور جلوهاش از من فكر
گشت طور نخل شاخ من خامه
انديشهام رفعت از پارسي
انديشهام فطرت با درخورد
پير بهعنوان او از و ميورزد تام ارادت مولوي به نسبت خود سخنان در
جذاب ابيات به اشاره بارها خودي ، اسرار مثنوي در و ميبرد نام حقسرشت
.ميكند مولوي
فراوان احترام با صائب حافظ ، سعدي ، عطار ، شيخ ناصرخسرو ، سنايي ، از
.ميبرد نام
مواجه دري فارسي ناب واژههاي رشته يك با اقبال علامه فارسي ديوان در
استعمال به گاهگاه زبردست سخنوران تنها معاصر ، ادبيات در كه ميشويم
:واژههاي مانند ميپردازند آنها
نكهت ، ،(زنگ) درا كنام ، هژبر ، زخمه ، ،(نوازنده و خواننده) رامشگر
بهكار نيز را فارسي موسيقي اصطلاحات حتي شاعر...و (زاري) مويه
:ميبرد
نيست آگاه كس و رفت قيامت من بر نوا از
سفارت مطبوعاتي نيسترايزني راه و مقام و زير و بم جز محفل پيش
سالگرد بهمناسبتيكصدوبيستمين مقالهاي پيش چندي تهران ، در پاكستان
صفحه 6روزنامه در ماه آبان كه 18 نوشت اقبال علامه تولد
حتياشارهاي مقاله اين در تاسف كمال با.رسيد بهطبع (ضميمه)اطلاعات
در كه او فارسي اشعار ديوان و فارسي زبان به اقبال دلبستگي به
:است نشده است همگان دسترس
بندگان وصف در اقبال علامه گفت خوب چه - الابصار اولي يا و فاعتبر
بس و است آزاد مرد حق بنده:خدا واقعي
بس و است خداداد آئينش و ملك
اندرمصاف هم و صلح اندر عادل
لايخاف لايراعي فصلش و وصل
طباطبايي ميراحمد دكتر