پنجم ، شماره 1421 نوامبر 1997 ، سال آذر 1376 ، 30 يكشنبه 9
|
|
استراليا بر ايران پيروزي از پس دقايقي
جشن در مردم شادماني و شور شد آغاز
جهاني جام به صعودايران
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فوتبال مسابقه نتيجه اعلام از دقايقيبعد ديروز عصرگاه:شهري سرويس
چهره كشور ، تلويزيوني و راديويي شبكههاي از استراليا و ايران
شادماني از موجي و كرد يكبارهتغيير شهرستانها بسياري و شهرتهران
.گرفت دربر را فضايشهرها
تا كه شادماني مراسم انگيخته برپاييخود با ديروز ايراني ، ميليونها
كارزار در را ايران فوتبال ملي تيم پيروزي داشت ، ادامه شب از پاسي
.گرفتند جشن استراليا تيم با سرنوشتساز
كشور شهرستانهاي از نيز و شهرتهران سطح از ما خبرنگاران گزارش
به پايانمسابقه از بعد ايرانيلحظاتي شهروند ميليونها:است حاكي
پيروزي اين از را خود شادي وصفناپذير ، مراسمي در و آمدند خيابانها
.كردند تقسيم ديگران با بزرگ
ياپس بودند خيابانها در كه انبوهخودروهايي است حاكي گزارشها اين
با حركتدرآمدند ، به شهرها سطح در واستراليا ايران بازي پايان از
بيپايان سيل ديروز ، .شدند روبهرو اخير ساليان در ترافيك ايستاترين
برف و چراغها با ميشد ، افزوده آنها دامنه بر دم به دم كه خودروهايي
شادماني جلوههاي خود ، بوقهاي نواخت يك غريو با نيز و روشن پاككنهاي
.گذاشتند نمايش به را
جمهوري پرچمهاي با كه مردم انبوهياز دريافتي ، گزارشهاي پايه بر
از ديگر گروههايي سوي از درآمدهبودند حركت به خيابانها در اسلامي
بودند ايستاده خود خانههاي دركنار يا خيابانها حاشيه در كه مردم
.شدند پذيرايي شيريني و بانقل
بويژه ايران فوتبال ملي تيم بهسود شعارهايي با مردم انبوه ديروز
تاريخ در كه را ملي شور ز ا آن ، نمايشي بازيكنان شاخصترين از برخي
.كردند ارائه است توصيفشده مانند كم كشور اين ورزشي
ده تا هزار اسكناسهاي كه بود حدي به مردم از گروههايي شادماني و شعف
.ميكردند توزيع شهروندان ديگر بين ريالي هزار
رنگ سه پرچمهاي حمل و باموتوسيكلت تهراني جوانان از تن هزاران
كه مسافراني.كردند راباشكوهتر مردم جشن ايران ، اسلامي جمهوري
بازيكنان پيروزي فريادهاياللهاكبر ، با بودند شهري سواراتوبوسهاي
گروه.ميگفتند تبريك شهروندان ديگر به را ايران فوتبال ملي تيم
با دست ، تكاندادن و بامها پشت در قرارگرفتن با خانوادهها از كثيري
بزرگ شهر كه حاليست در اين.ميكردند همراهي خيابانها در جمعيت سيل
شده چراغاني پيش روز چند از (ص)اكرم رسول حضرت مبعث مناسبت به تهران
.داد ورزشكاران پيروزي به معنوي جلوهاي شهر ، آذينبندي و بود
با مردم شادمانه هلهله ديروز:حاكياست دريافتي گزارشهاي ديگر
بوقهاي ايران ، شعارهايايران ، شيپوري ، بوقهاي شاديآفرين نفير
ضبط و خودروها پخش دستگاه از كه سرودها آواي و خودروها بيپايان
كشور اين گذشته در كه آفريد حادثهاي و درهمآميخت برميخاست صوتخانهها
.است شده ديده آن مانند كمتر
ويديويي دوربينهاي از بااستفاده شهروندان از برخي ميان ، اين در
.ميكشيدند تصوير به را ناباورانه همايش اين از لحظاتي و دقايق
