پنجم ، شماره 1420 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 29 شنبه 8
|
|
تاريخ پويه در ايران اداري سازمان تكوين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و اموي حكام ستمهاي و نژادي سلطه با ايرانيان مبارزه اثر در
شرق در ايراني مستقل نيمه و مستقل سلسلههاي نخستين تدريج به عباسي ،
كه سامانيان سلسله ميان اين از كه آمدند پديد (خراسان) خلافت
اهميت ميباشد آن مستقل و واقعي معني به اداري تشكيلات بنيانگذار
.دارد ويژهاي
اشاره
اولين ايرانيان ، توسط اسلام پذيرش و مسلمين توسط ايران فتح از پس
راه مسلمانان ميان به بود اداري دستگاه ساخت به مربوط كه بشري تجربه
موضوعبحثمقاله اسلامي ، كشورهاي به تجربيات اين چگونگيراهيابي.يافت
بررسي به تاريخي تكيهبرمنابع با ميكند كوشش مقاله اين است ، زير
آمد بوجود سامانيان سلسله توسط ايرانكه اداري سازمان نخستين
نظير بعدي مستقل سلسلههاي براي آنان دستگاهاداري بپردازد ،
.شد سرمشق خوارزمشاهيان و غزنويان ، سلجوقيان
مقالات سرويس
جوادي غلامرضا
مذهبي -سياسي وحدت مسلمان اعراب بدست تاريخي سرزمينهاي وسيع فتح
داشتند قرار ايرانيان آن راس در كه قديم متمدن ملل از را بزرگي
اسلام مقدس دين واسطه به اگرچه اعراب سياسينظامي غلبه.آورد بوجود
بخصوص مغلوبو ملل از برخي زمان همان در اما شد ، منجر معنوي غلبه به
در وافري نقش اسلام باپذيرش بودند اعراب از پيشرفتهتر كه ايرانيان
مللي مساعدت مرهون اسلامي تمدن حيث اين واز نمودند ايفا اسلامي تمدن
.بودند پيشرفتهتر اعراب كهاز گرديد
در آنكه بدون فرمانرواييخلفا ، حوزه به ساسانيان عظمت با قلمرو الحاق
موفقيت با آورد پيش شده فتح تقسيمبنديمناطق به جدي نياز جنگها خلال
و بدستميآمد جنگها در تدريج به فتوحات اين البته.همراهبود چشمگيري
حكومتي داراي كه عنوانسرزميني به منطقه اين به اعراب جهت اين از
.باشدنمينگريستند خود به قائم و مستقل
اصلي حفظخصوصيات با ساساني امپراطوري شده متلاشي واستانهاي ولايات
تكوين در بعدها كه درآمدند ومستقلي واحد تشكيلات صورت به كم كم خود
.نمودند ايفا ارزندهاي نقش حكومتها سالاري دستگاهديوان تشكيل و
دانش ، و علم ناشرين و علما بيشتر:مينويسد مورد اين در خلدون ابن
و است داشته دست معرفت و علم در كسي كمتر اعراب از و بودند ايراني
ايرانيان به او نسب قطعا ميآمد پديد عالمي عرب ميان هم اگر
نزد و فارسيآموخته زبان آنكه يا و بوده ايراني او تربيت يا ميرسيد
(1).كردهبود تحصيل ايراني دانشمندان از يكي
عباسي ، و حكاماموي ستمهاي و نژادي سلطه با ايرانيان مبارزه اثر در
خلافت شرق در ايراني مستقل نيمه و مستقل سلسلههاي نخستين تدريج به
بنيانگذار كه سامانيان سلسله ميان ازاين كه آمدند پديد (خراسان)
.ويژهايدارد اهميت ميباشد آن (2)مستقل و واقعي معني اداريبه تشكيلات
صدر زمان در يااداري ديواني تشكيلات سابقه به گذرا نگاهي ابتدا اما
