پنجم ، شماره 1424 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 3 چهارشنبه 12
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر مديريتويژه)رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(28)
را مخاطره اين هماره پژوهي ، دانش بر تاكيد همه با انقلاب ، معظم رهبري
پرهيز ناصوابدانش ياجهتگيري و بيجهت خطرعلم واز فرموده گوشزد
:جمله از و داشتهاند ،
جغرافيايي خودمنطقه چه -غرب فرهنگ وپرداخته ساخته نظامهاي امروز
زندگي وسايل و زندگي بخشابزار آن در -دنيا ديگر چهجاهاي و غرب
از اين.رسيدهاند آسماني كرات به جاييكه تا كردهاند ، پيشرفت كردن
اين ، ..شد ، منكر نميشود كه را اين ;است انصافافوقالعاده علمي لحاظ
كه بينشي و زندگي جهتگيري نظر از اما;است بشر براي عظيمي پيشرفت
اصلا نباشد ، بينش آن اگر و دارد ابزار اين به احتياج آن با انسان
و عقبمانده نظر آن از است ، مضر و نيست هم لازم بشر براي ابزار اين
است همين براي ;نيست جهتگيريدرست و معنويت دنيا دراست خالي دستش
را وضوح بهاين مطلب اين بعضيها كه افسوس.است جور و ظلم از پر كهدنيا
پيشرفت اين و علم مگراين نيست؟ بشر به متعلق ايندنيا مگر !نميفهمند
در ميبينيم ما وقتي استفادهكند؟ آن از انسان كه ايننيست براي
عدهاي و ميشوند بدبختتر روز به روز انسانها اكثر كه است دنياوضعيتي
اين انسانيت بر انساناست ، به متعلق كه علمي ابزارهايپيشرفت همان با
شكسته انسانيت بال يك بفهمد كسي كه نيست كافي اين فشارميآورند ، طور
را خام گمان اين دانشجديد ، اخذ در:دوم نكته.است افتاده و
و گشادهدستي با آموزشيغربيان ، نظام كه زدود ازذهن بايد
بهانفاق و نهد اختيار در را علميخود رهآوردهاي آخرين سهولت ،
.نورزد دريغ ازآموختن و بپردازد اندوختهها
تمدنبشري بخيلترين دانش ، بذل غربيدر تمدن رايج ، گمان خلاف بر
علمي دربرتري را خود قدرت رمز اينتمدن ، كه جا آن از.است
ميدارد تلاش و است ديگردرحذر جوامع علمي همسطحي شدتاز به ميداند ،
وابستگي همچنان دانش ، ترقي كليدهاي از بسياري نگهداشتن مخفي كهبا
تمدن يك بروز و ظهور از و دارد نگاه محفوظ جوامع آن در را فني علمي ،
.ورزد ممانعت معارض ،
واقعگرايان اما بنمايد ، سخت باوران خوش بر گرچه نگرش ، اين
راباور آن راحتي به و ميپذيرند را آن بسهولت تمدن ، اين نكتهسنجان و
:ميدارند
دردانشگاهها كه نكنيد نگاه شما.خستميورزند علم به نسبت آنان
را مقدارها اين ;است باز ميروند ، جا آن به افراديكه روي ظاهرا
برترين بهتريناختراعات ، پيشرفتها ، بهترين.ندارند چارهاي
-ازخودشان غير ديگر ملتهاي بهدست است مجاز روزي آن كشفياتعلمي ،
را فنش بدل يا آنها كه برسد -مسلمان ملتهاي شرق ، بخصوص ملتهاي بخصوص
والا ;باشد افتاده مد برايشاناز علم آن يا باشند ، وجودآورده به
اين.نميدهند ياد نميگذارند ، ;درسبخوانيد برويد هم شما اجازهنميدهند
تيزبيني و فراست جديد ، دانش اخذ در كه ميكند ايجاب تامل و توجه
عنايت اين با ميآورند ، روي وادي اين به كه كساني و گيرد صورت مضاعف
سهولت به كار اقتباس ، و اخذ در كه آورند روي غربي علم فراگيري به
علمي نيازهاي و اطلاعات هوشمندي ، و ذكاوت با بايستي ;نميپذيرد پايان
و يافت را امروز دانش بنيادين و كارآمد رهآوردهاي و كرد جستجو را
.ارمغانآورد به ملت اين علمي ارتقاي براي
زماني خط از تنها و تنها جديد ، نبايد دانش اخذ در:سوم نكته.
