پنجم ، شماره 1420 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 29 شنبه 8
|
|
جهان فرهنگ تلاقي نقطه ايران ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
عمان ارشاد وزير الرواس عبدالعزيز
عمان سرزمين از ديداري
سرگذرانده از را شمسي دهه‌پنجاه ناآرامي و آشفتگي -اينك -عمان o
است
نمي‌توان است پيوسته هم جهاني‌به امروز جهان:عمان ارشاد وزير o
گرفت را چيزي جلوي
در را آن نمي‌توان و است جهاني و ندارد قومي هويت معرفت ، :الرواس o
گرفت سرپوش را آن روي يا كشيد بند
اباضيه مذهب به آنان اكثريت اما است اسلام عمان مردم دين o
دارند گرايش
درعمان شهرنزوي قلعه
بي‌درنگ ، عمان پادشاهي و نام‌عمان ما ، اخير نسل دو يكي براي بي‌گمان
عماني مسئولان صحبت وقتي‌پاي هم اكنون.مي‌كند تداعي را نام‌ظفار
(انقلاب از بعد ايرانيان)شما نظر كه مي‌گويند تو به خيلي‌صريح مي‌نشيني
عماني‌ها خون با خون‌ايراني‌ها و است ايراني‌ها مديون ما باشدوجود چه هر
آميختگي اين اما درست‌مي‌گويند را اين البتهشد آميخته درهم ظفار در
.است بوده سوي‌جبهه دو در
سرگذرانده از را شمسي پنجاه ناآرامي‌دهه و آشفتگي آن -اينك - عمان
شش سفر طي را اين.است شده بدل ثبات با و آرام كشوري به وظاهرا
بلندپايه هيات نخستين ;كرديم حس داشتيم سرزمين اين به كه روزه‌اي
.مي‌كرد سفر عمان به انقلاب از پس كه ايراني مطبوعاتي
زماني خود كه عمان ارشاد الرواس‌وزير عبدالعزيز آقاي با گفتگو در
مطرح فراواني مسايل بود ، عمان آزادي براي خلق جبهه بالاي ازكادرهاي
است لازم گفتگو اين به پرداختن از قبل.داشت فرهنگي جنبه اغلب كه شد
.كنم صحبت كشور اين معاصر تاريخ درباره اندكي
مسقط در مانند قلعه دولتي ساختمان
تاريخ از شمه‌اي
از پيش سال هزار سه به آن كه‌قدمت است كهني بسيار تاريخ داراي عمان
.ميلادمي‌رسد
كه داشتند ايرانيان با فراواني مراودت‌هاي ساسانيان دوره در عمانيان
.شد مستحكمتر اسلام از پس
خونريزي و جنگ بدون اسلام صدر آغاز همان از را اسلام دين عمان سلاطين
.ماندند باقي سلطنت كرسي بر و پذيرفتند
در نيز اسلام از پيش بويژه‌قبيله‌ازد و عرب قبايل كه است گفتني
.دانست ازيمن را عماني قبايل تبار مي‌توان لذا.مي‌زيستند عمان
با مشكلي معدود ، مواردي راشدين‌جز خلفاي حكومت دوره در عمانيان
به رو فرودهايي و فراز با نيز عمان بر امويان حاكميت.نداشتند خلفا
عمان بر را خاندان اين قدرت توانست حجاج بن يوسف تنها و بود رو
به موفق خود فرمانروايي نخستين ساليان در فقط عباسيان.بخشد تحكيم
.شدند سرزمين اين بر چيرگي
خاندان ، اين بنيانگذار سفاح ابوالعباس عباسي ، دولت برپايي با همزمان
بحرين‌و و عمان اقاليم فرمانرواي عنوان به را منصور ابوجعفر برادرش
از پس و برداشتند شورش به عمانيان‌سر آن از پس.كرد تعيين يمامه
هارون حتي كه طوري شدندبه بغدادخارج مركزي حكومت سلطه از مدتي‌دوباره