جهت درآمدي پيش عنوان به (بنيعباس و بنياميه) خلفا دوران و اسلام
.مينمايد ضروري ايران اداري سازمان نخستين بررسي
فارسي خطدر معني به (dipi)ديپي و دبير با همريشه را ديوان
(3).آوردهاند باستان
نام كه دفتري دولتي ، محاسبات دفتر معني به فارسي و عربي در واژه اين
كه آنچه اصولا وميشد نگهداري درآن عطيه اهل و سپاهيان و لشكريان
كار به دارد كاربرد وزارتخانه و دولتي عنواناداره به امروزه
.ميرفتهاست
خصوصا و اسلام پيشاز دوران به ايران در ديواني و اداري تشكيلات سابقه
و اسلام درصدر ديوان تشكيل درمورد اما.بازميگردد ساسانيان عصر به
تشكيل دوم خليفه عمر زمان در ديوان نخستين ايجادآن چگونگي تقريبا
(4).شد
:ميدهد شرح اينگونه را ديوان تاسيس نحوه الخراج كتاب در ابويوسف
داريد آن كيل آرزوي اگر و رسيده كثيري مال مردم اي:فرمود عمر حضرت
اگر و بشمارم شما براي كه كنم شمار ميخواهيد اگر و نمايم كيل كه
صدا قوم بين از مردي.كنم وزن كه باشيد داشته را آن نمودن وزن خواهش
و نمائيد تدوين دفاتري و دواوين مينمائيد اعطا كه كساني برايكرد
در كه ميشوند يادآور منابع همچنين.آمد خوش گفته اين را عمر حضرت
دفترداري امر در زيادي تبحر كه كساني عنوان به ايرانيها پيشنهاد اين
(5).گرديدند معرفي داشتهاند ديواني امور و
دوم خليفه درزمان آن اعظم بخش كه مسلمانان وسيع شكفتوحات بدون
و ثبت جهت مركزي ايجاد لزوم جهاناسلام قلمرو توسعه بر علاوه گرفت صورت
از و ميساخت ضروري زماني هر از بيش را غنايممسلمين و اموال ضبط
.نمود اعتماد رابطه اين در منابع گفته به اينروميتوان
به آن اداره نحوه اصولا و ايران اداري تشكيلات مورد در اموي خلفاي
پايبند اصولي به آنان راستا اين در و نداشتند كامل عمل آزادي هيچوجه
بناي با همينرو از و ميشد مربوط آنها حكومتي نظام كل به كه بودند
اعراب شيوهزندگي و خصوصيات به عربي -ملي دولت يك عنوان به دولتشان
به مردم تقسيم اصل اولين بهعنوان رابطه همين در و بودند دلبسته نيز
در را آن و پذيرفتند انكارناپذير واقعيتي بهصورت را مجزا قبايل
قبيله دو ميان مكرر دشمنيهاي.بستند كار به نيز اداري و مسايلسياسي
دشمن قبايل اعضاء كه ميشد آن مانع خلافت شرق قلمرو در كلب و قيس
اين در.بگيرند قرار يكديگر كنار ولايت يك اداري تشكيلات در مشتركا
خود قلمرو براي را استانمشخصي كه نكرد كوشش نيز قبيله يك حتي دوران
بصره و كوفه از دوران اين در ايران طريقتشكيلات هر به اما.كند ايجاد
دوم اصلخليفه از هنوز قائده اين اجراي در آغاز در شايد و ادارهميشد
فتح سرزمينهاي در سياسي-نظامي مراكز و مدينه بين آن طبق بر كه عمر
مناسب ماموران يافتنميشد پيروي برقرارباشد زيادي فاصله نبايد شده
به (خراسان)ويژه به خلافت شرقي قسمت اداره براي آنها كارگماردن به و
يعني بودند مستقر النهرين دربين و خليفه منصوب كه بزرگ حاكم دو عهده
عامل فقط خراسان در.بود شده محول بنيوسف حجاج و ابيه بن زياد