بهسوي كشوري شخصيتهاي و مردم پيامهايتبريك سيل مناسبت همين به
شادباش متن پيامها ، اين ميان درشد سرازير روزنامهها تحريريه
وي.ميخورد چشم به نيز دائي علي آسيا بزرگ گلزن پدر دائي ابوالفضل
را ايران فوتبال ملي تيم پيروزي اردبيل ، در ما خبرنگار با تماس در
.بود گفته تبريك خود هموطنان همه به
شهرستان اين مردم از تن صدها ديروز اردبيل ، از ما خبرنگار گزارش به
وي به را بزرگ پيروزي اين و رفتند دائي منزل به جداگانه دستههاي در
.گفتند تبريك قهرمانش فرزند و
ومغازههاي شيرينيفروشيها از ديروزبسياري دريافتي ، خبرهاي براساس
بزرگ جشن اوليه ساعات در و شدند روبهرو مشتري سيل با گل ، عرضه
.نداشتند خود مشتريان به عرضه براي گلي شاخه و شيريني ديگر مردمي ،
علت به گذرگاه اين كه است خبرداده تهران بازار از همشهري خبرنگار
روي به مردم ، شادي و جشن از ناشي راهبندان و ترافيك بالاي حجم
انجام پياده صورت به روز از ساعاتي تا رفتوآمد و شد بسته خودروها
.ميگرفت
شهر گذرگاههايمركزي از يكي در هشتماههاش نوزاد با خانهداري خانم
تشكر ملي تيم از روزنامهتان طريق از ما ، ازقول:گفت ما خبرنگار به
خانواده اعضاي مانند را آنها ما كه بگوييد بازيكنان به و كنيد
.داريم دوست خودمان
ميان در شوروشوقي چنين از داردمسئولان ضرورت:گفت ديگري شهروند
در تسريع با را بيشائبه و احساساتپاك اين و كنند قدرداني مردم
و طرفداري اين زيرا مناسببدهند پاسخي ورزشي ، برنامهريزيهاي
.است نيامده بدست هواداريآسان
حتي ايران فوتبال پيروزي براي خودجوشمردم جشن ما خبرنگار گزارش به
و آموزشگاهها ادارات ، بيمارستانها ، راهروهاي و زوايا به
بازي پايان از پس قطع طور به شدو كشيده تجاري مراكز و دانشگاهها
ادارات ، كارمندان شد ، دگرگون شهر سطح در عادي فعاليتهاي تمامي
به جملگي كارخانهها ، و سازمانها كاركنان دانشجويان ، و دانشآموزان
شايد تهران ديروز شامگاه.كردند شركت مردم جشن در و آمدند خيابانها
از بيش همگاني جشن اين گذراند ، سر از را خود ترافيك لحظه شلوغترين
ماشينها همه بوق همچنان شب پاسياز تا و داشت ادامه ساعت ده
هيچ را مردم بيدريغ شادي بااينهمه.بود طنينافكن بههماوايي
از تبسم با همگان داد ، رخ اندك حوادثي هم اگر و نكرد حادثهايخدشهدار
.گذشتند آن
و پرشور اينهمهجوان ديدن:گفت شهروندبازنشسته يك ونك ، ميدان در
.است برانگيخته من در وصفناپذيررا شوقي نشاط
به با و درآمدند حركت به تهران برفراز نيز چرخبال چندين ديروز عصر
حال را تهران آسمان مردم ، گلبارانكردن و ايران پرچم درآوردن اهتزاز
.بخشيدند ديگر هوايي و
ازايران دوري سالها از پس كه سيما و صدا قديمي گزارشگر وارث مجيد
براي را استراليا ـ ايران مستقيمبازي بطور ملبورن از ديروز
كه خوشحالم:گفت گزارش اين ابتداي در وي.كرد گزارش راديو شنوندگان
.ميرسد ايران قهرمان بگوشملت صدايم مجددا سالها از پس
از مسئولان قدرداني خواستار ما خبرنگاران با گفتوگو در مردم
مردم لبان بر را لبخند گل كه شدند ورزشكاراني و دستاندركاران
بيدريغ و جوشنده سروري و درشادي غرق را مردم دلهاي و شكوفاندند
.كردند