را سلطه اين تا نداد اومهلت به مرگ واقع در يا نتوانست الرشيدنيز
حمله همانند دوران‌هاي‌كوتاهي جز بعد به هنگام آن ازكند اعاده
باقي بيگانه دسترس‌مهاجمان از دور و مستقل كشور ، عمان ، اين به نادرشاه
-عماني دستار و دشداشه-محلي جامه به عمانيان شديد شايدپايبندي.ماند
مردم اين خاص ديگرويژگي‌هاي و عربي فصيح زبان به لهجه‌آنان نزديكي و
.خارج‌باشد جهان از عمان انزواي و ازدوري برخاسته
باستاني‌النزوي شهر منظره
عمان مردم مذهب و دين
گرايش مذهباباضيه به آنان اكثريت اما است اسلام عمان مردم دين
افراطي‌ازارقه فرقه به كه‌نسبت هستند فرقه‌اي اباضيه.دارند
كه است اسلامي مذاهب ازكهن‌ترين مذهب اين.داشتند مشي‌مقبول‌تري
اباض بن عبدالله به منسوب آمدو پديد بصره شهر در هجري سده درنخستين
.هستند مذهب اباضيه مردم‌عمان از نيمي.است معاويه معاصران تميمي‌از
در سنيان بيشترمذهباند نيزشيعه بخشي و مذهب سني مردم از بخشي
در شيعيان و مي‌كنند يمن‌زندگي با مرز هم جنوبي مناطق ديگر و ظفار
اقتصادي و تجاري داراي‌قدرت عمان شيعيان.متمركزند مسقط
.است كشور اين مذهبي ازفرقه‌هاي موزاييكي عمان كابينه.نيرومندي‌هستند
حضور كابينه اين در وزيرسني تعداد همين به و شيعه وزير تاسه دو
مذاهب اين كه مي‌گويند مسئولان.هستند اباضيه بقيه ، واكثريت دارند
كه چه آن همانند سياسي -تنش‌هاي‌مذهبي از و دارند زندگي‌مسالمت‌آميز
از برخي اما.دورند داردبه وجود عربستان يا بحرين يا درعراق
عرصه در هماوردي كه‌نوعي معتقدند كشور اين سياسي تحليلگران‌مسايل
و وزيران از برخي ميان (سمپاتي) همدلي نوعي نيز و سياسي مناصب
.دارد وجود وزارتخانه‌ها از برخي در آنان همكيشان
مسقط تجاري مركز محله‌مطرح
ارشاد وزير با گفتگو
مطبوعاتي رسمي گفتگوي شكل عبدالعزيزالرواس آقاي با ما ديدار گرچه
روزنامه‌نگاران از شماري رسمي غير و باز گفتگوي نوعي به اما نداشت
و گفتند سخن دري هر دوستان‌از.بود ايشان با ايران مطبوعات‌پرتيراژ
عمان آزاديبخش عضوجبهه شما آيا كه پرسيده‌شد ايشان صراحت‌از با حتي
.ديگري‌پرداخت قضيه به و گذاشت پاسخ پرسش‌بدون كه بوديد
همان علت به بن‌علوي يوسف هم و الرواس هم كه شد متذكر بايد
آزاديبخش جبهه‌هاي و مصرعبدالناصر در كه تجاربي و مبارزاتي پشتوانه
نظر به مجربي و انسان‌هاي‌خبره بودند ، كرده كسب جهان عربو
راستاي در الرواس.سياست در دومي و فرهنگ عرصه اولي‌در.مي‌آمدند
فرهنگي جريان‌ادبي يك سردمدار خارج ، جهان روي عمان‌به فرهنگي گشايش
خليج‌فارس جنوبي كشورهاي اغلب در را مشابه‌آن البته كه است شده
درآن كه است نام‌النزوي به ادبي مجله‌وزين يك مسئول مدير وي.شاهديم
نويسندگان و جواهري و آدونيس هم‌از و هست مطلب بارت رولان از هم
زماني كه است عمان باستاني شهرهاي از يكي نام النزوي.جوان‌عماني