براي گاهيماموراني خود نوبه به نيز او كه داشت مقر حاكمبينالنهرين
.ميكرد منصوب وسيستان كرمان براي نيز و سرزمين اين شهر هر
صرفنظر كاملا شرقخلافت در خود ادعايي حقوق از اموي خلفاي حال هر به
براي حكامي مستقيما گاهي سيستان و خراسان براي حتي و نكردند
ميكردند منصوب سرزمينها اين در اداري سركش ماموران جانشيني
در وهشام دوم عمر سليمان ، مانند خلفايي حجاج مرگ از همچنانكهپس
اين براي حاكمي ازخود و كرده مداخله مستقيم طور به خراسان اداره
.ميگماشتند استان
زمانمعاويه به امويان حكومت در اداري تشكيلات ايجاد سابقه
را بريد ديوان حكومتامويان در معاويه منابع تصريح به.برميگردد
ديوان.برسد خلافت مركز به سرعت به مناطقمختلف اخبار تا آورد بوجود
املاك اداره براي خالصه املاك ديوان و رسمي امور تاييد خاتمجهت
ديگر از اسلام از قبل ايران پادشاهان املاك صورت به وي اختصاصي
از كه لشكرياني اوليه هسته احتمالا معاويه زمان در.بود وي ابداعات
كه زياد عبيداللهبن كه صورت اين به.آمد بوجود ميشد تشكيل ترك غلامان
تركان با و شد ماوراءالنهر جيحونوارد از عبور از پس بود خراسان حاكم
را افراد اين از نفر بين 2000 اين در كه داد شكست را آنها و جنگيد
بوده بصره در اينها تجمع محل كه فرستاد خلافت مركز به منابع گفته به
.ميبرد نام ماهر تيراندازان عنوان به جنگجويان اين از طبري.است
گرفت صورت معاويه توسط و بنياميه دوران در كه مهمي بسيار نكته
اطلاعات متاسفانه كه بود كشوري امور اداره در خارجي عناصر از استفاده
اداري دستگاه در خارجي عناصر از استفاده كيفيت خصوص در كاملي و دقيق
.نيست دست در امويان
قدرت به در سزايي به سهم كه ايرانيان عباسي ، خلفاي آمدن كار باروي
را اداري حساس مقامات و شدند دولتي دستگاه وارد داشتند آنها رساندن
بعددر به هارونالرشيد زمان از عباسي خلافت در اصولا.شدند عهدهدار
نهايت در كه گرفت توجهقرار مورد جانشين چند يا دو روش جانشين انتخاب
كه اموي خلافت در.داشت دنبال به را برخوردهايسياسي و تضاد ايجاد
بهتضاد را خود جاي عباسيان ، خلافت در بودند اعراب جوهرهتضادقبايل ،
.داد داشتند خلافتاشراف دستگاه بر كه عرب و ايراني عنصر دو ميان
خلافت دستگاه بر بينظمي و اختلال ازخود بعد اينكه براي هارونالرشيد
جانشين عنوان به را قاسم و مامون امين ، خود سهفرزند نگردد مستولي
از بزرگتر سني 6ماه نظر از مامون.كرد انتخاب ديگري از پس خوديكي
تحت هارون اما شود انتخاب جانشيناول عنوان به ميبايست و بود امين
با هارون.كرد انتخاب اول جانشيني به را امينوي مادر زبيده نفوذ
كه شرقخلافت منطقه مامون و امين مادران بودن ايراني و بهعرب توجه
و داد مامون به را بود خراسانبزرگ از عظيمي بخش و ايرانيان از متشكل
به را بودند زبان عرب و عربنژاد بيشتر كه غربخلافت قسمت مقابل در
از بعضي و بينالنهرين در حكومت مامور را قاسم و.داد امين حاكميت
