پنجم ، شماره 1421 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 30 يكشنبه 9
|
|
لايتناهي در شدن گم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آلماني معاصر هنرمند فريچ كاترينا درباره
هم من براي محوميشود و حل نامتنهايي فضايي در فرد هويت كه اين
است ترسناك تصوري
داستان خوش نتيجهپايان در و ميپيوندند وقوع به آرزوها افسانهها در
آلماني هنرمند فريچ مجسمههايكاترينا و آثار.ميكنند تضمين را
هرگونه بر اضطراب و دلهره نوعي اما ميكنند تداعي را افسانهاي دنيايي
.افكندهاست غم سايهي افسانهاي دنياي اين براي خوش بهپاياني اميد
روزمره زندگي كهدر حيرتي و ترس در را سايرين ميخواهد فريچ كاترينا
شده گذاشته نمايش به بسياري دقت با او آثار.كند شريك ميكند ، احساس
اشيايي كار براي او.ميگذارند برجاي بيننده ذهن ماندگاردر تصاويري و
از يا و تغييرميدهد را اندازهها اما ميكند انتخاب را ساده بافرمهاي
يك از مجسمهاي سال 1987 در برايمثال.ميكند استفاده گيجكننده رنگهاي
و رنگآميزي جنگلي سبز رنگ به را آن و طبيعيساخت اندازه به فيل
اثري تصويريغيرعادي جلوههاي اين.كرد سوار شكل بيضي رويپايهاي
در و آهستگي به ايدهها اينميكنند ايجاد بيننده ذهن در محوناشدني
او ناگهاني طور به يا و ميكنند خطور اينهنرمند ذهن به طولاني دورههاي
كردن سبز چارهايجز كه ميكند احساس او بنابراين.ميسازند راغافلگير
كردن بزرگ و مينياتوري تااندازههاي بزرگ اشياء كردن كوچك فيلها ،
.ندارد غولآسا درمقياسهاي كوچك اجسام
در فريچ آثار ازمعروفترين يكي بوخ بورد هانزا مجلهلوفت نوشته به
اثر اين.دارد نام پشتميز در شركت واعضاي شده ساخته سال 1988
اقعمظهر و در و دارد قرار فرانكفورت شهر مدرن هنرهاي موزه در اكنون
داده قرار يكشكل هيكلمذكر ميز 16 طرف هر درميرود شمار به موزه اين
.هستند سرنوشتساز معمايي درباره مشغولتعمق سكوت در ظاهرا كه شده
اين آرايشمتوازن.است لجاجت از ناشي ملالآور حالت بيانگرنوعي اثر اين
لايتنهايي فضاي اعماق رابه شگفتزده بيننده بيانتها ظاهرا مجموعه
فضايي در فرد هويت كه اثرميگويداين اين درباره فريچ.ميكشاند
.است ترسناك تصويري هم من براي محوميشود و حل نامتناهي
عوامل:وجوددارد نيز تضادهايي چنين ، اين آثاري در وجود اين با
جوي هستند ايدهال و هنرياستاندارد نظر از كه حال عين در تصويري
.ميكنند ايجاد آزاردهنده حتي و گيجكننده و ملالآور
و تاريخ بهمطالعه مدتي.شد متولد اسن در سال 1956 در فريچ كاترينا
نقاشي در.رفت دوسلدورف آكادميهنر به سپس و پرداخت هنر تاريخ
يكسان را آنها پرداخت كوچك مجسمههاي ساختن پسبه نداشت پيشرفتي
.كند تكاندهندهايجاد و عجيب تاثيري بتواند تا ميكرد رنگآميزي
مستندسازي انگيزه كهبه نمايشگاهي در سال 1984 بار اولين فريچ
مورد بود شده برگزار دوسلدورف آلماندر معاصر هنر پيشرفت جريان
است ، جالب برايش مغازهها در كالا عرضه نحوه كه فريچ.گرفت قرار توجه
صورت به يا و قفسهها روي رديفي شكل به را آثارش نمايشگاه اين در
تصاويري هوايي و حال آثار ارائه نحوه اين.بود چيده زمين روي برجي
.ميكرد القا بيننده به انسانها مشترك تجربههاي براساس را متعارف
ميبرد كار به آثارش خلق براي فريچ كه شيوهاي عرضه ، نحوه بر علاوه
معمولي مدل يك مثال عنوان به.ميشود اثر در مضاعف گمنامي نوعي باعث
براي قالبي و فرم عنوان به ميتواند شده ريخته گچكار يك توسط كه گچي
سال فريچ.شود استفاده هستند مصنوعي مواد جنس از كه او مجسمههاي
مروري نمايشگاه يك اخيرا و كرد شركت ونيز دوسالانه نمايشگاه در 1995
.شد برپا امريكا فرانسيسكو سان شهر مدرن هنرهاي موزه در او آثار از
نيمه تحريكحافظه نيز و فراگير تاثير با تصاويري خلق براي فريچ
با او ميگيرد ، بهره مختلفنيز رايحههاي و صدا از بينندهها هشيار
آنها انتقال دهه 1930 ، به مربوط مصور يكفرهنگ طراحيهاي از استفاده
بارديگر توانست اسكرين سيلك شيوه به آنها چاپ و رويكاغذ بر
اين.كند تبديل هنري ابزار يك به پيشپاافتادهرا و تكراري طرحهاي
در او خود.هستند خانوادگي مهمانيهاي و خرافات قصهها ، موضوعات طراحي
بودند گرفته نشات آنها از طراحيها اين كه عواملي:ميگويد باره اين
و غمگينكننده حال عين در و دنج و آشنا كه چيزهايي بود جالب من براي
براساس را شخصياش ذهني تصاوير كرد ثابت فريچ اينگونه.بودند مزاحم
.بسازد سنتيتر ابزاري با و بشري مشترك تجربههاي
ميز 1988 پشت در شركت اعضاي:عكس شرح