كيلومتري در 160 كه شهر اين از خود سفر در ما.بوده كشور اين پايتخت
كه هست شهر اين در سترگي و استوار قلعه.كرديم ديدن است ، واقع مسقط
ديگر و الرواس با ديدار در.دارد ديدني و عجيب پيكره و ساختار
از را شادماني‌آنان مي‌شد خوبي به عماني روشنفكران حتي و مسئولان
به آشكار و صريح خيلي را اين.احساس‌كرد خاتمي آقاي انتخاب
ادبيات به كه عماني ازقصه‌نويسان يكي روزها همان در.مامي‌گفتند
و كه‌آزادي داد نشان را آقاي‌خاتمي از مقاله‌اي داشت ، علاقه ايران‌نيز
.بود شده روزنامه‌الحيات‌چاپ در و داشت توسعه‌نام
و گذاشت درميان الرواس آقاي با را پرسشي مطبوعاتي همكاران از يكي
و سياست مقوله دو نگاه‌مي‌كنيم عمان كشور به بيرون از وقتي ما:گفت
و عرب كشوري عمان.نمي‌بينيم را فرهنگش مقوله اما رامي‌بينيم اقتصاد
از بيشتر فراورده‌هاي‌فرهنگي دارد ، اندكي فرهنگي كه‌توليد است كوچك
آيا و شماچيست؟ فرهنگي مشكل مهمترين و عرب جهان است‌يا غرب از كجاست؟
زنان؟ و جوانان مثلا يامشكل است مردم همه مشكل اين
بدون زندگي و است همگان خوراك فرهنگ:گفت پاسخ در عمان ارشاد وزير
كرد قلمداد جهان تمدن نقاطتلاقي از يكي را ايران وي.است دشوار فرهنگ
الرواس.مي‌گيرد جاي وقرآن اسلام چهارچوب در عمان مردم كه‌فرهنگ گفت و
لازم فرهنگي مقوله كه‌هر گفت عمان و ايران جغرافيايي تشريح‌موقعيت با
ناساز آهنگي نگيرد كارانجام اين اگر و شود ذوب ملي بوته‌فرهنگ در است
كسي پيكر به را عضوي‌ناهماهنگ بخواهيم كه آن همانند درستخواهدبود
.دهيم پيوند
معرفتي جهش يك گواه فرهنگ عرصه در امروزه ما كه كرد تاكيد وي
كه هواست همانند بلكه شود وارد كه نيست كالايي فرهنگ ، .هستيم گسترده
اين در كه پاك طبيعي‌و يا است آلوده يا هوا اين.استشمام‌گردد بايد
به‌هم‌پيوسته‌و جهاني ;امروز جهان.سرزندگي‌مي‌افزايد را تو صورت
كه است آن واقعي چالش.راگرفت چيزي جلوي نمي‌توان.است چالش‌آميز
برماست.بدهي دست از هويتت‌را بي‌آن‌كه كني زندگي خود دوران بتواني‌در
به جديدي چيز معرفت.ورزيم تعمق آن در و كنيم كشف را پديده‌هاي‌نو كه
گذشته ، ميراث:مواجهيم زندگي بعد سه با ما درواقع.دارد ارمغان
هماهنگ باهم را بعد سه اين چگونه كه است مهم‌اين.واقعيت و نو چيزهاي
در حال و گذشته در ما.به‌وجودآوريم چهارمي بعد و كنيم
ما.دارند نويني نوگراديدگاه‌هاي نويسندگان.داشته‌ايم عمان‌نويسندگاني
هويت معرفت.مقدسات‌اسلامي عرصه در مگر نداريم انديشه مانعي‌براي هيچ
سرپوش آن‌را روي يا كشيد بند در را آن نمي‌توان است‌و جهاني و ندارد
.گرفت
.گشاده و است گوناگون و گسترده جهاني جامعه:گفت الرواس آقاي
.بخوري را همه نمي‌تواني شما كه متنوع غذاهاي با است رستوراني همانند
هيچ‌كس.بالصين ولو العلم مي‌گويداطلب ما دين.است نياز يك معرفت
عمر اسلامي 1500سال عقيده.شود مصادره وباورهايش هويت كه نمي‌پذيرد