وچندين كرد حركت مسير همان در گرفتو الگو غربيان شده پيموده
علمي فاصلههاي همچنان صورت ، اين در.نظرگرفت در آن براي را سده
سو اين در اگر زيرا ;مييابد افزايش روز به روز بلكه ميماند ، برجاي
علمي ايستايي هم غربي تمدن داخل در بگيرد ، صورت علمي تكاپوي و تلاش
پيمودن در نتيجه ، در.دارد ادامه علمي شتاب بلكه ;است نگرفته صورت
.خواهيمشد بيشتر و بيشتر گرفتارفاصلههاي ما غرب ، در حركتي الگوي
داشته توجه ميبايست ما ، كشور در ارتقايعلمي و دانشپژوهي طراحان
راههاي بلكه ;نميكند عبور راه يك از تنها علمي ، ارتقاي كه باشند
و پيموده غربي راتمدن راهها از يكي كه باشد ، داشته ميتواند متعددي
خواهد قادر ايراني و خلاقمسلمان انسان.است رسيده بدان چندينسده در
خلاقيتهايخود ، از بهرهوري نيز و تمدنغرب تجارب به عنايت با بودكه
علمي حركت طراحيمسير كمتر ، زماني با و انتخابكند را كوتاهتر راههاي
:بنمايد را
عقب لحاظعلمي از مانيست بحث همجاي علمي عقبافتادگي لحاظ از
هم ميانبر راه حتما...نيست هم سال بيست و دهسال بحث و ماندهايم
چيزهاي و كرده پيدا علم كهامروز عظيمي گستره يعنيوجوددارد
است ، پيدايش حال در آفرينش عالم اين در علمي ديد بركت به كه جديدي
از ;است امكانپذير بزرگ دنياي اين در چيز همه كه ميدهد نشان ما به
علمي حركت يك خودش نيز ميانبر راه.ميانبر راههاي كردن پيدا جمله
برسيم ، دنيا امروز علمي سطح به بخواهيم اگر كه بدانيم ما يعنياست
ميانبر راههاي ميتوانيم بلكه بكنيم ، عبور مراحل اين همه از نيست لازم
.نماييم پيدا را
(6) دانشگاه آموزشي نظام
پژوهي دانش بايستههاي
تعلم و تعليم آداب در الايام ، قديم از.دارد آدابي و رسم آموزي ، علم
باقي ديگران و ما براي گشوده ، صفحه اين هنوز و گفتهاند و نوشتهاند
و بيابيم را آموزي علم رسم و راه و بنگريم دانشپژوهي آداب به كه است
.بدانيم آن گروي در را علمي ارتقاي
را آن اهم كه كردهاند اشاره نكاتي به خود سخنان در انقلاب معظم رهبري
:برشمرد ميتوان چنين
علمي كهوجدان بايستيپذيرفت متاسفانه:علمي وجدان احياي (10
.است رقيق و ضعيف ما كشور در كاري شعبههايوجدان ديگر چونان
گرفتهاند ، خود به را عالم عنوان حتي يا و علمند صراط در كه همانان
حد در حتي و ميجويند ارتزاق علم دكان از ;علمند خوار وظيفه بيش و كم
و ميگذرانند جهت هر به باري ;نميدهند نشان كاري وجدان هم رزق حرمت
درسي -آن بدون گاه حتي و -ظاهري آداب رعايت و تكليف اداي سطح در
در اما ;...يا و ميگشايند مطلبي يا و ميخوانند درسي يا ميگويند ،
.نميدهند نشان علمي وجدان و تعهد خود از كارها ، اين از هيچيك
و دانشآموز.ماست دركشور دانشپژوهي بلاي و آفت محسوس ، سير اين
اداي براي استاد ، و معلم ;ميخواند درس امتحان روز براي دانشجو ،
نه و ميگشايد ، سخن به لب اوكه نه نتيجه در و ميآيد ، سركلاس !تكليف
خور در كه كوشايي و دقت و سختگيري با ميدهد ، فرا گوش كه دانشپژوه
:نميكنند برخورد است ، دانشپژوهي
كار وجدان اينها ، از بالاتر ;داريم كم را تحقيق داريم ، كم را علم ما
پيش را علم نيست حاضر كه عالمي بسا اي.داريم كم را تحقيقاتي و علمي
و اذهان در و جامعه سطح در را آن چه ببرد ، پيش را علم خود چه ;ببرد
.ببخشد عمق و بدهد گسترش مردم افكار
با ما ، كشور دانشپژوهيدر:پارسايانه تحقيق روح ضرورت (20
به سخن دانش اشاعه و ارتقا ضرورت تااز.است خورده گره امكانات
شكوه رفاهي علمي ، امكانات كمبود از دانشجو و استاد ميآيد ، ميان
.برميشمرند خود علمي كار ضعف دليل را آن و برميدارند
تسريع در را شانامكاناتدانشپژوهي نميخواهيم مجال ، و مقام اين در
در را كاستيها و بيتوجهيها يا و ناديدهانگاريم علمي حركت
مشكل كه كرد باور را حقيقت اين بايد اما ;كنيم توجيه زمينه اين
جامعه در علم حلاوت چونماست علمي رفاهزده روان و روح در اساسيتر ،
است ، نيامده پديد دركامها دانشخواهي عطش چون و است ، نشده ماچشيده
دانشپژوهي ، بزرگتر مشكلات و شده دانسته ناممكن درعسرت جويي علم همواره
.است شده انگاشته هست ، كه آنچه از