پنجم ، شماره 1420 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 29 شنبه 8
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(نشرآثار مديريتويژه) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(24)
(1)دانشگاه آموزشي نظام
معظم مقام رهنمودهاي آيينه در دانشجو و نگارشدانشگاه و نگرش در
بيان ايجاز ، به و اشارت به و پرداختهايم سرفصل دو به تاكنون رهبري ،
وعناصر دانشگاه شناسي بافت:افكندهايم نظر معظمله ديدگاههاي
ادامه در.(ودانشجويان اساتيد دانشگاهها ، مديريت) انسانيدانشگاه
دانشگاه آموزشي نظام -:ميشويم يادآور باقيماندهرا فصول سخن ،
دانشگاه پژوهشي نظام -
دانشگاه محيط در معنوي اخلاقي ، مسايل -
انقلاب و دانشگاه -
سياست و دانشگاه -
دين و دانشگاه -
(دانشگاه و حوزه وحدت) روحانيت و دانشگاه -
(دانشگاه آموزشي نظام) شده اشاره عنوان نخستين به شماره ، اين از
بهره مقوله ، اين در انقلاب معظم رهبري ديدگاههاي از و پرداخت خواهيم
.جست خواهيم
دانشگاه روح آموزي ، علم
وجودي اركان در امور ، از برخياست مقارنات و مقومات داراي دانشگاه
عيني وجود دانشگاه نام به چيزي آن ، بدون و دارند جاي نهاد اين
آموزي علم اركان ، اين درگرفت برنخواهد دانشگاه نام و داشت نخواهد
:ميشود محسوب دانشگاه هويت روح و محوري نقطه دانشپژوهي ، و
يادگرفتن و خواندن درس دانشگاهبراي محيط از استفاده دانشجو ، رسالت
البته.است گفتن درس استاد ، رسالت.است پيداكردن رشد و
آنها ميان در كه بيروحينيستند جسمهاي آن امروز ما دانشگاههاي
;باشد بيتاثير يا باشد ، نداشته وجود اسلامي و روحانقلابي و جهتگيري
شكي اين در -باشد اسلامي جهتگيري بايد ما دانشگاه واقعي روح نه ،
فراگيري و آموزش و بحث و تحقيق و درس محيط بايد دانشگاه اما -نيست
.باشد
و استقرار بر تاكيد دردانشگاه ، آموزي علم بر تاكيد نگرش ، اين با
نه و است منزلت محيط ، اين در علمگرايياست دانشگاه هويت تثبيت
اين يا و شدهاند پرورده روحيه اين با كه را آنان نبايد و ;منقصت
افراط به ره كه گيرند قرار سرزنش مورد ميدهند ، اشاعه را روحيه
كاذب تصوير اين بيش و كم اخير ، دهههاي در سياستزدگي جو.پوييدهاند
دانشاندوزي و علمي تكاپوي با انقلابي ، سياسي ، روح كه داد رواج را
همين با.ندارند را يكديگر با همراهي سر بال دو اين و است ناسازگار
خود ، تحصيلي جديت و درسخواني از و خوردند ابطال مهر علمگرايان تلقي ،
.گرفتند منفي نمره
بر مكررا گرايش ، و ديدگاه اين طرد و نقد ضمن انقلاب ، معظم رهبري
:جملهفرمودهاند از و ورزيدهاند تاكيد دانشگاه پژوهي علم هويت
آن اما ;ميشود محسوب نقطهمنفي و فحش يك علمگرايي شايد جاهايي در
بيعلم ، مثل دانشگاهاست دانشگاه نميشود ، منفيمحسوب نقطه كه جايي
فقط بيدانش ، دانشگاه واقعا يعني.ندارد فايدهاي و !است بيجان فسنجان
است ، ممكن چه دانشگاههر در واقعا يعني ;باشد علم بايد.يكگاهاست
.داد بها واقعا علم به و تكيهكرد علم مساله روي بايستي
و داد تن نكاتي به دانشگاهي ، ميبايست محيط در علمي روح پاسداشت در
:جست آنالتزام رعايت به
در علمي روح اعتلاي حفظو:پژوهي دانش و علم به نهادن حرمت (10
محيط درمينمايد وابسته ارزشي هندسي فضاي تغيير به دانشگاه ،