.به‌ارمغان‌آورد را قرآن حكمت و دارد
;هست جهان در مكتب دو اكنون:گفت صحبت‌هايش ادامه در عمان ارشاد وزير
شده كوچكي دهكده جهان ، كه مي‌گويد و مي‌كند صحبت شدن ازجهاني يكي
اين در كه كشورهاست ميان سياسي مرزهاي برچيدن آنان ، منظور.است
ديگر مكتب.خواهندداشت را راهنمايي پليس نقش دولت‌ها ، تنها حالت ،
دهكده ، اين اما.است شده بدل بزرگ جهاني به هردهكده‌اي كه مي‌گويد
با و مي‌گيرد جهان از مي‌خواهد را آنچه دارد ، را خود ويژگي‌هاي و اصالت
برجهان بزرگ شركت‌هاي اقتصاد ، جهاني‌شدن مي‌كنددر صحبت بخواهد كس هر
.خواهندداشت را راهنمايي نقش‌پليس فقط دولت‌ها و مي‌شوند چيره
پرسش به پاسخ در.مي‌داد ترجيح را دوم نظريه شخصا خود الرواس آقاي
همكاري ضرورت و غرب يورش‌فرهنگي پيرامون ايراني هيات ازاعضاي يكي
كنشي هر:گفت چنين دين‌مشترك و تاريخ و ويژگي‌ها داراي ميان‌فرهنگ‌هاي
سرعت از كه سريعي‌هستند تكنيكي عمل مكانيسم داراي غربيان.دارد واكنشي
و جلوترهستند ما از كيلومترها آنان.است بيشتر سايرچيزها رشد
ما.مي‌آورند به‌وجود را آن قوانين‌هماهنگ اختراعي ، هر با همراه
انديشه‌هاي برابر در شيوه‌اي‌جذاب به و اسلامي اصول طبق را جوان بايدنسل
.مصون‌سازيم ناسازگار
جوانان.گيرد صورت ونفرت‌انگيز مسخ‌شده شكلي به نبايد كار اين
با را كار اين بايد ما.نمي‌پذيرند را وده‌فرمان‌وار موعظه‌مستقيم
را خود ارزش‌هاي دهيم‌تا انجام خوب ترانه يك يا نمايشنامه يك ارائه
.نگيرند تاثيرمنفي اطلاعات همه اين از ما وجوانان بخشيم تحكيم
به همواره اما نداريم ايران به كردن صادر براي فرهنگي توليدهاي ما
هماهنگ خواسته‌هايمان با كه را چيزي هر ما كه گفته‌ام ايراني‌ام دوستان
ما براي و كنند تهيه را كارها اين بايد ايرانيان.مي‌پذيريم باشد
ما.است فرهنگي حضور بازاريابي‌و همانا موضوع.بفرستند
عربي به رسانه‌هاي‌گروهي ساير و تلويزيون و راديو در برنامه‌هايمان‌را
.داريم برنامه‌هاي‌انگليسي شنونده نيز نفر البته‌نيم‌ميليون.مي‌كنيم پخش
عماني مرد رسمي جامه از بخشي خنجر
.آمد جالب الرواس آقاي براي به‌نوعي كه كرد مطرح را پرسشي ديگر دوستي
رشته يك ميان كه‌در خواندم جايي در ايران در من كه ايشان‌گفتند
رتبه 25 سال‌هاي 19701995از طي اقتصادي عرصه‌پيشرفت در عمان كشورها ،
حاكمه‌عمان هيات كه است اين من پرسش.كرده‌است پيدا جهش رتبه 12 به
سريع رشد اين با را مردم وفرهنگي اجتماعي رفتار توانست چگونه
پيشرفت‌هاي ميان اين‌گونه‌ناهماهنگي كه اين به توجه با.تطبيق‌دهد
همانند كشورها از دربسياري اجتماعي و فرهنگي سنتي ورفتارهاي اقتصادي
هراس‌آوري ودشواري‌هاي مشكلات باعث راهگشايي به‌جاي به‌نوعي الجزاير
.شده‌اند
دريافت الرواس آقاي از كامل به‌طور را پرسش اين پاسخ -البته -ما
بيشتر را قضيه اين بعدي بخش‌هاي در تا كوشيد خواهم من و نكرديم
.بشكافم
عزيزي.ي