در و درگذشت طوس در هارونالرشيد هجريقمري سال 193 در.كرد سرحدات
خليفهبه همراه مالي منابع و نظامي نيروهاي كه كرد مرگوصيت بستر
مامور.كند آرام را ماوراءالنهر بتواند او تا شود واگذار مامون
جانشين و رقيب كه بود (عنصرعرب) ربيع فضلبن وصيتنامه اجراياين
دستگاه رئيس و خليفه وزير عنوان به زمان دراين و بود برامكه خاندان
.داشت دست در را اداري قدرت تمام ديوانسالاري
دستورخليفه وبرخلاف نمود خودداري هارون وصيت انجام ربيعاز فضلبن
عنوان به تاريخ در مرحله اين از كه داد امين به را تمامامكانات
ياد ايران در مستقل نيمه و مستقل ايجادحكومتهاي جهت عامل نخستين
.ميشود
كشور امور اداره بنيعباس خلفاي دوره در ايرانيان شد گفته كه همانطور
.داشتند بدست را
جيش ديوان نظير ديوانها برخي از منابع خلفا دوران در كلي طور به
ديوان ديوانالرسايل ، ديواناعلي ، بيتالمال ، ديوان ،(سپاه ديوان)
مظالم ، ديوان والدار ، التواقيع ديوان ديواننفقات ، ديوانالضرب ، خراج ،
محتسب ، ديوان شرطه ، ديوان ،(تحصيلداري و حسابرسي) ديوانجهبذه
اخبار جمعآوري) السر قاضي ، ديوان ديوان اوقاف ، ديوان ديوانالاشراف ،
عناصر را آنها غالب كه ميدهند خبر..و (بودهاست آن وظيفه محرمانه
.برعهدهداشتند را آن تصدي و راهاندازي عباسي خلافت ايرانيدستگاه
خلافت دوران اوايل در ايراني مستقل و متقارن حكومتهاي كه آنجا از
اين در دخيل ايراني آمدندعناصر ايرانبوجود شرقي قسمتهاي در عباسي
بالطبع و حكومتها اين اداري سازمان درتكوين سزايي به نقش حكومتها
نيز نوين سازمانهاياداري گفت ميتوان باره اين در حتي و خلافتداشتند
از آن سرچشمه گرفت قرار مورداستفاده خلافت ديگر قسمتهاي در بعدها كه
اول وهله در كه نگاهي در.است ميگرفته ايراننشات شرقي نواحي
از كهبسياري ميآيد پيش تصور اين داريم خلفا دوران بهديوانهاي
واقع در نام و شيوه لحاظ بعديبه حكومتهاي اداري سازمانهاي و ديوانها
به بعضا كه است عباسي خلفاي دوره خصوصا قبلو دوران ديوانهاي همان
تصور اين استاما آمده بوجود آنها كاركرد نحوه در تغييراتي مرورزمان
ارتباط كه ايراني مستقل اداريحكومتهاي سازمان اهميت زيرا نيست درست
عناصر كه است اين در است داشته وجود وخلافت آنها بين متقابلي
داشتند اداريفعاليت مسايل خصوص در مستقل و آزاد كاملا طور ايرانيبه
آن مقر كه عباسي خلافت كه حالي ميكردنددر تعيين را آنها مشي خط حتي و
كارگيري به از نژادي و قومي مسايل تاثير هنوزتحت بود بغداد در
از خلافت اداري سازمانهاي طبيعتا و ميكرد دوري ايراني عناصر گسترده
.داشت فاصله خود اصلي و ويژه كاركردهاي
نيمه نخستينفرمانروايان بايد را (ق.هـ 206) طاهريان رابطه اين در
خليفه اطاعت از سر ايران نواحيشرق در كه دانست ايراني مستقل
حكومتي تشكيلات درباره متاسفانه.نهادند بنيان جدا حكومتي و باززدند
در سلسله اين كوشش بيشتر اينكه با نيست دست در دقيق اطلاع طاهريان
.بود ايران سياسي احياي