منزلتها درصدر ;بيابد را خود واقعي منزلت ميبايستعلم دانشگاه ،
.باشد امان در شدن مطرود حتي يا و بودن حاشيه از و بنشيند
و انقلابيگري دينخواهي ، گانه سه ارزشهاي مناسب تلفيق عدم متاسفانه
مساله -دانشگاهي محيطهاي در بالاخص و -ما كشور در هماره پژوهي ، علم
انقلابيگري بهانههاي به پژوهي علم تضحيه مواردي ، در و هست و بوده ساز
در آن سوء آثار و بوده گرايان افراط شعارهاي صدر در مداري ، دين يا و
.است نموده رخ دانشگاه علمي محيط
سهگانه ارزشهاي جمع اعتدالدر و تعادل بر هماره كه رهبري معظم مقام
منزلت سه اين موفق جمع در را دانشگاه وتوفيق داشتهاند تاكيد
خواهي علم و دانش منزلت بازيافت ضرورت بر بارها و بارها دانستهاند ،
و منزلتدانش تضعيف و علمگريزي جو و تاكيدداشتهاند دانشگاه در
:كردهاند تلقي دانشگاه برايحيات خطر عمدهترين را ، دانشوران
از است ممكن كه آنچه نسبتبه را خودم نگراني و دغدغه نميتوانم من
ايندغدغه.نكنم ابراز بشود ، تحميل ما بر علميكشور مسايل ناحيه
هم خوبتر و است خوب وضع نخير ، ;بداست وضع كه نيست اين از ناشي
هر نيكويي دستمايهاصلي كه است اين خاطر به هم وضع خوبي.شد خواهد
مشكلي جهت اين از ما و است علاقهمندي انگيزهو اخلاص ، ايمان ، وضعي ،
دلسوختگي و انگيزه و شوق است ، فراوان اخلاص است ، زياد ايمان.نداريم
موجب آنچه.نيست شكي اين در ;است زياد و نيست كم هم كار دلباختگي و
در را علمي كار ارزش ما ، مومن نيروهاي نبادا كه است اين است ، نگراني
ارج اين نبادا كه اضطرابم و قلق در من.بگيرند دستكم مملكت اين
هم گوشههايي از شايد كه -مملكت در علمي كار به بهاندادن و ندادن
.بيايد وجود به ما در واقعا -بشود ما دچار آسيب اين كه ميخواهند
.ميخوريم شكست جبههها همه در ما شد ، اين اگر
كه -دانشگاه بهجانمايه توجه:تحصيل و تعليم در وظيفه احساس (20
و اساتيد دانشگاهها ، مديران كه ميكند ايجاب -است دانشپژوهي
كانون را آن و دانشگاهبنگرند محيط به منظر اين از دانشجويان ،
:بشمرند خويش اصلي وظيفه را تحصيل و تدريس و بدانند تعلم و تعليم
عنوان به را اين شما.درسخواندن از است عبارت صالح ، عمل آن امروز
اين در شكي;بپذيريد اسلامي جمهوري و اسلامي انقلاب فكرقطعي طرز يك
سخني در يا و.باشند علم مركز درسو مركز بايد دانشگاههانيست
:فرمودهاند ديگر
بايد بدهند ، رشد اينكشور در را دانش ميتوانند كه كساني امروز
پاي روي ما بگذارد نميخواهد دشمن چون ;مضاعفكنند وظيفه احساس
خواهد پيدا تحقق آنوقتي ايستادن ، خود پاي رويبايستيم خودمان
دشمنانمان سمت به دستگدايي ما و بجوشد ما خود درون از علم كه كرد
.نكنيم دراز
تمهيدات كه ميكند جوييايجاب دانش حرمت:پژوهي علم موانع طرد (30
حرمت و دانشپژوهي از نميتوان.شود طرد موانعش و گيرد صورت آن لازم
از يا و داد ظهور و بروز آن ، ميدان موانع به ولي گفت ، سخن علم و دانش
:داشت دريغ سازيها درزمينه لازم تلاش
اگر...است پژوهي دانشگاه ، دانش كارهاي همه فقرات ستون و محور
پساولين است ، پژوهي دانش براي دانشگاه داريمكه قبول واقعا
اين كه است اين -استاد و دانشجو از اعم -دانشگاهي عناصر همه وظيفه
آن جلوي كه چيزي هر از و كنند كمك آن به و كنند دانش محيط را ، محيط
.نمايند ممانعت ميگيرد ، را